دومینوی ادلب و پایان تروریسم
افشین غلامی: ترکیه امروز در قضیه ادلب، آزمون سختی در پیش دارد؛ یا دومینوی شکست این کشور در سوریه تکمیل میشود یا موفق به ایجاد فضایی برای اعمال نفوذ بلندمدت در سوریه خواهد شد. در حالی نشست تهران درباره اوضاع سوریه به پایان رسید که همگان موافقند که ترکیه، ناکام اصلی این نشست بود و مقامات ترک، روزبهروز نگرانتر از گذشته به آینده حضور خود در سوریه مینگرند. جمعی از کارشناسان سیاسی بر این عقیده هستند کنترل ادلب از سوی ارتش سوریه، به معنی ازدسترفتن مناطق دیگر تحت تصرف ترکیه خواهد بود و در واقع آنکارا امروز روبهروی عمل انجامشدهای قرار میگیرد که یا باید با گروههای معارض بماند یا خط خود را از گروههای تروریستی جدا کند.
روز گذشته سخنگوی وزارت خارجه ترکیه دو مفروض را در قبال موضوع ادلب بیان کرد؛ اولی جداکردن گروههای معارض از تروریستها و مفروض دوم مذاکره با گروههای مختلف مستقر در ادلب بود. در واقع ترکیه قصد دارد با خریدن وقت و دیپلماسی منطقهای با روسیه، ایران، اتحادیه اروپا و آمریکا سره را از ناسره جدا کرده و گروههایی که موافق سیاستهای این کشور هستند را به منطقه امن که احتمالا عفرین، جرابلوس و باب است، انتقال داده و بر راهکار دیگری برای آینده سیاسی معارضان بیندیشد. اما سؤالی که مطرح میشود، این است اگر توافقی صورت بگیرد و گروههای تروریستی تسلیم شوند یا به نقاط دیگری همچون عفرین کوچ داده شوند، آیا باز هم دولت سوریه راضی خواهد شد نقاط دیگری از خاک این کشور در تصرف ترکیه و گروههای اپوزیسیون بماند؟ پاسخ هرچه باشد، باید منطق بازی روسیه و تحرکات کُردها در شمال سوریه را نادیده نگیریم.
درحالحاضر، ترکیه خطوط تماسی در مذاکرات آستانه در اطراف ادلب باز کرده و این خطوط به صورت خطی افقی حائل و وصل به منطقه عفرین است. ترکیه به فاصله حدود ۱۵ کیلومتر از مرز خود به داخل عفرین، کمپهای آورگانی را دایر کرده که بیشتر بهجای آنکه قصد اسکان آوارگان را داشته باشد، محلی برای استقرار دائمی آنان است؛ امری که کردها آن را تغییر عمدی دموگرافی عفرین و کمکردن جمعیت کردی منطقه میدانند. در سوی دیگر، ترس اصلی ترکیه از دوران پس از ادلب، تعیین تکلیف جریان کردی در منطقه شهبا است. ترکیه یک راه بیشتر ندارد و آن هم انتقال گروههای معارض از ادلب به شهبا است. این اقدام ناخواسته علاوه بر آن که موجب میشود تا آنکارا حساب گروههای معارض را از النصره (تحریر شام) جدا کند، در طرف دیگر بالانس جمعیتی را در مناطق تحت اختیارش تغییر داده و پروژه کردی شمال سوریه را بیشتر از پیش به چالش میکشاند؛ امری که به گفته هیفی مصطفی، رئیس مشترک کانتون عفرین، موجب پاکسازی کردها در منطقه شهبا و تغییر دموگرافی ناحیه عفرین میشود. در سوی دیگر کردها بهعنوان اصلیترین عامل سیاست خارجی ترکیه در خاک سوریه، راه سختی در پیش دارند و با وصف آنکه
اعلام کردند مرحله دوم عملیات (مقاومت دوران) را در عفرین آغاز کردهاند و همچنین آماده حضور در نبرد ادلب هستند، اما نه توان نظامی چندان و نه پشتوانه زمینی (اتصال به دیگر نقاط تحت حاکمیت خود) و نه مجوز حمله از سوی روسیه و سوریه را دارند که بتوانند عفرین را بار دیگر از معارضان وابسته به ترکیه کنترل کنند. در واقع سد گذشتن از ترکیه، توافق روسیه و دولت سوریه برای بیرونراندن آنکارا از شمال سوریه است و تا زمانی که ارادهای دراینباره به وجود نیاید، بخشهای اشغالی شمال سوریه از دست ترکیه رها نمیشوند.
