زنان همچنان در حسرت حضور در شهرآورد
عارفه الياسي
۳۶ سال از آخرينباري كه زنها توانستند شهرآورد تهران را از نزديک ببينند، گذشته است. هر بازي براي طرفداران پروپاقرص اين دو تيم در حکم يک فينال زودرس است؛ ولي زنان از اين هيجان و شادي سهمي ندارند. در جامعهاي که تفريحات ارزانقيمت جمعي بهسختي براي خانوادهها فراهم است، تماشاي خانوادگي ورزشها در پايان هفته ميتواند روحيه خسته شهروندان را تغيير دهد؛ ولي اين تصويري بعيد و غريب براي ماست. آخرين تصاوير اين حضورهاي خانوادگي، سياه و سفيد است. نتيجه اين تکجنسيتيسازی و احتمالا افرادي که لزومي ندارد پايان هفته در کنار خانواده وقت بگذرانند شعارهاي ضدخانواده شده است که تصوير مخوفي از ورزشگاهها ميسازد؛ ولي با وجود مقالات و تحقيقات فراوان و تأکيد به مفيدبودن حضور زنان در محيطهاي ورزشي، همچنان کليدواژه تمام مصاحبههاي مسئولان «نبود زيرساخت» است. چهار سال پيش، پس از حضور رئيس فيفا در ايران، علت حضورنداشتن زنان در ورزشگاهها، نبود زيرساخت عنوان شد و بيشتر به نظر ميرسد اين بهانهاي براي پوشاندن کمکاريهاي افراد مسئول است. تفاوتي که از چهار سال پیش ايجاد شده است، محروميت زنان از واليبال و بسکتبال است که باعث حساسيت بيشتر آنها به اين مسئله شده است. امسال بيش از پيش شاهد بحث و گفتوگو درباره منافع اين حضور بوديم، چه در زمان انتخابات بعد از حضور بدون مشکل زنان و مردان در کنار هم و چه بعد از آن در زمان ليگ جهاني واليبال و مسابقات مقدماتي جام جهاني فوتبال؛ بهخصوص تحقير جمعي زنان ايراني در بازي با سوريه. در اين بين، بر اساس نظرسنجي برنامه نود، بيشترين خواسته مردم از دولت جديد حضور خانوادهها در ورزشگاه است.
معلوم نيست چه زمان صداي خواست مردم به گوش مسئولان ميرسد و منافع اين اتفاق براي آنها مسجل ميشود. هفته گذشته رئيس شوراي فرهنگي و اجتماعي زنان و خانواده شوراي عالي انقلاب فرهنگي در گفتوگويي با خبرگزاري ايسنا اعلام کرد در آينده نزديک برای ورود زنان به ورزشگاهها تصميمگيري مسجل ميشود؛ از یک طرف اين مسئله ميتواند باعث حلوفصل اين موضوع که بيجهت باعث مخدوششدن چهره کشور در ورزش و مشکلات در جامعه شده است، بشود؛ ولي از طرف ديگر، بيم آن وجود دارد که اتفاقي مانند سال ۸۵ و دستور رئيسجمهور پيشين تکرار شود و عملا به ادامه دلسردي زنان از توجه دولت به خواستهاي آنان بينجامد.
اميدواريم دولت، نمايندگان مجلس و اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي، قدمي براي ايجاد محيطي خانوادگي در ورزشگاهها بردارند و به فضاي منفي ايجادشده حول اين موضوع پايان دهند؛ مسئلهاي که منفعت آن براي ورزش کشورمان و کاهش تنشها و خستگيهاي خانوادههاي شهرمان، قطعا
انکارناپذير است.
۳۶ سال از آخرينباري كه زنها توانستند شهرآورد تهران را از نزديک ببينند، گذشته است. هر بازي براي طرفداران پروپاقرص اين دو تيم در حکم يک فينال زودرس است؛ ولي زنان از اين هيجان و شادي سهمي ندارند. در جامعهاي که تفريحات ارزانقيمت جمعي بهسختي براي خانوادهها فراهم است، تماشاي خانوادگي ورزشها در پايان هفته ميتواند روحيه خسته شهروندان را تغيير دهد؛ ولي اين تصويري بعيد و غريب براي ماست. آخرين تصاوير اين حضورهاي خانوادگي، سياه و سفيد است. نتيجه اين تکجنسيتيسازی و احتمالا افرادي که لزومي ندارد پايان هفته در کنار خانواده وقت بگذرانند شعارهاي ضدخانواده شده است که تصوير مخوفي از ورزشگاهها ميسازد؛ ولي با وجود مقالات و تحقيقات فراوان و تأکيد به مفيدبودن حضور زنان در محيطهاي ورزشي، همچنان کليدواژه تمام مصاحبههاي مسئولان «نبود زيرساخت» است. چهار سال پيش، پس از حضور رئيس فيفا در ايران، علت حضورنداشتن زنان در ورزشگاهها، نبود زيرساخت عنوان شد و بيشتر به نظر ميرسد اين بهانهاي براي پوشاندن کمکاريهاي افراد مسئول است. تفاوتي که از چهار سال پیش ايجاد شده است، محروميت زنان از واليبال و بسکتبال است که باعث حساسيت بيشتر آنها به اين مسئله شده است. امسال بيش از پيش شاهد بحث و گفتوگو درباره منافع اين حضور بوديم، چه در زمان انتخابات بعد از حضور بدون مشکل زنان و مردان در کنار هم و چه بعد از آن در زمان ليگ جهاني واليبال و مسابقات مقدماتي جام جهاني فوتبال؛ بهخصوص تحقير جمعي زنان ايراني در بازي با سوريه. در اين بين، بر اساس نظرسنجي برنامه نود، بيشترين خواسته مردم از دولت جديد حضور خانوادهها در ورزشگاه است.
معلوم نيست چه زمان صداي خواست مردم به گوش مسئولان ميرسد و منافع اين اتفاق براي آنها مسجل ميشود. هفته گذشته رئيس شوراي فرهنگي و اجتماعي زنان و خانواده شوراي عالي انقلاب فرهنگي در گفتوگويي با خبرگزاري ايسنا اعلام کرد در آينده نزديک برای ورود زنان به ورزشگاهها تصميمگيري مسجل ميشود؛ از یک طرف اين مسئله ميتواند باعث حلوفصل اين موضوع که بيجهت باعث مخدوششدن چهره کشور در ورزش و مشکلات در جامعه شده است، بشود؛ ولي از طرف ديگر، بيم آن وجود دارد که اتفاقي مانند سال ۸۵ و دستور رئيسجمهور پيشين تکرار شود و عملا به ادامه دلسردي زنان از توجه دولت به خواستهاي آنان بينجامد.
اميدواريم دولت، نمايندگان مجلس و اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي، قدمي براي ايجاد محيطي خانوادگي در ورزشگاهها بردارند و به فضاي منفي ايجادشده حول اين موضوع پايان دهند؛ مسئلهاي که منفعت آن براي ورزش کشورمان و کاهش تنشها و خستگيهاي خانوادههاي شهرمان، قطعا
انکارناپذير است.