|

«شرق» گزينه‌هاي احتمالي جايگزيني سيف را بررسي کرد

احتمال خداحافظي سيف از بانک مرکزي

شرق: تنها چهار ماه ديگر به پايان دوره مديريت ولي‌الله سيف، سکاندار ساختمان شيشه‌اي ميرداماد باقي مانده است. در همين حال، برخي از کارشناسان در گفت‌وگو با «شرق» مي‌گويند با وجود اينکه رئيس کل فعلي بانک مرکزي سابقه طويلي در بحث بانکداري دارد اما تسلط او بانکداري تجاري است. در حالي که بانک مرکزي، بانک تجاري نيست. برخي از اين کارشناسان، عملکرد رئيس فعلي بانک مرکزي را ضعيف ارزيابي کرده و تأکيد مي‌کنند که رئيس بانک مرکزي بايد هم مسلط به زبان انگليسي و هم آشنا به بانکداري بين‌المللي باشد، نه آشنايي سطحي که در برخي کلاس‌ها بوده باشد. اين کارشناسان همچنين برخي از گزينه‌هاي پيشنهادي مطرح‌شده را فاقد صلاحيت لازم براي مديريت بانک مرکزي مي‌دانند و تأکيد مي‌کنند که برخي از اين گزينه‌ها حتي در مدت فعاليتشان نيز عملکرد قابل‌قبولي نداشته‌اند. آنها با بيان اينکه اکنون فرصت آزمون و خطا نيست، تأکيد مي‌کنند: طبعا رئيس بانک مرکزي نمي‌تواند جوان 25 يا 30 ساله‌اي باشد که تازه از دانشگاه فارغ‌التحصيل شده بلکه فرد موردنظر بايد فردي آشنا به امور اقتصادي و سياسي کشور باشد. تاکنون گزينه‌هاي زيادي براي جايگزيني رئيس کل بانک مرکزي مطرح ‌شده است که شاپور محمدي، رئيس سازمان بورس و اوراق بهادار، پيمان قرباني، معاون اقتصادي بانک مرکزي، هاشم بت‌شکن، مديرعامل سابق بانک مسکن، مجيد قاسمي، مديرعامل بانک پاسارگاد و رئيس پيشين بانک مرکزي نيز از جمله آنها هستند. اين در حالي است که هنوز منابع رسمي، اين گزينه‌ها را تأييد نکرده است. همچنين برخي اخبار حاکي از آن است که ولي‌الله سيف، پس از پايان مسئوليت ممکن است به عنوان سفير ايران در استراليا انتخاب شود. گمانه‌زني‌ها براي انتخاب رئيس جديد بانک مرکزي در حالي است که ديروز ولي‌الله سيف رئيس‌ کل بانک مرکزي درباره اظهارنظر محمدرضا پورابراهيمي، رئيس کميسيون اقتصادي مجلس مبني بر برکناري‌اش از سوي رئيس‌جمهور گفته است: شخصا از پيشنهاد ايشان و از اينکه رئيس‌جمهوري، فرد شايسته‌اي را براي اداره بانک مرکزي انتخاب و منصوب کنند، استقبال مي‌کنم؛ البته اين حق طبيعي و اختيار قانوني ايشان است؛ اما از او سؤال مي‌کنم شما که اقتصاد خوانده و کارشناس اقتصادي هستيد، آيا معنا و مفهوم استقلال بانک مرکزي با اين‌گونه اظهارنظر‌ها و درخواست‌ها سازگار است؟ او در گفت‌وگو با «مهر» اين توضيح را هم داد که نه تنها رئيس کميسيون اقتصادي مجلس و ساير نمايندگان، بلکه هر شهروندي حق اظهارنظر درباره عملکرد و جابه‌جايي يک مسئول کشور را دارد، اما اين رئيس دولت است که با ارزيابي عملکرد همکارانش، نسبت به تداوم يا عدم ادامه همکاري تصميم‌گيري مي‌کند.
‌بانک مرکزي، بانک تجاري نيست
حيدر مستخدمين‌حسيني، معاون اسبق وزارت اقتصاد و دارايي با بيان اينکه رئيس بانک مرکزي در وهله اول بايد اقتصاد خوانده و در حوزه بانک کار کرده باشد و در مراحل بعد با تمام چارچوب‌هاي علم اقتصاد روز آشنا باشد و کار اجرائي در حوزه اقتصادي انجام داده باشد، در گفت‌وگو با «شرق» مي‌گويد: با وجود اينکه رئيس فعلي بانک مرکزي سابقه طويلي در بحث بانکداري دارد اما اين سابقه از نوع بانکداري تجاري و نقطه مقابل بانک مرکزي است. در حالي که بانک مرکزي بانک تجاري نيست. اين بانک مسئول سياست‌هاي پولي است و بايد ارزش پول را حفظ و نظام مجموعه بانک‌ها را مديريت کند. او در همين حال با اشاره به اينکه رئيس فعلي بانک مرکزي، عملکرد قابل قبولي نداشته است، درباره گزينه‌هاي جايگزيني او مي‌گويد: افرادي که به عنوان جايگزين مطرح شده‌اند، هيچ‌کدام توانمندي لازم را براي مديريت بانک مرکزي ندارند. حتي در حوزه فعلي نيز ضعيف عمل کرده‌اند. مثلا در حوزه بازار سرمايه با مشکلات زيادي روبه‌رو هستيم و موانع بسيار جدي در اين بازار وجود دارد. بنابراين وقتي فردي در اين حوزه توانمندي ارتباط با محورهاي اقتصادي را نداشته، چطور مي‌تواند رئيس بانک مرکزي شود که مسئوليتش سياست‌هاي پولي است. ارز يکي از حوزه‌هاي بسيار مهم است و عدم سياست به‌موقع مشکلاتي را در اين بازار ايجاد کرده است. همچنين به نظر نمي‌رسد اين افراد در حوزه بانک‌هاي تجاري هم سابقه‌اي داشته باشند. افرادي که ظاهرا مطرح هستند، قطعا رئيس بانک مرکزي نخواهند شد. مديرعامل بانک، وزير و معاون وزير بودن دليل مستحکمي نيست بلکه بايد سوابق اجرائي را مدنظر قرار داد. او اضافه مي‌کند: رئيس بانک مرکزي بايد آشنا به بحث اقتصاد بين‌الملل باشد و بتواند با رؤساي بانک‌هاي مرکزي دنيا تعامل برقرار کند. اکنون در شرايطي هستيم که بايد ارتباط نزديکي با بانک‌هاي مرکزي دنيا برقرار کنيم. اين در حالي است که متأسفانه رؤساي بانک مرکزي فعلي و قبلي تعاملي با بانک‌هاي دنيا نداشتند. بانک مرکزي فقط بحث دروني نيست. بلکه مسئوليت تراز و پرداخت‌ها و ساماندهي تجارت بين‌الملل را هم دارد. اين حوزه‌ها ارتباط با شبکه‌هاي بانکداري بين‌المللي و بانک‌هاي مرکزي دنيا را مي‌طلبد. افراد مطرح‌شده توانمندي لازم را ندارند؛ ضمن اينکه هنوز به طور جدي اسامي آنها شنيده نشده است. اما مي‌توان از وجود مديران موفقي که پيش از اين رئيس بانک مرکزي بوده‌‌اند و در شرايط سخت فعاليت کرده‌اند، استفاده کرد. يکي از افراد مطرح‌شده سابقه مديريت در بانک مسکن را داشته است در حالي که هم‌اکنون اين بانک از کمبود منابع رنج مي‌برد. اکنون فرصت آزمون و خطا نيست. بنابراين بايد از نيروهايي که تجربه‌هاي اجرائي اقتصادي دارند، قدرت تصميم‌گيري را در مجلس طي کرده‌اند، مراتب مديريت اقتصادي را داشته‌‌اند و از ويژگي‌هاي رئيس بانک مرکزي هم برخوردار بوده‌اند، استفاده کرد.
‌رئيس کل نمي‌تواند جوان 25 يا 30‌ساله باشد
احمد حاتمي‌يزد، کارشناس ارشد بانکداري، نيز با بيان اينکه رئيس کل بانک مرکزي بايد هم تحصيلاتش مرتبط باشد و هم مسلط به زبان انگليسي باشد، به «شرق» مي‌گويد: رئيس بانک مرکزي بايد به بانکداري بين‌المللي آشنا باشد؛ نه به طور سطحي که در برخي کلاس‌ها با آن آشنا شده باشد. علاوه‌براين بايد در امور بين‌الملل بانکي تجربه درخور‌توجهي داشته باشد. هرچند سطح دانش بانکداري بين‌الملل در ايران خيلي بالا نيست؛ اما بايد از بهترين‌ها استفاده و از حضور افراد متوسط پرهيز شود. او اضافه مي‌کند: طبعا رئيس بانک مرکزي نمي‌تواند جوان 25 يا 30‌ساله‌اي باشد که تازه از دانشگاه فارغ‌التحصيل شده است. تحصيلات براي اين امر به‌تنهايي کافي نيست. رئيس بانک مرکزي بايد فردي باشد که به امور اقتصادي و سياسي کشور آشنا باشد. بنابراين به نظر نمي‌رسد هيچ‌کدام از افراد مطرح‌شده چنين تجربه و اشرافي را به مسائل بانکداري بين‌المللي داشته باشند. او به گزينه‌هاي مطرح ديگر اشاره مي‌کند و مي‌گويد: دکتر احمد عزيزي يکي از اين گزينه‌هاي مناسب براي رئيس بانک مرکزي است. او 15 سال رئيس بانک ملي لندن بوده است؛ يعني 15 سال تجربه بانکي در لندن را دارد. علاوه‌براين معاون ارزي نوربخش، رئيس اسبق بانک مرکزي بوده است و اقتصاد ايران را به‌خوبي مي‌شناسد. چندين سال معاون سازمان برنامه بوده است؛ بنابراين او يکي از گزينه‌هاي مناسب براي رئيس کل بانک مرکزي است؛ همچنین دکتر مجرد، گزينه مطرح ديگري است. نزديک هشت سال معاون ارزي بانک مرکزي و 10 سال نماينده ايران در صندوق بين‌المللي پول بوده است. افرادي در اين قد و قواره بهتر مي‌توانند به‌عنوان رئيس کل بانک مرکزي انتخاب شوند. شايد افراد ديگري هم باشند که تجربه بانکداري بين‌المللي و دانش بانکي خوبی داشته باشند؛ اما چنين افرادي انگشت‌شمارند.
‌همسويي در تيم بانک مرکزي
علي خورسنديان، کارشناس بانکي، نيز در اين گفت‌وگو مي‌گويد تجربه کافي در مسائل ارزي، پولي، بانکي و فردي و اينکه بتوان سياست‌هاي پولي را به‌خوبي در موضوع سياست‌هاي مالي مديريت کرد، جزء ويژگي‌هاي عمومي براي هر فردي است که مي‌خواهد به‌عنوان رئيس کل بانک مرکزي انتخاب شود؛ اما نکته مهمي که مطرح مي‌شود، اين است که معمولا يک فرد حتي اگر از نظر تخصصي خيلي قوي و در سمتي مثل رياست بانک مرکزي يا سمت‌هاي اقتصادي يا مديريت ارشد کشور باشد، به‌تنهايي نمي‌تواند مسير مد‌نظر را طي کند. به نظر مي‌رسد مهم‌تر از ويژگي فردي که از اهميت زيادي هم برخوردار است، تيم همراه و همسو است و يک نفر از اعضاي تيم مي‌تواند رئيس بانک مرکزي باشد. هر فردي با هر ويژگي حتما مي‌تواند مدير شود؛ اما اگر قرار است به‌عنوان رئيس کل بانک مرکزي انتخاب شود، بايد تماميت اين تيم را با هدف و سياست مشترک و انسجام هدايت کند و بتواند هم سياست‌گذاري کند و هم آنجا که لازم است، اجرا و آنجا که ضرورت دارد، نظارت کنند. همسويي در تيم اهميت زيادي دارد. حال اگر در اين تيم فردي باشد که این ويژگي‌ها را داشته باشد، بهتر مي‌توان موضوع را پيش برد.
‌رئيس کل، اقتصاددان باشد، نه دکتراي حسابداري
ابراهيم درويشي، معاون اسبق بانک مرکزي، نيز معتقد است رئيس بانک مرکزي بايد اقتصاددان باشد، نه دکتراي حسابداري و به علم روز اقتصاد مسلط باشد. البته اگر فرد مدنظر اقتصاددان هم نباشد، بايد زير‌مجموعه‌ای قوي داشته باشد. اين در حالي است که متأسفانه هم‌اکنون نه زير‌مجموعه قوي در بانک مرکزي ديده‌ايم و نه رئيس کل قوي‌تري؛ بنابراين اين بار براي رياست جديد بانک مرکزي بايد رئيس توانمندي انتخاب شود. به نظر مي‌رسد برخي افراد مطرح‌شده مناسب باشند؛ اما با برخي ديگر از اين افراد آشنايي چنداني ندارم.

شرق: تنها چهار ماه ديگر به پايان دوره مديريت ولي‌الله سيف، سکاندار ساختمان شيشه‌اي ميرداماد باقي مانده است. در همين حال، برخي از کارشناسان در گفت‌وگو با «شرق» مي‌گويند با وجود اينکه رئيس کل فعلي بانک مرکزي سابقه طويلي در بحث بانکداري دارد اما تسلط او بانکداري تجاري است. در حالي که بانک مرکزي، بانک تجاري نيست. برخي از اين کارشناسان، عملکرد رئيس فعلي بانک مرکزي را ضعيف ارزيابي کرده و تأکيد مي‌کنند که رئيس بانک مرکزي بايد هم مسلط به زبان انگليسي و هم آشنا به بانکداري بين‌المللي باشد، نه آشنايي سطحي که در برخي کلاس‌ها بوده باشد. اين کارشناسان همچنين برخي از گزينه‌هاي پيشنهادي مطرح‌شده را فاقد صلاحيت لازم براي مديريت بانک مرکزي مي‌دانند و تأکيد مي‌کنند که برخي از اين گزينه‌ها حتي در مدت فعاليتشان نيز عملکرد قابل‌قبولي نداشته‌اند. آنها با بيان اينکه اکنون فرصت آزمون و خطا نيست، تأکيد مي‌کنند: طبعا رئيس بانک مرکزي نمي‌تواند جوان 25 يا 30 ساله‌اي باشد که تازه از دانشگاه فارغ‌التحصيل شده بلکه فرد موردنظر بايد فردي آشنا به امور اقتصادي و سياسي کشور باشد. تاکنون گزينه‌هاي زيادي براي جايگزيني رئيس کل بانک مرکزي مطرح ‌شده است که شاپور محمدي، رئيس سازمان بورس و اوراق بهادار، پيمان قرباني، معاون اقتصادي بانک مرکزي، هاشم بت‌شکن، مديرعامل سابق بانک مسکن، مجيد قاسمي، مديرعامل بانک پاسارگاد و رئيس پيشين بانک مرکزي نيز از جمله آنها هستند. اين در حالي است که هنوز منابع رسمي، اين گزينه‌ها را تأييد نکرده است. همچنين برخي اخبار حاکي از آن است که ولي‌الله سيف، پس از پايان مسئوليت ممکن است به عنوان سفير ايران در استراليا انتخاب شود. گمانه‌زني‌ها براي انتخاب رئيس جديد بانک مرکزي در حالي است که ديروز ولي‌الله سيف رئيس‌ کل بانک مرکزي درباره اظهارنظر محمدرضا پورابراهيمي، رئيس کميسيون اقتصادي مجلس مبني بر برکناري‌اش از سوي رئيس‌جمهور گفته است: شخصا از پيشنهاد ايشان و از اينکه رئيس‌جمهوري، فرد شايسته‌اي را براي اداره بانک مرکزي انتخاب و منصوب کنند، استقبال مي‌کنم؛ البته اين حق طبيعي و اختيار قانوني ايشان است؛ اما از او سؤال مي‌کنم شما که اقتصاد خوانده و کارشناس اقتصادي هستيد، آيا معنا و مفهوم استقلال بانک مرکزي با اين‌گونه اظهارنظر‌ها و درخواست‌ها سازگار است؟ او در گفت‌وگو با «مهر» اين توضيح را هم داد که نه تنها رئيس کميسيون اقتصادي مجلس و ساير نمايندگان، بلکه هر شهروندي حق اظهارنظر درباره عملکرد و جابه‌جايي يک مسئول کشور را دارد، اما اين رئيس دولت است که با ارزيابي عملکرد همکارانش، نسبت به تداوم يا عدم ادامه همکاري تصميم‌گيري مي‌کند.
‌بانک مرکزي، بانک تجاري نيست
حيدر مستخدمين‌حسيني، معاون اسبق وزارت اقتصاد و دارايي با بيان اينکه رئيس بانک مرکزي در وهله اول بايد اقتصاد خوانده و در حوزه بانک کار کرده باشد و در مراحل بعد با تمام چارچوب‌هاي علم اقتصاد روز آشنا باشد و کار اجرائي در حوزه اقتصادي انجام داده باشد، در گفت‌وگو با «شرق» مي‌گويد: با وجود اينکه رئيس فعلي بانک مرکزي سابقه طويلي در بحث بانکداري دارد اما اين سابقه از نوع بانکداري تجاري و نقطه مقابل بانک مرکزي است. در حالي که بانک مرکزي بانک تجاري نيست. اين بانک مسئول سياست‌هاي پولي است و بايد ارزش پول را حفظ و نظام مجموعه بانک‌ها را مديريت کند. او در همين حال با اشاره به اينکه رئيس فعلي بانک مرکزي، عملکرد قابل قبولي نداشته است، درباره گزينه‌هاي جايگزيني او مي‌گويد: افرادي که به عنوان جايگزين مطرح شده‌اند، هيچ‌کدام توانمندي لازم را براي مديريت بانک مرکزي ندارند. حتي در حوزه فعلي نيز ضعيف عمل کرده‌اند. مثلا در حوزه بازار سرمايه با مشکلات زيادي روبه‌رو هستيم و موانع بسيار جدي در اين بازار وجود دارد. بنابراين وقتي فردي در اين حوزه توانمندي ارتباط با محورهاي اقتصادي را نداشته، چطور مي‌تواند رئيس بانک مرکزي شود که مسئوليتش سياست‌هاي پولي است. ارز يکي از حوزه‌هاي بسيار مهم است و عدم سياست به‌موقع مشکلاتي را در اين بازار ايجاد کرده است. همچنين به نظر نمي‌رسد اين افراد در حوزه بانک‌هاي تجاري هم سابقه‌اي داشته باشند. افرادي که ظاهرا مطرح هستند، قطعا رئيس بانک مرکزي نخواهند شد. مديرعامل بانک، وزير و معاون وزير بودن دليل مستحکمي نيست بلکه بايد سوابق اجرائي را مدنظر قرار داد. او اضافه مي‌کند: رئيس بانک مرکزي بايد آشنا به بحث اقتصاد بين‌الملل باشد و بتواند با رؤساي بانک‌هاي مرکزي دنيا تعامل برقرار کند. اکنون در شرايطي هستيم که بايد ارتباط نزديکي با بانک‌هاي مرکزي دنيا برقرار کنيم. اين در حالي است که متأسفانه رؤساي بانک مرکزي فعلي و قبلي تعاملي با بانک‌هاي دنيا نداشتند. بانک مرکزي فقط بحث دروني نيست. بلکه مسئوليت تراز و پرداخت‌ها و ساماندهي تجارت بين‌الملل را هم دارد. اين حوزه‌ها ارتباط با شبکه‌هاي بانکداري بين‌المللي و بانک‌هاي مرکزي دنيا را مي‌طلبد. افراد مطرح‌شده توانمندي لازم را ندارند؛ ضمن اينکه هنوز به طور جدي اسامي آنها شنيده نشده است. اما مي‌توان از وجود مديران موفقي که پيش از اين رئيس بانک مرکزي بوده‌‌اند و در شرايط سخت فعاليت کرده‌اند، استفاده کرد. يکي از افراد مطرح‌شده سابقه مديريت در بانک مسکن را داشته است در حالي که هم‌اکنون اين بانک از کمبود منابع رنج مي‌برد. اکنون فرصت آزمون و خطا نيست. بنابراين بايد از نيروهايي که تجربه‌هاي اجرائي اقتصادي دارند، قدرت تصميم‌گيري را در مجلس طي کرده‌اند، مراتب مديريت اقتصادي را داشته‌‌اند و از ويژگي‌هاي رئيس بانک مرکزي هم برخوردار بوده‌اند، استفاده کرد.
‌رئيس کل نمي‌تواند جوان 25 يا 30‌ساله باشد
احمد حاتمي‌يزد، کارشناس ارشد بانکداري، نيز با بيان اينکه رئيس کل بانک مرکزي بايد هم تحصيلاتش مرتبط باشد و هم مسلط به زبان انگليسي باشد، به «شرق» مي‌گويد: رئيس بانک مرکزي بايد به بانکداري بين‌المللي آشنا باشد؛ نه به طور سطحي که در برخي کلاس‌ها با آن آشنا شده باشد. علاوه‌براين بايد در امور بين‌الملل بانکي تجربه درخور‌توجهي داشته باشد. هرچند سطح دانش بانکداري بين‌الملل در ايران خيلي بالا نيست؛ اما بايد از بهترين‌ها استفاده و از حضور افراد متوسط پرهيز شود. او اضافه مي‌کند: طبعا رئيس بانک مرکزي نمي‌تواند جوان 25 يا 30‌ساله‌اي باشد که تازه از دانشگاه فارغ‌التحصيل شده است. تحصيلات براي اين امر به‌تنهايي کافي نيست. رئيس بانک مرکزي بايد فردي باشد که به امور اقتصادي و سياسي کشور آشنا باشد. بنابراين به نظر نمي‌رسد هيچ‌کدام از افراد مطرح‌شده چنين تجربه و اشرافي را به مسائل بانکداري بين‌المللي داشته باشند. او به گزينه‌هاي مطرح ديگر اشاره مي‌کند و مي‌گويد: دکتر احمد عزيزي يکي از اين گزينه‌هاي مناسب براي رئيس بانک مرکزي است. او 15 سال رئيس بانک ملي لندن بوده است؛ يعني 15 سال تجربه بانکي در لندن را دارد. علاوه‌براين معاون ارزي نوربخش، رئيس اسبق بانک مرکزي بوده است و اقتصاد ايران را به‌خوبي مي‌شناسد. چندين سال معاون سازمان برنامه بوده است؛ بنابراين او يکي از گزينه‌هاي مناسب براي رئيس کل بانک مرکزي است؛ همچنین دکتر مجرد، گزينه مطرح ديگري است. نزديک هشت سال معاون ارزي بانک مرکزي و 10 سال نماينده ايران در صندوق بين‌المللي پول بوده است. افرادي در اين قد و قواره بهتر مي‌توانند به‌عنوان رئيس کل بانک مرکزي انتخاب شوند. شايد افراد ديگري هم باشند که تجربه بانکداري بين‌المللي و دانش بانکي خوبی داشته باشند؛ اما چنين افرادي انگشت‌شمارند.
‌همسويي در تيم بانک مرکزي
علي خورسنديان، کارشناس بانکي، نيز در اين گفت‌وگو مي‌گويد تجربه کافي در مسائل ارزي، پولي، بانکي و فردي و اينکه بتوان سياست‌هاي پولي را به‌خوبي در موضوع سياست‌هاي مالي مديريت کرد، جزء ويژگي‌هاي عمومي براي هر فردي است که مي‌خواهد به‌عنوان رئيس کل بانک مرکزي انتخاب شود؛ اما نکته مهمي که مطرح مي‌شود، اين است که معمولا يک فرد حتي اگر از نظر تخصصي خيلي قوي و در سمتي مثل رياست بانک مرکزي يا سمت‌هاي اقتصادي يا مديريت ارشد کشور باشد، به‌تنهايي نمي‌تواند مسير مد‌نظر را طي کند. به نظر مي‌رسد مهم‌تر از ويژگي فردي که از اهميت زيادي هم برخوردار است، تيم همراه و همسو است و يک نفر از اعضاي تيم مي‌تواند رئيس بانک مرکزي باشد. هر فردي با هر ويژگي حتما مي‌تواند مدير شود؛ اما اگر قرار است به‌عنوان رئيس کل بانک مرکزي انتخاب شود، بايد تماميت اين تيم را با هدف و سياست مشترک و انسجام هدايت کند و بتواند هم سياست‌گذاري کند و هم آنجا که لازم است، اجرا و آنجا که ضرورت دارد، نظارت کنند. همسويي در تيم اهميت زيادي دارد. حال اگر در اين تيم فردي باشد که این ويژگي‌ها را داشته باشد، بهتر مي‌توان موضوع را پيش برد.
‌رئيس کل، اقتصاددان باشد، نه دکتراي حسابداري
ابراهيم درويشي، معاون اسبق بانک مرکزي، نيز معتقد است رئيس بانک مرکزي بايد اقتصاددان باشد، نه دکتراي حسابداري و به علم روز اقتصاد مسلط باشد. البته اگر فرد مدنظر اقتصاددان هم نباشد، بايد زير‌مجموعه‌ای قوي داشته باشد. اين در حالي است که متأسفانه هم‌اکنون نه زير‌مجموعه قوي در بانک مرکزي ديده‌ايم و نه رئيس کل قوي‌تري؛ بنابراين اين بار براي رياست جديد بانک مرکزي بايد رئيس توانمندي انتخاب شود. به نظر مي‌رسد برخي افراد مطرح‌شده مناسب باشند؛ اما با برخي ديگر از اين افراد آشنايي چنداني ندارم.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها