چهرههاي هدايت
شرق: در ميان آثار صادق هدايت كتابي با عنوان «نوشتههاي پراكنده» وجود دارد كه اگرچه شايد جزو آثار اصلي او به شمار نرود، درعينحال اثري است كه ميتوان بهواسطه آن وجوه مختلف چهره هدايت را مشاهده كرد. «نوشتههاي پراكنده» مجموعهاي است كه داستانها، ترجمهها و مقالاتي از هدايت را دربر گرفته كه پيش از انتشار در اين كتاب در نشريات مختلف يا به شكل جزوههايي چاپ شده بودند اما كنار هم قرارگرفتن آنها در يك كتاب گستردگي علايق و دغدغههاي نويسنده مهم معاصر ايران را نشان ميدهد. «نوشتههاي پراكنده» توسط حسن قائميان گردآوري شده و او مقدمهاي مفصل هم در ابتداي آن و در توضيح آنچه در اين كتاب منتشر شده نوشته است كه در بخشي از آن ميخوانيم: «علاوه بر نوشتههاي گوناگوني كه از صادق هدايت به صورت كتاب مستقل و جداگانه منتشر شده، نوشتههاي پرارزش ديگري نيز از وي به طور پراكنده به يادگار مانده است كه لازم بود جمعآوري شود و مانند ساير نوشتههاي او دوباره به چاپ برسد. جناب آقاي هدايتقلي هدايت (اعتضادالملك) پدر ارجمند صادق هدايت، انجام اين امر را بهعهده اينجانب محول فرمودهاند و اينجانب نيز كليه نوشتههاي پراكنده صادق هدايت را
كه برخي از آنها به وسيله صادق مورد تجديدنظر قرار گرفته، پس از جمعآوري و طبقهبندي در اختيار ناشر قرار دادهام. صادق هدايت كه بيشتر وقت خود را به مطالعه نوشتههاي نويسندگان بزرگ خارجي و داخلي ميگذراند، با اطلاعات وسيع و تشخيص دقيقي كه داشت، گاه ضمن مطالعه، به اثري از يكي از نويسندگان خارجي و يا به يك موضوع درخور تحقيق و تتبع برخورد ميكرد كه توجه او به جانب آن معطوف ميشد و لذا درصدد برميآمد آن اثر را به فارسي برگرداند و يا درباره موضوع مورد توجه خود به تحقيق و تتبع بپردازد و نظريات خويش را به صورت مقالهاي به چاپ برساند. غالب این نوشتهها از حیث حجم طوری نبود که بتوان آن را به صورت کتابی جداگانه منتشر کرد، ناگزیر میبایستی آن را در یکی از مجلهها یا نشریههای مناسب درج نمود، همین نوشتههاست که اینک قسمت اعظم متن مجموعه حاضر را تشکیل میدهد. قسمتی دیگر از نوشتههای این مجموعه عبارت از آثاری است که در زمان حیات هدایت به صورت جزوههای کوچک به چاپ رسیده و عنوان بیشتر آنها در فهرست آثار وی ذکر شده است».
«نوشتههاي پراكنده» شامل سه بخش است با اين عناوين: «داستانها»، «مقالهها، قطعات و جزوههاي گوناگون» و «آنچه صادق هدایت به فرانسه نوشته است». بهاينترتيب در اين كتاب با چهره چندگونه هدايت روبرو ميشويم: هدايت مترجم، هدايت نويسنده، هدايت منتقد، هدايت پژوهشگر فرهنگ عامه و... آنطور كه قائميان اشاره كرده، متن برخي از نوشتههايي كه در «نوشتههاي پراكنده» آمده، مطابق آنچه هدايت در زمان حياتش در آنها تجديدنظر كرده
اصلاح شده است.
داستانهای «تمشک تیغدار» از آنتوان چخوف، «کور و برادرش» از آرتور شنیتسلر، «جلو قانون» از کافکا، «دیوار» از ژان پل سارتر از جمله ترجمههاي هدايت هستند كه در اين كتاب گرد آمدهاند. همچنين «حكايت با نتيجه»، «سايه مغول»، «فردا» و «آب زندگي» داستانهايي از هدايت هستند كه در اين مجموعه منتشر شدهاند. «حكايت با نتيجه» داستان كوتاهي است كه اولينبار در جزوه سيويكم از دوره سوم «افسانه» منتشر شده بود. «سايه مغول» اولينبار در سال 1310 در مجموعهاي به نام «انيران» همراه دو داستان از دو نويسنده ديگر منتشر شده بود. «فردا» هم عنوان داستاني است كه اولينبار در شمارههاي خرداد و تير 1325 مجله «پيام نو» منتشر شده بود. «آب زندگي» نيز نخستينبار در پاورقي روزنامه مردم به چاپ رسيده بود. بخش ديگري از «نوشتههاي پراكنده»، مقالهها و قطعاتي است كه هدايت درباره موضوعات مختلف، از موسيقي كلاسيك گرفته تا ادبيات كلاسيك و فرهنگ عامه نوشته است. قائميان درباره اهميت ترجمه نزد هدايت نوشته: «...توجه صادق هدايت به ترجمه، براي تفنن و يا سرگرمي خود و ديگران نبوده است بلكه بيشتر بر اثر علاقهاي بود كه وي نسبت به عدهاي از نويسندگان مهم
خارجي داشت. غالبا هدايت وقتي نويسندهاي را ميپسنديد و فكر وي را با فكر خود كموبيش هماهنگ ميديد عندالفرصت درصدد برميآمد براي معرفي او اثري از او را به فارسي برگرداند. گذشته از اين، اصولا هدايت براي ترجمه اهميت زيادي قائل بود و فعاليت ادبي او نيز در اوائل امر به ميزان قابلتوجهي متوجه ترجمه بود». در بخشي از داستان «فردا» ميخوانيم: «چه سرماي بيپيري! با اينكه پالتوم را رو پام انداختم، انگار نه انگار... تو كوچه، چه سوز بدي ميآمد! اما از ديشب سردتر نيست. از شيشه شكسته بود يا از لاي درز در كه سرما تو ميزد؟ بوي بخاري نفتي بدتر بود...».
شرق: در ميان آثار صادق هدايت كتابي با عنوان «نوشتههاي پراكنده» وجود دارد كه اگرچه شايد جزو آثار اصلي او به شمار نرود، درعينحال اثري است كه ميتوان بهواسطه آن وجوه مختلف چهره هدايت را مشاهده كرد. «نوشتههاي پراكنده» مجموعهاي است كه داستانها، ترجمهها و مقالاتي از هدايت را دربر گرفته كه پيش از انتشار در اين كتاب در نشريات مختلف يا به شكل جزوههايي چاپ شده بودند اما كنار هم قرارگرفتن آنها در يك كتاب گستردگي علايق و دغدغههاي نويسنده مهم معاصر ايران را نشان ميدهد. «نوشتههاي پراكنده» توسط حسن قائميان گردآوري شده و او مقدمهاي مفصل هم در ابتداي آن و در توضيح آنچه در اين كتاب منتشر شده نوشته است كه در بخشي از آن ميخوانيم: «علاوه بر نوشتههاي گوناگوني كه از صادق هدايت به صورت كتاب مستقل و جداگانه منتشر شده، نوشتههاي پرارزش ديگري نيز از وي به طور پراكنده به يادگار مانده است كه لازم بود جمعآوري شود و مانند ساير نوشتههاي او دوباره به چاپ برسد. جناب آقاي هدايتقلي هدايت (اعتضادالملك) پدر ارجمند صادق هدايت، انجام اين امر را بهعهده اينجانب محول فرمودهاند و اينجانب نيز كليه نوشتههاي پراكنده صادق هدايت را
كه برخي از آنها به وسيله صادق مورد تجديدنظر قرار گرفته، پس از جمعآوري و طبقهبندي در اختيار ناشر قرار دادهام. صادق هدايت كه بيشتر وقت خود را به مطالعه نوشتههاي نويسندگان بزرگ خارجي و داخلي ميگذراند، با اطلاعات وسيع و تشخيص دقيقي كه داشت، گاه ضمن مطالعه، به اثري از يكي از نويسندگان خارجي و يا به يك موضوع درخور تحقيق و تتبع برخورد ميكرد كه توجه او به جانب آن معطوف ميشد و لذا درصدد برميآمد آن اثر را به فارسي برگرداند و يا درباره موضوع مورد توجه خود به تحقيق و تتبع بپردازد و نظريات خويش را به صورت مقالهاي به چاپ برساند. غالب این نوشتهها از حیث حجم طوری نبود که بتوان آن را به صورت کتابی جداگانه منتشر کرد، ناگزیر میبایستی آن را در یکی از مجلهها یا نشریههای مناسب درج نمود، همین نوشتههاست که اینک قسمت اعظم متن مجموعه حاضر را تشکیل میدهد. قسمتی دیگر از نوشتههای این مجموعه عبارت از آثاری است که در زمان حیات هدایت به صورت جزوههای کوچک به چاپ رسیده و عنوان بیشتر آنها در فهرست آثار وی ذکر شده است».
«نوشتههاي پراكنده» شامل سه بخش است با اين عناوين: «داستانها»، «مقالهها، قطعات و جزوههاي گوناگون» و «آنچه صادق هدایت به فرانسه نوشته است». بهاينترتيب در اين كتاب با چهره چندگونه هدايت روبرو ميشويم: هدايت مترجم، هدايت نويسنده، هدايت منتقد، هدايت پژوهشگر فرهنگ عامه و... آنطور كه قائميان اشاره كرده، متن برخي از نوشتههايي كه در «نوشتههاي پراكنده» آمده، مطابق آنچه هدايت در زمان حياتش در آنها تجديدنظر كرده
اصلاح شده است.
داستانهای «تمشک تیغدار» از آنتوان چخوف، «کور و برادرش» از آرتور شنیتسلر، «جلو قانون» از کافکا، «دیوار» از ژان پل سارتر از جمله ترجمههاي هدايت هستند كه در اين كتاب گرد آمدهاند. همچنين «حكايت با نتيجه»، «سايه مغول»، «فردا» و «آب زندگي» داستانهايي از هدايت هستند كه در اين مجموعه منتشر شدهاند. «حكايت با نتيجه» داستان كوتاهي است كه اولينبار در جزوه سيويكم از دوره سوم «افسانه» منتشر شده بود. «سايه مغول» اولينبار در سال 1310 در مجموعهاي به نام «انيران» همراه دو داستان از دو نويسنده ديگر منتشر شده بود. «فردا» هم عنوان داستاني است كه اولينبار در شمارههاي خرداد و تير 1325 مجله «پيام نو» منتشر شده بود. «آب زندگي» نيز نخستينبار در پاورقي روزنامه مردم به چاپ رسيده بود. بخش ديگري از «نوشتههاي پراكنده»، مقالهها و قطعاتي است كه هدايت درباره موضوعات مختلف، از موسيقي كلاسيك گرفته تا ادبيات كلاسيك و فرهنگ عامه نوشته است. قائميان درباره اهميت ترجمه نزد هدايت نوشته: «...توجه صادق هدايت به ترجمه، براي تفنن و يا سرگرمي خود و ديگران نبوده است بلكه بيشتر بر اثر علاقهاي بود كه وي نسبت به عدهاي از نويسندگان مهم
خارجي داشت. غالبا هدايت وقتي نويسندهاي را ميپسنديد و فكر وي را با فكر خود كموبيش هماهنگ ميديد عندالفرصت درصدد برميآمد براي معرفي او اثري از او را به فارسي برگرداند. گذشته از اين، اصولا هدايت براي ترجمه اهميت زيادي قائل بود و فعاليت ادبي او نيز در اوائل امر به ميزان قابلتوجهي متوجه ترجمه بود». در بخشي از داستان «فردا» ميخوانيم: «چه سرماي بيپيري! با اينكه پالتوم را رو پام انداختم، انگار نه انگار... تو كوچه، چه سوز بدي ميآمد! اما از ديشب سردتر نيست. از شيشه شكسته بود يا از لاي درز در كه سرما تو ميزد؟ بوي بخاري نفتي بدتر بود...».