نوشتند خودم، خودم را ترور کردم
ارزیابی حجاریان از انتخابات 88
«سعید حجاریان» گفتوگویی مشروح با خبرگزاری «تسنیم» درباره مسایل مختلفی از جمله مشکلات دولت روحانی، کابینه روحانی، انتخابات 88، ازهمپاشیدگی جریان اصولگرا و پیشنهاد به اصولگرایان برای تشکیل حزب با محوریت ناطق انجام داده است، در زیر بخشهایی از این گفتوگو میآید:
آقای روحانی با چه مشکلاتی روبهروست؟
آقای روحانی با مشکلات خیلی زیادی روبهروست. ایشان با مشکلات داخلی، خارجی، اقتصادی و فرهنگی، اشتغال، تورم، آموزش و پرورش، بهداشت، پروژههای ناتمام و عقبمانده، بدهیها و حتی بدهی به بانک جهانی روبهرو هستند و باید با آنها دستوپنجه نرم کنند. اخیرا کنگره آمریکا هم تحریمهای شدیدتری علیه ایران تصویب کرد اما اجرای آن را به بعد از مهرماه موکول کرد تا ببیند که آقای روحانی چهکار میکند. اگر اوباما این تحریمها را تصویب کند، ما دیگر نمیتوانیم میزان قابل توجهی نفت بفروشیم. الان هم ذخایر دلاری تمام شده است و دوباره قیمتها بهخصوص قیمت کالاهای سرمایهای و تکنولوژی صنعت نفت بالا میرود که این هم به نفع آن طرف است. سالها هم طول میکشد تا تحریمهای سازمان ملل لغو شود. تحریمهایی که در شورای امنیت سازمان ملل علیه صدام وضع شده بود همین ماه گذشته لغو شد.
چرا تحریمها راحت تصویب میشود اما لغو آن طول میکشد؟
چون برای رفع تحریم هر پنج عضو دایم شورای امنیت باید آن را امضا کنند ولی تصویب آن راحت است و آن را به سازمان ملل میبرند و ثبت میکنند. فعلا دنیا اینگونه است. البته دولت احمدینژاد، دولتی بود که میخواست دفتر سازمان ملل را به ایران بیاورد و میگفت که هزینه آن را میدهیم، در حالی که آنها را در کمیتههای فرعی سازمان ملل هم راه نمیدادند. میخواهم عرض کنم که آقای احمدینژاد خیلی بیاحتیاطی کرد و به تحریمها با دید کاغذپاره نگاه کرد و همین کاغذپارهها ما را بدبخت کردند. مدت زیادی است که صدام ساقط شده و عراق بهدست آمریکا افتاده است و روابط حسنهای دارد ولی پس از 12سال تحریمهای عراق لغو شدند.
آقای روحانی درباره کابینه خود با شما مشورت کرده است؟
حجاریان: خیر.
چینش افراد و وزرای پیشنهادی کابینه آقای روحانی را چطور ارزیابی میکنید؟
خب! شعار آقای روحانی اعتدال بود و بالطبع کابینه ایشان هم معتدل است.
شما اگر به جای اصولگرایان بودید با دولت آقای روحانی چطور مواجهه میکردید؟
تعامل. تعامل میکردیم و الان هم به او کمک میکنیم. بدون سهمخواهی تعامل کنیم. البته از آقای روحانی انتقاد هم میکنیم ولی هدف ما کمک است.
درباره ادعاهایی که درباره تقلب شده بود، چه نظری دارید؟
بنده چند بار گفتهام که بحث ما این نیست که تخلف یا تقلب شده است. به نظر من واقعهای اتفاق افتاده است که اسم آن «تدلیس سیستماتیک» است. در توضیح تدلیس باید بگویم که مثلا اگر شما سه سال در شهرداری به مردم پول دهید، بعد هم چهار سال در دولت به مردم سیبزمینی و یارانه و پول یامفت دهید و رای بخرید، تدلیس سیستماتیک است. درست است؟
خب! این را در اکثر انتخابات هم میتوان گفت، مثلا در مورد آقای خاتمی میتوان گفت با شعارهایی در انتخابات حاضر شد که اصلا در دولت خود به آن پایبند نبود.
آیا آقای خاتمی از پول بیتالمال در راستای شعارهایش استفادهای کرد؟
منظورم وعدهها و شعارهایی است که داده میشود.
آقای احمدینژاد وعده نداد، در این راه پول خرج کرد و گونی گونی سیبزمینی و... به مردم داد، درست است؟
در اینباره ندیدم که سندی یا عکسی منتشر شده باشد. ولی فرض کنیم همه این ادعاها درست باشد. بالاخره مردم آمدند و به آقای احمدینژاد رای دادند. در صندوق که رای جابهجا نشده است. درست است؟
لابد به شما چیز دیگری داده است که سیبزمینیها را ندیدهاید. بنده میخواهم بگویم چهارسال دور اول ریاستجمهوری بهعلاوه دوره شهرداری، آقای احمدینژاد چقدر از بیتالمال برای رایآوردن «تدلیس» کرده است؟ بر این اساس نه میگویم تقلب شده و نه میگویم تخلف شده است. ترجیح میدهم اسم جدیدی برای آن انتخاب کنم و آن «تدلیس سیستماتیک» است. یک زمانی برای دوره دوم ریاستجمهوری آقای خاتمی با پول خودمان و نه بیتالمال، دفترچه مشق 40 برگ برای مدرسهها تهیه کردیم که عکس آقای خاتمی پشت آنها بود. اما شورای نگهبان آن را مصداق تدلیس تشخیص داد و همه را جمع کرد. حال کسی که پول بیتالمال را در سطح وسیع و در طول هفت سال بیحساب و کتاب خرج کند، سهام دهد، سیبزمینی دهد، یارانه دهد، آن را چه میتوان نامید؟ دست آخر هم ثمره 700میلیارددلار درآمد کشور تورم بالای 40درصد، بیکاری مزمن و اشتغالزایی سالانه 14هزار شغل باشد. باید معلوم شود این پولها کجا رفته است. جز این است که خرج تدلیس شده است؟ بنده میگویم نه تقلب بوده و نه تخلف، بلکه یک اسم قانونی دارد با عنوان تدلیس سیستماتیک. البته این پول را درون توپ هم میریختید میترکید.
برای همین باید آقایان بگویند که تقلب را به دروغ مطرح کردهاند.
توجه داشته باشید که آقای احمدینژاد رای آورده و نام وی از صندوق بیرون آمده است ولی به چه قیمتی؟ به روش تدلیس.
شما بحث قدرت سیاستورزی آقای روحانی را در پیروزی وی دخیل میدانید؟
بله. یکی از عوامل موفقیت بود. چند عامل را برای موفقیت ایشان میتوان برشمرد. انصراف آقای عارف، اجماع آقایان هاشمی و خاتمی و همچنین مهندسی آقایان هاشمی و خاتمی و یک مقداری هم اتفاق، چرا که همهچیز هم بهطور قاعدهمند پیش نرفت، از سوی دیگر تشتت بین اصولگرایان نیز یکی دیگر از عوامل پیروزی آقای روحانی در انتخابات بود.
اگر میخواستید به اصولگرایان مشورت دهید چه میگفتید؟
پیشنهاد میکردم سراغ آقای ناطقنوری بروند.
منظورم در جریان انتخابات ریاستجمهوری بود.
باید روی آقای قالیباف اجماع میکردند، زیرا رای بالاتری داشت.
اگر اجماع میکردند شانس پیروزی داشتند؟
ممکن بود منجر به موفقیت آنها شود، البته معلوم نبود که آرای آقای ولایتی به سبد آقای قالیباف بریزد. ممکن بود آرای ولایتی به سبد آقای روحانی ریخته شود.
اصلاحطلبان برای مجلس دهم برنامهای دارند؟
حتما دارند. البته باید فضا بازتر شود و اجازه فعالیت بیشتری داده شود.
به آقای عارف پیشنهاد میکنید که حزب تشکیل دهند؟
من به هر کسی برسم میگویم حزب تشکیل دهد، به خصوص به آقای ناطق. زمانی هم آقای باهنر دنبال آن بود و این شیوه خوبی است. حزب خیلی مهم است.
چرا به آقای ناطق بیشتر از همه پیشنهاد میکنید؟
برای اینکه الان جریان راست از هم پاشیده است.
بخش مهمی که الان به اصطلاح راست حساب میشوند خیلی آقای ناطق را از خودشان نمیدانند...
نه، الان آقای باهنر و دوستان آقای ناطق هستند و گروههای دیگری هم البته هستند که ایشان را قبول دارند. این از هم پاشیدگی جناح راست بد است.
آقای ناطق در بدنه اصولگرایان و در بدنه بچههای حزباللهی خیلی جایگاه ندارند.
حالا اگر ناطق نتوانست، آقای لاریجانی این کار را بکند. باز اگر ایشان هم نتوانست آقای باهنر یا آقای مرتضی نبوی. جناح راست باید خود را جمع و جور کند و اختلافات را کنار بزند.
آقای ظریف را برای وزارت خارجه چطور میدانید؟
دکتر ظریف بسیار گزینه مناسبی است. اوضاع هم خیلی سخت شده است، اما برای ایشان آرزوی موفقیت دارم.
دکتر ظریف بسیار گزینه مناسبی است. اوضاع هم خیلی سخت شده است، اما برای ایشان آرزوی موفقیت دارم.
اگر شرایط فراهم شود شما با بازگشت آقای خاتمی به ریاستجمهوری موافق هستید؟
خیر؛ من موافق نیستم.
چرا؟
جایگاه رهبری اصلاحات برای خاتمی مناسبتر است.
نقطه قوت و نقطه ضعف آقای خاتمی را چه میدانید؟
خاتمی خیلی قوی است، فردی اخلاقی و فرهنگی است و مردم او را دوست دارند.
چه ضعفی دارد؟
او به هر چه گفته یا هر کاری که کرده اعتقاد داشته است. زمانی هم که در مسوولیت بود من ضعفهای او را گفتهام پس الان چرا باید دوباره بگویم؟!
ممکن است که اصلاحطلبان بحث عبور از روحانی را نیز مطرح کنند؟
بعید است.
یعنی برای چهار سال بعد اصلاحطلبان احتمالا از آقای روحانی حمایت خواهند کرد؟
بله اگر ایشان درست رفتار کند از او حمایت خواهد شد.
ارزیابی حجاریان از انتخابات 88
اگر به اصولگرایان نزدیک شود چطور؟
عیبی ندارد. مهم این است که بتواند مشکل مردم را حل کند.
شما در گفتوگویی که با «شرق» داشتید گفتید که لازم نیست اصلاحطلبان به دولت و به سمت روزنامهنگاری و بحثهای رسانهای بروند. چقدر این عرصه را مهم میدانید؟ آیا منظور شما هدف تغییرات عمیقتر است؟
بالاخره دولتها میروند و میآیند. این قبیل کارها که من پیشنهاد کردم مهمتر هستند.
ضعف رسانههای اصولگرا را در چه میبینید؟
جامعه ما جامعه نقادی است و مردم بیشتر به دنبال نقد میروند. البته بنده اعتقاد ندارم که یکسره باید نقد کرد. ضمن اینکه اصولگرایان خبرنگار و روزنامهنگار حرفهای هم کم دارند.
کدام روزنامهها را بیشتر مطالعه میکنید؟
کیهان، «شرق» و بهار را حتما مطالعه میکنم.
چرا کیهان را میخوانید.
میخواهم ببینم که چه میگوید.
به روزنامههای «شرق» و بهار هم مشورت میدهید؟
نه! من فقط مقالهها و یادداشتهایم را در آن روزنامهها منتشر میکنم.
الان اگر آقای حجاریان به 20 سال قبل یا اول انقلاب برگردد چه کار جدیدی را شروع میکند؟
سیل انقلاب ما را با خودش برد. (خنده)
شما الان راضی هستید؟
مگر چاره دیگری دارم؟
اگر دوباره برمیگشتید همین انتخاب را داشتید؟ یا کار دیگری را شروع میکردید؟
بنده برای مهندسی درس میخواندم، اما بعدها به کمیته مستقر در ستاد ارتش رفتم و بعد هم در این مسیر قدم گذاشتم. به نظر شما به من میخورد که خودم را ترور کرده باشم؟
چرا این سوال را میپرسید؟!
عدهای برای این مساله کتاب چاپ کردند.
چه کسی کتاب را نوشته است؟
چند سال پیش آقای رسایی در کتاب «بازی ترور» نوشته است که خودم، خودم را ترور کردم. (خنده)
شما مقلد چه مرجعی هستید؟
من خودم مجتهد هستم و از خودم تقلید میکنم. خوب است؟ (خنده)
اگر مجتهد باشید که قطعا خوب است.
نه! شوخی کردم من مجتهد نیستم. من در تقلید باقی بر فتاوای مرحوم امام هستم.
«سعید حجاریان» گفتوگویی مشروح با خبرگزاری «تسنیم» درباره مسایل مختلفی از جمله مشکلات دولت روحانی، کابینه روحانی، انتخابات 88، ازهمپاشیدگی جریان اصولگرا و پیشنهاد به اصولگرایان برای تشکیل حزب با محوریت ناطق انجام داده است، در زیر بخشهایی از این گفتوگو میآید:
آقای روحانی با چه مشکلاتی روبهروست؟
آقای روحانی با مشکلات خیلی زیادی روبهروست. ایشان با مشکلات داخلی، خارجی، اقتصادی و فرهنگی، اشتغال، تورم، آموزش و پرورش، بهداشت، پروژههای ناتمام و عقبمانده، بدهیها و حتی بدهی به بانک جهانی روبهرو هستند و باید با آنها دستوپنجه نرم کنند. اخیرا کنگره آمریکا هم تحریمهای شدیدتری علیه ایران تصویب کرد اما اجرای آن را به بعد از مهرماه موکول کرد تا ببیند که آقای روحانی چهکار میکند. اگر اوباما این تحریمها را تصویب کند، ما دیگر نمیتوانیم میزان قابل توجهی نفت بفروشیم. الان هم ذخایر دلاری تمام شده است و دوباره قیمتها بهخصوص قیمت کالاهای سرمایهای و تکنولوژی صنعت نفت بالا میرود که این هم به نفع آن طرف است. سالها هم طول میکشد تا تحریمهای سازمان ملل لغو شود. تحریمهایی که در شورای امنیت سازمان ملل علیه صدام وضع شده بود همین ماه گذشته لغو شد.
چرا تحریمها راحت تصویب میشود اما لغو آن طول میکشد؟
چون برای رفع تحریم هر پنج عضو دایم شورای امنیت باید آن را امضا کنند ولی تصویب آن راحت است و آن را به سازمان ملل میبرند و ثبت میکنند. فعلا دنیا اینگونه است. البته دولت احمدینژاد، دولتی بود که میخواست دفتر سازمان ملل را به ایران بیاورد و میگفت که هزینه آن را میدهیم، در حالی که آنها را در کمیتههای فرعی سازمان ملل هم راه نمیدادند. میخواهم عرض کنم که آقای احمدینژاد خیلی بیاحتیاطی کرد و به تحریمها با دید کاغذپاره نگاه کرد و همین کاغذپارهها ما را بدبخت کردند. مدت زیادی است که صدام ساقط شده و عراق بهدست آمریکا افتاده است و روابط حسنهای دارد ولی پس از 12سال تحریمهای عراق لغو شدند.
آقای روحانی درباره کابینه خود با شما مشورت کرده است؟
حجاریان: خیر.
چینش افراد و وزرای پیشنهادی کابینه آقای روحانی را چطور ارزیابی میکنید؟
خب! شعار آقای روحانی اعتدال بود و بالطبع کابینه ایشان هم معتدل است.
شما اگر به جای اصولگرایان بودید با دولت آقای روحانی چطور مواجهه میکردید؟
تعامل. تعامل میکردیم و الان هم به او کمک میکنیم. بدون سهمخواهی تعامل کنیم. البته از آقای روحانی انتقاد هم میکنیم ولی هدف ما کمک است.
درباره ادعاهایی که درباره تقلب شده بود، چه نظری دارید؟
بنده چند بار گفتهام که بحث ما این نیست که تخلف یا تقلب شده است. به نظر من واقعهای اتفاق افتاده است که اسم آن «تدلیس سیستماتیک» است. در توضیح تدلیس باید بگویم که مثلا اگر شما سه سال در شهرداری به مردم پول دهید، بعد هم چهار سال در دولت به مردم سیبزمینی و یارانه و پول یامفت دهید و رای بخرید، تدلیس سیستماتیک است. درست است؟
خب! این را در اکثر انتخابات هم میتوان گفت، مثلا در مورد آقای خاتمی میتوان گفت با شعارهایی در انتخابات حاضر شد که اصلا در دولت خود به آن پایبند نبود.
آیا آقای خاتمی از پول بیتالمال در راستای شعارهایش استفادهای کرد؟
منظورم وعدهها و شعارهایی است که داده میشود.
آقای احمدینژاد وعده نداد، در این راه پول خرج کرد و گونی گونی سیبزمینی و... به مردم داد، درست است؟
در اینباره ندیدم که سندی یا عکسی منتشر شده باشد. ولی فرض کنیم همه این ادعاها درست باشد. بالاخره مردم آمدند و به آقای احمدینژاد رای دادند. در صندوق که رای جابهجا نشده است. درست است؟
لابد به شما چیز دیگری داده است که سیبزمینیها را ندیدهاید. بنده میخواهم بگویم چهارسال دور اول ریاستجمهوری بهعلاوه دوره شهرداری، آقای احمدینژاد چقدر از بیتالمال برای رایآوردن «تدلیس» کرده است؟ بر این اساس نه میگویم تقلب شده و نه میگویم تخلف شده است. ترجیح میدهم اسم جدیدی برای آن انتخاب کنم و آن «تدلیس سیستماتیک» است. یک زمانی برای دوره دوم ریاستجمهوری آقای خاتمی با پول خودمان و نه بیتالمال، دفترچه مشق 40 برگ برای مدرسهها تهیه کردیم که عکس آقای خاتمی پشت آنها بود. اما شورای نگهبان آن را مصداق تدلیس تشخیص داد و همه را جمع کرد. حال کسی که پول بیتالمال را در سطح وسیع و در طول هفت سال بیحساب و کتاب خرج کند، سهام دهد، سیبزمینی دهد، یارانه دهد، آن را چه میتوان نامید؟ دست آخر هم ثمره 700میلیارددلار درآمد کشور تورم بالای 40درصد، بیکاری مزمن و اشتغالزایی سالانه 14هزار شغل باشد. باید معلوم شود این پولها کجا رفته است. جز این است که خرج تدلیس شده است؟ بنده میگویم نه تقلب بوده و نه تخلف، بلکه یک اسم قانونی دارد با عنوان تدلیس سیستماتیک. البته این پول را درون توپ هم میریختید میترکید.
برای همین باید آقایان بگویند که تقلب را به دروغ مطرح کردهاند.
توجه داشته باشید که آقای احمدینژاد رای آورده و نام وی از صندوق بیرون آمده است ولی به چه قیمتی؟ به روش تدلیس.
شما بحث قدرت سیاستورزی آقای روحانی را در پیروزی وی دخیل میدانید؟
بله. یکی از عوامل موفقیت بود. چند عامل را برای موفقیت ایشان میتوان برشمرد. انصراف آقای عارف، اجماع آقایان هاشمی و خاتمی و همچنین مهندسی آقایان هاشمی و خاتمی و یک مقداری هم اتفاق، چرا که همهچیز هم بهطور قاعدهمند پیش نرفت، از سوی دیگر تشتت بین اصولگرایان نیز یکی دیگر از عوامل پیروزی آقای روحانی در انتخابات بود.
اگر میخواستید به اصولگرایان مشورت دهید چه میگفتید؟
پیشنهاد میکردم سراغ آقای ناطقنوری بروند.
منظورم در جریان انتخابات ریاستجمهوری بود.
باید روی آقای قالیباف اجماع میکردند، زیرا رای بالاتری داشت.
اگر اجماع میکردند شانس پیروزی داشتند؟
ممکن بود منجر به موفقیت آنها شود، البته معلوم نبود که آرای آقای ولایتی به سبد آقای قالیباف بریزد. ممکن بود آرای ولایتی به سبد آقای روحانی ریخته شود.
اصلاحطلبان برای مجلس دهم برنامهای دارند؟
حتما دارند. البته باید فضا بازتر شود و اجازه فعالیت بیشتری داده شود.
به آقای عارف پیشنهاد میکنید که حزب تشکیل دهند؟
من به هر کسی برسم میگویم حزب تشکیل دهد، به خصوص به آقای ناطق. زمانی هم آقای باهنر دنبال آن بود و این شیوه خوبی است. حزب خیلی مهم است.
چرا به آقای ناطق بیشتر از همه پیشنهاد میکنید؟
برای اینکه الان جریان راست از هم پاشیده است.
بخش مهمی که الان به اصطلاح راست حساب میشوند خیلی آقای ناطق را از خودشان نمیدانند...
نه، الان آقای باهنر و دوستان آقای ناطق هستند و گروههای دیگری هم البته هستند که ایشان را قبول دارند. این از هم پاشیدگی جناح راست بد است.
آقای ناطق در بدنه اصولگرایان و در بدنه بچههای حزباللهی خیلی جایگاه ندارند.
حالا اگر ناطق نتوانست، آقای لاریجانی این کار را بکند. باز اگر ایشان هم نتوانست آقای باهنر یا آقای مرتضی نبوی. جناح راست باید خود را جمع و جور کند و اختلافات را کنار بزند.
آقای ظریف را برای وزارت خارجه چطور میدانید؟
دکتر ظریف بسیار گزینه مناسبی است. اوضاع هم خیلی سخت شده است، اما برای ایشان آرزوی موفقیت دارم.
دکتر ظریف بسیار گزینه مناسبی است. اوضاع هم خیلی سخت شده است، اما برای ایشان آرزوی موفقیت دارم.
اگر شرایط فراهم شود شما با بازگشت آقای خاتمی به ریاستجمهوری موافق هستید؟
خیر؛ من موافق نیستم.
چرا؟
جایگاه رهبری اصلاحات برای خاتمی مناسبتر است.
نقطه قوت و نقطه ضعف آقای خاتمی را چه میدانید؟
خاتمی خیلی قوی است، فردی اخلاقی و فرهنگی است و مردم او را دوست دارند.
چه ضعفی دارد؟
او به هر چه گفته یا هر کاری که کرده اعتقاد داشته است. زمانی هم که در مسوولیت بود من ضعفهای او را گفتهام پس الان چرا باید دوباره بگویم؟!
ممکن است که اصلاحطلبان بحث عبور از روحانی را نیز مطرح کنند؟
بعید است.
یعنی برای چهار سال بعد اصلاحطلبان احتمالا از آقای روحانی حمایت خواهند کرد؟
بله اگر ایشان درست رفتار کند از او حمایت خواهد شد.
ارزیابی حجاریان از انتخابات 88
اگر به اصولگرایان نزدیک شود چطور؟
عیبی ندارد. مهم این است که بتواند مشکل مردم را حل کند.
شما در گفتوگویی که با «شرق» داشتید گفتید که لازم نیست اصلاحطلبان به دولت و به سمت روزنامهنگاری و بحثهای رسانهای بروند. چقدر این عرصه را مهم میدانید؟ آیا منظور شما هدف تغییرات عمیقتر است؟
بالاخره دولتها میروند و میآیند. این قبیل کارها که من پیشنهاد کردم مهمتر هستند.
ضعف رسانههای اصولگرا را در چه میبینید؟
جامعه ما جامعه نقادی است و مردم بیشتر به دنبال نقد میروند. البته بنده اعتقاد ندارم که یکسره باید نقد کرد. ضمن اینکه اصولگرایان خبرنگار و روزنامهنگار حرفهای هم کم دارند.
کدام روزنامهها را بیشتر مطالعه میکنید؟
کیهان، «شرق» و بهار را حتما مطالعه میکنم.
چرا کیهان را میخوانید.
میخواهم ببینم که چه میگوید.
به روزنامههای «شرق» و بهار هم مشورت میدهید؟
نه! من فقط مقالهها و یادداشتهایم را در آن روزنامهها منتشر میکنم.
الان اگر آقای حجاریان به 20 سال قبل یا اول انقلاب برگردد چه کار جدیدی را شروع میکند؟
سیل انقلاب ما را با خودش برد. (خنده)
شما الان راضی هستید؟
مگر چاره دیگری دارم؟
اگر دوباره برمیگشتید همین انتخاب را داشتید؟ یا کار دیگری را شروع میکردید؟
بنده برای مهندسی درس میخواندم، اما بعدها به کمیته مستقر در ستاد ارتش رفتم و بعد هم در این مسیر قدم گذاشتم. به نظر شما به من میخورد که خودم را ترور کرده باشم؟
چرا این سوال را میپرسید؟!
عدهای برای این مساله کتاب چاپ کردند.
چه کسی کتاب را نوشته است؟
چند سال پیش آقای رسایی در کتاب «بازی ترور» نوشته است که خودم، خودم را ترور کردم. (خنده)
شما مقلد چه مرجعی هستید؟
من خودم مجتهد هستم و از خودم تقلید میکنم. خوب است؟ (خنده)
اگر مجتهد باشید که قطعا خوب است.
نه! شوخی کردم من مجتهد نیستم. من در تقلید باقی بر فتاوای مرحوم امام هستم.