توسعه طرح فولاد، بدون توجه به بحران دشت نيشابور
كامران داوري . مدرس دانشگاه فردوسي مشهد
توسعه مفهومي است كه بايد يكپارچگي آن را در نظر بگيريم. مصارف كشاورزي، صنعتي و شهري ميتوانند به تناسب با شرايط آمايشي سرزمين جايگزين يكديگر شوند. اين جايگزيني مشكلي ايجاد نميكند. آنچه امروز مشكل ايجاد كرده، اين است كه اين توسعهها جداگانه رشد كردهاند. علت اين است كه در مديريت منابع و مديريت كلان، يكپارچگي را بههيچوجه رعايت نكردهايم. ما ميتوانيم براي هر منطقه براساس برنامههاي آمايشي و روشهاي مناسبي كه وجود دارد، ارزيابي كنيم كه چه نوع مصارفي از منابع طبيعي كشور داشته باشيم و چه نوع سرمايهگذاريهايي در يك منطقه ميتواند بيشترين بهرهوري را همزمان با حفظ پايداري ايجاد كند. پروژه فولاد نيشابور هم مثل ساير امور مملكت، مستقل رشد ميكند. اين طرح فشار اضافي بر منابع وارد ميكند. صنعت فولاد با كشاورزي از نظر مصرف آب، ميزان سودآوري اقتصادي و اثرات مضر محيطي كاملا متفاوت است. نگاه من اين است كه با توجه به وضعيت بحراني آب نيشابور، بايد هر تغييري در اين منطقه با نگاه يكپارچه و توجه به مسائل درازمدت باشد. بيلان دشت نيشابور منفي است و كيفيت آب اين دشت با شيب بسيار زيادي به سمت شوري حركت ميكند. در مدت 15 سال آينده درجه شوري منابع آب زيرزميني منطقه به سه هزار خواهد رسيد كه اين شوري براي كشاورزي قابلتحمل نيست. درحالحاضر ما در شرايط ناپايداري هستيم و هر كاري كه ميكنيم، مشكلزاتر ميشود. با كمبود آبي كه پديد آمده است، تمام مصرفكنندگان اعم از بخش كشاورزي، صنعتي و... به سمت افزايش بهرهوري در حركت هستند. اين رفتار ميزان آب برگشتي به منابع آب زيرزميني را بهشدت كاهش ميدهد؛ بنابراين حتي اگر مجوز جديد صادر نشود، ممكن است وضعيت دشتهاي ما بدتر شود. در چنين شرايطي نياز داريم كه لايحهاي به مجلس برود كه مجوزها شامل برداشت، برگشت و كيفيت برگشت كنيم تا دقت لازم انجام شود و بيلان كلي دشت، خرابتر نشود.
توسعه مفهومي است كه بايد يكپارچگي آن را در نظر بگيريم. مصارف كشاورزي، صنعتي و شهري ميتوانند به تناسب با شرايط آمايشي سرزمين جايگزين يكديگر شوند. اين جايگزيني مشكلي ايجاد نميكند. آنچه امروز مشكل ايجاد كرده، اين است كه اين توسعهها جداگانه رشد كردهاند. علت اين است كه در مديريت منابع و مديريت كلان، يكپارچگي را بههيچوجه رعايت نكردهايم. ما ميتوانيم براي هر منطقه براساس برنامههاي آمايشي و روشهاي مناسبي كه وجود دارد، ارزيابي كنيم كه چه نوع مصارفي از منابع طبيعي كشور داشته باشيم و چه نوع سرمايهگذاريهايي در يك منطقه ميتواند بيشترين بهرهوري را همزمان با حفظ پايداري ايجاد كند. پروژه فولاد نيشابور هم مثل ساير امور مملكت، مستقل رشد ميكند. اين طرح فشار اضافي بر منابع وارد ميكند. صنعت فولاد با كشاورزي از نظر مصرف آب، ميزان سودآوري اقتصادي و اثرات مضر محيطي كاملا متفاوت است. نگاه من اين است كه با توجه به وضعيت بحراني آب نيشابور، بايد هر تغييري در اين منطقه با نگاه يكپارچه و توجه به مسائل درازمدت باشد. بيلان دشت نيشابور منفي است و كيفيت آب اين دشت با شيب بسيار زيادي به سمت شوري حركت ميكند. در مدت 15 سال آينده درجه شوري منابع آب زيرزميني منطقه به سه هزار خواهد رسيد كه اين شوري براي كشاورزي قابلتحمل نيست. درحالحاضر ما در شرايط ناپايداري هستيم و هر كاري كه ميكنيم، مشكلزاتر ميشود. با كمبود آبي كه پديد آمده است، تمام مصرفكنندگان اعم از بخش كشاورزي، صنعتي و... به سمت افزايش بهرهوري در حركت هستند. اين رفتار ميزان آب برگشتي به منابع آب زيرزميني را بهشدت كاهش ميدهد؛ بنابراين حتي اگر مجوز جديد صادر نشود، ممكن است وضعيت دشتهاي ما بدتر شود. در چنين شرايطي نياز داريم كه لايحهاي به مجلس برود كه مجوزها شامل برداشت، برگشت و كيفيت برگشت كنيم تا دقت لازم انجام شود و بيلان كلي دشت، خرابتر نشود.