معماي قرارداد کيروش
کارلوس کيروش، سرمربي پرتغالي تيم ملي، قراردادش را تا پايان جام ملتهاي آسيا تمديد کرد؛ اتفاقي که قبلا هم بارها در شُرف رخدادن بود تا اينکه روز گذشته مهدي تاج، رئيس فدراسيون فوتبال، رسما خبرش را تأييد کرد. کيروش که نزديک به هشت سال از حضورش در ايران ميگذرد، بعد از نتايج خوبي که در جام جهاني گرفت، از سوي فدراسيون فوتبال ايران با پيشنهاد تمديد قرارداد مواجه شد که خود همين پيشنهاد محل بحث شد.
6ماهه با کارلوس
کيروش که انتظار داشت از سوي مسئولان فدراسيون فوتبال ايران حمايت شود، وقتي شنيد قراردادش فقط قرار است به مدت شش ماه تمديد شود، حسابي شاکي شد. او که پيشتر عنوان کرده بود شايد بعد از جام جهاني به فعاليتش در ايران و البته در دنياي مربيگري پايان دهد، هرچه به جام جهاني نزديکتر شد، تمايلش براي ماندن بيشتر شد؛ ولي پيشنهاد تمديد قرارداد ششماهه را توهيني به خودش دانست. او با ناراحتي زياد ميز مذاکره با فدراسيون فوتبال ايران را ترک کرد و ادامه مذاکرات را به بعد از جام جهاني موکول کرد؛ اما در جام جهاني سناريو کمي تغيير کرد. فدراسيون فوتبال که تصور ميکرد بعد از حذف ايران از جام جهاني شرايط بهتري براي مذاکره و تمديد قرارداد ششماهه پيدا کند، به ناگاه با اتفاق غيرمنتظرهاي مواجه شد؛ تعريف و تمجيد مسئولان ردهبالاي ايران از بازيهاي تيم ملي، تاج را بر آن داشت تا از طريق محمدرضا ساکت که در روسيه حضور داشت، مقدمات تمديد قرارداد را آماده کند. اتفاقي که البته کيروش با ذکر اين موضوع که ميخواهد تمرکزش روي بازيهاي جام جهاني باشد، آن را به بعد موکول کرد. فدراسيون بعد از جام جهاني مأموريتش را در اين ديد که کيروش را راضي
کند تا قراردادش را دستکم به مدت شش ماه ديگر تمديد کند. قرارداد اين مربي پرتغالي بعد از جام جهاني به پايان ميرسيد و فدارسيون فرصت کمي براي جايگزيني کيروش داشت؛ ضمن اينکه اقبال عمومي به بازيهاي تيم ملي هم، ديگر دليلي بود که فدراسيون را بر آن داشت تا کارلوس را راضي کند.
شرايط عنوانشده ناقص کيروش
کارلوس از قبل هم وقتي پيشنهاد تمديد قرارداد ششماهه را شنيده بود، شاکي بود. بعيد بود که او به اين راحتيها بپذيرد زير برگهاي را که نوشته شده اعتبار قرارداد شش ماه است، امضا کند؛ بااينحال او يکسري شرايط براي تمديد قراردادش، بدون ذکر مدت اعتبار اين قرارداد عنوان کرد تا قبل از هرچيز تکليف سؤالی که در ذهنش بود، مشخص شود. چهار شرط کيروش براي تمديد قرارداد که از فدراسيون به بيرون درز کرد، همان شروطي بود که فدراسيون ميخواست «درز کند». کيروش در گام نخست خواسته بود فدراسيون فوتبال تمام و کمال از تيم ملي حمايت کند. معني ساده اين درخواست اين بود که جلوي مربياني مثل برانکو که گهگاه با مصاحبههاي جنجالي عليه کيروش، جو فوتبال را به هم ميريخت، گرفته شود؛ چون حتي اگر کيروش هم در حد توان به اين مصاحبهها پاسخ ميداد، زاويهدارکردن تماشاگران پرسپوليس با تيم ملي چندان براي اين سرمربي پرتغالي خوشايند نبود. درخواست دوم براي تأمين امکانات و پيشبيني بازيهاي دوستانه مناسب بود. درخواستي بجا و کاملا منطقي که فدراسيون تا حدودي به آنها رسيدگي کرد که در زير عنوان ميشود. پرداخت بهموقع حقوق مربيان و حلکردن مشکلات
بازيکنان سرباز تيم ملي هم ديگر شروط کيروش بودند. اينها همگي همان شروطي بود که فدراسيون با زيرکي اجازه درزکردن آن به بيرون را داده؛ چون ميداند بدون کمک دولت نميتواند هيچکدام از اين شروط را عملي کند.
