|

حضور اتباع بیگانه و اشتغال غیر‌قانونی مطلوب نیست

فضای تنگ کار

می‌گویند: ناگاه چقدر زود دیر می‌شود! چشمت را که باز می‌کنی، چمدانت دستت است و شال و کلاه کرده‌ای و راهی فرودگاه می‌شوی تا شاید بتوانی به رؤیاهایت در جایی دیگر و در مختصاتی غیر، جامه عمل بپوشانی. درست است یا غلط؟

فضای تنگ کار

می‌گویند: ناگاه چقدر زود دیر می‌شود! چشمت را که باز می‌کنی، چمدانت دستت است و شال و کلاه کرده‌ای و راهی فرودگاه می‌شوی تا شاید بتوانی به رؤیاهایت در جایی دیگر و در مختصاتی غیر، جامه عمل بپوشانی. درست است یا غلط؟ نمی‌توان به‌راحتی درباره‌اش حرف زد. مَثَل همان جمله معروف است که می‌گویند: تا کفش‌های من را نپوشیده‌ای درباره راه‌رفتنم قضاوت نکن! داستان مهاجرت هم همین است. خیلی‌ها آن را با جدیت رد می‌کنند و برخی هم بنا به دلایل مختلف آن را ناگزیر می‌بینند و احتمالا ناظران و منتقدان هم باید اوضاع را دقیق‌تر ببینند تا بتوانند درباره‌اش حرف بزنند. حالا و در این مجال، بحث مهاجرت کمی هم جدی‌تر شکل غیر‌اجتماعی هم پیدا کرده است. فضای مجازی را که می‌بینید، پر شده از کلیپ‌هایی که درباره مهاجرت و جلای وطن حرف می‌زنند و در یک نمونه پر‌بازدید، صدای «پشه» یکی از شخصیت‌های محبوب‌ عروسکی سریال ایرج طهماسب به‌عنوان راوی استفاده می‌شود. شخصیتی که مثل تمام کارهای آقای طهماسب، محبوب است و در این بخش می‌گوید: «من همه تلاشمو کردم ایرج من همه کار کردم؛ اما الان احساس می‌کنم که برم بهتره...».

این آغاز مهاجرت است. «رفتن»؛ اما بعد از رفتن تازه داستان شکل دیگری به خود می‌گیرد و اصل «ماندن» می‌شود. آدم‌ها باید جایی بروند که بتوانند بمانند و ماندنش هم برای کسی مزاحمتی نداشته باشد. جایی که بتوانی قصر رؤیاهایت را طوری بنا کنی که به دیگران آسیبی نرسد. با این حال خیلی طبیعی است وقتی به‌عنوان میهمان ناخوانده وارد کشوری می‌شوید و مردمان آن و شهروندانش، شما را به‌عنوان افرادی در دیدرس دارند که فرصت‌هایی را از آنها گرفته‌اید، خواه‌ناخواه اوضاع خوب پیش نمی‌رود. بحث بر سر درستی و نادرستی این رفتار نیست؛ بلکه مسئله این است که چنین رفتارهایی وجود دارد.

به همین دلیل است که مهاجرت، مهاجرت است و مهاجر، مهاجر! این شرایط زمانی تغییر می‌کند که نامه دعوت رسمی مردمان آن کشور برای‌تان ارسال شود که مهاجران را مزاحم نبینند. در کشور ما هم چنین فضایی به چشم می‌آید. ما کشوری هستیم که همسایه دیوار به دیوارمان چند دهه گرفتار انواع جنگ است (داخلی، فرقه‌ای، مذهبی، طایفه‌ای و...) و سیلی از شهروندان آنجا به این دلیل (یا به این بهانه؛ هرکدام را که درست می‌دانید) اوضاع امنیتی وطن خود را مناسب نمی‌بینند، جلای وطن می‌کنند و به‌عنوان مهاجران سر از ایران یا دیگر کشورها درمی‌آورند و به این دلیل که همسایه ما هستند و فرهنگ دیرین دو کشور مشترکات زیادی دارد، تعداد آنها در این مرز بیش از دیگر کشورهاست که در برخی موارد مشکلاتی هم ایجاد کرده است؛ مشکلاتی که گاه سر از حوزه کار و اشتغال درمی‌آورد و در مواردی باعث دل‌نگرانی‌هایی نیز می‌شود که در این گذر به آن پرداخته می‌شود: