داغ و درد کنکور سراسری!
هوشنگ شرقی*
هفتهای که گذشت، به روال سالهای گذشته، تب کنکور داغ و دردلهای مسئولان، نغمهساز شد! تو گویی که اصلاح امر از جایی دیگر باید آغاز شود. توییت دردمندانه وزیر محترم آموزشوپرورش هم جز اینکه نمک بر زخم بپاشد، کارکرد دیگری نداشت: «وقتی با شما از مافیایی صحبت کردم که با اضطراب فرزندان ما دلالی میکنند و آن روز تمام توان خود را برای مقابله با حذف آزمونهای زائد گذاشتند. امروز حجم گسترده تبلیغات آنها را به بهانه کنکور میبینید؟ کمک کنید تا آرامش و نشاط را به مدارس بازگردانیم». در فروردینماه امسال در یادداشتی با عنوان «دندان فاسد» در ماهنامه رشد معلم، به بهانه مصاحبهای از معاونت پژوهشی (وقت) وزارت آموزشوپرورش (که از کنکور با عنوان دندان فاسد و ترمیمناپذیر که باید ریشهکن شود، یاد کرده بود)، از مفاسد جدی کنکور که ویرانگر بنیادهای فرهنگی و حتی اخلاقی جامعه جوان کشور است، یاد کردم. در اینجا فهرستی از این آثار مخرب را عینا بهنقل از آن یادداشت، بازنویسی میکنم:
1- نابودی خلاقیت در دانشآموزان و ترویج بیسوادی از طریق اشاعه روشهای تستزنی و نکتهآموزی به جای دانشآموزی.
2- یکبعدیشدن دانشآموزان و بازماندن آنها از شکوفایی استعدادهای متنوع نهفته در وجودشان.
3- ازمیانرفتن بعد انسانی شخصیت نوجوانان و تبدیلشدن آنان به آدمواره (روبات)هایی که بهسرعت مشغول به حافظهسپردن نکتهها هستند!
4- منحصرشدن هدف آموزشوپرورش به سکوی پرش به دانشگاه و بازماندن از اهداف دیگر (تعالی شخصیتی، حیات طیبه و...)
5- ایجاد عطش کاذب و رقابت ناسالم برای رسیدن به رتبههای برتر که تأثیر مخربی بر روح و روان دانشآموزان و اولیای آنها دارد.
6- گسترش نابرابری و تبعیض در عرصه آموزش.
7- ایجاد و گسترش دانشگاههای متعدد و متنوع و رنگارنگ برای پاسخگویی به نیاز کاذب «دانشجوشدن» که بسیاری از آنها ناکارآمد و فاقد استانداردهای آموزشی و پرورشیاند.
8- ایجاد گردونه اقتصادی ناسالم و گسترده در پرتو تأسیس صدها مؤسسه، آموزشگاه و ناشران کمکآموزشی متعدد و اغلب ناکارآمد.
با عنایت به این موارد (و موارد دیگری که دلسوزان و کارشناسان حتما میتوانند به این فهرست اضافه کنند)، به نظر میرسد مقابله و چارهجویی با این معضل ویرانگر باید دغدغه همه مسئولان فرهنگی کشور و در رأس آنها وزارت آموزشوپرورش و وزارت فرهنگ و آموزش عالی باشد. اما دریغ و درد که هر سال که موعد کنکور فرا میرسد، چندصباحی یادداشتها و توییتهایی از این دست دیده میشود و باز روز از نو و روزی از نو!
به همین دلیل و برای ابراز همدردی و همراهی با وزیر محترم (که نگرانیهایش برای آزمونهای زائد را کاملا درک میکنم و واقعی میدانم)، پیشنهادم در یادداشت شماره فروردینماه مجله رشد معلم (شماره 7 دوره 96-97) را در اینجا تکرار میکنم:
با ارسال بخشنامهای به تمام مدارس کشور (و اجرا و پیگیری قاطعانه آن) هرگونه آموزش و ارزشیابی مبتنی بر پرسشهای چندگزینهای (تست) را در همه مراکز آموزشی و بهویژه مدارس دوره دوم متوسطه ممنوع اعلام کنید. تمام مجوزهای برگزاری کلاسهای کنکور در مدارس را لغو کرده و به مدارس بههیچعنوان مجوز عقد قرارداد با مؤسسات خصوصی برای برگزاری کلاس کنکور یا آزمونهای دورهای داده نشود و فضای آموزشی مدرسه منحصر به اجرای برنامه رسمی آموزشوپرورش شود. با این کار البته مشکل کنکور به صورت ریشهای حل نخواهد شد (برای حل مشکل، باید سمینارهای متعددی با حضور همه صاحبنظران از طیفهای مختلف برگزار شده و به یک جمعبندی نهایی رسید)، ولی لااقل زمینهای برای بازگشت آرامش به مدارس و برداشتهشدن بار روانی کنکور از دوش مدیران و معلمان و دانشآموزان (لااقل در ساعت رسمی آموزش) ایجاد و دست مافیای کنکور از ساحت رسمی آموزش کشور کوتاه میشود. این میتواند نخستین قدم در راه راستیآزمایی اراده نهاد رسمی آموزشوپرورش کشور برای مقابله با این مافیا باشد که شخص وزیر هم معترض آن است. بهیقین جامعه فرهنگیان متعهد کشور هم برای بازگشت آرامش و نشاط به
مدارس، همراه و یاریگر ایشان خواهند بود.
* دبیر ریاضی و عضو شورای سردبیری مجله ریاضی برهان متوسطه 1
هفتهای که گذشت، به روال سالهای گذشته، تب کنکور داغ و دردلهای مسئولان، نغمهساز شد! تو گویی که اصلاح امر از جایی دیگر باید آغاز شود. توییت دردمندانه وزیر محترم آموزشوپرورش هم جز اینکه نمک بر زخم بپاشد، کارکرد دیگری نداشت: «وقتی با شما از مافیایی صحبت کردم که با اضطراب فرزندان ما دلالی میکنند و آن روز تمام توان خود را برای مقابله با حذف آزمونهای زائد گذاشتند. امروز حجم گسترده تبلیغات آنها را به بهانه کنکور میبینید؟ کمک کنید تا آرامش و نشاط را به مدارس بازگردانیم». در فروردینماه امسال در یادداشتی با عنوان «دندان فاسد» در ماهنامه رشد معلم، به بهانه مصاحبهای از معاونت پژوهشی (وقت) وزارت آموزشوپرورش (که از کنکور با عنوان دندان فاسد و ترمیمناپذیر که باید ریشهکن شود، یاد کرده بود)، از مفاسد جدی کنکور که ویرانگر بنیادهای فرهنگی و حتی اخلاقی جامعه جوان کشور است، یاد کردم. در اینجا فهرستی از این آثار مخرب را عینا بهنقل از آن یادداشت، بازنویسی میکنم:
1- نابودی خلاقیت در دانشآموزان و ترویج بیسوادی از طریق اشاعه روشهای تستزنی و نکتهآموزی به جای دانشآموزی.
2- یکبعدیشدن دانشآموزان و بازماندن آنها از شکوفایی استعدادهای متنوع نهفته در وجودشان.
3- ازمیانرفتن بعد انسانی شخصیت نوجوانان و تبدیلشدن آنان به آدمواره (روبات)هایی که بهسرعت مشغول به حافظهسپردن نکتهها هستند!
4- منحصرشدن هدف آموزشوپرورش به سکوی پرش به دانشگاه و بازماندن از اهداف دیگر (تعالی شخصیتی، حیات طیبه و...)
5- ایجاد عطش کاذب و رقابت ناسالم برای رسیدن به رتبههای برتر که تأثیر مخربی بر روح و روان دانشآموزان و اولیای آنها دارد.
6- گسترش نابرابری و تبعیض در عرصه آموزش.
7- ایجاد و گسترش دانشگاههای متعدد و متنوع و رنگارنگ برای پاسخگویی به نیاز کاذب «دانشجوشدن» که بسیاری از آنها ناکارآمد و فاقد استانداردهای آموزشی و پرورشیاند.
8- ایجاد گردونه اقتصادی ناسالم و گسترده در پرتو تأسیس صدها مؤسسه، آموزشگاه و ناشران کمکآموزشی متعدد و اغلب ناکارآمد.
با عنایت به این موارد (و موارد دیگری که دلسوزان و کارشناسان حتما میتوانند به این فهرست اضافه کنند)، به نظر میرسد مقابله و چارهجویی با این معضل ویرانگر باید دغدغه همه مسئولان فرهنگی کشور و در رأس آنها وزارت آموزشوپرورش و وزارت فرهنگ و آموزش عالی باشد. اما دریغ و درد که هر سال که موعد کنکور فرا میرسد، چندصباحی یادداشتها و توییتهایی از این دست دیده میشود و باز روز از نو و روزی از نو!
به همین دلیل و برای ابراز همدردی و همراهی با وزیر محترم (که نگرانیهایش برای آزمونهای زائد را کاملا درک میکنم و واقعی میدانم)، پیشنهادم در یادداشت شماره فروردینماه مجله رشد معلم (شماره 7 دوره 96-97) را در اینجا تکرار میکنم:
با ارسال بخشنامهای به تمام مدارس کشور (و اجرا و پیگیری قاطعانه آن) هرگونه آموزش و ارزشیابی مبتنی بر پرسشهای چندگزینهای (تست) را در همه مراکز آموزشی و بهویژه مدارس دوره دوم متوسطه ممنوع اعلام کنید. تمام مجوزهای برگزاری کلاسهای کنکور در مدارس را لغو کرده و به مدارس بههیچعنوان مجوز عقد قرارداد با مؤسسات خصوصی برای برگزاری کلاس کنکور یا آزمونهای دورهای داده نشود و فضای آموزشی مدرسه منحصر به اجرای برنامه رسمی آموزشوپرورش شود. با این کار البته مشکل کنکور به صورت ریشهای حل نخواهد شد (برای حل مشکل، باید سمینارهای متعددی با حضور همه صاحبنظران از طیفهای مختلف برگزار شده و به یک جمعبندی نهایی رسید)، ولی لااقل زمینهای برای بازگشت آرامش به مدارس و برداشتهشدن بار روانی کنکور از دوش مدیران و معلمان و دانشآموزان (لااقل در ساعت رسمی آموزش) ایجاد و دست مافیای کنکور از ساحت رسمی آموزش کشور کوتاه میشود. این میتواند نخستین قدم در راه راستیآزمایی اراده نهاد رسمی آموزشوپرورش کشور برای مقابله با این مافیا باشد که شخص وزیر هم معترض آن است. بهیقین جامعه فرهنگیان متعهد کشور هم برای بازگشت آرامش و نشاط به
مدارس، همراه و یاریگر ایشان خواهند بود.
* دبیر ریاضی و عضو شورای سردبیری مجله ریاضی برهان متوسطه 1