قرارداد کيروش 6ماهه است؟
موضوعي که دراينميان زياد دربارهاش صحبت نشده، مدتزمان قرارداد کيروش است. فدراسيون ميگويد کيروش تا پايان جام ملتها قراردادش را تمديد کرده. پذيرش اينکه کيروش بهراحتي پاي قرارداد ششماهه را امضا کرده باشد، سخت است؛ مگر اينکه او هم به اندازه کافي ذينفع باشد. اگرچه فدراسيون اجازه نداده جزئيات زيادي از اين قرارداد تازه به بيرون درز پيدا کند؛ ولي به نظر ميرسد آپشنهايي براي اين مربي پرتغالي که اتفاقا دستمزد خوبي هم ميگيرد، در نظر گرفته که ميتواند قراردادش را به صورت خودکار دستکم به مدت دو سال ديگر تمديد کند. راحتترين موضوعي که ميتواند منجر به تمديد خودکار اين قرارداد شود، قهرماني ايران در رقابتهاي جام ملتهاي آسياست؛ ولي باز هم بعيد به نظر ميرسد کيروش قول چنين قهرمانياي را داده باشد. او همواره از عقبافتادن ايران از رقبايش در آسيا بهويژه کشورهاي شرق آسيا و استراليا شکايت داشته و به اين راحتيها نميپذيرد ايران را قهرمان کند و به کارش ادامه دهد. او طبيعتا مباحث ديگري هم در قراردادش گنجانده تا دستکم راههاي ديگري برايش باز بماند؛ ازجمله صعود به نيمهنهايي و البته پاداش مالي براي بردن هر بازي
به طور مجزا. طبيعتا اينها مواردي هستند که نياز به روشنگري بيشتري دارند؛ ولي تجربه ثابت کرده کيروش بدون دليل پاي قرارداد ششماهه را امضا نميکند.
فدراسيون؛ نهاد دولتي يا غيردولتي؟
در ميان شروطي که کيروش براي تمديد قراردادش گذاشته و از سوي فدراسيون عنوان شده يکي از شرطها که در بالا عنوان شد، تخصيص بودجه براي تأمين امکانات و بازيهاي دوستانه است. پيشتر هم عنوان شد که برنامه جديد کيروش براي تيم ملي در راه آمادهسازي جام ملتهاي آسيا نياز به بودجه 5.8 ميليون دلاري دارد؛ بودجهاي که با احتساب نوسان ارزي رقمي نيست که فدراسيون بهتنهايي از پسِ تأمين آن بربيايد. همانطور که حدس زده شد، در اين راه فدراسيون از پسِ تأمين اين هزينه برنيامده و حالا خبر ميرسد وزارت ورزش مبلغ 2.5 ميليون دلار در اين راه به فدراسيون فوتبال کمک کرده. اين به آن معني است که مهدي تاج و مسئولان فدراسيون فوتبال بايد از طريق اسپانسرهاي نداشته چيزي نزديک به 3.3 ميليون دلار ديگر را تأمين کنند تا برنامههاي کيروش طبق روال پيش برود. حالا دراينميان موضوع ديگري هم مطرح ميشود؛ فدراسيون فوتبال به تازگي بحثي راه انداخته مبني بر اينکه اين فدراسيون نهادی غيردولتي است و مشمول دستور رفتن بازنشستهها نميشود؛ مبحثي که از لحاظ قانوني درست به نظر ميرسد؛ ولي پر از ابهام است. نهادی غيردولتي که از دولت کمک مالي دريافت ميکند، آيا
به معناي واقعي نهاد غيردولتي است؟ فدراسيون زماني که بحث تأمين بودجه است، دست نياز به سوي دولت دراز ميکند و زماني که قرار است به دستورات دولتي عمل کند، به ناگاه خودش را يک نهاد مستقل ميداند. کمک 2.5 ميليون دلاري وزارت ورزش به فدراسيون فوتبال کمکي نيست که بشود فدراسيون را به لحاظ عرفي نهاد غيردولتي توصيف کرد!
