|

ماجراي ساختمان خيابان ياسر

جواد امام درباره دفتر خاتمي توضيح داد: ساختمان خيابان ياسر، نه هديه است و نه هبه

ماجرا از انتشار خبر ويلاي لواسان سرلشکر فيروزآبادي شروع شد و موجي درباره سؤال از اموال و مستغلات مسئولان به راه افتاد. در اين فاصله برخي از کاربران توييتر هم با عنوان‌کردن نام برخي از مسئول از جمله علي‌اکبر ولايتي و آدرس‌دادن از ويلاي شخصي و نظاير آن، هشتگ «مطالبه کنيم» را به راه انداختند؛ اما در مقابل برخي از کاربران منسوب به جريان‌هاي تندرو، در داخل و خارج از کشور هم ادعاهايي را درباره دفتر سيدمحمد خاتمي طرح کردند. دفتري که در خيابان ياسر برقرار است و از زماني که سيدمحمد خاتمي رياست‌جمهوري را به احمدي‌نژاد واگذار کرد و دفتر رياست‌جمهوري را تحويل داد، از سوي مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام و به‌طور واضح از سوي سيدحسن خميني در اختيار او قرار گرفت. حالا جواد امام، مديرعامل بنياد باران، وارد صحنه شده و در توضيحي درباره شايعات دامن‌گير اعلام کرد «محل مورد بحث، نه خانه و محل سکونتشان است و نه دفتر شخصي‌شان، نه هيچ مالکيتي داشته، نه هديه و هبه است و نه طرف معامله و اجاره با نهاد و مرکز خاصي قرار دارند. ايشان براي انجام پروژه و وظيفه‌اي خاص و مشخص و ساعات خاصي در هفته (مجموعا حدود ١٥ ساعت در هفته) در ساختماني مستقر شدند و طبيعتا برخي از جلسات و ديدارهايشان را در همين ساختمان انجام مي‌دهند. کدام‌يک از اين اتفاقات، غيرعرفي و غيرشرعي محسوب مي‌شود که آقاي خاتمي بايد پاسخ‌گو باشد؟». اين اظهارت پاسخي است به کاربراني که در روزهاي گذشته در توييت‌هاي خود به ابعاد اين ساختمان که آن را کاخ توصيف کرده‌‌اند، پرداخته بودند، از متراژ آن نوشتند و آن را متعلق به رئيس دولت اصلاحات دانستند که بايد مشابه ويلاي لواسان فيروزآبادي تخليه شود. در اين فضا البته گمانه‌هايي را هم مطرح کردند مبني بر اينکه اين ساختمان هديه منوچهر اقبال است و غصبي نيست؛ برای مثال يک حساب کاربري در توييتر، در‌اين‌باره نوشته بود: «اينم يه تصوير ماهواره‌اي از کاخ ۲۵۰۰ متري خاتمي. آدرس دقيقشو مي‌ذارم...». سرگه بارسقيان، سردبير تاريخ ايراني، در پاسخ به اين ابهامات در توييتي نوشت که دفتر فعلي خاتمي، منزل سابق هوشنگ انصاري بوده نه منوچهر اقبال و طبق پيگيري‌هاي من، مالک از اينکه دفتر خاتمي آنجاست، اعلام رضايت کرده است».
منوچهر اقبال و هوشنگ انصاري
منوچهر اقبال، با دستور شاه در کابينه قوام وزير بهداري شد و در کابينه دوم با همين پست برای انجام خدمات بهداشتي و درماني به شهرهاي جنوبي سفر مي‌کرد. اقبال در 1335 وزير دربار شد و در 15 فروردين 1336پس از «علاء» نخست‌وزير شد. هوشنگ انصاري هم وزير اقتصادي کابينه آموزگار بود و پس از درگذشت منوچهر اقبال در سال ۱۳۵۶ انصاري به‌عنوان مديرعامل و رئيس هيئت‌مديره شرکت ملي نفت ايران انتخاب شد.
نه هديه است و نه هبه
با‌اين‌حال جواد امام گفته است که اين محل، نه هديه است و نه هبه. او در توضيحاتش ادامه داده: «... اخيرا در فضاي مجازي و شبکه‌هاي اجتماعي، مجموعه‌اي از ابهامات و سؤالات و شبهه‌افکني‌هايي مطرح شده مبني بر غصب 30ساله غيرشرعي و غيرقانوني کاخ آقاي اقبال!؟ توسط سيدمحمد خاتمي». او ادامه داده: «آقاي خاتمي بعد از دوران رياست‌جمهوري‌شان (نه از 30 سال قبل) و آن‌هم زماني که برخلاف قوانين و مقررات مرسوم در ايران و اغلب کشورها، ابتدا نسبت به قطع تلفن، آب و برق و ايجاد محدوديت در رفت‌وآمد دفترشان را گرفتند، به دعوت متوليان مؤسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام(ره) و بنا به مسئوليتي که به ايشان واگذار شده بود، قسمتي از اين ساختمان بحث‌برانگيز که از ابتداي انقلاب در اختيار نهادهاي عمومي و انقلابي قرار داشته و کماکان بخش‌هايي از آن را در اختيار دارند، به ايشان واگذار کرده تا جايي براي انجام امور مربوطه داشته باشند. لازم به ذکر است مسئوليت آقاي خاتمي برگزاري کنگره‌هاي بين‌المللي امام خميني که مستلزم فعاليت‌هاي پژوهشي و انتشاراتي است برقرار مي‌باشد. علي‌القاعده ايشان نمي‌توانست در خانه شخصي‌شان براي هماهنگي امور و ارتباط با نخبگان و انديشمندان در اين خصوص اقدام کند». به گزارش «ايلنا» او گفته: «حالا که قرار است همه سکونتگاه‌هاي آقاي خاتمي زير ذره‌بين قرار گيرد! (چه خوب و اميدبخش که اين اتفاق براي سايرين هم باشد و به خاتمي ختم نشود) بد نيست بدانيد خانه آقاي خاتمي هم يک آپارتمان شخصي است که متعلق به هيچ سازمان و نهاد دولتي نيست و از هيچ نهادي به ايشان واگذار نشده است».
ماجراي ساختمان خيابان ياسر
رياست‌جمهوري سيدمحمد خاتمي که در تاريخ 1384 خاتمه يافت، از دفتر رئيس‌جمهور جديد يعني محمود احمدي‌نژاد فشارهاي زيادي براي ترک ساختمان‌هايي که در اختيار رئيس‌جمهور قرار داشت، وارد آمد. از آنجا که محمد خاتمي دفتر شخصي نداشت، زمان قابل ملاحظه‌اي طي شد تا اينکه سيدحسن خميني ساختمان خيابان ياسر را در اختيار خاتمي قرار داد تا جلسات و ديدارهايش را در آن برگزار کند. محمدعلي ابطحي همان زمان در مطلبي با عنوان ماجراي دفتر کار آقاي خاتمي در وبلاگش نوشته بود: «امروز رفته بودم ديدن آقاي خاتمي. از بعد رياست‌جمهوري يکسره دنبال جايي بود که در آن اقامت کند و دفتري داشته باشد. به ساختمان همراهان که در خيابان سعد‌آباد و نه در مجموعه سعدآباد بود، حساسيت داشت. گرچه مالکيت آن نيز بين بنياد مستضعفان و رياست‌جمهوري اختلافي است، ولي هميشه اصرار داشت سريع‌تر آن محل خالي شود. اما مسئولان امنيتي و حفاظتي در چند نوبت هشدار دادند که ايشان بايد در همان محل بماند». در ادامه مي‌خوانيد: «علي‌رغم اين روحيه‌ آقاي خاتمي، در چند روز گذشته، ابتدا نامه‌اي از رياست‌جمهوري براي آقاي خاتمي ارسال مي‌شود که با توجه به نياز واحد تشريفات رياست‌جمهوري به ساختمان همراهان، ساعاتي را که آقاي خاتمي در آنجا حضور ندارند مشخص کنيد تا ما در بقيه‌ ساعات در دفتري که آقاي خاتمي در آن کار مي‌کند، برنامه بگذاريم. مي‌توان حدس زد که آقاي خاتمي با حساسيتي که در اين مسائل دارد و از اول اصرار به رفتن داشته و بخش حفاظت نمي‌گذاشتند، چقدر ناراحت شده... بعد از اين ماجرا... ديگر به ساختمان همراهان نرفت... چند شب پيش حسن آقاي خميني، نوه‌ ‌امام(ره) با آقاي خاتمي ديدار کرد و يکي از ساختمان‌هاي دفتر امام را براي ملاقات‌ها و کارهاي جاري به عنوان دفتر در اختيار ايشان قرار داد. اين کار حاج حسن آقا خيلي پرمعنا بود...».
داستان ولايتي
هم‌زمان که هشتگ ويلاي لواسان و کاخ خاتمي در توييتر داغ بود، اما ياشار سلطاني هم در توييتي از علي‌اکبر ولايتي خواسته بود تا درباره منزل وسيعش که در حريم امنيتي سعدآباد قرار دارد، توضيح دهد. همين موضوع خانه ولايتي را هم به هشتگ‌ها اضافه کرد. خبرگزاري فارس چند روز پيش به نقل از مصاحبه ولايتي با هفته‌نامه پنجره که به تاريخ سال 95 انجام شده است، درباره وضعيت سکونتي خود گفته است: «... سال 60 يا 61 بنده مطبم را فروختم... يک خانه کلنگي در تجريش خريدم. براي اين خانه کلنگي، يک ميليون تومان از آقاي عسگراولادي وام گرفتم و به هر حال خانه‎اي ساختيم... آقاي دعاگو که الان امام جمعه شميرانات است، آن زمان رئيس کميته بود. به من گفت خانه شما امنيت ندارد و مصلحت نيست شما اينجا باشيد. گفتيم کجا برويم؟ کاخ سعد‎آباد شده بود محل کميته. خانه‎اي نزديک به کميته وجود داشت که متعلق به بنياد شهيد بود. من با آقاي کروبي وارد مذاکره شدم که اين‎ خانه را با خانه قبلي معاوضه کند. آمدند خانه را ارزيابي کردند 36 ميليون تومان و خانه بنياد شهيد را ارزيابي کردند 51 ميليون تومان». به گفته ولايتي اين ارزيابي در سال 70 يا 71 صورت گرفته است. او در اين مصاحبه اضافه کرده که «... 15 ميليون تومان ما بايد سر مي‎‎داديم. مدت طولاني بايد ماهي700 هزار تومان مي‎‎داديم... خانه‎اي که گرفتيم هزار متر بود. 224 متر از اين خانه را حسينيه کرديم. اخيرا که ديدم اين حسينيه احتياج به توسعه دارد، 200 متر ديگرش را هم وقف کرديم. پس، از هزار متر، 600 متر براي ما مانده است. در دو طبقه بالا چهار تا از فرزندانمان که ازدواج هم کرده‎اند زندگي مي‎‎کنند. ما هم که پايين مي‎نشينيم، پس در اين 600 متر، پنج خانواده زندگي مي‎‎کنند».
توضيحات حسين کروبي درباره اظهارات ولايتي
حسين کروبي فرزند شيخ مهدي کروبي اما درباره موضوع تاخت‌زدن خانه ولايتي با خانه سعدآباد به خبرنگار انصاف‌نيوز گفت: «اين روزها بحث واگذاري يک‌سري از خانه‌ها مطرح شده؛ من‌جمله آقاي ولايتي که مصاحبه‌اي هم از ايشان منتشر شده راجع به منزلي که در سعدآباد به ايشان داده شده است. آقاي کروبي از من خواستند که توضيحي راجع به واگذاري اين منزل به آقاي ولايتي داده شود. آقاي کروبي گفت: ماجرا از اين قرار بود که آقاي ولايتي از من خواستند ملکي واقع در سعدآباد به ايشان داده شود، چون ملک متعلق به بنياد شهيد بود، تا آن ملک ايشان گرفته شود. يعني ملکي که به آقاي ولايتي تعلق داشت به بنياد شهيد داده شود و مابه‌التفاوت آن پرداخت شود. بعد از مدتي که معامله انجام شد آقاي ولايتي گفتند که من پول کافي ندارم، قرار شد که به‌صورت اقساط اين پول را پرداخت کنند. من در حافظه‌ام نيست که ايشان چند قسط داده‌اند، ولي قاعدتا همان مقداري را که مي‌گويند پرداخت کرده‌اند. اما مقداري از پول ايشان مانده بود که امام رحلت کردند، پس از رحلت امام آقاي ولايتي نظرشان عوض شد و گويا ظاهرا شبهه کردند در آن اختيارات و احکامي که امام به من داده بود و همين‌طور معامله‌اي که بنياد شهيد با ايشان انجام داده بود و يک روز آمدند و به من گفتند که من بقيه آن پول را... لذا آقاي ولايتي باقي پول را به ما ندادند». ماجراي رسيدگي به املاک مصادره‌اي، از نامه دبير جنبش عدالتخواه دانشجويي درباره ويلاي لواسان سرلشکر فيروزآبادي مطرح شد. فيروزآبادي اگرچه اعلام کرد که آن ساختمان دفتر سري محل خدمت او بوده، اما بعد از رسانه‌اي‌شدن موضوع، بلافاصله آن محل را ترک کرد.

ماجرا از انتشار خبر ويلاي لواسان سرلشکر فيروزآبادي شروع شد و موجي درباره سؤال از اموال و مستغلات مسئولان به راه افتاد. در اين فاصله برخي از کاربران توييتر هم با عنوان‌کردن نام برخي از مسئول از جمله علي‌اکبر ولايتي و آدرس‌دادن از ويلاي شخصي و نظاير آن، هشتگ «مطالبه کنيم» را به راه انداختند؛ اما در مقابل برخي از کاربران منسوب به جريان‌هاي تندرو، در داخل و خارج از کشور هم ادعاهايي را درباره دفتر سيدمحمد خاتمي طرح کردند. دفتري که در خيابان ياسر برقرار است و از زماني که سيدمحمد خاتمي رياست‌جمهوري را به احمدي‌نژاد واگذار کرد و دفتر رياست‌جمهوري را تحويل داد، از سوي مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام و به‌طور واضح از سوي سيدحسن خميني در اختيار او قرار گرفت. حالا جواد امام، مديرعامل بنياد باران، وارد صحنه شده و در توضيحي درباره شايعات دامن‌گير اعلام کرد «محل مورد بحث، نه خانه و محل سکونتشان است و نه دفتر شخصي‌شان، نه هيچ مالکيتي داشته، نه هديه و هبه است و نه طرف معامله و اجاره با نهاد و مرکز خاصي قرار دارند. ايشان براي انجام پروژه و وظيفه‌اي خاص و مشخص و ساعات خاصي در هفته (مجموعا حدود ١٥ ساعت در هفته) در ساختماني مستقر شدند و طبيعتا برخي از جلسات و ديدارهايشان را در همين ساختمان انجام مي‌دهند. کدام‌يک از اين اتفاقات، غيرعرفي و غيرشرعي محسوب مي‌شود که آقاي خاتمي بايد پاسخ‌گو باشد؟». اين اظهارت پاسخي است به کاربراني که در روزهاي گذشته در توييت‌هاي خود به ابعاد اين ساختمان که آن را کاخ توصيف کرده‌‌اند، پرداخته بودند، از متراژ آن نوشتند و آن را متعلق به رئيس دولت اصلاحات دانستند که بايد مشابه ويلاي لواسان فيروزآبادي تخليه شود. در اين فضا البته گمانه‌هايي را هم مطرح کردند مبني بر اينکه اين ساختمان هديه منوچهر اقبال است و غصبي نيست؛ برای مثال يک حساب کاربري در توييتر، در‌اين‌باره نوشته بود: «اينم يه تصوير ماهواره‌اي از کاخ ۲۵۰۰ متري خاتمي. آدرس دقيقشو مي‌ذارم...». سرگه بارسقيان، سردبير تاريخ ايراني، در پاسخ به اين ابهامات در توييتي نوشت که دفتر فعلي خاتمي، منزل سابق هوشنگ انصاري بوده نه منوچهر اقبال و طبق پيگيري‌هاي من، مالک از اينکه دفتر خاتمي آنجاست، اعلام رضايت کرده است».
منوچهر اقبال و هوشنگ انصاري
منوچهر اقبال، با دستور شاه در کابينه قوام وزير بهداري شد و در کابينه دوم با همين پست برای انجام خدمات بهداشتي و درماني به شهرهاي جنوبي سفر مي‌کرد. اقبال در 1335 وزير دربار شد و در 15 فروردين 1336پس از «علاء» نخست‌وزير شد. هوشنگ انصاري هم وزير اقتصادي کابينه آموزگار بود و پس از درگذشت منوچهر اقبال در سال ۱۳۵۶ انصاري به‌عنوان مديرعامل و رئيس هيئت‌مديره شرکت ملي نفت ايران انتخاب شد.
نه هديه است و نه هبه
با‌اين‌حال جواد امام گفته است که اين محل، نه هديه است و نه هبه. او در توضيحاتش ادامه داده: «... اخيرا در فضاي مجازي و شبکه‌هاي اجتماعي، مجموعه‌اي از ابهامات و سؤالات و شبهه‌افکني‌هايي مطرح شده مبني بر غصب 30ساله غيرشرعي و غيرقانوني کاخ آقاي اقبال!؟ توسط سيدمحمد خاتمي». او ادامه داده: «آقاي خاتمي بعد از دوران رياست‌جمهوري‌شان (نه از 30 سال قبل) و آن‌هم زماني که برخلاف قوانين و مقررات مرسوم در ايران و اغلب کشورها، ابتدا نسبت به قطع تلفن، آب و برق و ايجاد محدوديت در رفت‌وآمد دفترشان را گرفتند، به دعوت متوليان مؤسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام(ره) و بنا به مسئوليتي که به ايشان واگذار شده بود، قسمتي از اين ساختمان بحث‌برانگيز که از ابتداي انقلاب در اختيار نهادهاي عمومي و انقلابي قرار داشته و کماکان بخش‌هايي از آن را در اختيار دارند، به ايشان واگذار کرده تا جايي براي انجام امور مربوطه داشته باشند. لازم به ذکر است مسئوليت آقاي خاتمي برگزاري کنگره‌هاي بين‌المللي امام خميني که مستلزم فعاليت‌هاي پژوهشي و انتشاراتي است برقرار مي‌باشد. علي‌القاعده ايشان نمي‌توانست در خانه شخصي‌شان براي هماهنگي امور و ارتباط با نخبگان و انديشمندان در اين خصوص اقدام کند». به گزارش «ايلنا» او گفته: «حالا که قرار است همه سکونتگاه‌هاي آقاي خاتمي زير ذره‌بين قرار گيرد! (چه خوب و اميدبخش که اين اتفاق براي سايرين هم باشد و به خاتمي ختم نشود) بد نيست بدانيد خانه آقاي خاتمي هم يک آپارتمان شخصي است که متعلق به هيچ سازمان و نهاد دولتي نيست و از هيچ نهادي به ايشان واگذار نشده است».
ماجراي ساختمان خيابان ياسر
رياست‌جمهوري سيدمحمد خاتمي که در تاريخ 1384 خاتمه يافت، از دفتر رئيس‌جمهور جديد يعني محمود احمدي‌نژاد فشارهاي زيادي براي ترک ساختمان‌هايي که در اختيار رئيس‌جمهور قرار داشت، وارد آمد. از آنجا که محمد خاتمي دفتر شخصي نداشت، زمان قابل ملاحظه‌اي طي شد تا اينکه سيدحسن خميني ساختمان خيابان ياسر را در اختيار خاتمي قرار داد تا جلسات و ديدارهايش را در آن برگزار کند. محمدعلي ابطحي همان زمان در مطلبي با عنوان ماجراي دفتر کار آقاي خاتمي در وبلاگش نوشته بود: «امروز رفته بودم ديدن آقاي خاتمي. از بعد رياست‌جمهوري يکسره دنبال جايي بود که در آن اقامت کند و دفتري داشته باشد. به ساختمان همراهان که در خيابان سعد‌آباد و نه در مجموعه سعدآباد بود، حساسيت داشت. گرچه مالکيت آن نيز بين بنياد مستضعفان و رياست‌جمهوري اختلافي است، ولي هميشه اصرار داشت سريع‌تر آن محل خالي شود. اما مسئولان امنيتي و حفاظتي در چند نوبت هشدار دادند که ايشان بايد در همان محل بماند». در ادامه مي‌خوانيد: «علي‌رغم اين روحيه‌ آقاي خاتمي، در چند روز گذشته، ابتدا نامه‌اي از رياست‌جمهوري براي آقاي خاتمي ارسال مي‌شود که با توجه به نياز واحد تشريفات رياست‌جمهوري به ساختمان همراهان، ساعاتي را که آقاي خاتمي در آنجا حضور ندارند مشخص کنيد تا ما در بقيه‌ ساعات در دفتري که آقاي خاتمي در آن کار مي‌کند، برنامه بگذاريم. مي‌توان حدس زد که آقاي خاتمي با حساسيتي که در اين مسائل دارد و از اول اصرار به رفتن داشته و بخش حفاظت نمي‌گذاشتند، چقدر ناراحت شده... بعد از اين ماجرا... ديگر به ساختمان همراهان نرفت... چند شب پيش حسن آقاي خميني، نوه‌ ‌امام(ره) با آقاي خاتمي ديدار کرد و يکي از ساختمان‌هاي دفتر امام را براي ملاقات‌ها و کارهاي جاري به عنوان دفتر در اختيار ايشان قرار داد. اين کار حاج حسن آقا خيلي پرمعنا بود...».
