قانون نژادپرستانه تشكيل «كشور يهود»، بازگشت به «گتو»
هارون يشايايي
زماني كه موج نژادپرستي با محوريت تمايلات و اقدامات ضد‌يهودي در اروپا شكل گرفت، فاشيست‌ها به‌ویژه دارودسته نازي‌هاي هيتلري، فرستادن يهوديان را براي سكونت در محله‌هاي جداگانه و محصور‌كردن آن محلات را راه‌حل «مشكل يهود» مي‌دانستند و اين طرح را در عمل اجرا كردند و چنين محلاتي به‌ویژه در اروپاي شرقي «گتو» ناميده مي‌شدند، برپاكنندگان «گتو» ضمن سلب حقوق شهروندي از يهوديان به انواع مختلف بر آنها ستم روا مي‌داشتند. حكايت آنچه روز پنجشنبه، 28 تير، در مجلس نمايندگان اسرائيل اتفاق افتاد، اتفاق بازگشت دوباره يهوديان به «گتو»هاي فاشيستي است كه البته اين بار به وسيله افراطيون صهيونيست شكل گرفته است و يهوديان جهان را به زندگي در گتوها دعوت مي‌كنند. گفتني است نسبت آراي كسب‌شده موافق براي تصويب لايحه‌اي كه اسرائيل را «كشور يهود» با مرزهاي كنوني آن و پايتخت اورشليم مي‌داند و زبان عربي را از زبان رايج كشور حذف مي‌كند و تمام يهوديان جهان را در تابعيت خود قلمداد مي‌كند
و كوچك‌ترين اشاره‌اي به حقوق مردم فلسطين نمي‌كند، نسبت آراي موافق اين طرح در مقایسه با آراي مخالف طرح بسيار اندك است (تعداد نمايندگان مجلس 120 نفر است كه 62 نفر موافق طرح یادشده بوده و 55 نفر مخالف بوده‌اند و از 55 نفر مخالفان 15 نفر نمايندگان فلسطيني‌هاي مسلمان ساكن اسرائيل و بقيه نمايندگان يهوديان ساكن اسرائیل هستند و اين نشانه‌اي است كه صهيونيست‌هاي افراطي در اسرائيل هم پايگاهي ندارند و اگر پشتيباني بي‌دريغ دولت‌هاي آمريكا و اروپا و بعضي كشورهاي مسلمان و عرب نبود، همين اكثريت لرزان هم حاصل نمي‌شد و نتانياهو و هم‌پالگي‌هايش جرئت نمي‌كردند بي‌محابا اصول اساسي حقوق بشر، قطع‌نامه‌هاي شوراي امنيت و سازمان ملل و حتي قوانين جاري اسرائيل و ارزش‌هاي ديني و سنتي يهوديت را زير پا بگذارند و تمام حقوق مردم مبارز و قهرمان فلسطين را ناديده گرفته و با نهادهاي فلسطيني در واقع اعلام جنگ كنند و وجود كشور مستقل فلسطين را از صورت‌مسئله حذف كنند. تصويب اين طرح آشكارا ضد‌انساني، ضد‌فلسطيني، ضد‌عرب و ضداسلامي و در نهايت ضد‌يهودي است.
اول به‌اين‌دليل كه تابعيت اسرائيلي يا «كشور يهود» دادن به يهوديان جهان در واقع سلب حقوق آنها در تعيين علایق و مليت‌خواهي و وابستگي به كشورهايي است كه در آن متولد شده و با مردم آن در شرايط گوناگون زيسته و به‌عنوان يهودي باقي مانده‌اند. ديگر اينكه طرح خيال‌بافانه كشاندن حدود 14 ميليون يهودي به فلسطین كه اينك حدود شش ميليون نفر آنها در اسرائيل زندگي مي‌كنند، فكري تجاوزكارانه و نژادي است؛ زيرا حضور اين جمعيت لزوما به سرزمين‌هاي بيشتري نياز دارد كه متعلق به مردم فلسطين و ديگر كشورهاي مسلمان و عرب است؛ يعني تجاوزي ديگر...! كه باز هم تشابه كامل به ادعاهاي هيتلر دارد كه به بهانه لزوم فضاي حياتي بيشتر براي نژاد ژرمن جنگ جهاني دوم را با آن فجايع بي‌حساب به راه انداخت و در نهايت اينكه يهوديان در قرن‌ها در ميان ملت‌ها و اقوام و اديان مختلف زندگي كرده‌اند و با همه فراز‌و‌نشيب‌هاي معمول در تعامل و همدلي با مردمي كه با آنها زيسته‌اند، باقي مانده و عجب اينكه حاكمان كنوني اسرائيل با تكيه بر همين مردم توانسته‌اند خود را در معرض شناسايي قرار دهند و بسيارند يهوديان فرهيخته كه هرگز در مخالفت با صهيونيست‌هاي نژادپرست از پاي
ننشسته‌‌اند و در ميان ملت‌هاي خود به نيكي زيسته‌اند و مردم فلسطين را فراموش نكرده‌اند...!
زماني كه موج نژادپرستي با محوريت تمايلات و اقدامات ضد‌يهودي در اروپا شكل گرفت، فاشيست‌ها به‌ویژه دارودسته نازي‌هاي هيتلري، فرستادن يهوديان را براي سكونت در محله‌هاي جداگانه و محصور‌كردن آن محلات را راه‌حل «مشكل يهود» مي‌دانستند و اين طرح را در عمل اجرا كردند و چنين محلاتي به‌ویژه در اروپاي شرقي «گتو» ناميده مي‌شدند، برپاكنندگان «گتو» ضمن سلب حقوق شهروندي از يهوديان به انواع مختلف بر آنها ستم روا مي‌داشتند. حكايت آنچه روز پنجشنبه، 28 تير، در مجلس نمايندگان اسرائيل اتفاق افتاد، اتفاق بازگشت دوباره يهوديان به «گتو»هاي فاشيستي است كه البته اين بار به وسيله افراطيون صهيونيست شكل گرفته است و يهوديان جهان را به زندگي در گتوها دعوت مي‌كنند. گفتني است نسبت آراي كسب‌شده موافق براي تصويب لايحه‌اي كه اسرائيل را «كشور يهود» با مرزهاي كنوني آن و پايتخت اورشليم مي‌داند و زبان عربي را از زبان رايج كشور حذف مي‌كند و تمام يهوديان جهان را در تابعيت خود قلمداد مي‌كند
و كوچك‌ترين اشاره‌اي به حقوق مردم فلسطين نمي‌كند، نسبت آراي موافق اين طرح در مقایسه با آراي مخالف طرح بسيار اندك است (تعداد نمايندگان مجلس 120 نفر است كه 62 نفر موافق طرح یادشده بوده و 55 نفر مخالف بوده‌اند و از 55 نفر مخالفان 15 نفر نمايندگان فلسطيني‌هاي مسلمان ساكن اسرائيل و بقيه نمايندگان يهوديان ساكن اسرائیل هستند و اين نشانه‌اي است كه صهيونيست‌هاي افراطي در اسرائيل هم پايگاهي ندارند و اگر پشتيباني بي‌دريغ دولت‌هاي آمريكا و اروپا و بعضي كشورهاي مسلمان و عرب نبود، همين اكثريت لرزان هم حاصل نمي‌شد و نتانياهو و هم‌پالگي‌هايش جرئت نمي‌كردند بي‌محابا اصول اساسي حقوق بشر، قطع‌نامه‌هاي شوراي امنيت و سازمان ملل و حتي قوانين جاري اسرائيل و ارزش‌هاي ديني و سنتي يهوديت را زير پا بگذارند و تمام حقوق مردم مبارز و قهرمان فلسطين را ناديده گرفته و با نهادهاي فلسطيني در واقع اعلام جنگ كنند و وجود كشور مستقل فلسطين را از صورت‌مسئله حذف كنند. تصويب اين طرح آشكارا ضد‌انساني، ضد‌فلسطيني، ضد‌عرب و ضداسلامي و در نهايت ضد‌يهودي است.
اول به‌اين‌دليل كه تابعيت اسرائيلي يا «كشور يهود» دادن به يهوديان جهان در واقع سلب حقوق آنها در تعيين علایق و مليت‌خواهي و وابستگي به كشورهايي است كه در آن متولد شده و با مردم آن در شرايط گوناگون زيسته و به‌عنوان يهودي باقي مانده‌اند. ديگر اينكه طرح خيال‌بافانه كشاندن حدود 14 ميليون يهودي به فلسطین كه اينك حدود شش ميليون نفر آنها در اسرائيل زندگي مي‌كنند، فكري تجاوزكارانه و نژادي است؛ زيرا حضور اين جمعيت لزوما به سرزمين‌هاي بيشتري نياز دارد كه متعلق به مردم فلسطين و ديگر كشورهاي مسلمان و عرب است؛ يعني تجاوزي ديگر...! كه باز هم تشابه كامل به ادعاهاي هيتلر دارد كه به بهانه لزوم فضاي حياتي بيشتر براي نژاد ژرمن جنگ جهاني دوم را با آن فجايع بي‌حساب به راه انداخت و در نهايت اينكه يهوديان در قرن‌ها در ميان ملت‌ها و اقوام و اديان مختلف زندگي كرده‌اند و با همه فراز‌و‌نشيب‌هاي معمول در تعامل و همدلي با مردمي كه با آنها زيسته‌اند، باقي مانده و عجب اينكه حاكمان كنوني اسرائيل با تكيه بر همين مردم توانسته‌اند خود را در معرض شناسايي قرار دهند و بسيارند يهوديان فرهيخته كه هرگز در مخالفت با صهيونيست‌هاي نژادپرست از پاي
ننشسته‌‌اند و در ميان ملت‌هاي خود به نيكي زيسته‌اند و مردم فلسطين را فراموش نكرده‌اند...!