طرز تهیه دانشمند فوری
بابك فرهادي
دو سال از تألیف کتابهای درسی برای دوره آموزش متوسطه دوم میگذرد، اما متأسفانه کتابهای تازهتألیف نتوانسته است نظر کارشناسان و دبیران این کتابها را جلب کند. تألیف کتاب درسی در ایران با مشکلات بسیاری همراه است و این مشکل بهدلیل یکسانبودن کتابهای درسی در تمام کشور و در تمام انواع مدارس (اعم از دولتی و غیردولتی)، بیشتر به چشم میآید. یکی از مهمترین مشکلات در زمینه تألیف کتابهای درسی شاید این باشد که مؤلفان کتابهای درسی آشنایی چندانی با این حوزه و همچنین مخاطبان خود (یعنی دانشآموزان پایههای مختلف) ندارند. برخی از نویسندگان کتابهای درسی سطح سواد و دانستههای دانشآموزان را بسیار زیاد و برخی دیگر بسیار کم ارزیابی میکنند. بههمیندلیل هم تکلیفهایی که در این کتابها بر عهده دانشآموز گذاشته میشود، در برخی موارد بسیار دشوار یا بسیار آسان است. گفتنی است کتابهای درسی که تا چند دهه قبل تألیف میشد، پر بود از اطلاعاتی مانند قانونها و نظریههای مختلف علمی که دانشآموز میبایست آنها را فرامیگرفت، بدون آنکه در نهایت بتواند با طرز فکر دانشمندان و چگونگی استخراج قانونهای علمی از نتیجه آزمایشها آگاه شود.
اما بعدها کارشناسان تعلیم و تربیت گفتند فقط یکی از اهداف کتاب درسی آن است که اطلاعاتپردازششده را (که به شکل قانون درآمده است)، به دانشآموزان منتقل کند. بخش مهم دیگری از وظیفه کتاب درسی آن است که طرز فکر و نگاه دانشمندان را نیز به دانشآموزان ارائه دهد و شیوه تفکر را به آنها بیاموزد تا آنها خود بتوانند درک کنند که چگونه دانشمندان از اطلاعات خامی که در اختیارشان است، استفاده کرده و درنهایت یک قانون یا اصل علمی را از درون اطلاعات خام بیرون میکشند. هرچند این پیشنهاد بسیار شیرین و دلپذیر است، اما برای انجام چنین کاری حتما باید تواناییهای ذهنی و اطلاعات و سواد دانشآموزان را مدنظر داشت و بر اساس آن قانونی را برای تشریح به دانشآموزان انتخاب کرد یا انتظار داشت که دانشآموز با ذهنیت خود یک قانون علمی متناسب با دانستههای خود را کشف کند. متأسفانه چون بسیاری از مؤلفان کتابهای درسی خود با مفهوم قانون علمی آشنا نیستند و نمیدانند چگونه میتوان از اطلاعات خام، یک قانون را از دل اعداد و نمودارها استخراج کرد، تکلیفهایی بر دوش دانشآموزان میگذارند که از حد توان آنها بیرون است. برای شرح بیشتر این وضعیت چند مثال از
کتابهای درسی سال گذشته را بیان میکنیم:
- در کتاب شیمی سال اول دبیرستان دوره قبل، از دانشآموزان میخواستند که تغییرات دمای اتمسفر بر حسب ارتفاع را رسم و از روی تغییرشکل نمودار به دستآمده، لایههای مختلف اتمسفر را تشخیص دهند. البته انجام چنین تکلیفی، نیازمند اطلاعات قبلی بسیار و همچنین مهارت و توانایی در رسم نمودار و تفسیر شکل آن است که متأسفانه بسیاری از دانشآموزان سال اول دبیرستان، فاقد چنین مهارتهایی بودند و در نتیجه بیان چنین تکلیفی، هیچگونه بازدهی نداشت. (بماند که حتی بسیاری از دبیران هم در چگونگی رسم چنین نموداری با هم اختلافنظر داشتند و هیچگاه به توافق نرسیدند!).
- نمونه دیگر از تحمیل تکلیف دشوار به دانشآموزان ارائه چند عدد و رقم به آنها و درخواست استخراج قانون شارل بود. قانون شارل میگوید با افزایش دمای گاز، حجم گاز زیاد میشود. استخراج این قانون تا همینجای کار بسیار سخت است، حال در نظر بگیريد که این قانون زمانی صادق است که دما بر حسب کلوین باشد که دانشآموز هنوز با آن آشنا نیست. در مرحلهای دیگر از دانشآموز ميخواستند از روی نمودار حجم بر حسب دما، دمایی را که حجم به صفر میرسد، پیدا کرده و آن را صفر مطلق بنامد و رابطهای برای تبدیل دمای صفر مطلق و سانتیگراد بیابد! البته باید پذیرفت انجام چنین تکلیفهایی بسیار دشوار است.
بههرروی، بارها این موارد به مؤلفان کتابهای درسی یادآوری و تأکید شد که دانشآموزان اول متوسطه توانایی استخراج چنین قانونهایی از اطلاعات خام را ندارند و چنین انتظاری بیهوده است. مؤلفان نیز در مقابل عجله برای تألیف کتاب و همچنین نبود زمان برای بازبینی را دلیل این مسئله دانسته و قول میدادند که در چاپهای بعدی تصحیح شود که البته هیچگاه چنین تغییری صورت نگرفت. با تغییر نظام آموزشی و تدوین کتابهای درسی جدید این امید شکل گرفت که این بار کتابی تدوین شود که متناسب با توانایی دانشآموازن باشد، اما متأسفانه آن رویکرد همچنان ادامه دارد. برای مثال در کتاب شیمی پایه یازدهم، از دانشآموز خواسته شده است محلول سدیم هیدروکسید را روی محلول آهن(II)كلرید و آهن (III)کلرید بریزد (البته به شکل ذهنی!) و مشاهدات خود را بیان کند. سپس بر مبنای این مشاهدات روشی ارائه دهد که مشخص کند در زنگآهن، کدامیک از یونهای آهن وجود دارد. امیدواریم در سالهای آینده کتابی تألیف شود که تکلیفها بر مبنای توانایی دانشآموزان طراحی شده باشد.
دو سال از تألیف کتابهای درسی برای دوره آموزش متوسطه دوم میگذرد، اما متأسفانه کتابهای تازهتألیف نتوانسته است نظر کارشناسان و دبیران این کتابها را جلب کند. تألیف کتاب درسی در ایران با مشکلات بسیاری همراه است و این مشکل بهدلیل یکسانبودن کتابهای درسی در تمام کشور و در تمام انواع مدارس (اعم از دولتی و غیردولتی)، بیشتر به چشم میآید. یکی از مهمترین مشکلات در زمینه تألیف کتابهای درسی شاید این باشد که مؤلفان کتابهای درسی آشنایی چندانی با این حوزه و همچنین مخاطبان خود (یعنی دانشآموزان پایههای مختلف) ندارند. برخی از نویسندگان کتابهای درسی سطح سواد و دانستههای دانشآموزان را بسیار زیاد و برخی دیگر بسیار کم ارزیابی میکنند. بههمیندلیل هم تکلیفهایی که در این کتابها بر عهده دانشآموز گذاشته میشود، در برخی موارد بسیار دشوار یا بسیار آسان است. گفتنی است کتابهای درسی که تا چند دهه قبل تألیف میشد، پر بود از اطلاعاتی مانند قانونها و نظریههای مختلف علمی که دانشآموز میبایست آنها را فرامیگرفت، بدون آنکه در نهایت بتواند با طرز فکر دانشمندان و چگونگی استخراج قانونهای علمی از نتیجه آزمایشها آگاه شود.
اما بعدها کارشناسان تعلیم و تربیت گفتند فقط یکی از اهداف کتاب درسی آن است که اطلاعاتپردازششده را (که به شکل قانون درآمده است)، به دانشآموزان منتقل کند. بخش مهم دیگری از وظیفه کتاب درسی آن است که طرز فکر و نگاه دانشمندان را نیز به دانشآموزان ارائه دهد و شیوه تفکر را به آنها بیاموزد تا آنها خود بتوانند درک کنند که چگونه دانشمندان از اطلاعات خامی که در اختیارشان است، استفاده کرده و درنهایت یک قانون یا اصل علمی را از درون اطلاعات خام بیرون میکشند. هرچند این پیشنهاد بسیار شیرین و دلپذیر است، اما برای انجام چنین کاری حتما باید تواناییهای ذهنی و اطلاعات و سواد دانشآموزان را مدنظر داشت و بر اساس آن قانونی را برای تشریح به دانشآموزان انتخاب کرد یا انتظار داشت که دانشآموز با ذهنیت خود یک قانون علمی متناسب با دانستههای خود را کشف کند. متأسفانه چون بسیاری از مؤلفان کتابهای درسی خود با مفهوم قانون علمی آشنا نیستند و نمیدانند چگونه میتوان از اطلاعات خام، یک قانون را از دل اعداد و نمودارها استخراج کرد، تکلیفهایی بر دوش دانشآموزان میگذارند که از حد توان آنها بیرون است. برای شرح بیشتر این وضعیت چند مثال از
کتابهای درسی سال گذشته را بیان میکنیم:
- در کتاب شیمی سال اول دبیرستان دوره قبل، از دانشآموزان میخواستند که تغییرات دمای اتمسفر بر حسب ارتفاع را رسم و از روی تغییرشکل نمودار به دستآمده، لایههای مختلف اتمسفر را تشخیص دهند. البته انجام چنین تکلیفی، نیازمند اطلاعات قبلی بسیار و همچنین مهارت و توانایی در رسم نمودار و تفسیر شکل آن است که متأسفانه بسیاری از دانشآموزان سال اول دبیرستان، فاقد چنین مهارتهایی بودند و در نتیجه بیان چنین تکلیفی، هیچگونه بازدهی نداشت. (بماند که حتی بسیاری از دبیران هم در چگونگی رسم چنین نموداری با هم اختلافنظر داشتند و هیچگاه به توافق نرسیدند!).
- نمونه دیگر از تحمیل تکلیف دشوار به دانشآموزان ارائه چند عدد و رقم به آنها و درخواست استخراج قانون شارل بود. قانون شارل میگوید با افزایش دمای گاز، حجم گاز زیاد میشود. استخراج این قانون تا همینجای کار بسیار سخت است، حال در نظر بگیريد که این قانون زمانی صادق است که دما بر حسب کلوین باشد که دانشآموز هنوز با آن آشنا نیست. در مرحلهای دیگر از دانشآموز ميخواستند از روی نمودار حجم بر حسب دما، دمایی را که حجم به صفر میرسد، پیدا کرده و آن را صفر مطلق بنامد و رابطهای برای تبدیل دمای صفر مطلق و سانتیگراد بیابد! البته باید پذیرفت انجام چنین تکلیفهایی بسیار دشوار است.
بههرروی، بارها این موارد به مؤلفان کتابهای درسی یادآوری و تأکید شد که دانشآموزان اول متوسطه توانایی استخراج چنین قانونهایی از اطلاعات خام را ندارند و چنین انتظاری بیهوده است. مؤلفان نیز در مقابل عجله برای تألیف کتاب و همچنین نبود زمان برای بازبینی را دلیل این مسئله دانسته و قول میدادند که در چاپهای بعدی تصحیح شود که البته هیچگاه چنین تغییری صورت نگرفت. با تغییر نظام آموزشی و تدوین کتابهای درسی جدید این امید شکل گرفت که این بار کتابی تدوین شود که متناسب با توانایی دانشآموازن باشد، اما متأسفانه آن رویکرد همچنان ادامه دارد. برای مثال در کتاب شیمی پایه یازدهم، از دانشآموز خواسته شده است محلول سدیم هیدروکسید را روی محلول آهن(II)كلرید و آهن (III)کلرید بریزد (البته به شکل ذهنی!) و مشاهدات خود را بیان کند. سپس بر مبنای این مشاهدات روشی ارائه دهد که مشخص کند در زنگآهن، کدامیک از یونهای آهن وجود دارد. امیدواریم در سالهای آینده کتابی تألیف شود که تکلیفها بر مبنای توانایی دانشآموزان طراحی شده باشد.