افشین غلامی: ترکیه امروز در قضیه ادلب، آزمون سختی در پیش دارد؛ یا دومینوی شکست این کشور در سوریه تکمیل میشود یا موفق به ایجاد فضایی برای اعمال نفوذ بلندمدت در سوریه خواهد شد. در حالی نشست تهران درباره اوضاع سوریه به پایان رسید که همگان موافقند که ترکیه، ناکام اصلی این نشست بود و مقامات ترک، روزبهروز نگرانتر از گذشته به آینده حضور خود در سوریه مینگرند. جمعی از کارشناسان سیاسی بر این عقیده هستند کنترل ادلب از سوی ارتش سوریه، به معنی ازدسترفتن مناطق دیگر تحت تصرف ترکیه خواهد بود و در واقع آنکارا امروز روبهروی عمل انجامشدهای قرار میگیرد که یا باید با گروههای معارض بماند یا خط خود را از گروههای تروریستی جدا کند.
روز گذشته سخنگوی وزارت خارجه ترکیه دو مفروض را در قبال موضوع ادلب بیان کرد؛ اولی جداکردن گروههای معارض از تروریستها و مفروض دوم مذاکره با گروههای مختلف مستقر در ادلب بود. در واقع ترکیه قصد دارد با خریدن وقت و دیپلماسی منطقهای با روسیه، ایران، اتحادیه اروپا و آمریکا سره را از ناسره جدا کرده و گروههایی که موافق سیاستهای این کشور هستند را به منطقه امن که احتمالا عفرین، جرابلوس و باب است، انتقال داده و بر راهکار دیگری برای آینده سیاسی معارضان بیندیشد. اما سؤالی که مطرح میشود، این است اگر توافقی صورت بگیرد و گروههای تروریستی تسلیم شوند یا به نقاط دیگری همچون عفرین کوچ داده شوند، آیا باز هم دولت سوریه راضی خواهد شد نقاط دیگری از خاک این کشور در تصرف ترکیه و گروههای اپوزیسیون بماند؟ پاسخ هرچه باشد، باید منطق بازی روسیه و تحرکات کُردها در شمال سوریه را نادیده نگیریم.
درحالحاضر، ترکیه خطوط تماسی در مذاکرات آستانه در اطراف ادلب باز کرده و این خطوط به صورت خطی افقی حائل و وصل به منطقه عفرین است. ترکیه به فاصله حدود ۱۵ کیلومتر از مرز خود به داخل عفرین، کمپهای آورگانی را دایر کرده که بیشتر بهجای آنکه قصد اسکان آوارگان را داشته باشد، محلی برای استقرار دائمی آنان است؛ امری که کردها آن را تغییر عمدی دموگرافی عفرین و کمکردن جمعیت کردی منطقه میدانند. در سوی دیگر، ترس اصلی ترکیه از دوران پس از ادلب، تعیین تکلیف جریان کردی در منطقه شهبا است. ترکیه یک راه بیشتر ندارد و آن هم انتقال گروههای معارض از ادلب به شهبا است. این اقدام ناخواسته علاوه بر آن که موجب میشود تا آنکارا حساب گروههای معارض را از النصره (تحریر شام) جدا کند، در طرف دیگر بالانس جمعیتی را در مناطق تحت اختیارش تغییر داده و پروژه کردی شمال سوریه را بیشتر از پیش به چالش میکشاند؛ امری که به گفته هیفی مصطفی، رئیس مشترک کانتون عفرین، موجب پاکسازی کردها در منطقه شهبا و تغییر دموگرافی ناحیه عفرین میشود. در سوی دیگر کردها بهعنوان اصلیترین عامل سیاست خارجی ترکیه در خاک سوریه، راه سختی در پیش دارند و با وصف آنکه
اعلام کردند مرحله دوم عملیات (مقاومت دوران) را در عفرین آغاز کردهاند و همچنین آماده حضور در نبرد ادلب هستند، اما نه توان نظامی چندان و نه پشتوانه زمینی (اتصال به دیگر نقاط تحت حاکمیت خود) و نه مجوز حمله از سوی روسیه و سوریه را دارند که بتوانند عفرین را بار دیگر از معارضان وابسته به ترکیه کنترل کنند. در واقع سد گذشتن از ترکیه، توافق روسیه و دولت سوریه برای بیرونراندن آنکارا از شمال سوریه است و تا زمانی که ارادهای دراینباره به وجود نیاید، بخشهای اشغالی شمال سوریه از دست ترکیه رها نمیشوند.