|

«شرق» از لوله پرحاشيه انتقال آب جنوب غرب ايران گزارش مي‌دهد

عطش خوزستان

ليلا مرگن: ساکنان اروندكنار با هزاران نهري که داشت، لنج‌هايشان را كنار خانه‌شان پارک کرده و لابه‌لاي خانه‌ها به‌جاي دوچرخه و موتور با لنج رفت‌وآمد مي‌کردند. نهرهايي كه لنج‌ها در زمان مد دريا و بالاآمدن آب، بر اين جريان سوار مي‌شدند و آخر روز كنار خانه‌ها لنگر مي‌انداختند. استراحت لنج‌ها تا زمان پيداشدن بار جديد كه شامل محصولات كشاورزي منطقه بود، ادامه مي‌يافت. گاهي هم لنج‌هاي صيادي بار خود را كه ماهيان صيدشده از خليج‌فارس بود، پس از لنگرانداختن در نهرها، به بازار عرضه مي‌كردند. اما حالا كوچه‌هاي آبي اروندكنار يكي در ميان تعطيل شده‌اند و باد گرم خوزستان ديگر از لابه‌لاي نخل‌هاي سبز سربه‌فلك‌كشيده اروندكنار عبور نمي‌‎كند تا دمايش اندكي تعديل شود. باد سوزان خوزستان از ميان نخل‌هاي سوخته‌اي كه ديگر آب شيرين در اختيار ندارند، مي‌گذرد و پوست صورت هر رهگذري را مي‌سوزاند. نهرهاي اروندكنار يكي در ميان خشك يا مسدود شده‌اند. كشاورزان براي جلوگيري از پيشروي آب دريا، نهر ها را مسدود كرده‌اند تا آب شور زمين‌هايشان را خراب نكند.كارون خروشان ديروز، به رود آرام امروز تبديل شده است. سدهاي متعدد بالادست، جوش‌و‌خروش كارون را از آن گرفته‌اند. فاضلاب‌هاي رهاشده در اين رودخانه، آب آن را آلوده كرده و ماهي‌هاي بومي را از اين رودخانه بزرگ جنوب غرب كشور كوچانده‌اند. ديگر صيادي در كارون معنا ندارد. كاهش آورد كارون، آب شور خليج‌فارس را به داخل بهمنشير و اروندرود هدايت كرده است و مردمي كه براي كشاورزي در منطقه نياز به آب شيرين داشتند، ديگر چنين منبعي را در اختيار ندارند. كار و كاسبي خوزستاني‌ها در دهه‌هاي مختلف كساد شده است. مردمي كه تا همين دو دهه پيش لابه‌لاي نهرهاي فراوان دشت خوزستان زندگي مي‌كردند، امروز در سرزميني روزگار مي‌گذرانند كه نهرهايش را گم كرده است، آب شيرين و مناسب براي شرب در اختيار ندارد و با انبوهي لوله كار آب‌رساني به خانه‌هاي آنها انجام مي‌شود و حتی آب از مخزن سد دز براي تأمين نياز شرب مردم آبادان و خرمشهر مي‌آورند. مردمي كه بر اثر برنامه‌ريزي‌هاي آبي دولت، كسب‌وكار خود را از دست داده‌اند، به سخنان سياست‌گذاران بي‌اعتماد شده‌اند و با كوچك‌ترين خبر غيرموثقی درباره انتقال آب يا صادرات آن، به خروش مي‌آيند. شرايط بد زندگي و نبود آب، هر خبري را براي آنها باورپذير مي‌كند. قطر لوله‌هاي انتقال آب مناطق مختلف را با هم مي‌سنجند و در نهايت نتيجه مي‌گيرند كه آب خوزستان به عراق مي‌رود؛ در حالي كه هيچ سند محكمي در دست ندارند. اما ساكنان خوزستان بيش از آنكه نگران صادرات آب باشند، ناراحت حقابه‌هايي هستند كه از مزارعشان دريغ شده و معيشتشان را به خطر انداخته است.
نهرهاي خاموش خوزستان
هنوز هم معدود نهرهايي در اروندكنار باقي مانده‌اند تا محلي براي توقف لنج‌ها باشند. نهر «دراچه» در قصبه اروندرود و در انتهاي اين رودخانه واقع شده است. اين نهر هنوز هم پذيراي اندك لنج‌هاي فعال منطقه است. ابتداي اين نهر، چندين لنج مغروق ديده مي‌شود. در اولين نگاه، نهر متروكه به نظر مي‌رسد، اما مسير آب را كه دنبال كنيد، لنج‌هاي سرحال لنگر انداخته در ادامه نهر، نشان مي‌دهند آبراهه همچنان فعال است. خليل رضايي، يكي از لنج‌داراني است كه در ابتداي نهر بعد از لنج‌هاي غرق‌شده مستقر شده است. از او مي‌پرسم چرا كمي جلوتر و در كنار خانه‌ها، لنگر نينداخته است. او مي‌گويد: «آنجا خانه مردم است. من اهل اينجا نيستم».
رضايي به خاطر مي‌آورد كه پدرش وقتي با لنج كار مي‌كرده است، تا 10 - 15 مايلي شط، آب شيرين در اختيار داشته و لازم نبوده است آب شيرين زيادي با خود حمل كند. هر مايل دريايي هم حدود دو كيلومتر است.
او كه لنج صيادي دارد، مي‌گويد ناگزير است هر 20ليتري آب را به قيمت 500 تا 750 تومان خريداري كند. اما لنجش فقط گنجايش دارد سه مترمكعب آب با خود حمل كند. اين ميزان آب نياز شش نفر در 10 روز را تأمين مي‌كند. به گفته اين لنج‌دار، لنج‌هاي غرق‌شده در اروندكنار، تردد ديگر لنج‌ها را با مشكل مواجه كرده است. مردم قصبه اروندرود روزهايي را به خاطر مي‌آورند كه از اين منطقه پاجوش خرماي برحي، حنا و ديگر محصولات كشاورزي به كويت صادر مي‌شده است. اما در حال حاضر كسب‌وكار لنج‌داران به آوردن محصولات مصرفي از دوبي كه به ته‌لنجي مشهور است، همچنين صدور گاو و گوسفند به كويت خلاصه مي‌شود.
مرتضي قصبه كه تعميركار لنج‌هاي باربري و صيادي است، به «شرق» می‌گوید: كسب‌وكار لنج‌داران چندان خوب نيست. هزينه‌هاي نگهداري لنج خيلي زياد است. شبي 15 هزار تومان بايد هزينه نگهباني بدهند. ماهي 300 هزار تومان هم بايد پول بدهند كه آب از داخل لنج آنها تخلیه شود تا لنجشان غرق نشود. اگرچه بدنه هر لنج بين 15 تا 30 ميليون تومان قيمت دارد و موتور آن بستگي به نوع مدل، تا 100 ميليون تومان قيمت مي‌خورد، اما لنج‌داران به دليل نبود كار، موتور لنج خود را برداشته و بدنه آن را آتش مي‌زنند. اين بدنه‌هاي آتش‌زده را مي‌توانيد در اروندكنار ببينيد. به گفته «قصبه»، آب سيستم لوله‌كشي منطقه حتي براي حمام‌كردن هم به درد نمي‌خورد. هر باكس شش‌تايي آب‌معدني در خوزستان بين شش تا هفت هزار تومان قيمت دارد و موتورهاي سه‌چرخه، بشكه 20 ليتري آب شيرين را هزارو 500 تومان مي‌فروشند، اما مردم مطمئن نيستند كه آب اين سه‌چرخه‌اي‌ها، تصفيه شده باشد. او بر اساس شنيده‌هايش مي‌گويد: فيلترهای تصفيه‌خانه‌هاي آب بايد هر شش ماه يك‌بار عوض شوند، اما در تصفيه‌خانه‌هاي اين منطقه، گاهي تا يك‌سال‌ونيم هم تعويض فيلتر طول مي‌كشد.
از اين تعميركار لنج درباره تأثير افتتاح طرح غدير بر كيفيت آب منطقه سؤال مي‌كنم. او پاسخ مي‌دهد: به اروندكنار و چوئبده از غدير آب نمي‌دهند. قبل از سدسازي‌هاي منطقه، عراقي‌ها از همين شط آب براي خوردن برمي‌داشتند و لنج‌داران آب شط را براي كويت مي‌بردند، اما حالا آب براي خوردن نداريم.
قبض آب، پول زور
ساكنان قصبه اروندرود از كيفيت آب لوله‌كشي منازل ناراضي هستند. آنها از اين آب شور براي استحمام بچه‌هايشان هم استفاده نمي‌كنند و پرداخت پول براي قبض آب را پول زور مي‌دانند. به گفته ساكنان اين منطقه، هر دو ماه بين 20 تا 30 هزار تومان هزينه، بايد براي آبي پرداخت كنند كه حتي براي حمام هم كيفيت ندارد.
كشاورزان نهر ششم، نگران آينده
نهر ششم محرزي همان نهري است كه از بالاي آن لوله انتقال آب طرح غدير مي‌گذرد و فيلم شكستگي شير فشارشكن اين لوله، در فضاي مجازي با اسم انتقال آب به كويت منتشر شد. كشاورزان نهر ششم هم از شوري آب نهرشان گله‌مند هستند. علي بهرامي، يكي از كشاورزان حاشيه اين نهر، درباره دلايل شوري كارون به «شرق» بيان مي‌كند: اصلا آب شيرين در رودخانه نيست. آب دريا بالا آمده و زمين‌ها را شور كرده است. از «دارخوين» به بالا برنج كاشته‌اند و آبي به پايين‌دست نمي‌رسد. جهاد كشاورزي هم درباره برخورد با متخلفان مي‌گويد كه چون مردم با چوب جلوي ما را مي‌گيرند، نمي‌توانيم اقدامي انجام دهيم.او ادامه مي‌دهد: امام‌جمعه شهرمان وعده داده‌ است كه نيشكر چندروزي پمپ‌هاي خود را خاموش و برداشت آب را متوقف كند تا ما كمي آب فقط براي حفظ نخل‌هايمان دريافت كنيم. بهرامي از لوله غدير براي دام‌هايش آب مي‌آورد و معتقد است كه شوري آب نهرها، باعث كورشدن دام‌هاي منطقه شده است. خواهرزاده بهرامي مدعي مي‌شود: لوله طرح غدير كه از بالاي نهر محرزي مي‌گذرد، تا لب دريا پيش مي‌رود و به داخل دريا مي‌رود. پس آب به كويت منتقل مي‌شود. كشاورزان حاشيه نهر ششم محرزي به شنيده‌هايشان درباره گتوند اشاره مي‌كنند. يكي از نمايندگان مجلس به آنها گفته است كه مي‌خواهند آب را قطع كنند. اعتراض دارند كه چرا گتوند در ميان كوه نمك احداث شده است و با استناد به سخنان رئيس سازمان حفاظت محيط زيست، معتقدند كه چرا بايد 10 هزار ميليارد تومان پول كشور صرف تخريب گتوند شود. آنها از نحوه توزيع زمين‌ها گله دارند. مي‌گويند عرصه‌‎هاي منابع طبيعي به شكل مناسب بين مردم منطقه توزيع نمي‌شود. به يك خانواده غيربومي 300 هكتار زمين داده‌اند، اما به 25 خانوار بومي، پس از چندين‌بار طي مراحل اداري، فقط 363 هكتار زمين اختصاص داده شده است. حمزه بحرمي، از كشاورزان نهر ششم، به «شرق» مي‌گويد: آب دو ماه است كه شور شده است. قبلا درجه شوري آب حدود چهار هزار بود و مي‌توانستيم سبزيجات و يونجه كشت كنيم. نخل‌ها هم حفظ مي‌شدند. حال درجه شوري به 12 هزار رسيده و همه سبزي‌هايي كه كاشته بوديم، خشك شده است. او ادامه مي‌دهد: در گذشته چهار ميليون نفر نخل در آبادان و خرمشهر وجود داشت كه امروز تعداد آنها خيلي كم شده است. شورشدن آب در سال جاري هم كيفيت محصول را كاهش داده است و فكر نمي‌كنم هر كيلوگرم خرما را حتي هزار تومان از ما بخرند. به گفته يونس بحرمي‌ربيعي، ديگر كشاورز ساكن در حاشيه نهر ششم محرزي، اگرچه آب از سد گتوند و كرخه براي تأمين نياز كشاورزي رها شده، اما وزارت جهاد كشاورزي به آنها اعلام كرده است كه اين آب فقط براي نخيلات مي‌آيد و سبزي و صيفي نبايد بكارند. اين در حالي است كه 90 درصد درآمد روستاييان از كشت سبزي و صيفي حاصل مي‌شود. ضمن آنكه براي كشت سبزي و صيفي در ابتداي امسال هم براي هر هكتار حدود 20 ميليون تومان هزينه كود، كارگر، بذر و ... پرداخت كرديم.
آب‌شويي زمين‌ها توسط نيشكر و شوري آب كارون
اين نخستين‌باري نيست كه آب شرب آبادان و خرمشهر شور مي‌شود. مردم به خاطر مي‌آورند كه سال 79 نخستين‌باري كه طرح نيشكر شروع به آبشويي زمين براي كشت محصول كرد، آب آبادان و خرمشهر شور شد و در درگيري‌هاي ناشي از اين افت كيفيت، سه كشته در خوزستان به‌جا ماند. سال 84 هم بار ديگر آب در آبادان و خرمشهر شور مي‌شود. فيصل عامري، از اهالي شادگان، به «شرق» مي‌گويد: طرح نيشكر سالانه پنج ميليون تن نمك از طريق زه‌آب‌هاي خود رها مي‌كند. در‌حال‌حاضر آب تالاب ناصري هشت‌برابر دريا شور است. خوزستان در انبوهي از نمك‌ها محاصره شده است. او كه روزهاي سبز خوزستان را به خاطر مي‌آورد، هرازگاهي آهي از سر حسرت مي‌كشد و مي‌گويد: زه‌آب‌هاي حاصل از طرح‌هاي توسعه نيشكر در كارون رها مي‌شود و آب رودخانه را شور مي‌كند.
انصراف كويتي‌ها از دريافت آب ايران
شوري آب كارون و افت كيفيت آب اين رودخانه، زندگي مردم منطقه را تحت تأثير قرار داده است. مردمي كه براي دريافت آب به محل شير فشارشكن نهر ششم مي‌آيند، آب خام اين لوله را كه به سمت تصفيه‌خانه آبادان مي‌رود، مي‌نوشند و از آن براي استحمام استفاده مي‌كنند. آنها شيريني آب لوله را سندي مي‌دانند كه نشان مي‌دهد اين آب به كويت منتقل مي‌شود. زيرا بر اين باورند كه آب موجود در شبكه شرب آبادان و خرمشهر شور است اما آب لوله غدير شيرين است. عبدالرحيم يكي از افرادي كه براي منزلش آب از محل شير فشارشكن نهر ششم مي‌برد، به «شرق» مي‌گويد: روزي دو بار آب از اين منطقه مي‌برم و از آب لوله‌كشي منزل براي استحمام و شست‌وشو هم استفاده نمي‌كنم. سعيد ديگر ساكن شهر آبادان هم با اشاره به قطر لوله عبوركرده از بالاي نهر ششم،‌ عنوان مي‌كند: با لوله‌هاي كم‌قطرتر جمعيت بيشتري تحت پوشش قرار مي‌گيرند و نياز آب شربشان مرتفع مي‌شود. اين همه آب به كجا مي‌رود؟ او هم مثل بخش ديگري از مردم خوزستان بر اين باور است كه آب با لوله به كويت منتقل مي‌شود. اما يكباره عباس سوكيني كه راننده لودر است، از راه مي‌رسد و تمام شايعات مربوط به انتقال آب به كويت را تكذيب مي‌كند. او مي‌گويد: در زمان احمدي‌نژاد اين طرح را تكميل كرديم. من راننده لودر طرح بودم. انتقال آب به كويت صحت ندارد. سال 74 و 75 قرار بود به كويت آب بدهند. لوله هم در كنار جاده آبادان و اهواز كشيديم. كويت گفت ضمانت بدهيد كه آب را به روي كشور ما نمي‌بنديد. چون اين ضمانت داده نشد، ادامه طرح متوقف شد.سوكيني مي‌گويد: قرار بود براي تأمين آب آبادان و خرمشهر از گتوند آب بياوريم، بعد از پايين‌دست كرخه آب آورديم. حالا هم دارند لوله كمك‌حال لوله فعلي، براي آبرساني به آبادان و خرمشهر ايجاد مي‌كنند.
نجات كارون فقط 9 هزار ميليارد تومان هزينه دارد
كارون منبع اصلي تأمين آب مردم خوزستان بود. بنابراين به نظر مي‌رسد نجات اين رودخانه كه معيشت صيادان هم به آن وابسته است، بسيار مهم است. برآوردهاي اوليه نشان مي‌دهد كه بهبود كيفيت آب كارون حدود 17 هزار ميليارد تومان اعتبار نياز دارد اما نجات اين رودخانه، با صرف 9 هزار ميليارد تومان اعتبار هم امكان‌پذير است. در چنين شرايطي براي اجراي طرح غدير كه آب را از سد دز به آبادان و خرمشهر منتقل مي‌كند، 10 هزار ميليارد تومان اعتبار هزينه شده كه با تصفيه‌خانه‌هاي آب، 15 هزار ميليارد تومان براي كشور هزينه دارد. از سوي ديگر براي اجراي شبكه‌هاي آبياري و زهكشي خوزستان به منظور توسعه كشاورزي 10 هزار ميليارد تومان برآورد شده در حالي كه زمين‌هاي تسطيح‌شده حاشيه بهمنشير و اروندرود كه با صرف اعتبارات دولتي براي كشاورزي آماده شده‌اند، امروز به دليل شورشدن آب كشاورزي رها شده‌اند. با صرف اين همه هزينه، مردم آبادان و خرمشهر هم از كيفيت آب شرب دريافتي راضي نيستند. حميدرضا خدابخشي رئيس انجمن مهندسان صنعت آب خوزستان درباره طرح غدير به «شرق» مي‌گويد: در طرح اوليه قرار بود آب از سد تنظيمي كرخه براي طرح غدير منتقل شود اما با رايزني‌هاي انجام‌شده، محل تأمين آب اين طرح، به سد دز تغيير يافت. او اضافه مي‌كند: با توجه به كمبود منابع مالي طرح را تكه‌تكه كردند. در حميديه يك سد انحرافي وجود دارد كه به صورت مقطعي آب از اين سد، به آبادان و خرمشهر با يك لوله هزار ميليمتري منتقل مي‌شود. به گفته خدابخشي فاز ديگري هم به تازگي از ام‌الدبس آب به آبادان و خرمشهر منتقل مي‌كند. طرح غدير هم از كانال پاي پل منطقه ام‌الدبس، فعلا بخشي از آب اهواز و تمام آب دشت آزادگان را تأمين مي‌كند اما بايد 25 مترمكعب آب از مخزن سد دز به ام‌الدبس منتقل شود كه به دليل كمبود منابع مالي، فوريت طرح براي مديريت بحران و پيچيدگي‌هاي انتقال آب از زير مخزن سد دز، فعلا فقط طرح‌هاي با اولويت بالا اجرا مي‌شود.
در آخرين ساعات حضور در خوزستان، در حالي كه تصوير روزهاي پرآب خوزستان را در ذهنم ترسيم مي‌كردم، با چشمانم دود حريق حاصل از سوختن نيزارهاي تالاب خشك هورالعظيم در سمت عراق را در آسمان اهواز رصد مي‌كردم كه با يك پيامك خبر رسيد «درگيري‌هاي كشاورزان كازروني با نيروي انتظامي، بر سر جمع‌آوري پمپ‌هاي غيرمجاز آب يك كشته بر جاي گذاشت».

ليلا مرگن: ساکنان اروندكنار با هزاران نهري که داشت، لنج‌هايشان را كنار خانه‌شان پارک کرده و لابه‌لاي خانه‌ها به‌جاي دوچرخه و موتور با لنج رفت‌وآمد مي‌کردند. نهرهايي كه لنج‌ها در زمان مد دريا و بالاآمدن آب، بر اين جريان سوار مي‌شدند و آخر روز كنار خانه‌ها لنگر مي‌انداختند. استراحت لنج‌ها تا زمان پيداشدن بار جديد كه شامل محصولات كشاورزي منطقه بود، ادامه مي‌يافت. گاهي هم لنج‌هاي صيادي بار خود را كه ماهيان صيدشده از خليج‌فارس بود، پس از لنگرانداختن در نهرها، به بازار عرضه مي‌كردند. اما حالا كوچه‌هاي آبي اروندكنار يكي در ميان تعطيل شده‌اند و باد گرم خوزستان ديگر از لابه‌لاي نخل‌هاي سبز سربه‌فلك‌كشيده اروندكنار عبور نمي‌‎كند تا دمايش اندكي تعديل شود. باد سوزان خوزستان از ميان نخل‌هاي سوخته‌اي كه ديگر آب شيرين در اختيار ندارند، مي‌گذرد و پوست صورت هر رهگذري را مي‌سوزاند. نهرهاي اروندكنار يكي در ميان خشك يا مسدود شده‌اند. كشاورزان براي جلوگيري از پيشروي آب دريا، نهر ها را مسدود كرده‌اند تا آب شور زمين‌هايشان را خراب نكند.كارون خروشان ديروز، به رود آرام امروز تبديل شده است. سدهاي متعدد بالادست، جوش‌و‌خروش كارون را از آن گرفته‌اند. فاضلاب‌هاي رهاشده در اين رودخانه، آب آن را آلوده كرده و ماهي‌هاي بومي را از اين رودخانه بزرگ جنوب غرب كشور كوچانده‌اند. ديگر صيادي در كارون معنا ندارد. كاهش آورد كارون، آب شور خليج‌فارس را به داخل بهمنشير و اروندرود هدايت كرده است و مردمي كه براي كشاورزي در منطقه نياز به آب شيرين داشتند، ديگر چنين منبعي را در اختيار ندارند. كار و كاسبي خوزستاني‌ها در دهه‌هاي مختلف كساد شده است. مردمي كه تا همين دو دهه پيش لابه‌لاي نهرهاي فراوان دشت خوزستان زندگي مي‌كردند، امروز در سرزميني روزگار مي‌گذرانند كه نهرهايش را گم كرده است، آب شيرين و مناسب براي شرب در اختيار ندارد و با انبوهي لوله كار آب‌رساني به خانه‌هاي آنها انجام مي‌شود و حتی آب از مخزن سد دز براي تأمين نياز شرب مردم آبادان و خرمشهر مي‌آورند. مردمي كه بر اثر برنامه‌ريزي‌هاي آبي دولت، كسب‌وكار خود را از دست داده‌اند، به سخنان سياست‌گذاران بي‌اعتماد شده‌اند و با كوچك‌ترين خبر غيرموثقی درباره انتقال آب يا صادرات آن، به خروش مي‌آيند. شرايط بد زندگي و نبود آب، هر خبري را براي آنها باورپذير مي‌كند. قطر لوله‌هاي انتقال آب مناطق مختلف را با هم مي‌سنجند و در نهايت نتيجه مي‌گيرند كه آب خوزستان به عراق مي‌رود؛ در حالي كه هيچ سند محكمي در دست ندارند. اما ساكنان خوزستان بيش از آنكه نگران صادرات آب باشند، ناراحت حقابه‌هايي هستند كه از مزارعشان دريغ شده و معيشتشان را به خطر انداخته است.
نهرهاي خاموش خوزستان
هنوز هم معدود نهرهايي در اروندكنار باقي مانده‌اند تا محلي براي توقف لنج‌ها باشند. نهر «دراچه» در قصبه اروندرود و در انتهاي اين رودخانه واقع شده است. اين نهر هنوز هم پذيراي اندك لنج‌هاي فعال منطقه است. ابتداي اين نهر، چندين لنج مغروق ديده مي‌شود. در اولين نگاه، نهر متروكه به نظر مي‌رسد، اما مسير آب را كه دنبال كنيد، لنج‌هاي سرحال لنگر انداخته در ادامه نهر، نشان مي‌دهند آبراهه همچنان فعال است. خليل رضايي، يكي از لنج‌داراني است كه در ابتداي نهر بعد از لنج‌هاي غرق‌شده مستقر شده است. از او مي‌پرسم چرا كمي جلوتر و در كنار خانه‌ها، لنگر نينداخته است. او مي‌گويد: «آنجا خانه مردم است. من اهل اينجا نيستم».
رضايي به خاطر مي‌آورد كه پدرش وقتي با لنج كار مي‌كرده است، تا 10 - 15 مايلي شط، آب شيرين در اختيار داشته و لازم نبوده است آب شيرين زيادي با خود حمل كند. هر مايل دريايي هم حدود دو كيلومتر است.
او كه لنج صيادي دارد، مي‌گويد ناگزير است هر 20ليتري آب را به قيمت 500 تا 750 تومان خريداري كند. اما لنجش فقط گنجايش دارد سه مترمكعب آب با خود حمل كند. اين ميزان آب نياز شش نفر در 10 روز را تأمين مي‌كند. به گفته اين لنج‌دار، لنج‌هاي غرق‌شده در اروندكنار، تردد ديگر لنج‌ها را با مشكل مواجه كرده است. مردم قصبه اروندرود روزهايي را به خاطر مي‌آورند كه از اين منطقه پاجوش خرماي برحي، حنا و ديگر محصولات كشاورزي به كويت صادر مي‌شده است. اما در حال حاضر كسب‌وكار لنج‌داران به آوردن محصولات مصرفي از دوبي كه به ته‌لنجي مشهور است، همچنين صدور گاو و گوسفند به كويت خلاصه مي‌شود.
مرتضي قصبه كه تعميركار لنج‌هاي باربري و صيادي است، به «شرق» می‌گوید: كسب‌وكار لنج‌داران چندان خوب نيست. هزينه‌هاي نگهداري لنج خيلي زياد است. شبي 15 هزار تومان بايد هزينه نگهباني بدهند. ماهي 300 هزار تومان هم بايد پول بدهند كه آب از داخل لنج آنها تخلیه شود تا لنجشان غرق نشود. اگرچه بدنه هر لنج بين 15 تا 30 ميليون تومان قيمت دارد و موتور آن بستگي به نوع مدل، تا 100 ميليون تومان قيمت مي‌خورد، اما لنج‌داران به دليل نبود كار، موتور لنج خود را برداشته و بدنه آن را آتش مي‌زنند. اين بدنه‌هاي آتش‌زده را مي‌توانيد در اروندكنار ببينيد. به گفته «قصبه»، آب سيستم لوله‌كشي منطقه حتي براي حمام‌كردن هم به درد نمي‌خورد. هر باكس شش‌تايي آب‌معدني در خوزستان بين شش تا هفت هزار تومان قيمت دارد و موتورهاي سه‌چرخه، بشكه 20 ليتري آب شيرين را هزارو 500 تومان مي‌فروشند، اما مردم مطمئن نيستند كه آب اين سه‌چرخه‌اي‌ها، تصفيه شده باشد. او بر اساس شنيده‌هايش مي‌گويد: فيلترهای تصفيه‌خانه‌هاي آب بايد هر شش ماه يك‌بار عوض شوند، اما در تصفيه‌خانه‌هاي اين منطقه، گاهي تا يك‌سال‌ونيم هم تعويض فيلتر طول مي‌كشد.
از اين تعميركار لنج درباره تأثير افتتاح طرح غدير بر كيفيت آب منطقه سؤال مي‌كنم. او پاسخ مي‌دهد: به اروندكنار و چوئبده از غدير آب نمي‌دهند. قبل از سدسازي‌هاي منطقه، عراقي‌ها از همين شط آب براي خوردن برمي‌داشتند و لنج‌داران آب شط را براي كويت مي‌بردند، اما حالا آب براي خوردن نداريم.
قبض آب، پول زور
ساكنان قصبه اروندرود از كيفيت آب لوله‌كشي منازل ناراضي هستند. آنها از اين آب شور براي استحمام بچه‌هايشان هم استفاده نمي‌كنند و پرداخت پول براي قبض آب را پول زور مي‌دانند. به گفته ساكنان اين منطقه، هر دو ماه بين 20 تا 30 هزار تومان هزينه، بايد براي آبي پرداخت كنند كه حتي براي حمام هم كيفيت ندارد.
كشاورزان نهر ششم، نگران آينده
نهر ششم محرزي همان نهري است كه از بالاي آن لوله انتقال آب طرح غدير مي‌گذرد و فيلم شكستگي شير فشارشكن اين لوله، در فضاي مجازي با اسم انتقال آب به كويت منتشر شد. كشاورزان نهر ششم هم از شوري آب نهرشان گله‌مند هستند. علي بهرامي، يكي از كشاورزان حاشيه اين نهر، درباره دلايل شوري كارون به «شرق» بيان مي‌كند: اصلا آب شيرين در رودخانه نيست. آب دريا بالا آمده و زمين‌ها را شور كرده است. از «دارخوين» به بالا برنج كاشته‌اند و آبي به پايين‌دست نمي‌رسد. جهاد كشاورزي هم درباره برخورد با متخلفان مي‌گويد كه چون مردم با چوب جلوي ما را مي‌گيرند، نمي‌توانيم اقدامي انجام دهيم.او ادامه مي‌دهد: امام‌جمعه شهرمان وعده داده‌ است كه نيشكر چندروزي پمپ‌هاي خود را خاموش و برداشت آب را متوقف كند تا ما كمي آب فقط براي حفظ نخل‌هايمان دريافت كنيم. بهرامي از لوله غدير براي دام‌هايش آب مي‌آورد و معتقد است كه شوري آب نهرها، باعث كورشدن دام‌هاي منطقه شده است. خواهرزاده بهرامي مدعي مي‌شود: لوله طرح غدير كه از بالاي نهر محرزي مي‌گذرد، تا لب دريا پيش مي‌رود و به داخل دريا مي‌رود. پس آب به كويت منتقل مي‌شود. كشاورزان حاشيه نهر ششم محرزي به شنيده‌هايشان درباره گتوند اشاره مي‌كنند. يكي از نمايندگان مجلس به آنها گفته است كه مي‌خواهند آب را قطع كنند. اعتراض دارند كه چرا گتوند در ميان كوه نمك احداث شده است و با استناد به سخنان رئيس سازمان حفاظت محيط زيست، معتقدند كه چرا بايد 10 هزار ميليارد تومان پول كشور صرف تخريب گتوند شود. آنها از نحوه توزيع زمين‌ها گله دارند. مي‌گويند عرصه‌‎هاي منابع طبيعي به شكل مناسب بين مردم منطقه توزيع نمي‌شود. به يك خانواده غيربومي 300 هكتار زمين داده‌اند، اما به 25 خانوار بومي، پس از چندين‌بار طي مراحل اداري، فقط 363 هكتار زمين اختصاص داده شده است. حمزه بحرمي، از كشاورزان نهر ششم، به «شرق» مي‌گويد: آب دو ماه است كه شور شده است. قبلا درجه شوري آب حدود چهار هزار بود و مي‌توانستيم سبزيجات و يونجه كشت كنيم. نخل‌ها هم حفظ مي‌شدند. حال درجه شوري به 12 هزار رسيده و همه سبزي‌هايي كه كاشته بوديم، خشك شده است. او ادامه مي‌دهد: در گذشته چهار ميليون نفر نخل در آبادان و خرمشهر وجود داشت كه امروز تعداد آنها خيلي كم شده است. شورشدن آب در سال جاري هم كيفيت محصول را كاهش داده است و فكر نمي‌كنم هر كيلوگرم خرما را حتي هزار تومان از ما بخرند. به گفته يونس بحرمي‌ربيعي، ديگر كشاورز ساكن در حاشيه نهر ششم محرزي، اگرچه آب از سد گتوند و كرخه براي تأمين نياز كشاورزي رها شده، اما وزارت جهاد كشاورزي به آنها اعلام كرده است كه اين آب فقط براي نخيلات مي‌آيد و سبزي و صيفي نبايد بكارند. اين در حالي است كه 90 درصد درآمد روستاييان از كشت سبزي و صيفي حاصل مي‌شود. ضمن آنكه براي كشت سبزي و صيفي در ابتداي امسال هم براي هر هكتار حدود 20 ميليون تومان هزينه كود، كارگر، بذر و ... پرداخت كرديم.
آب‌شويي زمين‌ها توسط نيشكر و شوري آب كارون
اين نخستين‌باري نيست كه آب شرب آبادان و خرمشهر شور مي‌شود. مردم به خاطر مي‌آورند كه سال 79 نخستين‌باري كه طرح نيشكر شروع به آبشويي زمين براي كشت محصول كرد، آب آبادان و خرمشهر شور شد و در درگيري‌هاي ناشي از اين افت كيفيت، سه كشته در خوزستان به‌جا ماند. سال 84 هم بار ديگر آب در آبادان و خرمشهر شور مي‌شود. فيصل عامري، از اهالي شادگان، به «شرق» مي‌گويد: طرح نيشكر سالانه پنج ميليون تن نمك از طريق زه‌آب‌هاي خود رها مي‌كند. در‌حال‌حاضر آب تالاب ناصري هشت‌برابر دريا شور است. خوزستان در انبوهي از نمك‌ها محاصره شده است. او كه روزهاي سبز خوزستان را به خاطر مي‌آورد، هرازگاهي آهي از سر حسرت مي‌كشد و مي‌گويد: زه‌آب‌هاي حاصل از طرح‌هاي توسعه نيشكر در كارون رها مي‌شود و آب رودخانه را شور مي‌كند.
انصراف كويتي‌ها از دريافت آب ايران
شوري آب كارون و افت كيفيت آب اين رودخانه، زندگي مردم منطقه را تحت تأثير قرار داده است. مردمي كه براي دريافت آب به محل شير فشارشكن نهر ششم مي‌آيند، آب خام اين لوله را كه به سمت تصفيه‌خانه آبادان مي‌رود، مي‌نوشند و از آن براي استحمام استفاده مي‌كنند. آنها شيريني آب لوله را سندي مي‌دانند كه نشان مي‌دهد اين آب به كويت منتقل مي‌شود. زيرا بر اين باورند كه آب موجود در شبكه شرب آبادان و خرمشهر شور است اما آب لوله غدير شيرين است. عبدالرحيم يكي از افرادي كه براي منزلش آب از محل شير فشارشكن نهر ششم مي‌برد، به «شرق» مي‌گويد: روزي دو بار آب از اين منطقه مي‌برم و از آب لوله‌كشي منزل براي استحمام و شست‌وشو هم استفاده نمي‌كنم. سعيد ديگر ساكن شهر آبادان هم با اشاره به قطر لوله عبوركرده از بالاي نهر ششم،‌ عنوان مي‌كند: با لوله‌هاي كم‌قطرتر جمعيت بيشتري تحت پوشش قرار مي‌گيرند و نياز آب شربشان مرتفع مي‌شود. اين همه آب به كجا مي‌رود؟ او هم مثل بخش ديگري از مردم خوزستان بر اين باور است كه آب با لوله به كويت منتقل مي‌شود. اما يكباره عباس سوكيني كه راننده لودر است، از راه مي‌رسد و تمام شايعات مربوط به انتقال آب به كويت را تكذيب مي‌كند. او مي‌گويد: در زمان احمدي‌نژاد اين طرح را تكميل كرديم. من راننده لودر طرح بودم. انتقال آب به كويت صحت ندارد. سال 74 و 75 قرار بود به كويت آب بدهند. لوله هم در كنار جاده آبادان و اهواز كشيديم. كويت گفت ضمانت بدهيد كه آب را به روي كشور ما نمي‌بنديد. چون اين ضمانت داده نشد، ادامه طرح متوقف شد.سوكيني مي‌گويد: قرار بود براي تأمين آب آبادان و خرمشهر از گتوند آب بياوريم، بعد از پايين‌دست كرخه آب آورديم. حالا هم دارند لوله كمك‌حال لوله فعلي، براي آبرساني به آبادان و خرمشهر ايجاد مي‌كنند.
نجات كارون فقط 9 هزار ميليارد تومان هزينه دارد
كارون منبع اصلي تأمين آب مردم خوزستان بود. بنابراين به نظر مي‌رسد نجات اين رودخانه كه معيشت صيادان هم به آن وابسته است، بسيار مهم است. برآوردهاي اوليه نشان مي‌دهد كه بهبود كيفيت آب كارون حدود 17 هزار ميليارد تومان اعتبار نياز دارد اما نجات اين رودخانه، با صرف 9 هزار ميليارد تومان اعتبار هم امكان‌پذير است. در چنين شرايطي براي اجراي طرح غدير كه آب را از سد دز به آبادان و خرمشهر منتقل مي‌كند، 10 هزار ميليارد تومان اعتبار هزينه شده كه با تصفيه‌خانه‌هاي آب، 15 هزار ميليارد تومان براي كشور هزينه دارد. از سوي ديگر براي اجراي شبكه‌هاي آبياري و زهكشي خوزستان به منظور توسعه كشاورزي 10 هزار ميليارد تومان برآورد شده در حالي كه زمين‌هاي تسطيح‌شده حاشيه بهمنشير و اروندرود كه با صرف اعتبارات دولتي براي كشاورزي آماده شده‌اند، امروز به دليل شورشدن آب كشاورزي رها شده‌اند. با صرف اين همه هزينه، مردم آبادان و خرمشهر هم از كيفيت آب شرب دريافتي راضي نيستند. حميدرضا خدابخشي رئيس انجمن مهندسان صنعت آب خوزستان درباره طرح غدير به «شرق» مي‌گويد: در طرح اوليه قرار بود آب از سد تنظيمي كرخه براي طرح غدير منتقل شود اما با رايزني‌هاي انجام‌شده، محل تأمين آب اين طرح، به سد دز تغيير يافت. او اضافه مي‌كند: با توجه به كمبود منابع مالي طرح را تكه‌تكه كردند. در حميديه يك سد انحرافي وجود دارد كه به صورت مقطعي آب از اين سد، به آبادان و خرمشهر با يك لوله هزار ميليمتري منتقل مي‌شود. به گفته خدابخشي فاز ديگري هم به تازگي از ام‌الدبس آب به آبادان و خرمشهر منتقل مي‌كند. طرح غدير هم از كانال پاي پل منطقه ام‌الدبس، فعلا بخشي از آب اهواز و تمام آب دشت آزادگان را تأمين مي‌كند اما بايد 25 مترمكعب آب از مخزن سد دز به ام‌الدبس منتقل شود كه به دليل كمبود منابع مالي، فوريت طرح براي مديريت بحران و پيچيدگي‌هاي انتقال آب از زير مخزن سد دز، فعلا فقط طرح‌هاي با اولويت بالا اجرا مي‌شود.
در آخرين ساعات حضور در خوزستان، در حالي كه تصوير روزهاي پرآب خوزستان را در ذهنم ترسيم مي‌كردم، با چشمانم دود حريق حاصل از سوختن نيزارهاي تالاب خشك هورالعظيم در سمت عراق را در آسمان اهواز رصد مي‌كردم كه با يك پيامك خبر رسيد «درگيري‌هاي كشاورزان كازروني با نيروي انتظامي، بر سر جمع‌آوري پمپ‌هاي غيرمجاز آب يك كشته بر جاي گذاشت».

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها