گفتوگوی سلبریتیها با میشل اوباما
مادرم بزرگترین حامی من بود
گاردین: میشل اوباما، بانوی اول سابق آمریکا، بهتازگی برای کتاب جدیدش «Be Comming» توری در آمریکا برگزار کرده و میهمان مجریهای معروف تلویزیون نظیر الن، اپرا وینفری، جیمی کیمبل و... میشود. او درباره خصوصیترین نکتههای زندگیاش نظیر چگونگی تولد فرزندانش، رابطهاش با باراک اوباما که در روزهایی به سختی رسیده و... نوشته است.
این هفته در روزنامه بریتانیایی گاردین از او گفتوگویی منتشر شد که به پرسشهای عدهای از چهرههای مشهور یا فرهنگی سراسر جهان جواب داده است. در میان اسامی پرسشکنندگان نامهایی مانند کیتی پری و مایلی سایروس، خواننده و بازیگر آمریکایی، صادقخان، شهردار لندن و اسامی چند نویسنده، سرآشپز و حتی بچههای مدرسهای دیده میشود. خلاصهای از بعضی پرسشها و پاسخها را میخوانیم.
کارول کینگ، خواننده و ترانهسرا: چگونه مادرتان، ماریان رابینسون، به شما کمک کرد یک بانوی اول توانا باشید؟
مادر من به شیوههای بسیار عملی کمکم کرد؛ مثلا وقتی من و باراک (اوباما) برای کاری مثل کنفرانس بینالمللی، دور از خانه بودیم، دخترانم مالیا و ساشا را با ماشین خودش به مدرسه میرساند و در منزل مراقبشان بود. تسکین خاطری بود که میدانستم او همیشه در کنار ماست. دخترانم هم این وضع را دوست داشتند. قوانین مادربزرگ خیلی کمتر از زمانی که من بزرگ میشدم، سختگیرانه بود... بااینحال، فراتر از جنبه عملی، مادرم حمایت عمیقتری از من میکرد که حمایت فکری بود... وقتی موضوعی ناراحتم میکرد، مامان اغلب اولین آدمی بود که با او صحبت میکردم. او میدانست گاهی اوقات لازم است قبل از اینکه کارم را از سر بگیرم، ناراحتیام برطرف شود.
اوتیس بارکی و استون بارنز، هر دو 10 ساله و شاگرد مدرسه درهرتفورد: اتاقی در کاخ سفید وجود داشت که اجازه ورود به آن را نداشتید؟ اگر بود چرا؟
- عاشق طرز فکرتان هستم! کاخ سفید خانه دختران ما در بیشتر دوران کودکیشان بود. دورانی که در آن گذراندیم طولانیتر از اقامتان در هر خانه دیگری بود. میخواستم احساس کنند در یک خانه زندگی میکنیم، نه در موزه. بنابراین برایم مهم بود که در کاخ سفید هرجا که بخواهیم، بتوانیم برویم بدون محدودیت!
صادقخان، شهردار لندن: من در کارزاری اینترنتی برای مبارزه با نابرابری جنسیتی در لندن به نام BehindEveryGreatCity# شرکت کردهام و میدانم زنان شاخص بهعنوان الگو برای دختران چقدر الهامبخش هستند. الگوی خودتان چه افرادی بودند و چرا؟
فهرست با مادرم شروع میشود. گاهیاوقات همه ما زندگی را بیش از حد پیچیده میکنیم، اما او همیشه میدانست چه چیزی درست است و چه چیزی اشتباه و بر همان اساس زندگی میکرد... عمه بزرگم، رابی که در ابتدای کتاب خاطراتم دربارهاش نوشتم نیز الگوی دیگرم بود...؛ معلم مدرسه بود و گروه کُر کلیسا را اداره میکرد و به بچهها درس پیانو میداد، از جمله به من. در تدریس پیانو خیلی سختگیر بود و گاهی با هم سرشاخ میشدیم، اما گرما و عشق از او جریان پیدا میکرد. استقلال او و قدرت و مهربانیاش را دوست داشتم... همچنین مادربزرگم، مادر پدرم را تحسین میکنم...؛ صدای بسیار نرم و شیرین او موقع دعاکردن. البته، زنان بزرگ تاریخ آمریکا؛ هریت توبمن، مایا آنجلو، رزا پارکس، اپرا (وینفری)، ماریان رایت ادلمن و بسیاری دیگر...
کیتی پری، خواننده: کدام لحظه است که دلتان میخواهد برای همیشه در زمان ثابت شود و بماند؟
راستش را بخواهید زیاد اهل نوستالژی نیستم. خیلی به گذشته یا اینکه قبلا باید چه میشد که نشد، نمیپردازم، اما این به آن معنا نیست که نخواهم بار دیگر با باراک دیدار کنم. لحظهای جادویی بود.
مایلی سایروس، خواننده: چه چیزی به شما انگیزه میدهد برای مسائلی که مهم میدانید، بجنگید؟
- بیستوچندساله که بودم، فکر میکردم همهچیز را دارم. فارغالتحصیل دو دانشگاه معتبر بودم، دفتری در طبقه 47 یک آسمانخراش در مرکز شهر شیکاگو داشتم، لباسهای خوب میپوشیدم و مالک یک ماشین خیلی خوب «ساب» بودم که به آن میبالیدم، اما وقتی دو نفر را که خیلی دوستشان داشتم، از دست دادم؛ پدر فوقالعادهام و بهترین دوست آزاداندیشم در کالج، در مورد همه اینها تردید کردم. سیر محکزدن خودم را شروع کردم و در نهایت به اینجا رسیدم که یک عمر در خدمت جامعهام باشم... احساس میکنم به چیزی بزرگتر از خودم متصل هستم. قبل از اینکه وارد کار دولتی شوم احساس میکردم از لحاظ حرفهای پوچ شدهام. معتقدم هنگامی که دارید در زندگی خودتان از نردبان بالا میروید، مسئولیت دارید که دست دراز کنید و به آدمهای پشتسر کمک کنید بالا بیایند... از جوانان نیز بهشدت انگیزه گرفتهام. از دانشآموزانی در سراسر آمریکا...؛ بچههایی که تلاش میکنند شاگرد اول شوند و به دانشگاه بروند؛ دختربچههایی را در لندن و سنگال و کامبوج ملاقات کردم که بسیاری از موانع سر راه تحصیل خود را کنار زدند... بودن با جوانان به من انرژی میدهد و به این مسئله مهم توجهم میدهد:
آیندهای بسازیم که ارزش امید آنها را داشته باشد.
گاردین: میشل اوباما، بانوی اول سابق آمریکا، بهتازگی برای کتاب جدیدش «Be Comming» توری در آمریکا برگزار کرده و میهمان مجریهای معروف تلویزیون نظیر الن، اپرا وینفری، جیمی کیمبل و... میشود. او درباره خصوصیترین نکتههای زندگیاش نظیر چگونگی تولد فرزندانش، رابطهاش با باراک اوباما که در روزهایی به سختی رسیده و... نوشته است.
این هفته در روزنامه بریتانیایی گاردین از او گفتوگویی منتشر شد که به پرسشهای عدهای از چهرههای مشهور یا فرهنگی سراسر جهان جواب داده است. در میان اسامی پرسشکنندگان نامهایی مانند کیتی پری و مایلی سایروس، خواننده و بازیگر آمریکایی، صادقخان، شهردار لندن و اسامی چند نویسنده، سرآشپز و حتی بچههای مدرسهای دیده میشود. خلاصهای از بعضی پرسشها و پاسخها را میخوانیم.
کارول کینگ، خواننده و ترانهسرا: چگونه مادرتان، ماریان رابینسون، به شما کمک کرد یک بانوی اول توانا باشید؟
مادر من به شیوههای بسیار عملی کمکم کرد؛ مثلا وقتی من و باراک (اوباما) برای کاری مثل کنفرانس بینالمللی، دور از خانه بودیم، دخترانم مالیا و ساشا را با ماشین خودش به مدرسه میرساند و در منزل مراقبشان بود. تسکین خاطری بود که میدانستم او همیشه در کنار ماست. دخترانم هم این وضع را دوست داشتند. قوانین مادربزرگ خیلی کمتر از زمانی که من بزرگ میشدم، سختگیرانه بود... بااینحال، فراتر از جنبه عملی، مادرم حمایت عمیقتری از من میکرد که حمایت فکری بود... وقتی موضوعی ناراحتم میکرد، مامان اغلب اولین آدمی بود که با او صحبت میکردم. او میدانست گاهی اوقات لازم است قبل از اینکه کارم را از سر بگیرم، ناراحتیام برطرف شود.
اوتیس بارکی و استون بارنز، هر دو 10 ساله و شاگرد مدرسه درهرتفورد: اتاقی در کاخ سفید وجود داشت که اجازه ورود به آن را نداشتید؟ اگر بود چرا؟
- عاشق طرز فکرتان هستم! کاخ سفید خانه دختران ما در بیشتر دوران کودکیشان بود. دورانی که در آن گذراندیم طولانیتر از اقامتان در هر خانه دیگری بود. میخواستم احساس کنند در یک خانه زندگی میکنیم، نه در موزه. بنابراین برایم مهم بود که در کاخ سفید هرجا که بخواهیم، بتوانیم برویم بدون محدودیت!
صادقخان، شهردار لندن: من در کارزاری اینترنتی برای مبارزه با نابرابری جنسیتی در لندن به نام BehindEveryGreatCity# شرکت کردهام و میدانم زنان شاخص بهعنوان الگو برای دختران چقدر الهامبخش هستند. الگوی خودتان چه افرادی بودند و چرا؟
فهرست با مادرم شروع میشود. گاهیاوقات همه ما زندگی را بیش از حد پیچیده میکنیم، اما او همیشه میدانست چه چیزی درست است و چه چیزی اشتباه و بر همان اساس زندگی میکرد... عمه بزرگم، رابی که در ابتدای کتاب خاطراتم دربارهاش نوشتم نیز الگوی دیگرم بود...؛ معلم مدرسه بود و گروه کُر کلیسا را اداره میکرد و به بچهها درس پیانو میداد، از جمله به من. در تدریس پیانو خیلی سختگیر بود و گاهی با هم سرشاخ میشدیم، اما گرما و عشق از او جریان پیدا میکرد. استقلال او و قدرت و مهربانیاش را دوست داشتم... همچنین مادربزرگم، مادر پدرم را تحسین میکنم...؛ صدای بسیار نرم و شیرین او موقع دعاکردن. البته، زنان بزرگ تاریخ آمریکا؛ هریت توبمن، مایا آنجلو، رزا پارکس، اپرا (وینفری)، ماریان رایت ادلمن و بسیاری دیگر...
کیتی پری، خواننده: کدام لحظه است که دلتان میخواهد برای همیشه در زمان ثابت شود و بماند؟
راستش را بخواهید زیاد اهل نوستالژی نیستم. خیلی به گذشته یا اینکه قبلا باید چه میشد که نشد، نمیپردازم، اما این به آن معنا نیست که نخواهم بار دیگر با باراک دیدار کنم. لحظهای جادویی بود.
مایلی سایروس، خواننده: چه چیزی به شما انگیزه میدهد برای مسائلی که مهم میدانید، بجنگید؟
- بیستوچندساله که بودم، فکر میکردم همهچیز را دارم. فارغالتحصیل دو دانشگاه معتبر بودم، دفتری در طبقه 47 یک آسمانخراش در مرکز شهر شیکاگو داشتم، لباسهای خوب میپوشیدم و مالک یک ماشین خیلی خوب «ساب» بودم که به آن میبالیدم، اما وقتی دو نفر را که خیلی دوستشان داشتم، از دست دادم؛ پدر فوقالعادهام و بهترین دوست آزاداندیشم در کالج، در مورد همه اینها تردید کردم. سیر محکزدن خودم را شروع کردم و در نهایت به اینجا رسیدم که یک عمر در خدمت جامعهام باشم... احساس میکنم به چیزی بزرگتر از خودم متصل هستم. قبل از اینکه وارد کار دولتی شوم احساس میکردم از لحاظ حرفهای پوچ شدهام. معتقدم هنگامی که دارید در زندگی خودتان از نردبان بالا میروید، مسئولیت دارید که دست دراز کنید و به آدمهای پشتسر کمک کنید بالا بیایند... از جوانان نیز بهشدت انگیزه گرفتهام. از دانشآموزانی در سراسر آمریکا...؛ بچههایی که تلاش میکنند شاگرد اول شوند و به دانشگاه بروند؛ دختربچههایی را در لندن و سنگال و کامبوج ملاقات کردم که بسیاری از موانع سر راه تحصیل خود را کنار زدند... بودن با جوانان به من انرژی میدهد و به این مسئله مهم توجهم میدهد:
آیندهای بسازیم که ارزش امید آنها را داشته باشد.