|

تبعیض مثبت به سود زنان توانمند در جامعه مدنی

مهدی بهلولی . عضو کانون صنفی معلمان

توانمندی، جنسیت‌بردار نیست؛ یعنی این‌گونه نیست که مردان نسبت به زنان، روی‌هم‌رفته انسان‌هایی توانمندتر باشند. همه ما در زندگی، مردان ناتوان بسیار دیده‌ایم و در برابرش زنانی که در زمینه‌های گوناگون، بسی شایسته و توانا هستند. یکی از جاهایی که توانمندی‌های زنان، نمود آشکارتری می‌یابد، جامعه مدنی است. به‌عنوان کسی که چیزی حدود 15 سال، از دور و نزدیک، در کارهای صنفی آموزگاران هستم، می‌توانم گواهی بدهم که برخی از زنانی که پا به این گستره نهاده‌اند از بسیاری از مردان، کارآمدتر و شایسته‌ترند. النور روزولت، همسر فرانکلین روزولت، سی‌ودومین رئیس‌جمهور آمریکا، در مورد زنان، گزین‌گویه پرمعنا و زیبایی دارد: «یک زن همچون یک چای کیسه‌ای است؛ شما هرگز نمی‌دانید تا چه اندازه پررنگ است پیش از اینکه در آب گرم بیفتد». کار مدنی، چیزی در همین مایه‌های آب گرم است و بسیاری از زنان، زمانی که پا به آن و سختی‌هایش می‌گذارند، توان و شایستگی‌های نهفته وجودی‌شان را نشان می‌دهند. کار مدنی و گروهی، زمان‌بر و خسته‌کننده است؛ شکیبایی، دلسوزی، گشودگی اندیشگی، ادب و اخلاق می‌خواهد که به‌گمانم اگر اینها در وجود زنان بیش از مردان نباشند کمتر هم نیستند. دیکتاتوری که یکی از آسیب‌های جدی کار گروهی و مدنی است، در رفتار زنان کمتر از مردان پدیدار می‌شود. زنان در کارهای مدنی، با ادعای کمتر، کار بیشتر و ارزنده‌تری انجام می‌دهند و در اموری که به آنان سپرده می‌شود جدی و دقیق و پیگیرند. مارگارت تاچر، نخستین نخست‌وزیر زن انگلستان، می‌گوید: «در سیاست، اگر شما بخواهید که چیزی گفته شود از یک مرد درخواست می‌کنید، اما اگر می‌خواهید کاری انجام گیرد، از یک زن درخواست می‌کنید». خوشبختانه هم‌اکنون و با گسترش ابزارهای رسانه‌ای و ارتباطی، حضور زنان در کارهای مدنی، آسان‌تر از گذشته شده است و نیازی نیست که همواره در جهان واقعی حضور داشته باشند. این است که آهسته‌آهسته نمودشان در جامعه مدنی و اثرگذاری‌شان در گستره اجتماع، بیشتر می‌شود.
دراین‌میان پاره‌ای کم‌وکاستی‌های فرهنگی وجود دارد که اجازه نمی‌دهد در کنش‌ها و نهادهای مدنی، حق زنان فرهیخته و توانمند به آنان برسد. گونه‌ای باورنداشتن به توانمندی‌های آنان، هم از سوی مردان و هم حتی از سوی خودشان، مانع دستیابی زنان به جایگاه و موقعیت‌هایی است که شایستگی و سزاواری آن را دارند. ازاین‌رو، در نهادهای مدنی، نیاز به‌گونه‌ای تبعیض مثبت به سود زنان توانمند احساس می‌شود تا آسان‌تر در موقعیت‌های مهم‌تر و رهبری قرار گیرند. بااین‌حال نباید فراموش کرد که بهبود در این زمینه آسان نیست. انتظار دگرگونی‌های چشمگیر و زودهنگام، می‌تواند انگیزه‌ها را از بین ببرد. یک فرهنگ با کلیشه‌ها و تابوهایش، در اندک‌زمانی پدیدار نشده است که بخواهد با اندک نقد و روشنگری‌ای دست‌خوش دگرگونی ژرف شود. گرچه جهان نوین، جهان دگرگونی‌های شتابان است، اما داستان هسته‌های سخت فرهنگی که با گوشت و پوست آدمیان آمیخته است، تا اندازه‌ای متفاوت است.

توانمندی، جنسیت‌بردار نیست؛ یعنی این‌گونه نیست که مردان نسبت به زنان، روی‌هم‌رفته انسان‌هایی توانمندتر باشند. همه ما در زندگی، مردان ناتوان بسیار دیده‌ایم و در برابرش زنانی که در زمینه‌های گوناگون، بسی شایسته و توانا هستند. یکی از جاهایی که توانمندی‌های زنان، نمود آشکارتری می‌یابد، جامعه مدنی است. به‌عنوان کسی که چیزی حدود 15 سال، از دور و نزدیک، در کارهای صنفی آموزگاران هستم، می‌توانم گواهی بدهم که برخی از زنانی که پا به این گستره نهاده‌اند از بسیاری از مردان، کارآمدتر و شایسته‌ترند. النور روزولت، همسر فرانکلین روزولت، سی‌ودومین رئیس‌جمهور آمریکا، در مورد زنان، گزین‌گویه پرمعنا و زیبایی دارد: «یک زن همچون یک چای کیسه‌ای است؛ شما هرگز نمی‌دانید تا چه اندازه پررنگ است پیش از اینکه در آب گرم بیفتد». کار مدنی، چیزی در همین مایه‌های آب گرم است و بسیاری از زنان، زمانی که پا به آن و سختی‌هایش می‌گذارند، توان و شایستگی‌های نهفته وجودی‌شان را نشان می‌دهند. کار مدنی و گروهی، زمان‌بر و خسته‌کننده است؛ شکیبایی، دلسوزی، گشودگی اندیشگی، ادب و اخلاق می‌خواهد که به‌گمانم اگر اینها در وجود زنان بیش از مردان نباشند کمتر هم نیستند. دیکتاتوری که یکی از آسیب‌های جدی کار گروهی و مدنی است، در رفتار زنان کمتر از مردان پدیدار می‌شود. زنان در کارهای مدنی، با ادعای کمتر، کار بیشتر و ارزنده‌تری انجام می‌دهند و در اموری که به آنان سپرده می‌شود جدی و دقیق و پیگیرند. مارگارت تاچر، نخستین نخست‌وزیر زن انگلستان، می‌گوید: «در سیاست، اگر شما بخواهید که چیزی گفته شود از یک مرد درخواست می‌کنید، اما اگر می‌خواهید کاری انجام گیرد، از یک زن درخواست می‌کنید». خوشبختانه هم‌اکنون و با گسترش ابزارهای رسانه‌ای و ارتباطی، حضور زنان در کارهای مدنی، آسان‌تر از گذشته شده است و نیازی نیست که همواره در جهان واقعی حضور داشته باشند. این است که آهسته‌آهسته نمودشان در جامعه مدنی و اثرگذاری‌شان در گستره اجتماع، بیشتر می‌شود.
دراین‌میان پاره‌ای کم‌وکاستی‌های فرهنگی وجود دارد که اجازه نمی‌دهد در کنش‌ها و نهادهای مدنی، حق زنان فرهیخته و توانمند به آنان برسد. گونه‌ای باورنداشتن به توانمندی‌های آنان، هم از سوی مردان و هم حتی از سوی خودشان، مانع دستیابی زنان به جایگاه و موقعیت‌هایی است که شایستگی و سزاواری آن را دارند. ازاین‌رو، در نهادهای مدنی، نیاز به‌گونه‌ای تبعیض مثبت به سود زنان توانمند احساس می‌شود تا آسان‌تر در موقعیت‌های مهم‌تر و رهبری قرار گیرند. بااین‌حال نباید فراموش کرد که بهبود در این زمینه آسان نیست. انتظار دگرگونی‌های چشمگیر و زودهنگام، می‌تواند انگیزه‌ها را از بین ببرد. یک فرهنگ با کلیشه‌ها و تابوهایش، در اندک‌زمانی پدیدار نشده است که بخواهد با اندک نقد و روشنگری‌ای دست‌خوش دگرگونی ژرف شود. گرچه جهان نوین، جهان دگرگونی‌های شتابان است، اما داستان هسته‌های سخت فرهنگی که با گوشت و پوست آدمیان آمیخته است، تا اندازه‌ای متفاوت است.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها