سعی برای براندازی، باعث انسجام در ایران میشود
دولت ترامپ رویکردی سختگیرانه علیه ایران اتخاذ کرده است. آمريكا در روز هشتم می از برجام خارج و در ماه ژوئن از دیگر کشورها خواست تا از خرید نفت ایران خودداری کنند و اکنون از متحدانش میخواهد این سیاست را دنبال کنند. با وجود انکار دولت آمريكا، تحریم نفتی ایران با هدف تغییر رژیم این کشور با استفاده از فشارهای شدید اقتصادی و ایجاد نارضایتی از دولت ایران انجام میشود. این شیوه جنگ اقتصادی دارای سابقه است و به آغاز روابط میان ایران و آمريكا در خلال سالهای 1951 تا 1953 بازمیگردد که در آن آمريكا اقدام به تحریم نفت ایران کرد. این سابقه نشان میدهد که دولت ترامپ باید بسیار مراقب باشد؛ زیرا میتواند مانند دهه 1950، روابط میان دو کشور را برای سالهای طولانی تحت تأثیر قرار دهد. ایران در سال ۱۹۵۱ یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت خام در جهان بود و بدون فروش نفت با فروپاشی مالی مواجه میشد که هدف دولت انگلیس بود. در میانه جنگ سرد، سیاستگذاران آمريكایی نگران بودند فاجعه اقتصادی در ایران نظام سیاسی این کشور را تضعیف کند و آن را در معرض نفوذ کمونیستها قرار دهد - بهویژه از آن نظر که این کشور دارای مرز طولانی با اتحاد
شوروی سابق بود. امروزه نیز دولت ترامپ امیدوار است از جنگ اقتصادی برای تغییر نظام ایران استفاده کند و مقامات آمريكایی بار دیگر مانند دهه 1950 معتقدند چنین اقدامی برای حفظ ایران از فاجعه ضروری است. تلاش ستیزهجویانه آمريكا برای تغییر رژیم ازجمله حمایت از اعتراضات علیه رژیم، فقط باعث انسجام در ارکان نظام ایران خواهد شد. همچنین تحریم نفتی شاید کارساز نشود. کاهش صادرات ایران باعث افزایش بهای نفت خواهد شد و ایران میتواند با صادرات اندک، همان میزان درآمد را کسب کند. این موضوع در بلندمدت میتواند نگاه مردم ایران را به آمريكا تغییر دهد و باعث بیثباتی هرچه بیشتر در منطقه شود. آمريكا باید پیش از اقدام به این رویه خطرناک و فاجعهآمیز، بیشتر بیندیشد.
احتمال حمله اسرائیل به ایران اندک است
روز دوازدهم سپتامبر سال 2012، نتانیاهو در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد با نشاندادن کاریکاتورمانندی از بمب فرضی ایران، روز و صحنهای بهیادماندنی در تاریخ این اجلاس به یادگار گذاشت. اکنون در مرحلهای به سر میبریم که سرنوشت توافق هستهای با ایران نامعلوم است. سخنرانی نتانیاهو در آن مجمع عمومی اوج رایزنیهای دیپلماتیک او برای بسیج جامعه بینالمللی برای اقدام علیه برنامه هستهای ایران بود. چنانچه جامعه بینالمللی علیه ایران وارد عمل نشود، اسرائیل بهتنهایی به چنین کاری مبادرت خواهد کرد. البته باید دانست که حمله اسرائیل به تأسيسات هستهای ایران رویدادی بسیار بعید است و این احتمال وجود دارد که تلاشهای اروپاییها برای حفظ توافق هستهای به نتیجه برسد. حتی در صورت ناکامی اروپاییها در حفظ توافق هستهای، بعید به نظر میرسد که ایرانیها برای ساخت بمب وارد عمل شوند و حتی در چنین حالتی نیز، یک سال با ساخت بمب فاصله خواهند داشت.
در سالهای نخست دهه کنونی وقتی اسرائیل گزینه نظامی را برای بازداشتن ایران از دستیابی به جنگافزار هستهای به طور جدی تحت بررسی داشت، بسیاری درباره توانایی تلآویو برای واردآوردن خسارت جدی به این تأسيسات تردید داشتند. برخلاف تأسيسات هستهای عراق و سوریه که هرکدام با یک حمله منهدم شدند، ایران دارای چندین مرکز هستهای است که در کشوری که بهتنهایی پهناورتر از فرانسه، آلمان و اسپانیا است، گسترده شدهاند و هزار کیلومتر نیز با اسرائیل فاصله دارد.
در ضمن تأسيسات هستهای ایران با تجهیزات پیشرفته محافظت میشوند و بهگونهای طراحی و ساخته شدهاند که کمتر آسیبپذیرند. هواپیماهای اسرائیل برای بمباران این مراکز باید بارها این فاصله طولانی را طی کنند تا بتوانند به هدف خود دست پیدا کنند. افزونبراین حمله اسرائیل به ایران با واکنش شدید حزبالله لبنان روبهرو و هزاران راکت و موشک به سوی اسرائیل شلیک خواهد شد.
برخی کشورهای عرب منطقه ازجمله عربستان روابط بهتری با اسرائیل دارند و ترامپ در مقایسه با اوباما برای اسرائیل بهتر است. با وجود همه امکاناتی که اسرائیل برای حمله به ایران در اختیار دارد، نمیتوان گفت که چنین حملهای صورت خواهد گرفت. احتمال حمله اسرائیل به ایران در مقطع کنونی اندک است و محدودیتهای داخلی و خارجی فراوانی برای بازداشتن تلآویو از چنین حملهای وجود دارد.
منبع: تسنیم
دولت ترامپ رویکردی سختگیرانه علیه ایران اتخاذ کرده است. آمريكا در روز هشتم می از برجام خارج و در ماه ژوئن از دیگر کشورها خواست تا از خرید نفت ایران خودداری کنند و اکنون از متحدانش میخواهد این سیاست را دنبال کنند. با وجود انکار دولت آمريكا، تحریم نفتی ایران با هدف تغییر رژیم این کشور با استفاده از فشارهای شدید اقتصادی و ایجاد نارضایتی از دولت ایران انجام میشود. این شیوه جنگ اقتصادی دارای سابقه است و به آغاز روابط میان ایران و آمريكا در خلال سالهای 1951 تا 1953 بازمیگردد که در آن آمريكا اقدام به تحریم نفت ایران کرد. این سابقه نشان میدهد که دولت ترامپ باید بسیار مراقب باشد؛ زیرا میتواند مانند دهه 1950، روابط میان دو کشور را برای سالهای طولانی تحت تأثیر قرار دهد. ایران در سال ۱۹۵۱ یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت خام در جهان بود و بدون فروش نفت با فروپاشی مالی مواجه میشد که هدف دولت انگلیس بود. در میانه جنگ سرد، سیاستگذاران آمريكایی نگران بودند فاجعه اقتصادی در ایران نظام سیاسی این کشور را تضعیف کند و آن را در معرض نفوذ کمونیستها قرار دهد - بهویژه از آن نظر که این کشور دارای مرز طولانی با اتحاد
شوروی سابق بود. امروزه نیز دولت ترامپ امیدوار است از جنگ اقتصادی برای تغییر نظام ایران استفاده کند و مقامات آمريكایی بار دیگر مانند دهه 1950 معتقدند چنین اقدامی برای حفظ ایران از فاجعه ضروری است. تلاش ستیزهجویانه آمريكا برای تغییر رژیم ازجمله حمایت از اعتراضات علیه رژیم، فقط باعث انسجام در ارکان نظام ایران خواهد شد. همچنین تحریم نفتی شاید کارساز نشود. کاهش صادرات ایران باعث افزایش بهای نفت خواهد شد و ایران میتواند با صادرات اندک، همان میزان درآمد را کسب کند. این موضوع در بلندمدت میتواند نگاه مردم ایران را به آمريكا تغییر دهد و باعث بیثباتی هرچه بیشتر در منطقه شود. آمريكا باید پیش از اقدام به این رویه خطرناک و فاجعهآمیز، بیشتر بیندیشد.
احتمال حمله اسرائیل به ایران اندک است
روز دوازدهم سپتامبر سال 2012، نتانیاهو در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد با نشاندادن کاریکاتورمانندی از بمب فرضی ایران، روز و صحنهای بهیادماندنی در تاریخ این اجلاس به یادگار گذاشت. اکنون در مرحلهای به سر میبریم که سرنوشت توافق هستهای با ایران نامعلوم است. سخنرانی نتانیاهو در آن مجمع عمومی اوج رایزنیهای دیپلماتیک او برای بسیج جامعه بینالمللی برای اقدام علیه برنامه هستهای ایران بود. چنانچه جامعه بینالمللی علیه ایران وارد عمل نشود، اسرائیل بهتنهایی به چنین کاری مبادرت خواهد کرد. البته باید دانست که حمله اسرائیل به تأسيسات هستهای ایران رویدادی بسیار بعید است و این احتمال وجود دارد که تلاشهای اروپاییها برای حفظ توافق هستهای به نتیجه برسد. حتی در صورت ناکامی اروپاییها در حفظ توافق هستهای، بعید به نظر میرسد که ایرانیها برای ساخت بمب وارد عمل شوند و حتی در چنین حالتی نیز، یک سال با ساخت بمب فاصله خواهند داشت.
در سالهای نخست دهه کنونی وقتی اسرائیل گزینه نظامی را برای بازداشتن ایران از دستیابی به جنگافزار هستهای به طور جدی تحت بررسی داشت، بسیاری درباره توانایی تلآویو برای واردآوردن خسارت جدی به این تأسيسات تردید داشتند. برخلاف تأسيسات هستهای عراق و سوریه که هرکدام با یک حمله منهدم شدند، ایران دارای چندین مرکز هستهای است که در کشوری که بهتنهایی پهناورتر از فرانسه، آلمان و اسپانیا است، گسترده شدهاند و هزار کیلومتر نیز با اسرائیل فاصله دارد.
در ضمن تأسيسات هستهای ایران با تجهیزات پیشرفته محافظت میشوند و بهگونهای طراحی و ساخته شدهاند که کمتر آسیبپذیرند. هواپیماهای اسرائیل برای بمباران این مراکز باید بارها این فاصله طولانی را طی کنند تا بتوانند به هدف خود دست پیدا کنند. افزونبراین حمله اسرائیل به ایران با واکنش شدید حزبالله لبنان روبهرو و هزاران راکت و موشک به سوی اسرائیل شلیک خواهد شد.
برخی کشورهای عرب منطقه ازجمله عربستان روابط بهتری با اسرائیل دارند و ترامپ در مقایسه با اوباما برای اسرائیل بهتر است. با وجود همه امکاناتی که اسرائیل برای حمله به ایران در اختیار دارد، نمیتوان گفت که چنین حملهای صورت خواهد گرفت. احتمال حمله اسرائیل به ایران در مقطع کنونی اندک است و محدودیتهای داخلی و خارجی فراوانی برای بازداشتن تلآویو از چنین حملهای وجود دارد.
منبع: تسنیم