|

کدام مبارزه با فساد؟

ناصر ذاکری- پژوهشگر اقتصادي

بسیاری از دولتمردان و پژوهشگران در کشورهای مختلف این حقیقت را باور کرده‌اند که فساد یکی از مهم‌ترین موانع رشد و شکوفایی جوامع است، ازاین‌رو شاهد تلاش گسترده‌ای برای مبارزه با فساد و کاهش شدت بیماری جوامع هستیم، تلاشی که بی‌تردید در قالب یک مسابقه جهانی می‌توان آن را ‌بررسی کرد. برندگان چنین مسابقه‌ای جایزه‌ای مانند جلب نظر شرکای بالفعل و بالقوه و نیز موفقیت در میدان جذب سرمایه به ‌دست خواهند آورد.

در ایران نیز مبارزه با فساد و تلاش برای کسب رتبه بالاتر در این عرصه بعد از چندین ‌سال افت‌وخیز و حتی انکار، مورد توجه مسئولان و نهادهای مردمی قرار گرفته ‌است که این موضوع باید به فال نیک گرفته ‌شود، بااین‌‌حال در همین ابتدای مسیر دشوار مبارزه با فساد لازم است متولیان امر با تدوین برنامه‌ای جامع و حسابگرانه موفقیت در این مبارزه نفس‌گیر را تضمین کنند. در زیر به چند نکته ابتدایی در باب برنامه یادشده با عنوان «بایدها و نبایدها» پرداخته‌ام:
1. فساد در سطح جهانی در چند دهه اخیر پیچیدگی‌های حیرت‌انگیزی پیدا کرده ‌است؛ از بدیع‌ترین شیوه‌های پول‌شویی تا بازی چندلایه در رده‌های تصمیم‌سازی و نفوذ در سطوح تصمیم‌گیری، ازاین‌رو مبارزه با فساد بیش از هر ویژگی ‌دیگر، باید از ویژگی «عالمانه‌بودن» برخوردار باشد. مبارزه با فساد نمی‌تواند با برخوردهای احساسی و هیجانی و حداکثر در سطح چند نطق پیش از دستور پیشرفت کند، بلکه باید با رجوع به اهل فن و کارشناسان خبره به تدوین راهکارهای علمی و خردمندانه اقدام کرد.
2. مبارزه با فساد نباید از رقابت سیاسی احزاب اثر بپذیرد. سیاسی‌شدن این مبارزه بزرگ‌ترین آفتی است که آن را تهدید می‌کند، زیرا ممکن است از بخشی از فعالیت‌های مفسدانه به‌دلیل «‌هم‌جناحي‌بودن» اغماض شود. ازاین‌رو شکل‌گیری دو فراکسیون در مجلس با هدف مشابه مبارزه با فساد که وجه تمایزشان فقط گرایش سیاسی نمایندگان باشد، به‌هیچ‌روی علامت خوبی نیست و نشان می‌دهد که هنوز اهمیت این مبارزه ملی به‌خوبی درک نشده‌ است.
3- مبارزه با فساد پشت درهای بسته نمی‌تواند نشانی از کارآمدی داشته ‌باشد، زیرا از یک ‌سو در غیاب افکار عمومی در معرض خطر انحراف و آلوده شائبه‌های سیاسی‌شدن قرار خواهد گرفت و از سوی دیگر حکم درباره مجرمان هرچه باشد، مردم را قانع نخواهد کرد. مبارزه آشکار و همراه با شفافیت هرچه‌بیشتر این باور را در ذهن شهروندان جا خواهد انداخت که اراده‌ای قوی برای ریشه‌کن‌کردن فساد وجود دارد و مفسدان به هر کجا هم که وابسته باشند، مفرّی نخواهند یافت.
4- مبارزه با فساد فراتر از شفافیت و اطلاع‌رسانی مطلوب به مردم، نیازمند حضور و مشارکت مردم است. این مبارزه نمی‌تواند در قامت یک مبارزه درون بدنه دولت شکل بگیرد و به نتیجه برسد. بلکه باید مردم و نهادهای مردمی در میدان مبارزه حضور داشته ‌باشند. باید افکار عمومی جامعه تا حدی تشنه مبارزه با فساد تا مرحله ریشه‌کنی باشد که آن را در صدر مطالبات خود از دولتمردان مطرح كند. در سایه این حضور و مشارکت مردمی، احزاب و فعالان سیاسی در هر مرحله از مراجعه به آرای مردم ناگزیر از ارائه برنامه خود برای مبارزه با فساد و نیز ارائه گزارش از عملکرد خود در این میدان مبارزه خواهند بود. درحالی‌که اینک چنین الزامی برای نامزدهای انتخاباتی وجود ندارد و آنان بدون اینکه حتی یک جمله درباره ضرورت مبارزه با فساد یا برنامه‌های خود برای مقابله با آن بر زبان بیاورند، می‌توانند به‌عنوان پیروز انتخابات معرفی شوند و البته این به معنی ‌حضورنداشتن مردم در این مبارزه ملی و تاریخی است.
5. رسانه‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد جایگاه و نقش ویژه‌ای در این مبارزه دارند. انتخاب خانم دافنه کاروانا گالیزیا، روزنامه‌نگار اهل مالت که فساد سیاست‌مداران این کشور را افشا کرده و جان خود را بر سر این افشاگری از دست داد، به‌عنوان برنده جایزه در هجدهمین کنفرانس بین‌المللی مبارزه با فساد که به‌تازگی در کپنهاگ برگزار شد، عزم جامعه جهانی را برای حمایت از روزنامه‌نگاران فعال در عرصه مبارزه با فساد نشان می‌دهد. قوانین و رویه‌های اجرائی باید به‌گونه‌ای اصلاح و بازنگری شوند که امنیت کامل برای اصحاب رسانه که وارد این مبارزه مقدس می‌شوند، فراهم شود و در مقابل حاشیه امنی برای خلاف‌کاران و مفسدان ایجاد نشود.
6- در اولین قدم‌های این مبارزه بزرگ باید با خطاها و لغزش‌های کوچک و بزرگ مسئولان و صاحب‌منصبان هم در بدنه دولت و هم سایر نهادهای رسمی برخورد شود. همان‌گونه که به‌اصطلاح با دستمال کثیف نمی‌توان پنجره‌های منزل را تمیز و شفاف کرد، با سازمانی آلوده و گرفتار فساد هم نمی‌توان مدعی مبارزه با فساد شد. افکار عمومی نمی‌پذیرد که مثلا در یک پرونده رانت‌خواری، فرد خاطی دستگیر و محاکمه و جریمه شود، اما خبری درباره نحوه برخورد با مدیرانی که در سایه قصور یا تقصیر آنان چنین فسادی شکل گرفته ‌است، منتشر نشود.
7. هیچ برنامه‌ای برای مقابله با فساد نمی‌تواند بدون نگاه به گذشته آغاز شده و گرفتار آفاتی نشود؛ زیرا شهروندان بلافاصله از خود خواهند پرسید مدیران فعلی چه سودی از «بایگانی‌کردن» پرونده‌های ویژه‌خواری گذشته می‌برند و طبعا در صداقت آنان تردید خواهند کرد، ازاین‌رو در بررسی موارد فساد و آغاز مبارزه بی‌امان با این آفت هولناک، نباید با این توجیه به‌ظاهر زیبا که «به‌جای واکاوی بی‌حاصل گذشته باید به آینده پرداخت»، عملکرد گذشته را به فراموشی سپرد. متأسفانه در جامعه ما این نگاه غلط بسیار رایج و متداول است و حتی گاه بیان چنین نظراتی بر احترام گوینده آن می‌افزاید که مثلا به جای کینه‌توزی و برخورد سیاسی به فکر حل ریشه‌ای معضلات است. غافل از اینکه کمترین زیان نپرداختن به گذشته، تعمیق این باور در ذهن متخلفان بالقوه است که می‌شود خلاف کرد و مصون ماند. به باور نگارنده، توجه به این موارد در تدوین برنامه مبارزه ملی با فساد شانس رسیدن به پیروزی را به نحو چشمگیری افزایش خواهد داد.

بسیاری از دولتمردان و پژوهشگران در کشورهای مختلف این حقیقت را باور کرده‌اند که فساد یکی از مهم‌ترین موانع رشد و شکوفایی جوامع است، ازاین‌رو شاهد تلاش گسترده‌ای برای مبارزه با فساد و کاهش شدت بیماری جوامع هستیم، تلاشی که بی‌تردید در قالب یک مسابقه جهانی می‌توان آن را ‌بررسی کرد. برندگان چنین مسابقه‌ای جایزه‌ای مانند جلب نظر شرکای بالفعل و بالقوه و نیز موفقیت در میدان جذب سرمایه به ‌دست خواهند آورد.

در ایران نیز مبارزه با فساد و تلاش برای کسب رتبه بالاتر در این عرصه بعد از چندین ‌سال افت‌وخیز و حتی انکار، مورد توجه مسئولان و نهادهای مردمی قرار گرفته ‌است که این موضوع باید به فال نیک گرفته ‌شود، بااین‌‌حال در همین ابتدای مسیر دشوار مبارزه با فساد لازم است متولیان امر با تدوین برنامه‌ای جامع و حسابگرانه موفقیت در این مبارزه نفس‌گیر را تضمین کنند. در زیر به چند نکته ابتدایی در باب برنامه یادشده با عنوان «بایدها و نبایدها» پرداخته‌ام:
1. فساد در سطح جهانی در چند دهه اخیر پیچیدگی‌های حیرت‌انگیزی پیدا کرده ‌است؛ از بدیع‌ترین شیوه‌های پول‌شویی تا بازی چندلایه در رده‌های تصمیم‌سازی و نفوذ در سطوح تصمیم‌گیری، ازاین‌رو مبارزه با فساد بیش از هر ویژگی ‌دیگر، باید از ویژگی «عالمانه‌بودن» برخوردار باشد. مبارزه با فساد نمی‌تواند با برخوردهای احساسی و هیجانی و حداکثر در سطح چند نطق پیش از دستور پیشرفت کند، بلکه باید با رجوع به اهل فن و کارشناسان خبره به تدوین راهکارهای علمی و خردمندانه اقدام کرد.
2. مبارزه با فساد نباید از رقابت سیاسی احزاب اثر بپذیرد. سیاسی‌شدن این مبارزه بزرگ‌ترین آفتی است که آن را تهدید می‌کند، زیرا ممکن است از بخشی از فعالیت‌های مفسدانه به‌دلیل «‌هم‌جناحي‌بودن» اغماض شود. ازاین‌رو شکل‌گیری دو فراکسیون در مجلس با هدف مشابه مبارزه با فساد که وجه تمایزشان فقط گرایش سیاسی نمایندگان باشد، به‌هیچ‌روی علامت خوبی نیست و نشان می‌دهد که هنوز اهمیت این مبارزه ملی به‌خوبی درک نشده‌ است.
3- مبارزه با فساد پشت درهای بسته نمی‌تواند نشانی از کارآمدی داشته ‌باشد، زیرا از یک ‌سو در غیاب افکار عمومی در معرض خطر انحراف و آلوده شائبه‌های سیاسی‌شدن قرار خواهد گرفت و از سوی دیگر حکم درباره مجرمان هرچه باشد، مردم را قانع نخواهد کرد. مبارزه آشکار و همراه با شفافیت هرچه‌بیشتر این باور را در ذهن شهروندان جا خواهد انداخت که اراده‌ای قوی برای ریشه‌کن‌کردن فساد وجود دارد و مفسدان به هر کجا هم که وابسته باشند، مفرّی نخواهند یافت.
4- مبارزه با فساد فراتر از شفافیت و اطلاع‌رسانی مطلوب به مردم، نیازمند حضور و مشارکت مردم است. این مبارزه نمی‌تواند در قامت یک مبارزه درون بدنه دولت شکل بگیرد و به نتیجه برسد. بلکه باید مردم و نهادهای مردمی در میدان مبارزه حضور داشته ‌باشند. باید افکار عمومی جامعه تا حدی تشنه مبارزه با فساد تا مرحله ریشه‌کنی باشد که آن را در صدر مطالبات خود از دولتمردان مطرح كند. در سایه این حضور و مشارکت مردمی، احزاب و فعالان سیاسی در هر مرحله از مراجعه به آرای مردم ناگزیر از ارائه برنامه خود برای مبارزه با فساد و نیز ارائه گزارش از عملکرد خود در این میدان مبارزه خواهند بود. درحالی‌که اینک چنین الزامی برای نامزدهای انتخاباتی وجود ندارد و آنان بدون اینکه حتی یک جمله درباره ضرورت مبارزه با فساد یا برنامه‌های خود برای مقابله با آن بر زبان بیاورند، می‌توانند به‌عنوان پیروز انتخابات معرفی شوند و البته این به معنی ‌حضورنداشتن مردم در این مبارزه ملی و تاریخی است.
5. رسانه‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد جایگاه و نقش ویژه‌ای در این مبارزه دارند. انتخاب خانم دافنه کاروانا گالیزیا، روزنامه‌نگار اهل مالت که فساد سیاست‌مداران این کشور را افشا کرده و جان خود را بر سر این افشاگری از دست داد، به‌عنوان برنده جایزه در هجدهمین کنفرانس بین‌المللی مبارزه با فساد که به‌تازگی در کپنهاگ برگزار شد، عزم جامعه جهانی را برای حمایت از روزنامه‌نگاران فعال در عرصه مبارزه با فساد نشان می‌دهد. قوانین و رویه‌های اجرائی باید به‌گونه‌ای اصلاح و بازنگری شوند که امنیت کامل برای اصحاب رسانه که وارد این مبارزه مقدس می‌شوند، فراهم شود و در مقابل حاشیه امنی برای خلاف‌کاران و مفسدان ایجاد نشود.
6- در اولین قدم‌های این مبارزه بزرگ باید با خطاها و لغزش‌های کوچک و بزرگ مسئولان و صاحب‌منصبان هم در بدنه دولت و هم سایر نهادهای رسمی برخورد شود. همان‌گونه که به‌اصطلاح با دستمال کثیف نمی‌توان پنجره‌های منزل را تمیز و شفاف کرد، با سازمانی آلوده و گرفتار فساد هم نمی‌توان مدعی مبارزه با فساد شد. افکار عمومی نمی‌پذیرد که مثلا در یک پرونده رانت‌خواری، فرد خاطی دستگیر و محاکمه و جریمه شود، اما خبری درباره نحوه برخورد با مدیرانی که در سایه قصور یا تقصیر آنان چنین فسادی شکل گرفته ‌است، منتشر نشود.
7. هیچ برنامه‌ای برای مقابله با فساد نمی‌تواند بدون نگاه به گذشته آغاز شده و گرفتار آفاتی نشود؛ زیرا شهروندان بلافاصله از خود خواهند پرسید مدیران فعلی چه سودی از «بایگانی‌کردن» پرونده‌های ویژه‌خواری گذشته می‌برند و طبعا در صداقت آنان تردید خواهند کرد، ازاین‌رو در بررسی موارد فساد و آغاز مبارزه بی‌امان با این آفت هولناک، نباید با این توجیه به‌ظاهر زیبا که «به‌جای واکاوی بی‌حاصل گذشته باید به آینده پرداخت»، عملکرد گذشته را به فراموشی سپرد. متأسفانه در جامعه ما این نگاه غلط بسیار رایج و متداول است و حتی گاه بیان چنین نظراتی بر احترام گوینده آن می‌افزاید که مثلا به جای کینه‌توزی و برخورد سیاسی به فکر حل ریشه‌ای معضلات است. غافل از اینکه کمترین زیان نپرداختن به گذشته، تعمیق این باور در ذهن متخلفان بالقوه است که می‌شود خلاف کرد و مصون ماند. به باور نگارنده، توجه به این موارد در تدوین برنامه مبارزه ملی با فساد شانس رسیدن به پیروزی را به نحو چشمگیری افزایش خواهد داد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها