|

جلسه‌اي براي بيان نگفته‌ها؟

بايزيد مردوخي . اقتصاددان

قرار است بر اساس آنچه رئيس‌جمهور در دانشگاه تهران بيان کرد، امروز نشستي با تعدادي از اقتصاددانان کشور برگزار شود. مذاکره با متخصصان همواره کار درستي است، ولي به‌عنوان راه‌حل و درمان دردها به‌هيچ‌وجه کفايت نمي‌کند. حداکثر اين است که در مرحله تشخيص مي‌گويند اولا اين فرد، دچار بيماري است يا خير، ثانيا از چه بيماري‌هايي رنج مي‌برد. پس ابتدا مهم است که تشخيص درست باشد. در ماه‌هاي اخير، شاهد بوده‌ام استادان محترم اقتصاد به بيان نظريات اقتصاد کلان براي حل مسائل اخير پرداخته‌اند؛ مثلا مي‌گويند نرخ تورم جهاني اين ميزان و تورم داخلي نيز فلان‌ اندازه است و نرخ برابري ريال به دلار بايد همين مقدار افزايش پيدا کند. اين مسائل براي تدريس به دانشجويان يا علاقه‌مندان به اقتصاد مناسب است؛ اما لزوما علت مسائل اقتصادي ايران نيست. پس اگر متخصص به‌درستي تشخيص دهد، مي‌توان اميدوار بود داروي مناسبي نیز تجويز کند؛ اما تازه به مسئله روش‌هاي درمان و اجراي نسخه مي‌رسيم. تشخيص درست، احتمال درست‌بودن تجويز را افزايش مي‌دهد؛ اما لزوما به اجرا کمکي نمي‌کند. سياست‌گذار اگر تشخيص درستي از متخصص دريافت کند و البته آن را بپذيرد، گام نخست برداشته شده است. نکته مهم اين است که اگر متخصص در خود اين ظرفيت را مي‌بيند که تجويز هم انجام دهد و روش پياده‌سازي نسخه را نیز بيان کند، سياست‌گذار بايد به اين قسمت احترام زيادي بگذارد؛ چون متخصصان بيشتر در مرحله تجويز باقي مي‌مانند. سياست‌مدار با واقعيت‌های کشور و جامعه سروکار دارد، پس بايد راهکار مشترکي پيدا کرد که اگر قرار است درمان به بخش‌هايي از جامعه ضرر بزند، ضرر کمتري باشد. اگر زمان‌بندي درمان فوري است، سياست‌مدار با او به تفاهم برسد که چرا نمي‌توان آن را فوري انجام داد. به نظر مي‌رسد هر اقتصادداني نمي‌تواند تا اين مراحل همراه سياست‌گذار باشد. ممکن است از لحاظ علمي سخنان عالمانه بزند، ولی ممکن است صحبت‌های او لزوما بيانگر واقعيت نباشد و قابليت اجرائي نيز نداشته باشد. جلسه امروز اگر بناست به نتيجه برسد، بايد اين دو ويژگي را داشته باشد. تا به حال بياناتي که در تشخيص از سوی برخي استادان محترم گفته شده، بيشتر شرح واقعه است و لزوما علت‌العلل مشکلات اقتصادي نيست. گاهي معلول جاي علت را مي‌گيرد؛ مثلا اينکه مردم به بازار ارز هجوم برده‌اند، فقط براي حفظ دارايي آنها نيست.
اين معلولِ علت‌هاي ديگري است که بايد براي آنها چاره‌انديشي کرد. آن علت هنوز بيان نشده است. به نظر مي‌رسد اگر اين جلسه امکان بيان مسائل غيرقابل ‌بيان در فضاي عمومي براي دو طرف را فراهم کند، به نتيجه مدنظر خود رسيده است.

قرار است بر اساس آنچه رئيس‌جمهور در دانشگاه تهران بيان کرد، امروز نشستي با تعدادي از اقتصاددانان کشور برگزار شود. مذاکره با متخصصان همواره کار درستي است، ولي به‌عنوان راه‌حل و درمان دردها به‌هيچ‌وجه کفايت نمي‌کند. حداکثر اين است که در مرحله تشخيص مي‌گويند اولا اين فرد، دچار بيماري است يا خير، ثانيا از چه بيماري‌هايي رنج مي‌برد. پس ابتدا مهم است که تشخيص درست باشد. در ماه‌هاي اخير، شاهد بوده‌ام استادان محترم اقتصاد به بيان نظريات اقتصاد کلان براي حل مسائل اخير پرداخته‌اند؛ مثلا مي‌گويند نرخ تورم جهاني اين ميزان و تورم داخلي نيز فلان‌ اندازه است و نرخ برابري ريال به دلار بايد همين مقدار افزايش پيدا کند. اين مسائل براي تدريس به دانشجويان يا علاقه‌مندان به اقتصاد مناسب است؛ اما لزوما علت مسائل اقتصادي ايران نيست. پس اگر متخصص به‌درستي تشخيص دهد، مي‌توان اميدوار بود داروي مناسبي نیز تجويز کند؛ اما تازه به مسئله روش‌هاي درمان و اجراي نسخه مي‌رسيم. تشخيص درست، احتمال درست‌بودن تجويز را افزايش مي‌دهد؛ اما لزوما به اجرا کمکي نمي‌کند. سياست‌گذار اگر تشخيص درستي از متخصص دريافت کند و البته آن را بپذيرد، گام نخست برداشته شده است. نکته مهم اين است که اگر متخصص در خود اين ظرفيت را مي‌بيند که تجويز هم انجام دهد و روش پياده‌سازي نسخه را نیز بيان کند، سياست‌گذار بايد به اين قسمت احترام زيادي بگذارد؛ چون متخصصان بيشتر در مرحله تجويز باقي مي‌مانند. سياست‌مدار با واقعيت‌های کشور و جامعه سروکار دارد، پس بايد راهکار مشترکي پيدا کرد که اگر قرار است درمان به بخش‌هايي از جامعه ضرر بزند، ضرر کمتري باشد. اگر زمان‌بندي درمان فوري است، سياست‌مدار با او به تفاهم برسد که چرا نمي‌توان آن را فوري انجام داد. به نظر مي‌رسد هر اقتصادداني نمي‌تواند تا اين مراحل همراه سياست‌گذار باشد. ممکن است از لحاظ علمي سخنان عالمانه بزند، ولی ممکن است صحبت‌های او لزوما بيانگر واقعيت نباشد و قابليت اجرائي نيز نداشته باشد. جلسه امروز اگر بناست به نتيجه برسد، بايد اين دو ويژگي را داشته باشد. تا به حال بياناتي که در تشخيص از سوی برخي استادان محترم گفته شده، بيشتر شرح واقعه است و لزوما علت‌العلل مشکلات اقتصادي نيست. گاهي معلول جاي علت را مي‌گيرد؛ مثلا اينکه مردم به بازار ارز هجوم برده‌اند، فقط براي حفظ دارايي آنها نيست.
اين معلولِ علت‌هاي ديگري است که بايد براي آنها چاره‌انديشي کرد. آن علت هنوز بيان نشده است. به نظر مي‌رسد اگر اين جلسه امکان بيان مسائل غيرقابل ‌بيان در فضاي عمومي براي دو طرف را فراهم کند، به نتيجه مدنظر خود رسيده است.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها