|

در نشست رمضان‌زاده و جلايي‌پور مطرح شد

بازتعريف اصلاح‌طلبي

امتداد: نشست کارنامه اصلاحات در سالگرد دوم خرداد با حضور عبدالله رمضان‌زاده و حميدرضا جلايي‌پور در حزب اتحاد ملت ايران اسلامي برگزار شد.
در اين نشست عبدالله رمضان‌زاده گفت: چرا بايد اصلاح‌طلب باقي بمانيم و چرا ماجرا تمام نيست؟ از نظر من اصلاحات دنبال توسعه کشور بود، من توسعه را اين‌طور تعريف مي‌کنم؛ بهبود رابطه مردم با خود و بهبود رابطه مردم با حکومت از طريق شاخص‌هاي چون امنيت، رفاه و آزادي.
اين فعال سياسي اصلاح‌طلب گفت: ما باید تغيير را در جاي ديگر بايد دنبال کنيم نه تغيير نظام سياسي. ما بايد اصلاحات را عميق‌تر، گسترده‌تر و با شتاب مناسب‌تر دنبال کنيم تا مشکلات کشور را حل کنيم. ساده‌انگاري و تقليل‌گرايي است اگر گمان کنيم که چهار نفر در مديريت عوض شود، مشکلات ما حل مي‌شود و بهبود مي‌يابد.
او تأکيد کرد: براي پيشبرد اصلاحات نخست بايد رابطه مردم با يکديگر تغيير کند و سپس رابطه مردم با حکومت، اين همان چيزي است که مي‌گويند فرهنگ عمومي. 75 درصد مردم ايران يکديگر را دروغ‌گو مي‌دانند اين به معني دروغ‌گوبودن نيست، بلکه ذهنيت‌ها نسبت به هم تغيير کرده و به يکديگر اعتماد ندارند. براي همين ما نمي‌توانيم کار جمعي کنيم و وفاق عمومي شکل نمي‌گيرد.
او افزود: چرا نمي‌توانيم کار جمعي کنيم، چون به هم اعتماد نداريم و منافع عمومي را تعريف نکرده‌ايم. امروز نيازمند حلقه‌هاي اعتمادساز ملي براي روند اعتمادسازي در کشور هستيم. اين يعني چه؟ يعني شروع کنيم به بالابردن ضريب اعتماد به يکديگر و راهي پيدا کنيم براي اعتمادسازي بين خودمان و بين خود و حکومت.
او افزود: اين اعتمادسازي را از خودمان شروع کنيم، قبل از آنکه بخواهيم ساختار را تغيير دهيم، تغيير را از خودمان شروع کنيم، حلقه‌هاي کوچک اعتمادسازي ايجاد کنيم و اگر بخواهيم کار خير کنيم آن را نيز گروهي انجام دهيم. شبکه‌هاي کوچک؛ حلقه‌هاي دوستانه همه اينها به اعتمادسازي ملي کمک مي‌کند. وقتي مي‌گويم حلقه، منظورم باند نيست. يک خوبي که حلقه‌ها دارند اين است که چون کوچک هستند كسي از آنها نمي‌ترسد.
رمضان‌زاده خاطرنشان کرد: مسير درست از نظر من اصلاح‌طلبي به معني دفاع از اصلاح‌طلبان نيست، اصلاح‌طلبي به معني رفتاري که انجام می‌شود، مد نظر است. من مسيري جز اصلاح‌طلبي براي آينده کشور نمي‌شناسيم. هرچند بعضي اصلاح‌طلبان هم اهداف خود را کنار گذاشتند. بي‌اعتمادي به بعضي اصلاح‌طلبان به معني نفي روش اصلاح‌طلبي نيست. تا امروز هم کسي مسير ديگري به من ياد نداده، اما حال اگر تمام نقدها به اصلاحات را بپذيريم، بعد از آن چه مي‌شود؟ آيا تصور اينکه با تغيير نظام سياسي تمام مشکلات حل مي‌شود خودمان را گول نمي‌زنيم؟
همچنين در اين جلسه حميدرضا جلايي‌پور تأکيد کرد: هنگامي که درباره اصلاح‌طلبي سخن مي‌گوييم، منظور دوم خرداد 76 نيست، بلکه نطفه‌هاي اصلاح‌طلبي از عصر ناصري شروع شده، يعني قبل از اميرکبير نطفه‌هاي حرکات اصلاحي بسته شده، در انقلاب مشروطه اوج گرفته و در نهضت ملي نفت تداوم پيدا کرده است. نهضت آزادي ايران در سال 42 بر مبناي چنين حرکت و اصلاح‌طلبي به وجود آمد، اما من در اين مجال بحث را از 76 به بعد دنبال مي‌کنم.
او افزود: اصلاح‌طلبان مي‌خواهند دولت را شفاف‌تر و اصلاح کنند؛ يعني حکمراني خوب را حاکم كنند، اما درباره دستاوردهاي اصلاحات بايد بگويم که هشت سال آقاي خاتمي کشور با هزينه کم اما خوب اداره شد. در کتاب خود نشان داده‌ام براساس شاخص‌هاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي دستاوردهاي اصلاح‌طلبان در هشت سال اصلاحات موفق بوده و يکي از موفق‌ترين دوره‌ها در دوران مدرن ايران است. البته گفته مي‌شود در دهه 40 به‌لحاظ اقتصادي کارنامه بهتري وجود داشته است؛ اما اگر روي هم حساب کنيم، شاخص‌هاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي کشور در دوران اصلاحات با کارنامه خوب اداره شده است.
اين جامعه‌شناس تأکيد کرد: فرهنگ سياسي و دموکراتيک مدني در ايران تقويت شده است. منظورم عادات جمعي است. از سوي ديگر روزنامه‌نگاري در ايران مردمي شد، يعني بسياري توانستند جايي را اجاره کرده و روزنامه‌اي منتشر کنند که حتي سود اقتصادي داشته باشد. روزنامه‌نگاري ديگر دولتي نبود، به‌همين‌دلیل روزنامه‌نگاري مردمي پس از 84 نيز با همه تلاشي که شد نتوانستند در کشور محدوديت ايجاد کنند. همچنين تشکل‌هاي سياسي به راه افتادند، هيئت‌ها به احزاب تبديل شدند، هيئت‌هاي مؤتلفه به حزب مؤتلفه تبديل شد و جبهه مشارکت به وجود آمد و وارد فرايند تشکل‌يابي سياسي شديم و امروز دو جناح اصلاح‌طلب و اصولگرا داريم.
جلايي‌پور در پايان تأکيد کرد: معتقد هستم اصلاح‌طلبان در اين 20 سال کارنامه درخشاني دارند.

امتداد: نشست کارنامه اصلاحات در سالگرد دوم خرداد با حضور عبدالله رمضان‌زاده و حميدرضا جلايي‌پور در حزب اتحاد ملت ايران اسلامي برگزار شد.
در اين نشست عبدالله رمضان‌زاده گفت: چرا بايد اصلاح‌طلب باقي بمانيم و چرا ماجرا تمام نيست؟ از نظر من اصلاحات دنبال توسعه کشور بود، من توسعه را اين‌طور تعريف مي‌کنم؛ بهبود رابطه مردم با خود و بهبود رابطه مردم با حکومت از طريق شاخص‌هاي چون امنيت، رفاه و آزادي.
اين فعال سياسي اصلاح‌طلب گفت: ما باید تغيير را در جاي ديگر بايد دنبال کنيم نه تغيير نظام سياسي. ما بايد اصلاحات را عميق‌تر، گسترده‌تر و با شتاب مناسب‌تر دنبال کنيم تا مشکلات کشور را حل کنيم. ساده‌انگاري و تقليل‌گرايي است اگر گمان کنيم که چهار نفر در مديريت عوض شود، مشکلات ما حل مي‌شود و بهبود مي‌يابد.
او تأکيد کرد: براي پيشبرد اصلاحات نخست بايد رابطه مردم با يکديگر تغيير کند و سپس رابطه مردم با حکومت، اين همان چيزي است که مي‌گويند فرهنگ عمومي. 75 درصد مردم ايران يکديگر را دروغ‌گو مي‌دانند اين به معني دروغ‌گوبودن نيست، بلکه ذهنيت‌ها نسبت به هم تغيير کرده و به يکديگر اعتماد ندارند. براي همين ما نمي‌توانيم کار جمعي کنيم و وفاق عمومي شکل نمي‌گيرد.
او افزود: چرا نمي‌توانيم کار جمعي کنيم، چون به هم اعتماد نداريم و منافع عمومي را تعريف نکرده‌ايم. امروز نيازمند حلقه‌هاي اعتمادساز ملي براي روند اعتمادسازي در کشور هستيم. اين يعني چه؟ يعني شروع کنيم به بالابردن ضريب اعتماد به يکديگر و راهي پيدا کنيم براي اعتمادسازي بين خودمان و بين خود و حکومت.
او افزود: اين اعتمادسازي را از خودمان شروع کنيم، قبل از آنکه بخواهيم ساختار را تغيير دهيم، تغيير را از خودمان شروع کنيم، حلقه‌هاي کوچک اعتمادسازي ايجاد کنيم و اگر بخواهيم کار خير کنيم آن را نيز گروهي انجام دهيم. شبکه‌هاي کوچک؛ حلقه‌هاي دوستانه همه اينها به اعتمادسازي ملي کمک مي‌کند. وقتي مي‌گويم حلقه، منظورم باند نيست. يک خوبي که حلقه‌ها دارند اين است که چون کوچک هستند كسي از آنها نمي‌ترسد.
رمضان‌زاده خاطرنشان کرد: مسير درست از نظر من اصلاح‌طلبي به معني دفاع از اصلاح‌طلبان نيست، اصلاح‌طلبي به معني رفتاري که انجام می‌شود، مد نظر است. من مسيري جز اصلاح‌طلبي براي آينده کشور نمي‌شناسيم. هرچند بعضي اصلاح‌طلبان هم اهداف خود را کنار گذاشتند. بي‌اعتمادي به بعضي اصلاح‌طلبان به معني نفي روش اصلاح‌طلبي نيست. تا امروز هم کسي مسير ديگري به من ياد نداده، اما حال اگر تمام نقدها به اصلاحات را بپذيريم، بعد از آن چه مي‌شود؟ آيا تصور اينکه با تغيير نظام سياسي تمام مشکلات حل مي‌شود خودمان را گول نمي‌زنيم؟
همچنين در اين جلسه حميدرضا جلايي‌پور تأکيد کرد: هنگامي که درباره اصلاح‌طلبي سخن مي‌گوييم، منظور دوم خرداد 76 نيست، بلکه نطفه‌هاي اصلاح‌طلبي از عصر ناصري شروع شده، يعني قبل از اميرکبير نطفه‌هاي حرکات اصلاحي بسته شده، در انقلاب مشروطه اوج گرفته و در نهضت ملي نفت تداوم پيدا کرده است. نهضت آزادي ايران در سال 42 بر مبناي چنين حرکت و اصلاح‌طلبي به وجود آمد، اما من در اين مجال بحث را از 76 به بعد دنبال مي‌کنم.
او افزود: اصلاح‌طلبان مي‌خواهند دولت را شفاف‌تر و اصلاح کنند؛ يعني حکمراني خوب را حاکم كنند، اما درباره دستاوردهاي اصلاحات بايد بگويم که هشت سال آقاي خاتمي کشور با هزينه کم اما خوب اداره شد. در کتاب خود نشان داده‌ام براساس شاخص‌هاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي دستاوردهاي اصلاح‌طلبان در هشت سال اصلاحات موفق بوده و يکي از موفق‌ترين دوره‌ها در دوران مدرن ايران است. البته گفته مي‌شود در دهه 40 به‌لحاظ اقتصادي کارنامه بهتري وجود داشته است؛ اما اگر روي هم حساب کنيم، شاخص‌هاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي کشور در دوران اصلاحات با کارنامه خوب اداره شده است.
اين جامعه‌شناس تأکيد کرد: فرهنگ سياسي و دموکراتيک مدني در ايران تقويت شده است. منظورم عادات جمعي است. از سوي ديگر روزنامه‌نگاري در ايران مردمي شد، يعني بسياري توانستند جايي را اجاره کرده و روزنامه‌اي منتشر کنند که حتي سود اقتصادي داشته باشد. روزنامه‌نگاري ديگر دولتي نبود، به‌همين‌دلیل روزنامه‌نگاري مردمي پس از 84 نيز با همه تلاشي که شد نتوانستند در کشور محدوديت ايجاد کنند. همچنين تشکل‌هاي سياسي به راه افتادند، هيئت‌ها به احزاب تبديل شدند، هيئت‌هاي مؤتلفه به حزب مؤتلفه تبديل شد و جبهه مشارکت به وجود آمد و وارد فرايند تشکل‌يابي سياسي شديم و امروز دو جناح اصلاح‌طلب و اصولگرا داريم.
جلايي‌پور در پايان تأکيد کرد: معتقد هستم اصلاح‌طلبان در اين 20 سال کارنامه درخشاني دارند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها