تولد معمار نهاد کودکی مبارک*
زهرا عمرانی: تابستان سال 89 باعجله از این مؤسسه به آن مؤسسه میرفتم تا اطلاعات مورد نیاز برای پایاننامهام را گردآوری کنم. گروه هدف، فعالان اجتماعی و مدیرانعامل سازمانهای مردمنهاد بودند و طبعا شورای کتاب کودک و مدیریت آن در صدر فهرست قرار داشتند. از پلهها که بالا رفتم و به دفتر شورا رسیدم، سراغ خانم میرهادی را گرفتم. اتاقی را به من نشان دادند، به سمتش رفتم و وارد شدم. جلسه هیئتمدیره بود و اعضا دورتادور میز نشسته بودند و تورانخانم صحبت میکرد. ورود من باعث شد تا همه به سوی در برگردند. تورانخانم پرسید کارت چیست و من با اعتمادبهنفس در مورد پروژه دانشگاهی و اینکه آمدهام تا ایشان به پرسشنامهام پاسخ دهد، صحبت کردم. هنوز وقتی به آن لحظه فکر میکنم از ته دل خندهام میگیرد. چهره خود را در آن جمع تصور میکنم و فکر میکنم آنبار اولین و آخرین تجربه زندگی من بود که در جلسهای یکباره وارد شده باشم و سراپا در مورد موضوعی کاملا دور از موضوع جلسه صحبت کرده باشم، اما شاید آنچه برای من تجربه منحصربهفردی بوده است، برای آن مکان یک رویه بوده؛ رویهای از احترام به دانشآموز و دانشجو، مگر نهاینکه
کل آن ساختمان و اعضایش در خدمت کودک و نوجوان بودند؟ پس چه بحثی میتواند از موضوعی که یک دانشجو برای مطرحکردن دارد پراهمیتتر باشد؟ آنجا «فضای مسطح مدیریتی» را به خوبی حس کردم. توران میرهادی اگر امروز بود 97 سال داشت. او در 35 سالگی شورای کتاب کودک را با هدف «کمک به روند شکلگیری ادبیات کودکان و اعتلای کیفی و کمی منابع ادبی و اطلاعاتی کودکان و نوجوانان» بنیان گذاشت. در شکلگیری این شورا نویسندگان بنام کتاب کودک را دور هم جمع کرد تا با همفکری، کتابهای بیشتر و بهتری برای کودکان بنویسند. فرهنگنامه کودکان و نوجوانان از جمله تولیدات این شوراست. تورانخانم هفت سال پیش از تأسیس شورا، فعالیت جدی خود را در عرصه پرورش کودکان با تأسیس «کودکستان فرهاد» آغاز کرد و این مجموعه آموزشی را تا دوره راهنمایی ارتقا داد. او که در بحبوحه جنگهای جهانی به اهمیت آموزش صلح به کودکان واقف شده بود، تصمیم گرفت تا در همین رشته نیز تحصیل کند. در سال 1325 به فرانسه رفت و پس از فارغالتحصیلی از رشته روانشناسی تربیتی در دانشگاه سوربن، در حوزه آموزش پیشدبستان در کالج سوونیه ادامه تحصیل داد. از آنجا که در آن دوره با برخی روانشناسان
مطرح کودک همدوره بود، فرصت یافت تا از نزدیک با دیدگاههای آنها آشنا شود. در سال ۱۳۳۰ به ایران بازگشت و چهار سال بعد فعالیت جدی خود در عرصه آموزشوپرورش را با پایهگذاری کودکستان فرهاد آغاز کرد. شنبه، 26 خرداد، روز تولد تورانخانم است. هرچند حالا خودش در میان ما نیست، اما ما تولد تورانخانم را که بحق از معماران مؤثر نهاد کودکی در ایران شناخته میشود پاس میداریم؛ فردی که به کودکان اعتبار داد و اختیار، تا اینکه آزادانه تصمیم بگیرند و فقط مطیع صرف نباشند؛ کسی که همیشه در اتاقش به روی هر جوان علاقهمندی گشوده بود. تولد او سرآغازی بود بر ظهور علم و تربیت نوین و کودکمحور، سرآغازی بود بر توانستنها. با زیستش بار دیگر به یادمان آورد فارغ از اینکه در کجای این کره پهناور زندگی میکنیم، همچنان «اگر بخواهیم، میتوانیم» ساختاری مستبد، معلممحور و در ظاهر ابدی را با طرحی نو دراندازیم. او به ما انگیزه و جرئت میدهد برای رفتن به دنبال رؤیاهایمان و ساختن دنیایی بهتر. تولدش بر ما مبارک است.
* به همین مناسبت فیلم مستند تورانخانم، به کارگردانی رخشان بنیاعتماد و مجتبی میرتهماسب اکران خواهد شد.
زهرا عمرانی: تابستان سال 89 باعجله از این مؤسسه به آن مؤسسه میرفتم تا اطلاعات مورد نیاز برای پایاننامهام را گردآوری کنم. گروه هدف، فعالان اجتماعی و مدیرانعامل سازمانهای مردمنهاد بودند و طبعا شورای کتاب کودک و مدیریت آن در صدر فهرست قرار داشتند. از پلهها که بالا رفتم و به دفتر شورا رسیدم، سراغ خانم میرهادی را گرفتم. اتاقی را به من نشان دادند، به سمتش رفتم و وارد شدم. جلسه هیئتمدیره بود و اعضا دورتادور میز نشسته بودند و تورانخانم صحبت میکرد. ورود من باعث شد تا همه به سوی در برگردند. تورانخانم پرسید کارت چیست و من با اعتمادبهنفس در مورد پروژه دانشگاهی و اینکه آمدهام تا ایشان به پرسشنامهام پاسخ دهد، صحبت کردم. هنوز وقتی به آن لحظه فکر میکنم از ته دل خندهام میگیرد. چهره خود را در آن جمع تصور میکنم و فکر میکنم آنبار اولین و آخرین تجربه زندگی من بود که در جلسهای یکباره وارد شده باشم و سراپا در مورد موضوعی کاملا دور از موضوع جلسه صحبت کرده باشم، اما شاید آنچه برای من تجربه منحصربهفردی بوده است، برای آن مکان یک رویه بوده؛ رویهای از احترام به دانشآموز و دانشجو، مگر نهاینکه
کل آن ساختمان و اعضایش در خدمت کودک و نوجوان بودند؟ پس چه بحثی میتواند از موضوعی که یک دانشجو برای مطرحکردن دارد پراهمیتتر باشد؟ آنجا «فضای مسطح مدیریتی» را به خوبی حس کردم. توران میرهادی اگر امروز بود 97 سال داشت. او در 35 سالگی شورای کتاب کودک را با هدف «کمک به روند شکلگیری ادبیات کودکان و اعتلای کیفی و کمی منابع ادبی و اطلاعاتی کودکان و نوجوانان» بنیان گذاشت. در شکلگیری این شورا نویسندگان بنام کتاب کودک را دور هم جمع کرد تا با همفکری، کتابهای بیشتر و بهتری برای کودکان بنویسند. فرهنگنامه کودکان و نوجوانان از جمله تولیدات این شوراست. تورانخانم هفت سال پیش از تأسیس شورا، فعالیت جدی خود را در عرصه پرورش کودکان با تأسیس «کودکستان فرهاد» آغاز کرد و این مجموعه آموزشی را تا دوره راهنمایی ارتقا داد. او که در بحبوحه جنگهای جهانی به اهمیت آموزش صلح به کودکان واقف شده بود، تصمیم گرفت تا در همین رشته نیز تحصیل کند. در سال 1325 به فرانسه رفت و پس از فارغالتحصیلی از رشته روانشناسی تربیتی در دانشگاه سوربن، در حوزه آموزش پیشدبستان در کالج سوونیه ادامه تحصیل داد. از آنجا که در آن دوره با برخی روانشناسان
مطرح کودک همدوره بود، فرصت یافت تا از نزدیک با دیدگاههای آنها آشنا شود. در سال ۱۳۳۰ به ایران بازگشت و چهار سال بعد فعالیت جدی خود در عرصه آموزشوپرورش را با پایهگذاری کودکستان فرهاد آغاز کرد. شنبه، 26 خرداد، روز تولد تورانخانم است. هرچند حالا خودش در میان ما نیست، اما ما تولد تورانخانم را که بحق از معماران مؤثر نهاد کودکی در ایران شناخته میشود پاس میداریم؛ فردی که به کودکان اعتبار داد و اختیار، تا اینکه آزادانه تصمیم بگیرند و فقط مطیع صرف نباشند؛ کسی که همیشه در اتاقش به روی هر جوان علاقهمندی گشوده بود. تولد او سرآغازی بود بر ظهور علم و تربیت نوین و کودکمحور، سرآغازی بود بر توانستنها. با زیستش بار دیگر به یادمان آورد فارغ از اینکه در کجای این کره پهناور زندگی میکنیم، همچنان «اگر بخواهیم، میتوانیم» ساختاری مستبد، معلممحور و در ظاهر ابدی را با طرحی نو دراندازیم. او به ما انگیزه و جرئت میدهد برای رفتن به دنبال رؤیاهایمان و ساختن دنیایی بهتر. تولدش بر ما مبارک است.
* به همین مناسبت فیلم مستند تورانخانم، به کارگردانی رخشان بنیاعتماد و مجتبی میرتهماسب اکران خواهد شد.