پوپولیسم بنیادگرای عربی
احمد گلی.عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان
اتفاقات اخیر کشور عربستان در چند ماه گذشته، همه کسانی را که تفکرات بنیادگرای عربی را میشناسند دچار سردرگمی کرد و کسانی را که تحلیلهای متفاوت از این اتفاقات دارند امیدوار به دموکراسی در بنیادگراترین کشور منطقه.
اما آیا باید امیدوار به ایجاد دموکراسی در این کشور باشیم؟
این سؤالی است که برخی به آن پاسخ مثبت میدهند و گروهی نیز پاسخ منفی.
شاید بهترین پاسخی که بتوان به این سؤال داد این است که با توجه به ریشههای فکری دنیای عرب، امید به دموکراسی در مدتزمان کوتاه تقریبا بعید است و سرعت صعودی این تغییرات بهزودی کاهش خواهد یافت. برای ایجاد دموکراسی یا هر تغییر اجتماعی بزرگ در جامعه، در گام نخست باید زیرساختهای قانونی یا حداقل اعتقادی و فکری آن در میان مردم جامعه ایجاد شود، ولی آیا این زیرساختها در عربستان وجود دارد؟
چرا تصمیمگیران عربستان بهجای ایجاد قوانین و زیرساختهای فکری دموکراسی، به سراغ راهحلهای پرسروصدا رفتهاند؟ چرا از میان هزاران روش مختلف برای نشاندادن رعایت حقوق شهروندی و ایجاد دموکراسی، عربستان دست به انتخاب روشهایی زده است که به بحث روز برخی از کشورهای با نمره بسیار بالاتری در زمینه دموکراسی تبدیل شده است؟ مهمترین توجیهی که میتوان برای این نوع اجرای دموکراسی ارائه کرد، ایجاد محبوبیت کوتاهمدت برای اهداف بلندمدت است.
همین دلیل را میتوان برای دستگیریهای گسترده شاهزادگان عربستانی آورد. هیچکس در دنیای اقتصاد و حتی عامه مردم تصور نمیکند که ولید بنطلال بهعنوان ثروتمندترین مرد عرب و همچنین چندین شاهزاده ثروتمند دیگر، حداقل در قلمرو کشور عربستان، مالیات پرداخت کنند.
آیا این امکان وجود نداشت که ابتدا در مورد پرداخت مالیات، از آنها بازخواست میشد و سپس اقدام به دستگیری وسیع شاهزادگان میکردند.
این تصمیم نیز ازجمله روشهای ایجاد محبوبیت در اذهان عمومی و بهخصوص پیامی به دنیا بود برای قبول محمد بنسلمان بهعنوان پادشاه آینده تا شاید بتوانند بدون برگزاری انتخابات (پایه هر دموکراسی) انتقادات جامعه جهانی نسبت به ولیعهدی محمد بنسلمان را کاهش و محبوبیت داخلی مردمی را افزایش دهند.
همه این تصمیمات درعینحال که نشانی از پوپولیسم عربی بهعنوان پدیدهای نوظهور در تاریخ دنیای عرب است، تناقضی با بنیاد تفکرات عرب در زمینه عدم ایجاد پایههای دموکراسی و نگاه طایفهای در مورد حذف شاهزادگان رقیب ندارد و از آن میتوان به پوپولیسم بنیادگرای عربی نام برد.
همه این حوادث نشان داد که نفوذ ترامپ در عربستان، بیش از مسائل سیاسی و اقتصادی است و تفکرات شاهزادگان عرب را نیز به تفکرات پوپولیستی خود نزدیک کرده است.
اتفاقات اخیر کشور عربستان در چند ماه گذشته، همه کسانی را که تفکرات بنیادگرای عربی را میشناسند دچار سردرگمی کرد و کسانی را که تحلیلهای متفاوت از این اتفاقات دارند امیدوار به دموکراسی در بنیادگراترین کشور منطقه.
اما آیا باید امیدوار به ایجاد دموکراسی در این کشور باشیم؟
این سؤالی است که برخی به آن پاسخ مثبت میدهند و گروهی نیز پاسخ منفی.
شاید بهترین پاسخی که بتوان به این سؤال داد این است که با توجه به ریشههای فکری دنیای عرب، امید به دموکراسی در مدتزمان کوتاه تقریبا بعید است و سرعت صعودی این تغییرات بهزودی کاهش خواهد یافت. برای ایجاد دموکراسی یا هر تغییر اجتماعی بزرگ در جامعه، در گام نخست باید زیرساختهای قانونی یا حداقل اعتقادی و فکری آن در میان مردم جامعه ایجاد شود، ولی آیا این زیرساختها در عربستان وجود دارد؟
چرا تصمیمگیران عربستان بهجای ایجاد قوانین و زیرساختهای فکری دموکراسی، به سراغ راهحلهای پرسروصدا رفتهاند؟ چرا از میان هزاران روش مختلف برای نشاندادن رعایت حقوق شهروندی و ایجاد دموکراسی، عربستان دست به انتخاب روشهایی زده است که به بحث روز برخی از کشورهای با نمره بسیار بالاتری در زمینه دموکراسی تبدیل شده است؟ مهمترین توجیهی که میتوان برای این نوع اجرای دموکراسی ارائه کرد، ایجاد محبوبیت کوتاهمدت برای اهداف بلندمدت است.
همین دلیل را میتوان برای دستگیریهای گسترده شاهزادگان عربستانی آورد. هیچکس در دنیای اقتصاد و حتی عامه مردم تصور نمیکند که ولید بنطلال بهعنوان ثروتمندترین مرد عرب و همچنین چندین شاهزاده ثروتمند دیگر، حداقل در قلمرو کشور عربستان، مالیات پرداخت کنند.
آیا این امکان وجود نداشت که ابتدا در مورد پرداخت مالیات، از آنها بازخواست میشد و سپس اقدام به دستگیری وسیع شاهزادگان میکردند.
این تصمیم نیز ازجمله روشهای ایجاد محبوبیت در اذهان عمومی و بهخصوص پیامی به دنیا بود برای قبول محمد بنسلمان بهعنوان پادشاه آینده تا شاید بتوانند بدون برگزاری انتخابات (پایه هر دموکراسی) انتقادات جامعه جهانی نسبت به ولیعهدی محمد بنسلمان را کاهش و محبوبیت داخلی مردمی را افزایش دهند.
همه این تصمیمات درعینحال که نشانی از پوپولیسم عربی بهعنوان پدیدهای نوظهور در تاریخ دنیای عرب است، تناقضی با بنیاد تفکرات عرب در زمینه عدم ایجاد پایههای دموکراسی و نگاه طایفهای در مورد حذف شاهزادگان رقیب ندارد و از آن میتوان به پوپولیسم بنیادگرای عربی نام برد.
همه این حوادث نشان داد که نفوذ ترامپ در عربستان، بیش از مسائل سیاسی و اقتصادی است و تفکرات شاهزادگان عرب را نیز به تفکرات پوپولیستی خود نزدیک کرده است.