کارلوس کيروش، سرمربي پرتغالي تيم ملي، قراردادش را تا پايان جام ملتهاي آسيا تمديد کرد؛ اتفاقي که قبلا هم بارها در شُرف رخدادن بود تا اينکه روز گذشته مهدي تاج، رئيس فدراسيون فوتبال، رسما خبرش را تأييد کرد. کيروش که نزديک به هشت سال از حضورش در ايران ميگذرد، بعد از نتايج خوبي که در جام جهاني گرفت، از سوي فدراسيون فوتبال ايران با پيشنهاد تمديد قرارداد مواجه شد که خود همين پيشنهاد محل بحث شد.
6ماهه با کارلوس
کيروش که انتظار داشت از سوي مسئولان فدراسيون فوتبال ايران حمايت شود، وقتي شنيد قراردادش فقط قرار است به مدت شش ماه تمديد شود، حسابي شاکي شد. او که پيشتر عنوان کرده بود شايد بعد از جام جهاني به فعاليتش در ايران و البته در دنياي مربيگري پايان دهد، هرچه به جام جهاني نزديکتر شد، تمايلش براي ماندن بيشتر شد؛ ولي پيشنهاد تمديد قرارداد ششماهه را توهيني به خودش دانست. او با ناراحتي زياد ميز مذاکره با فدراسيون فوتبال ايران را ترک کرد و ادامه مذاکرات را به بعد از جام جهاني موکول کرد؛ اما در جام جهاني سناريو کمي تغيير کرد. فدراسيون فوتبال که تصور ميکرد بعد از حذف ايران از جام جهاني شرايط بهتري براي مذاکره و تمديد قرارداد ششماهه پيدا کند، به ناگاه با اتفاق غيرمنتظرهاي مواجه شد؛ تعريف و تمجيد مسئولان ردهبالاي ايران از بازيهاي تيم ملي، تاج را بر آن داشت تا از طريق محمدرضا ساکت که در روسيه حضور داشت، مقدمات تمديد قرارداد را آماده کند. اتفاقي که البته کيروش با ذکر اين موضوع که ميخواهد تمرکزش روي بازيهاي جام جهاني باشد، آن را به بعد موکول کرد. فدراسيون بعد از جام جهاني مأموريتش را در اين ديد که کيروش را راضي
کند تا قراردادش را دستکم به مدت شش ماه ديگر تمديد کند. قرارداد اين مربي پرتغالي بعد از جام جهاني به پايان ميرسيد و فدارسيون فرصت کمي براي جايگزيني کيروش داشت؛ ضمن اينکه اقبال عمومي به بازيهاي تيم ملي هم، ديگر دليلي بود که فدراسيون را بر آن داشت تا کارلوس را راضي کند.
شرايط عنوانشده ناقص کيروش
کارلوس از قبل هم وقتي پيشنهاد تمديد قرارداد ششماهه را شنيده بود، شاکي بود. بعيد بود که او به اين راحتيها بپذيرد زير برگهاي را که نوشته شده اعتبار قرارداد شش ماه است، امضا کند؛ بااينحال او يکسري شرايط براي تمديد قراردادش، بدون ذکر مدت اعتبار اين قرارداد عنوان کرد تا قبل از هرچيز تکليف سؤالی که در ذهنش بود، مشخص شود. چهار شرط کيروش براي تمديد قرارداد که از فدراسيون به بيرون درز کرد، همان شروطي بود که فدراسيون ميخواست «درز کند». کيروش در گام نخست خواسته بود فدراسيون فوتبال تمام و کمال از تيم ملي حمايت کند. معني ساده اين درخواست اين بود که جلوي مربياني مثل برانکو که گهگاه با مصاحبههاي جنجالي عليه کيروش، جو فوتبال را به هم ميريخت، گرفته شود؛ چون حتي اگر کيروش هم در حد توان به اين مصاحبهها پاسخ ميداد، زاويهدارکردن تماشاگران پرسپوليس با تيم ملي چندان براي اين سرمربي پرتغالي خوشايند نبود. درخواست دوم براي تأمين امکانات و پيشبيني بازيهاي دوستانه مناسب بود. درخواستي بجا و کاملا منطقي که فدراسيون تا حدودي به آنها رسيدگي کرد که در زير عنوان ميشود. پرداخت بهموقع حقوق مربيان و حلکردن مشکلات
بازيکنان سرباز تيم ملي هم ديگر شروط کيروش بودند. اينها همگي همان شروطي بود که فدراسيون با زيرکي اجازه درزکردن آن به بيرون را داده؛ چون ميداند بدون کمک دولت نميتواند هيچکدام از اين شروط را عملي کند.
قرارداد کيروش 6ماهه است؟
موضوعي که دراينميان زياد دربارهاش صحبت نشده، مدتزمان قرارداد کيروش است. فدراسيون ميگويد کيروش تا پايان جام ملتها قراردادش را تمديد کرده. پذيرش اينکه کيروش بهراحتي پاي قرارداد ششماهه را امضا کرده باشد، سخت است؛ مگر اينکه او هم به اندازه کافي ذينفع باشد. اگرچه فدراسيون اجازه نداده جزئيات زيادي از اين قرارداد تازه به بيرون درز پيدا کند؛ ولي به نظر ميرسد آپشنهايي براي اين مربي پرتغالي که اتفاقا دستمزد خوبي هم ميگيرد، در نظر گرفته که ميتواند قراردادش را به صورت خودکار دستکم به مدت دو سال ديگر تمديد کند. راحتترين موضوعي که ميتواند منجر به تمديد خودکار اين قرارداد شود، قهرماني ايران در رقابتهاي جام ملتهاي آسياست؛ ولي باز هم بعيد به نظر ميرسد کيروش قول چنين قهرمانياي را داده باشد. او همواره از عقبافتادن ايران از رقبايش در آسيا بهويژه کشورهاي شرق آسيا و استراليا شکايت داشته و به اين راحتيها نميپذيرد ايران را قهرمان کند و به کارش ادامه دهد. او طبيعتا مباحث ديگري هم در قراردادش گنجانده تا دستکم راههاي ديگري برايش باز بماند؛ ازجمله صعود به نيمهنهايي و البته پاداش مالي براي بردن هر بازي
به طور مجزا. طبيعتا اينها مواردي هستند که نياز به روشنگري بيشتري دارند؛ ولي تجربه ثابت کرده کيروش بدون دليل پاي قرارداد ششماهه را امضا نميکند.
فدراسيون؛ نهاد دولتي يا غيردولتي؟
در ميان شروطي که کيروش براي تمديد قراردادش گذاشته و از سوي فدراسيون عنوان شده يکي از شرطها که در بالا عنوان شد، تخصيص بودجه براي تأمين امکانات و بازيهاي دوستانه است. پيشتر هم عنوان شد که برنامه جديد کيروش براي تيم ملي در راه آمادهسازي جام ملتهاي آسيا نياز به بودجه 5.8 ميليون دلاري دارد؛ بودجهاي که با احتساب نوسان ارزي رقمي نيست که فدراسيون بهتنهايي از پسِ تأمين آن بربيايد. همانطور که حدس زده شد، در اين راه فدراسيون از پسِ تأمين اين هزينه برنيامده و حالا خبر ميرسد وزارت ورزش مبلغ 2.5 ميليون دلار در اين راه به فدراسيون فوتبال کمک کرده. اين به آن معني است که مهدي تاج و مسئولان فدراسيون فوتبال بايد از طريق اسپانسرهاي نداشته چيزي نزديک به 3.3 ميليون دلار ديگر را تأمين کنند تا برنامههاي کيروش طبق روال پيش برود. حالا دراينميان موضوع ديگري هم مطرح ميشود؛ فدراسيون فوتبال به تازگي بحثي راه انداخته مبني بر اينکه اين فدراسيون نهادی غيردولتي است و مشمول دستور رفتن بازنشستهها نميشود؛ مبحثي که از لحاظ قانوني درست به نظر ميرسد؛ ولي پر از ابهام است. نهادی غيردولتي که از دولت کمک مالي دريافت ميکند، آيا
به معناي واقعي نهاد غيردولتي است؟ فدراسيون زماني که بحث تأمين بودجه است، دست نياز به سوي دولت دراز ميکند و زماني که قرار است به دستورات دولتي عمل کند، به ناگاه خودش را يک نهاد مستقل ميداند. کمک 2.5 ميليون دلاري وزارت ورزش به فدراسيون فوتبال کمکي نيست که بشود فدراسيون را به لحاظ عرفي نهاد غيردولتي توصيف کرد!