داستان ولايتي
هم‌زمان که هشتگ ويلاي لواسان و کاخ خاتمي در توييتر داغ بود، اما ياشار سلطاني هم در توييتي از علي‌اکبر ولايتي خواسته بود تا درباره منزل وسيعش که در حريم امنيتي سعدآباد قرار دارد، توضيح دهد. همين موضوع خانه ولايتي را هم به هشتگ‌ها اضافه کرد. خبرگزاري فارس چند روز پيش به نقل از مصاحبه ولايتي با هفته‌نامه پنجره که به تاريخ سال 95 انجام شده است، درباره وضعيت سکونتي خود گفته است: «... سال 60 يا 61 بنده مطبم را فروختم... يک خانه کلنگي در تجريش خريدم. براي اين خانه کلنگي، يک ميليون تومان از آقاي عسگراولادي وام گرفتم و به هر حال خانه‎اي ساختيم... آقاي دعاگو که الان امام جمعه شميرانات است، آن زمان رئيس کميته بود. به من گفت خانه شما امنيت ندارد و مصلحت نيست شما اينجا باشيد. گفتيم کجا برويم؟ کاخ سعد‎آباد شده بود محل کميته. خانه‎اي نزديک به کميته وجود داشت که متعلق به بنياد شهيد بود. من با آقاي کروبي وارد مذاکره شدم که اين‎ خانه را با خانه قبلي معاوضه کند. آمدند خانه را ارزيابي کردند 36 ميليون تومان و خانه بنياد شهيد را ارزيابي کردند 51 ميليون تومان». به گفته ولايتي اين ارزيابي در سال 70 يا 71 صورت گرفته است. او در اين مصاحبه اضافه کرده که «... 15 ميليون تومان ما بايد سر مي‎‎داديم. مدت طولاني بايد ماهي700 هزار تومان مي‎‎داديم... خانه‎اي که گرفتيم هزار متر بود. 224 متر از اين خانه را حسينيه کرديم. اخيرا که ديدم اين حسينيه احتياج به توسعه دارد، 200 متر ديگرش را هم وقف کرديم. پس، از هزار متر، 600 متر براي ما مانده است. در دو طبقه بالا چهار تا از فرزندانمان که ازدواج هم کرده‎اند زندگي مي‎‎کنند. ما هم که پايين مي‎نشينيم، پس در اين 600 متر، پنج خانواده زندگي مي‎‎کنند».
توضيحات حسين کروبي درباره اظهارات ولايتي
حسين کروبي فرزند شيخ مهدي کروبي اما درباره موضوع تاخت‌زدن خانه ولايتي با خانه سعدآباد به خبرنگار انصاف‌نيوز گفت: «اين روزها بحث واگذاري يک‌سري از خانه‌ها مطرح شده؛ من‌جمله آقاي ولايتي که مصاحبه‌اي هم از ايشان منتشر شده راجع به منزلي که در سعدآباد به ايشان داده شده است. آقاي کروبي از من خواستند که توضيحي راجع به واگذاري اين منزل به آقاي ولايتي داده شود. آقاي کروبي گفت: ماجرا از اين قرار بود که آقاي ولايتي از من خواستند ملکي واقع در سعدآباد به ايشان داده شود، چون ملک متعلق به بنياد شهيد بود، تا آن ملک ايشان گرفته شود. يعني ملکي که به آقاي ولايتي تعلق داشت به بنياد شهيد داده شود و مابه‌التفاوت آن پرداخت شود. بعد از مدتي که معامله انجام شد آقاي ولايتي گفتند که من پول کافي ندارم، قرار شد که به‌صورت اقساط اين پول را پرداخت کنند. من در حافظه‌ام نيست که ايشان چند قسط داده‌اند، ولي قاعدتا همان مقداري را که مي‌گويند پرداخت کرده‌اند. اما مقداري از پول ايشان مانده بود که امام رحلت کردند، پس از رحلت امام آقاي ولايتي نظرشان عوض شد و گويا ظاهرا شبهه کردند در آن اختيارات و احکامي که امام به من داده بود و همين‌طور معامله‌اي که بنياد شهيد با ايشان انجام داده بود و يک روز آمدند و به من گفتند که من بقيه آن پول را... لذا آقاي ولايتي باقي پول را به ما ندادند». ماجراي رسيدگي به املاک مصادره‌اي، از نامه دبير جنبش عدالتخواه دانشجويي درباره ويلاي لواسان سرلشکر فيروزآبادي مطرح شد. فيروزآبادي اگرچه اعلام کرد که آن ساختمان دفتر سري محل خدمت او بوده، اما بعد از رسانه‌اي‌شدن موضوع، بلافاصله آن محل را ترک کرد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها