|

مردي براي وفاق

رضا امراللهي-رئيس پيشين سازمان انرژي اتمي

نوشتن درباره مرحوم دکتر حسن حبيبي آسان نيست، چرا که در همه اين سال‌ها کمتر به خدمات و ويژگي‌هاي او پرداخته شده؛ در‌حالي‌که ایشان در مقاطع مختلف قبل و بعد از انقلاب، نقش بي‌بديلي ايفا کرده است. از دوران فعاليت در خارج از کشور در سال‌هاي مبارزه، مرحوم دکتر حبيبي را مي‌شناختم. اغراق نيست اگر گفته شود تلاش براي مکتوب‌کردن «تئوري انقلاب» به دست ايشان کليد زده شد. تلاش براي انتشار آثار دکتر شريعتي و استاد مطهري در خارج از کشور با همراهي تمام‌وقت همسر ايشان در پاريس، از سوی مرحوم حبيبي صورت مي‌گرفت که نقش مهمي در ايجاد متون مرتبط و مورد نياز نيروهاي انقلابي داشت. تدوين پيش‌نويس قانون اساسي نيز اقدام سرنوشت‌ساز ايشان بود که با تأييد امام(ره) به نوعي سنگ بناي قانون اساسي محسوب شد؛ هرچند در مرحله بررسي در خبرگان قانون اساسي، با تغييراتي مواجه شد. دکتر حبيبي از متعهد‌ترين و باسوادترين نيروهاي حامي انقلاب در خارج از کشور بود. در آن مقطع در بين انقلابيون، چهره‌هايي که در اين سطح در حال تحصيل در رشته حقوق بودند، کم داشتيم. علاوه بر سواد منحصربه‌فرد حقوقي، ايشان به معناي واقعي و نه شعاري، متعهد و ساده‌زيست بود. در انتخابات اولين دوره رياست‌جمهوري، عضو ستاد انتخاباتي دکتر حبيبي بودم. هزينه‌هاي بسيار ناچيز ستاد، از سوی خود ايشان به‌صورت اقساطي تا چند سال به اعضا پرداخت شد. در مقطعي که در دولت سازندگي در کنار ايشان فعاليت کردم، اين ساده‌زيستي و حساسيت‌ها را بيشتر مشاهده کردم. با تغيير قانون اساسي، دکتر حبيبي، اولين معاون‌اول رئيس‌جمهور بود. در آن مقطع حتي حاضر به رفتن به يک سفر زيارتي نشد. مي‌گفت اگر به مشهد برود، بايد تيم حفاظتي هم بيايد و اين براي مجموعه دولت، هزينه‌کردن از جيب مردم است. از ويژگي‌هاي منحصربه‌فرد او اين بود که مجسمه‌اي از وفاق بين اعضاي دولت به‌شمار مي‌رفت. به‌طور طبيعي در کار دولت، اختلاف‌نظرهايي ميان وزرا به‌ويژه در موضوعات بين‌حوزه‌اي پديد مي‌آيد. مرحوم آيت‌الله هاشمي در اين مواقع، هم‌گراکردن دستگاه‌ها و وزرا را به ايشان مي‌سپرد و بارها مشاهده کرديم بعد از دو هفته طرح مورد نظر همه دستگاه‌ها را تهيه و به تصويب هيئت‌دولت مي‌رساند. مرحوم حبيبي اين ظرفيت را داشت که وزرا و معاونان را به يکديگر نزديک کند. دومين ويژگي او در سمت معاون‌اول، پايبندي جدي به اجراي قانون بود. تأکيد داشت همه مصوبات دولت بايد کاملا منطبق بر آيين‌نامه و قوانين جاري کشور تنظيم شود و لوايحي که به مجلس مي‌رود، ايراد قانوني نداشته باشد که برگشت بخورد. در اين سمت پرتنش، حسن خلق را هيچ‌گاه فراموش نکرد. بسيار انگشت‌شمار بودند مواقعي که عصبانيتي از معاون‌اول ديده شود. در مواقعي که ايشان رئيس جلسه بود يا در موارد بسياري در حضور آقاي هاشمي، کارها را جمع مي‌کرد و ناهماهنگي‌ها را به حداقل مي‌رساند.

عزت نفس، گذشت و وسعت نظر از او مديري توانمند ساخته بود. نگارش شاهنامه طهماسبي در سال 928 هجري قمري آغاز شد. دو سال بعد شاه اسماعيل از دنيا رفت و شاه طهماسب که نوجواني 11ساله بود بر تخت سلطنت نشست. در سال 948 نگارش اين اثر هنري به پايان رسيد. در آن زمان سلطان سليم اول، سلطان عثماني از دنيا رفت و فرزندش سلطان سليم دوم به حکومت رسيد. در آن زمان هيئتي 400نفره از ايران هدايايي به بارگاه او بردند که شاهنامه طهماسبي يکي از آنها محسوب مي‌شد. اين شاهنامه تا اواخر حکومت عثماني در خاک اين کشور باقي ماند اما در دوره ضعف اين حکومت، اين کتاب نيز جابه‌جا شد و در اوايل قرن 20 در اختيار يک فرانسوي قرار گرفت. پس از مرگ اين فرانسوي، وارثان او شاهنامه را به هوتون که يک ثروتمند آمريکايي و رئيس موزه متروپوليتن نيويورک بود، فروختند. مالک جديد شاهنامه ابتدا به بهانه عکس‌برداري و در واقع براي فرار از ماليات، اين اثر هنري را ورق ورق کرد و 78 برگ آن را به موزه متروپوليتن اهدا کرد و بخش ديگري از اوراق را در حراجي‌ها به فروش رساند. 118 برگ شاهنامه در اختيار هوتون باقي مانده‌ بود. پيش از انقلاب‌اسلامي تلاش‌هايي براي پس‌گرفتن آن انجام شد اما به نتيجه نرسيد. مرحوم دکتر حسن حبيبي در جايگاه معاون‌اول، مذاکراتي با وارثان هوتون انجام داد و در نهايت 118 برگ شاهنامه به ايران رسيد. او اين اثر را با تعدادي تابلوي دربار ايران که بعد از انقلاب قابل استفاده نبود، تهاتر کرد. ايجاد بنياد ايران‌شناسي نيز از فعاليت‌هاي ماندگار اين چهره فرهنگ‌دوست ايران بود. او با دشواري بسيار تعدادي نقاش قهوه‌خانه‌اي را سازماندهي کرد و تصاوير و تابلوهاي ساختمان ايران‌شناسي با نظارت ايشان ترسيم شد. به معناي واقعي کلمه هيچ‌گاه از امکانات دولتي براي خود استفاده نکرد. در مراسم ترحيم مادر خود، اجازه حضور ماشين‌هاي دولتي را برای فعاليت‌هاي مرسوم نداد و حتي براي جابه‌جايي ميهمانان از اتوبوس‌هايي که کرايه کرده بود، استفاده کرد. جاي چنين مديراني، همواره در سيستم مديريتي کشور ما خالي است.

نوشتن درباره مرحوم دکتر حسن حبيبي آسان نيست، چرا که در همه اين سال‌ها کمتر به خدمات و ويژگي‌هاي او پرداخته شده؛ در‌حالي‌که ایشان در مقاطع مختلف قبل و بعد از انقلاب، نقش بي‌بديلي ايفا کرده است. از دوران فعاليت در خارج از کشور در سال‌هاي مبارزه، مرحوم دکتر حبيبي را مي‌شناختم. اغراق نيست اگر گفته شود تلاش براي مکتوب‌کردن «تئوري انقلاب» به دست ايشان کليد زده شد. تلاش براي انتشار آثار دکتر شريعتي و استاد مطهري در خارج از کشور با همراهي تمام‌وقت همسر ايشان در پاريس، از سوی مرحوم حبيبي صورت مي‌گرفت که نقش مهمي در ايجاد متون مرتبط و مورد نياز نيروهاي انقلابي داشت. تدوين پيش‌نويس قانون اساسي نيز اقدام سرنوشت‌ساز ايشان بود که با تأييد امام(ره) به نوعي سنگ بناي قانون اساسي محسوب شد؛ هرچند در مرحله بررسي در خبرگان قانون اساسي، با تغييراتي مواجه شد. دکتر حبيبي از متعهد‌ترين و باسوادترين نيروهاي حامي انقلاب در خارج از کشور بود. در آن مقطع در بين انقلابيون، چهره‌هايي که در اين سطح در حال تحصيل در رشته حقوق بودند، کم داشتيم. علاوه بر سواد منحصربه‌فرد حقوقي، ايشان به معناي واقعي و نه شعاري، متعهد و ساده‌زيست بود. در انتخابات اولين دوره رياست‌جمهوري، عضو ستاد انتخاباتي دکتر حبيبي بودم. هزينه‌هاي بسيار ناچيز ستاد، از سوی خود ايشان به‌صورت اقساطي تا چند سال به اعضا پرداخت شد. در مقطعي که در دولت سازندگي در کنار ايشان فعاليت کردم، اين ساده‌زيستي و حساسيت‌ها را بيشتر مشاهده کردم. با تغيير قانون اساسي، دکتر حبيبي، اولين معاون‌اول رئيس‌جمهور بود. در آن مقطع حتي حاضر به رفتن به يک سفر زيارتي نشد. مي‌گفت اگر به مشهد برود، بايد تيم حفاظتي هم بيايد و اين براي مجموعه دولت، هزينه‌کردن از جيب مردم است. از ويژگي‌هاي منحصربه‌فرد او اين بود که مجسمه‌اي از وفاق بين اعضاي دولت به‌شمار مي‌رفت. به‌طور طبيعي در کار دولت، اختلاف‌نظرهايي ميان وزرا به‌ويژه در موضوعات بين‌حوزه‌اي پديد مي‌آيد. مرحوم آيت‌الله هاشمي در اين مواقع، هم‌گراکردن دستگاه‌ها و وزرا را به ايشان مي‌سپرد و بارها مشاهده کرديم بعد از دو هفته طرح مورد نظر همه دستگاه‌ها را تهيه و به تصويب هيئت‌دولت مي‌رساند. مرحوم حبيبي اين ظرفيت را داشت که وزرا و معاونان را به يکديگر نزديک کند. دومين ويژگي او در سمت معاون‌اول، پايبندي جدي به اجراي قانون بود. تأکيد داشت همه مصوبات دولت بايد کاملا منطبق بر آيين‌نامه و قوانين جاري کشور تنظيم شود و لوايحي که به مجلس مي‌رود، ايراد قانوني نداشته باشد که برگشت بخورد. در اين سمت پرتنش، حسن خلق را هيچ‌گاه فراموش نکرد. بسيار انگشت‌شمار بودند مواقعي که عصبانيتي از معاون‌اول ديده شود. در مواقعي که ايشان رئيس جلسه بود يا در موارد بسياري در حضور آقاي هاشمي، کارها را جمع مي‌کرد و ناهماهنگي‌ها را به حداقل مي‌رساند.

عزت نفس، گذشت و وسعت نظر از او مديري توانمند ساخته بود. نگارش شاهنامه طهماسبي در سال 928 هجري قمري آغاز شد. دو سال بعد شاه اسماعيل از دنيا رفت و شاه طهماسب که نوجواني 11ساله بود بر تخت سلطنت نشست. در سال 948 نگارش اين اثر هنري به پايان رسيد. در آن زمان سلطان سليم اول، سلطان عثماني از دنيا رفت و فرزندش سلطان سليم دوم به حکومت رسيد. در آن زمان هيئتي 400نفره از ايران هدايايي به بارگاه او بردند که شاهنامه طهماسبي يکي از آنها محسوب مي‌شد. اين شاهنامه تا اواخر حکومت عثماني در خاک اين کشور باقي ماند اما در دوره ضعف اين حکومت، اين کتاب نيز جابه‌جا شد و در اوايل قرن 20 در اختيار يک فرانسوي قرار گرفت. پس از مرگ اين فرانسوي، وارثان او شاهنامه را به هوتون که يک ثروتمند آمريکايي و رئيس موزه متروپوليتن نيويورک بود، فروختند. مالک جديد شاهنامه ابتدا به بهانه عکس‌برداري و در واقع براي فرار از ماليات، اين اثر هنري را ورق ورق کرد و 78 برگ آن را به موزه متروپوليتن اهدا کرد و بخش ديگري از اوراق را در حراجي‌ها به فروش رساند. 118 برگ شاهنامه در اختيار هوتون باقي مانده‌ بود. پيش از انقلاب‌اسلامي تلاش‌هايي براي پس‌گرفتن آن انجام شد اما به نتيجه نرسيد. مرحوم دکتر حسن حبيبي در جايگاه معاون‌اول، مذاکراتي با وارثان هوتون انجام داد و در نهايت 118 برگ شاهنامه به ايران رسيد. او اين اثر را با تعدادي تابلوي دربار ايران که بعد از انقلاب قابل استفاده نبود، تهاتر کرد. ايجاد بنياد ايران‌شناسي نيز از فعاليت‌هاي ماندگار اين چهره فرهنگ‌دوست ايران بود. او با دشواري بسيار تعدادي نقاش قهوه‌خانه‌اي را سازماندهي کرد و تصاوير و تابلوهاي ساختمان ايران‌شناسي با نظارت ايشان ترسيم شد. به معناي واقعي کلمه هيچ‌گاه از امکانات دولتي براي خود استفاده نکرد. در مراسم ترحيم مادر خود، اجازه حضور ماشين‌هاي دولتي را برای فعاليت‌هاي مرسوم نداد و حتي براي جابه‌جايي ميهمانان از اتوبوس‌هايي که کرايه کرده بود، استفاده کرد. جاي چنين مديراني، همواره در سيستم مديريتي کشور ما خالي است.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها