|

بازی پوتین با کارت ایران

جاوید قربان‌اوغلی- دیپلمات ارشد

روز گذشته رؤسای جمهور آمریکا و روسیه در هلسینکی با یکدیگر دیدار کردند. در زمان نگارش این یادداشت هنوز مطالب زیادی درباره نتایج این دیدار منتشر نشده و احتمالا با توجه به روش همیشگی ترامپ به‌زودی توییت‌های او جزئیاتی از این دیدار را در معرض افکار عمومی قرار خواهد داد. از سوی دیگر با توجه به سابقه و روش روسیه نمی‌توان افشای جزئیات این ملاقات و توافقات احتمالی از زبان پوتین را انتظار کشید. براساس گمانه‌زنی‌های محافل سیاسی «بحران سوریه» در مرکز ثقل مذاکرات ترامپ و پوتین قرار دارد. رئیس‌جمهور آمریکا که در سفر اروپایی به سر می‌برد، در حاشیه نشست ناتو اعلام کرد که انتظار زیادی از این ملاقات نداشته و می‌خواهد با پرزیدنت پوتین درباره سوریه گفت‌وگو کند. جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، نیز به‌تازگی گفته است که مسئله استراتژیک آمریکا در سوریه حضور نظامی ایران در این کشور است و بودن و نبودن اسد در قدرت موضوع اصلی واشنگتن نیست. در کنار این موضوع و احتمالا آینده خاورمیانه در پرتو تحولات پسابهار عربی، خروج آمریکا از برجام، اعمال تحریم‌های سنگین اقتصادی علیه کشورمان و به‌ویژه محرومیت کامل ایران از صادرات نفت با وجود مخالفت صریح روسیه با رویکرد ترامپ علیه ایران در زمره موضوعاتی است که در مذاکرات سران روسیه و آمریکا قرار داشته و درباره آن به رایزنی پرداخته‌اند. بحران سوریه پس از هفت سال جنگ داخلی و خرابی‌های بسیار، وارد مرحله حساسی شده است. برای آمریکا و اسرائیل مهار نفوذ جمهوری اسلامی در دوران پساجنگ در سوریه هدفی استراتژیک است که نتانیاهو بارها از آن سخن گفته و رژیم صهیونیستی با جدیت آن را دنبال می‌کند. اسرائیل در ماه‌های گذشته از طریق اقدامات نظامی و رایزنی‌های فشرده سیاسی و از‌جمله چهار دیدار نتانیاهو با پوتین نشان داده است که این هدفی بسیار مهم برای تل‌آویو است. رصد اقدامات روسیه در سوریه نشان می‌دهد پوتین با درک عمیق نقش و حضور تأثیرگذار ایران در تحولات هفت سال گذشته سوریه و هدف استراتژیک اسرائیل در این کشور در‌صدد مدیریت بحران در مقطع کنونی و استفاده از آن در راستای منافع مسکو است. به نظر می‌رسد برخلاف ایران، روسیه خط قرمز مشخصی در سوریه ندارد و پوتین از همه اهرم‌ها و بازیگران مطرح به نحو کاملا هوشمندانه‌ای در راستای اهداف روسیه بهره می‌برد. سفر هفته گذشته دکتر ولایتی و هم‌زمانی این سفر با حضور نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی فارغ از نتایج آن نشان‌دهنده مدیریت هوشمندانه پوتین در مدیریت پازل پیچیده بحران سوریه و نقش‌های متضاد ایران و اسرائیل در آن است. به یاد دارم در مهر 1378، چنین حساسیتی سفر نلسون ماندلا، رهبر فقید آفریقای‌جنوبی و چهره بلامنازع ضد آپارتاید را تحت‌الشعاع قرار داد و به دلیل برنامه دیدار او از اسرائیل بعد از حضور در تهران تا آستانه لغو سفر پیش رفت. طرفه آنکه خبر سرمایه‌گذاری 50‌ میلیارد‌دلاری روسیه در صنایع نفت و گاز ایران که پس از ملاقات ولایتی با پوتین از سوی مقام ایرانی مطرح شده بود، بلافاصله با واکنش مقام‌های روسیه روبه‌رو شد. دیمیتری پسکوف، سخنگوی ریاست‌جمهوری روسیه، در پاسخ به سؤالات خبرنگاران دراین‌باره گفت: «نمی‌توان چنین چیزی را تأیید کرد». این خبر تا این حد نمانده و در ادامه به گفته وزیر انرژی آن کشور به برنامه «نفت در مقابل کالا» تنزل یافت. برخلاف خوش‌بینی‌های برخی از مقامات مسئول سابق و لاحق، روس‌ها از سابقه چندان روشنی در رویکردشان درباره ایران برخوردار نیستند. تأخیر در راه‌اندازی نیروگاه بوشهر و تحمیل هزینه‌های گزاف به ایران، همراهی با سیاست‌های آمریکا و رأی مثبت به شش قطع‌نامه در بحران هسته‌ای و به‌تازگی سیاست مبهم کرملین درباره تحریم‌های نفتی و شایعات هماهنگی و همراهی با عربستان برای تأمین ناشی از خروج احتمالی ایران از بازار نفت به دلیل تحریم‌های آمریکا در زمره اقدامات رویکرد روسیه در قبال ایران است. روشن است که این سخن به معنای نفی کار با کرملین به‌ویژه در شرایط کنونی و فشارهای ترامپ نیست. آرایش صحنه جهانی و مناسبات بین‌المللی به‌گونه‌ای است که ایران هیچ فرصتی را نباید از نظر دور داشته و ضروری است که براساس برنامه مشخص کار با تمام کشورها و استفاده از ظرفیت آنها از‌جمله روسیه را در راستای تحقق اهداف ملی در دستور کار داشته باشد. کار با روسیه نیز در همین راستا تبیین‌کردنی است. در رژیم گذشته نیز با وجود تفاوت ماهوی در مناسبات بین‌المللی و در اوج جنگ سرد و قرارداشتن ایران در جبهه غرب، روابط با اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به‌ طور کلی کنار گذاشته نشد و اَبَرقدرت شرق در بخش درخور‌‌توجهی از صنایع سنگین کشور حضور فعال داشت.
مسئله اصلی انتخاب روابط راهبردی کشور است که طبق سند بالادستی قانون اساسی راهبرد «نه شرقی و نه غربی» باید به‌عنوان شاقول سیاست خارجی کشور مدنظر قرار داشته و براساس شرایط از ظرفیت روابط خارجی برای تأمین اهداف ملی استفاده شود. باید توجه داشت رفتار روسیه در قبال ایران نیز تابعی از منافع مسکو در عرصه بین‌المللی است. در این راستا برای پوتین، بشار اسد و حتی تمامیت ارضی سوریه خط قرمز نیست و روابط با ایران نیز هیچ تقدمی بر روابط مسکو با اسرائیل ندارد؛ مگر اینکه با قرارگرفتن ایران در کنار روسیه یک برگ حائزاهمیت به برگ‌های بازی پوتین در چانه‌زنی و امتیاز‌گیری از غرب در موضوعاتی مانند اوکراین و شبه‌جزیره کریمه افزوده خواهد شد. ضمن اینکه نگرانی از قرارگرفتن ایران در جبهه روسیه ممکن است اتحاد گسسته اروپا با آمریکا در موضوع ایران و برجام را مجددا ترمیم کرده و کشورهای دو سوی آتلانتیک را در دفع خطر «روسیه + ایران» به هم نزدیک کند. در دوران اوباما ضمن گفت‌وگو با آمریکا عقبه نفسگیر بحران هسته‌ای و چالشی که می‌توانست به اقتصاد کشور آسيب برساند، پشت‌ سر گذاشتیم. در شرایط کنونی نیز با استفاده از مزیت‌های استراتژیک کشور، دستاوردهای منطقه‌ای و ظرفیت عظیم دیپلماسی می‌توان تهدیدات ترامپ و نتانیاهو را پشت‌ سر گذاشت. درحالی‌که هریک از این برگ‌های برنده به‌تنهایی برای برهم‌زدن اتحاد‌های نامیمون کافی است، نباید آنها را به رایگان در اختیار مسکو قرار داد تا پوتین از جانب ایران با ترامپ به مذاکره بنشیند و درباره آینده حضور ایران در سوریه به رایزنی بپردازد.
روز گذشته رؤسای جمهور آمریکا و روسیه در هلسینکی با یکدیگر دیدار کردند. در زمان نگارش این یادداشت هنوز مطالب زیادی درباره نتایج این دیدار منتشر نشده و احتمالا با توجه به روش همیشگی ترامپ به‌زودی توییت‌های او جزئیاتی از این دیدار را در معرض افکار عمومی قرار خواهد داد. از سوی دیگر با توجه به سابقه و روش روسیه نمی‌توان افشای جزئیات این ملاقات و توافقات احتمالی از زبان پوتین را انتظار کشید. براساس گمانه‌زنی‌های محافل سیاسی «بحران سوریه» در مرکز ثقل مذاکرات ترامپ و پوتین قرار دارد. رئیس‌جمهور آمریکا که در سفر اروپایی به سر می‌برد، در حاشیه نشست ناتو اعلام کرد که انتظار زیادی از این ملاقات نداشته و می‌خواهد با پرزیدنت پوتین درباره سوریه گفت‌وگو کند. جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، نیز به‌تازگی گفته است که مسئله استراتژیک آمریکا در سوریه حضور نظامی ایران در این کشور است و بودن و نبودن اسد در قدرت موضوع اصلی واشنگتن نیست. در کنار این موضوع و احتمالا آینده خاورمیانه در پرتو تحولات پسابهار عربی، خروج آمریکا از برجام، اعمال تحریم‌های سنگین اقتصادی علیه کشورمان و به‌ویژه محرومیت کامل ایران از صادرات نفت با وجود مخالفت صریح روسیه با رویکرد ترامپ علیه ایران در زمره موضوعاتی است که در مذاکرات سران روسیه و آمریکا قرار داشته و درباره آن به رایزنی پرداخته‌اند. بحران سوریه پس از هفت سال جنگ داخلی و خرابی‌های بسیار، وارد مرحله حساسی شده است. برای آمریکا و اسرائیل مهار نفوذ جمهوری اسلامی در دوران پساجنگ در سوریه هدفی استراتژیک است که نتانیاهو بارها از آن سخن گفته و رژیم صهیونیستی با جدیت آن را دنبال می‌کند. اسرائیل در ماه‌های گذشته از طریق اقدامات نظامی و رایزنی‌های فشرده سیاسی و از‌جمله چهار دیدار نتانیاهو با پوتین نشان داده است که این هدفی بسیار مهم برای تل‌آویو است. رصد اقدامات روسیه در سوریه نشان می‌دهد پوتین با درک عمیق نقش و حضور تأثیرگذار ایران در تحولات هفت سال گذشته سوریه و هدف استراتژیک اسرائیل در این کشور در‌صدد مدیریت بحران در مقطع کنونی و استفاده از آن در راستای منافع مسکو است. به نظر می‌رسد برخلاف ایران، روسیه خط قرمز مشخصی در سوریه ندارد و پوتین از همه اهرم‌ها و بازیگران مطرح به نحو کاملا هوشمندانه‌ای در راستای اهداف روسیه بهره می‌برد. سفر هفته گذشته دکتر ولایتی و هم‌زمانی این سفر با حضور نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی فارغ از نتایج آن نشان‌دهنده مدیریت هوشمندانه پوتین در مدیریت پازل پیچیده بحران سوریه و نقش‌های متضاد ایران و اسرائیل در آن است. به یاد دارم در مهر 1378، چنین حساسیتی سفر نلسون ماندلا، رهبر فقید آفریقای‌جنوبی و چهره بلامنازع ضد آپارتاید را تحت‌الشعاع قرار داد و به دلیل برنامه دیدار او از اسرائیل بعد از حضور در تهران تا آستانه لغو سفر پیش رفت. طرفه آنکه خبر سرمایه‌گذاری 50‌ میلیارد‌دلاری روسیه در صنایع نفت و گاز ایران که پس از ملاقات ولایتی با پوتین از سوی مقام ایرانی مطرح شده بود، بلافاصله با واکنش مقام‌های روسیه روبه‌رو شد. دیمیتری پسکوف، سخنگوی ریاست‌جمهوری روسیه، در پاسخ به سؤالات خبرنگاران دراین‌باره گفت: «نمی‌توان چنین چیزی را تأیید کرد». این خبر تا این حد نمانده و در ادامه به گفته وزیر انرژی آن کشور به برنامه «نفت در مقابل کالا» تنزل یافت. برخلاف خوش‌بینی‌های برخی از مقامات مسئول سابق و لاحق، روس‌ها از سابقه چندان روشنی در رویکردشان درباره ایران برخوردار نیستند. تأخیر در راه‌اندازی نیروگاه بوشهر و تحمیل هزینه‌های گزاف به ایران، همراهی با سیاست‌های آمریکا و رأی مثبت به شش قطع‌نامه در بحران هسته‌ای و به‌تازگی سیاست مبهم کرملین درباره تحریم‌های نفتی و شایعات هماهنگی و همراهی با عربستان برای تأمین ناشی از خروج احتمالی ایران از بازار نفت به دلیل تحریم‌های آمریکا در زمره اقدامات رویکرد روسیه در قبال ایران است. روشن است که این سخن به معنای نفی کار با کرملین به‌ویژه در شرایط کنونی و فشارهای ترامپ نیست. آرایش صحنه جهانی و مناسبات بین‌المللی به‌گونه‌ای است که ایران هیچ فرصتی را نباید از نظر دور داشته و ضروری است که براساس برنامه مشخص کار با تمام کشورها و استفاده از ظرفیت آنها از‌جمله روسیه را در راستای تحقق اهداف ملی در دستور کار داشته باشد. کار با روسیه نیز در همین راستا تبیین‌کردنی است. در رژیم گذشته نیز با وجود تفاوت ماهوی در مناسبات بین‌المللی و در اوج جنگ سرد و قرارداشتن ایران در جبهه غرب، روابط با اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به‌ طور کلی کنار گذاشته نشد و اَبَرقدرت شرق در بخش درخور‌‌توجهی از صنایع سنگین کشور حضور فعال داشت.
مسئله اصلی انتخاب روابط راهبردی کشور است که طبق سند بالادستی قانون اساسی راهبرد «نه شرقی و نه غربی» باید به‌عنوان شاقول سیاست خارجی کشور مدنظر قرار داشته و براساس شرایط از ظرفیت روابط خارجی برای تأمین اهداف ملی استفاده شود. باید توجه داشت رفتار روسیه در قبال ایران نیز تابعی از منافع مسکو در عرصه بین‌المللی است. در این راستا برای پوتین، بشار اسد و حتی تمامیت ارضی سوریه خط قرمز نیست و روابط با ایران نیز هیچ تقدمی بر روابط مسکو با اسرائیل ندارد؛ مگر اینکه با قرارگرفتن ایران در کنار روسیه یک برگ حائزاهمیت به برگ‌های بازی پوتین در چانه‌زنی و امتیاز‌گیری از غرب در موضوعاتی مانند اوکراین و شبه‌جزیره کریمه افزوده خواهد شد. ضمن اینکه نگرانی از قرارگرفتن ایران در جبهه روسیه ممکن است اتحاد گسسته اروپا با آمریکا در موضوع ایران و برجام را مجددا ترمیم کرده و کشورهای دو سوی آتلانتیک را در دفع خطر «روسیه + ایران» به هم نزدیک کند. در دوران اوباما ضمن گفت‌وگو با آمریکا عقبه نفسگیر بحران هسته‌ای و چالشی که می‌توانست به اقتصاد کشور آسيب برساند، پشت‌ سر گذاشتیم. در شرایط کنونی نیز با استفاده از مزیت‌های استراتژیک کشور، دستاوردهای منطقه‌ای و ظرفیت عظیم دیپلماسی می‌توان تهدیدات ترامپ و نتانیاهو را پشت‌ سر گذاشت. درحالی‌که هریک از این برگ‌های برنده به‌تنهایی برای برهم‌زدن اتحاد‌های نامیمون کافی است، نباید آنها را به رایگان در اختیار مسکو قرار داد تا پوتین از جانب ایران با ترامپ به مذاکره بنشیند و درباره آینده حضور ایران در سوریه به رایزنی بپردازد.
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها