|

اضطرابي كه ذهن را كلافه مي‌كند

ترجمه: ثریا شنتیایی

اختلال وسواس فكري‌- عملي يا OCD (Obsessive Compulsive Disorder) اضطراب وحشتناکی است که بسیاری از مردم را درگیر کرده. اوسي‌دي شما را به اين باور مي‌رساند تا کاری را انجام دهید وگرنه اتفاق بدی برایتان خواهد افتاد. گاهی وادار می‌شوید کاری را انجام دهید و با انجام‌ندادنش اذیت خواهید شد. گاهی تأکیدش بر انجام کار بد یا حتی کارهای معمول است و تا وقتی آن را انجام ندهید آرامش نخواهید داشت. انجام‌ندادنش موجب اضطراب شده و ذهنتان را کلافه می‌کند.
با قضاوت‌کردن‌های بیجا موجب تحریک اوسي‌دي می‌شوید و به آن قدرت می‌دهید و ذهن خود را کلافه می‌کنید. اوسي‌دي از حس گناه و خجالتی که شما به وسيله قضاوت‌ها در خود به وجود می‌آورید، تغذیه می‌شود و قدرت و انرژی می‌گیرد. هرچه حس‌های منفی (مانند ترس، خشم، عصبانیت، شرم، گناه و...) و مشکلات بیشتر شوند، اوسی‌دی شما را بیشتر آزار می‌دهد و وخیم‌تر می‌شود. درواقع ریشه اوسی‌دی حس گناه و خجالت و اضطراب است و شخص را ناامید می‌کند؛ به‌عنوان‌مثال، وقتی شخص بعد از عصبانیت‌هایش احساس شرم می‌کند، اوسی‌دی را در خود تقویت می‌کند. من با صدها بیمار اوسی‌دی کار کرده‌ام. زمانی اوسی‌دی از بین می‌رفت که افراد دیگر نمی‌خواستند توسط اين اختلال آسیب ببینند و جالب است که اوسی‌دی هم درمان می‌شد، چراکه قدرتش را داریم.
برخی افراد اوسی‌دی ملایم‌تری دارند، در نتیجه مشکل کمی با آن دارند، ولی برخی اوسی‌دی‌شان وخیم است و کل روز در آنها فعال، اما مهم نیست که کدام نوعش را دارید، چراکه درمان یکی است: فقط کافی است اجازه ندهید شما را اذیت کند و انرژی‌تان را بگیرد. پس وقتی اوسی‌دی می‌گوید «چشمک بزن» ساز مخالف نزنید، فقط بگویید «باشد اشکالی ندارد، چشمک می‌زنم». خود را اذیت نکنید فقط بدون ناراحتی و بی‌تفاوت چشمک را بزنید. چشمک‌زدن شما برای کسی اهمیتی ندارد.
این تصور پیش نیاید که نمی‌خواهیم چنین رفتارهایی را از بین ببریم، بلکه منظور این است که با ناراحت‌کردن و بزرگ‌کردنش انرژی ذهنی‌مان را هدر ندهیم. با این روش و رعایت خواسته‌های اوسی‌دی، بدون اینکه خود را ناراحت و انرژی بابت آن صرف کنید می‌بینید بعد از دفعات اول و دوم به مرور و خودبه‌خود اوسی‌دی از بین می‌رود. اوسی‌دی زمانی جای‌گیر می‌شود که به آن اهمیت دهید. پس بی‌تفاوت باشید. وقتی انرژی بابت این افکار و رفتارها خرج نکنیم به راحتی ما را رها خواهند کرد.
مردی را می‌شناسم که اوسی‌دی شدیدی داشت و به این دلیل نمی‌توانست با هیچ زنی ارتباط داشته باشد، چراکه می‌ترسید زن متوجه ناراحتی‌اش بشود. یکی از کارهای مسخره‌ای که انجام می‌داد این بود که هیچ‌‌وقت در بوفه رستوران اولین بشقاب را برنمی‌داشت، بلکه دومی را برمی‌داشت و برای این کار سایرین تحقیرش می‌کردند و موجب ناراحتی‌اش می‌شدند، اما وقتی گفتم «چه ایده جالبی که بشقاب دوم را برمی‌داری، شاید بشقاب اول گردوخاکی باشد» دیگر خیلی عادی بشقاب دوم را برمی‌داشت. سایر رفتارهایش نیز به همین صورت بود، ولی یاد گرفت که مانع افکار و رفتارش نباشد، بلکه اهمیت ندهد و رهایشان کند تا کم‌کم در ذهنش کم‌رنگ شوند.
یادتان باشد در ارتباط با او‌سی‌دی باید مانعِ مانع‌شدن باشید. قدری عجیب است، چراکه همه مانند شما می‌گویند «مجبوریم سعی کنیم مانع این افکار شویم». بله درست است و این هدف شماست که می‌خواهید این افکار از ذهنتان محو بشوند، اما باید زمانی آن را کنار بگذارید که کاملا راحت و بی‌تفاوت هستید و هیچ قضاوتی هم در این مورد نمی‌کنید. ناگهان می‌بینید که برای رفع این افکار دیگر تلاشی لازم نیست و انرژی هم بابتش به هدر نمی‌دهید. پس تلاشی برای ازدست‌دادن نکنید. وقتی اوسی‌دی به شما می‌گوید کاری را انجام دهید، طوری باشید که اصلا اهمیتی برایتان ندارد و آن را اکنون انجام خواهید داد و انرژی ذهنی هم بابتش صرف نمی‌کنید.
همه ما در زندگی انواعی از اوسی‌دی‌ها را داریم و افرادی را با این رفتارها می‌شناسیم که در نبرد با رفتارهایشان هستند. به‌عنوان والدین می‌ترسیم که فرزندانمان نیز چنین باشند، ولی اهمیتی ندارد. هر کسی می‌تواند از این مرحله عبور کند، بنابراین نگران نباشید، به شما قول می‌دهم كه شما هم مي‌توانيد به‌راحتي از اين مرحله عبور كنيد، فقط كافي است راه درمان درست را در پيش بگيريد. مطمئنم كه بهبودی کار سختی نیست، به شرطی که اضطراب، حس شرم و گناه، خجالت و عصبانیت را در خود ریشه‌یابی و برطرف کنید.
www.amenclinics.com

اختلال وسواس فكري‌- عملي يا OCD (Obsessive Compulsive Disorder) اضطراب وحشتناکی است که بسیاری از مردم را درگیر کرده. اوسي‌دي شما را به اين باور مي‌رساند تا کاری را انجام دهید وگرنه اتفاق بدی برایتان خواهد افتاد. گاهی وادار می‌شوید کاری را انجام دهید و با انجام‌ندادنش اذیت خواهید شد. گاهی تأکیدش بر انجام کار بد یا حتی کارهای معمول است و تا وقتی آن را انجام ندهید آرامش نخواهید داشت. انجام‌ندادنش موجب اضطراب شده و ذهنتان را کلافه می‌کند.
با قضاوت‌کردن‌های بیجا موجب تحریک اوسي‌دي می‌شوید و به آن قدرت می‌دهید و ذهن خود را کلافه می‌کنید. اوسي‌دي از حس گناه و خجالتی که شما به وسيله قضاوت‌ها در خود به وجود می‌آورید، تغذیه می‌شود و قدرت و انرژی می‌گیرد. هرچه حس‌های منفی (مانند ترس، خشم، عصبانیت، شرم، گناه و...) و مشکلات بیشتر شوند، اوسی‌دی شما را بیشتر آزار می‌دهد و وخیم‌تر می‌شود. درواقع ریشه اوسی‌دی حس گناه و خجالت و اضطراب است و شخص را ناامید می‌کند؛ به‌عنوان‌مثال، وقتی شخص بعد از عصبانیت‌هایش احساس شرم می‌کند، اوسی‌دی را در خود تقویت می‌کند. من با صدها بیمار اوسی‌دی کار کرده‌ام. زمانی اوسی‌دی از بین می‌رفت که افراد دیگر نمی‌خواستند توسط اين اختلال آسیب ببینند و جالب است که اوسی‌دی هم درمان می‌شد، چراکه قدرتش را داریم.
برخی افراد اوسی‌دی ملایم‌تری دارند، در نتیجه مشکل کمی با آن دارند، ولی برخی اوسی‌دی‌شان وخیم است و کل روز در آنها فعال، اما مهم نیست که کدام نوعش را دارید، چراکه درمان یکی است: فقط کافی است اجازه ندهید شما را اذیت کند و انرژی‌تان را بگیرد. پس وقتی اوسی‌دی می‌گوید «چشمک بزن» ساز مخالف نزنید، فقط بگویید «باشد اشکالی ندارد، چشمک می‌زنم». خود را اذیت نکنید فقط بدون ناراحتی و بی‌تفاوت چشمک را بزنید. چشمک‌زدن شما برای کسی اهمیتی ندارد.
این تصور پیش نیاید که نمی‌خواهیم چنین رفتارهایی را از بین ببریم، بلکه منظور این است که با ناراحت‌کردن و بزرگ‌کردنش انرژی ذهنی‌مان را هدر ندهیم. با این روش و رعایت خواسته‌های اوسی‌دی، بدون اینکه خود را ناراحت و انرژی بابت آن صرف کنید می‌بینید بعد از دفعات اول و دوم به مرور و خودبه‌خود اوسی‌دی از بین می‌رود. اوسی‌دی زمانی جای‌گیر می‌شود که به آن اهمیت دهید. پس بی‌تفاوت باشید. وقتی انرژی بابت این افکار و رفتارها خرج نکنیم به راحتی ما را رها خواهند کرد.
مردی را می‌شناسم که اوسی‌دی شدیدی داشت و به این دلیل نمی‌توانست با هیچ زنی ارتباط داشته باشد، چراکه می‌ترسید زن متوجه ناراحتی‌اش بشود. یکی از کارهای مسخره‌ای که انجام می‌داد این بود که هیچ‌‌وقت در بوفه رستوران اولین بشقاب را برنمی‌داشت، بلکه دومی را برمی‌داشت و برای این کار سایرین تحقیرش می‌کردند و موجب ناراحتی‌اش می‌شدند، اما وقتی گفتم «چه ایده جالبی که بشقاب دوم را برمی‌داری، شاید بشقاب اول گردوخاکی باشد» دیگر خیلی عادی بشقاب دوم را برمی‌داشت. سایر رفتارهایش نیز به همین صورت بود، ولی یاد گرفت که مانع افکار و رفتارش نباشد، بلکه اهمیت ندهد و رهایشان کند تا کم‌کم در ذهنش کم‌رنگ شوند.
یادتان باشد در ارتباط با او‌سی‌دی باید مانعِ مانع‌شدن باشید. قدری عجیب است، چراکه همه مانند شما می‌گویند «مجبوریم سعی کنیم مانع این افکار شویم». بله درست است و این هدف شماست که می‌خواهید این افکار از ذهنتان محو بشوند، اما باید زمانی آن را کنار بگذارید که کاملا راحت و بی‌تفاوت هستید و هیچ قضاوتی هم در این مورد نمی‌کنید. ناگهان می‌بینید که برای رفع این افکار دیگر تلاشی لازم نیست و انرژی هم بابتش به هدر نمی‌دهید. پس تلاشی برای ازدست‌دادن نکنید. وقتی اوسی‌دی به شما می‌گوید کاری را انجام دهید، طوری باشید که اصلا اهمیتی برایتان ندارد و آن را اکنون انجام خواهید داد و انرژی ذهنی هم بابتش صرف نمی‌کنید.
همه ما در زندگی انواعی از اوسی‌دی‌ها را داریم و افرادی را با این رفتارها می‌شناسیم که در نبرد با رفتارهایشان هستند. به‌عنوان والدین می‌ترسیم که فرزندانمان نیز چنین باشند، ولی اهمیتی ندارد. هر کسی می‌تواند از این مرحله عبور کند، بنابراین نگران نباشید، به شما قول می‌دهم كه شما هم مي‌توانيد به‌راحتي از اين مرحله عبور كنيد، فقط كافي است راه درمان درست را در پيش بگيريد. مطمئنم كه بهبودی کار سختی نیست، به شرطی که اضطراب، حس شرم و گناه، خجالت و عصبانیت را در خود ریشه‌یابی و برطرف کنید.
www.amenclinics.com

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها