صحبتکردن کافي است
نعمت احمدي
هر سال در فصل برداشت محصول پسته، دهها کارگر افغانستاني که جواز کار در ايران دارند، از اردوگاه محل سکونت افغانستانيها از سوي نگارنده به کار دعوت ميشوند. سال جاري اوضاع کاملا فرق کرد؛ کارگر افغانستاني بهشدت کم شده بود. به علت افزايش قيمت دلار و کاهش ارزش ريال جمعيت آماده به کار مسير جديدي انتخاب کرده بودند؛ ترکيه! تعدادي از اين کارگران که با آنها در تماس بوديم، از وضع خوب کار در ترکيه و تفاوت دريافتي با ايران سخن ميگفتند. جالب است اول سال وقتي ارزش ريال در مقابل دلار کاهش پيدا کرد و حرکت کارگران افغانستاني به سوي ترکيه آغاز شد، گروههاي به گفته خودشان- قاچاقبر- هم فعال شدند و بيپروا. نميدانم از مرز چگونه رد ميشوند؟ همچنين موقع برداشت محصول از کارگران بلوچ و سيستاني استفاده ميکنم. قصه پرغصه اين کارگران با وضعي که در چابهار با عمليات انتحاري پيش آمد، شنيدني است. اين چند روز انگشت اتهام بهحق به سوي کشورهايي نشانه رفته است که باعث و باني جذب جوانان به سوي گروههاي خرابکار شدهاند اما يک بار از خودمان پرسيدهايم در منطقه چابهار که از هر نظر قابليتهاي فراواني براي توسعه دارد، چه کردهايم؟
کافي است کمتر از يک ساعت پرواز به آن سوي آبهاي خليج فارس داشته باشيم و رونق کسبوکار و ساختوساز را ببينيم و انبوه کارگران مصري، پاکستاني، افغانستاني، بنگلادشي، هندي و ديگر مليتها را مشاهده کنيم. اما اين سوي آب در فصل برداشت محصولات باغات کشاورزي است که تعدادي کارگر از منطقه چابهار و حوالي آن جذب کارگاهها و باغات ميشوند درحاليکه منطقه آزاد چابهار قابليت جذب ميلياردها دلار و به تبع آن جذب صدها هزار کارگر را دارد اما اجازه داده نميشود از فرصت سرمايهگذاري خارجي بهره گرفته شود. مديرعامل سازمان منطقه آزاد چابهار اخيرا با اشاره به تمايل و درخواست سرمايهگذاري چينيها در حوزه پتروشيمي و دارو گفته است که سال گذشته 60 ميليون دلار سرمايه خارجي جذب شد. او تأکيد کرده از دو دهه قبل فضاي اقتصادي دنيا به سمتي رفته که ارزش نهادههاي توليد در طبيعت تمام شده، تغيير کرده و هزينه حملونقل اهميت ويژهاي يافته و براي سازمانها و شرکتها دسترسي به مناطق فعاليت براي کاهش هزينههاي حملونقل، اهميت کليدي يافته است. ميدانيم دسترسي منطقه آزاد چابهار به منطقه خاورميانه و حاشيه خليج فارس و حتي کشورهاي مشترکالمنافع CIS ميتواند انگيزه مهمي براي فعاليت شرکتها باشد که پشتوانه جمعيت 800ميليوننفري دارند. استفاده از چابهار ميتواند در کاهش هزينههاي حملونقل مؤثر باشد. او در گفتوگوي خود با «شرق» اعلام کرده حجم بالايي از بار ميتواند با بهترين هزينه در اين مسير جابهجا شود. کافي است با تکيه بر دادههاي همين گفتوگو به مظلوميت منطقه چابهار و محروميت ساکنان آن نواحي توجه شود. منطقهاي که سالها جزء مناطق آزاد است، ساحل زيبايي دارد که در دنيا نمونه است. جمعيت هدف 800ميليوني به گفته رئيس منطقه آزاد چابهار ميتواند از اين منطقه استفاده کند و 9 درصد از تجارت جهان با بهترين مسير از اين ناحيه ميتواند بگذرد اما چرا وضع چابهار و جوانان آن به گونهاي است که با تأسف عدهاي هرچند اندك از آنان جذب گروههاي معاند ميشوند. با دهها کارگر از منطقه چابهار در فصل برداشت محصول سروکار داشتم. جواني که چندسالي بهخاطر حمل مواد مخدر در زندان بود و بعد از آزادي بيکار، ميگفت نميخواهم پشت ميلهها باشم و خانوادهام اسير شوند. ميگفت چندين کيلو مواد مخدر را نزديک پايگاه کول گرفتم و از بيراهه آن طرف پاسگاه بردم اما گير افتادم. درحاليکه از همين مسير روزانه صدها نفر بيمدرک به وسيله قاچاقبرها تردد ميکنند و گير نميافتند. معتقد بود حملونقل و قاچاق مواد مخدر الگوي ويژه خود را دارد و در آن دايره امثال من زود حذف ميشويم. کار ديگري هم نيست؛ دو ماهي که فصل برداشت بود، جمعا 60 تومان خرج خورد و خوراک او و ديگر کارگران شد. رسم است نان خالي و صبحانه را کارفرما در فصل برداشت محصول مجاني به کارگران ميدهد. کارگري که بايد روزي هشت ساعت در گرماي تابستان کار طاقتفرسا کند، تنها روزي دو هزار تومان خرج خوراکش شده بود؛ ميگفت با ميوه ، سبزي، گوجه، خيار و بادمجان سر ميکنيم که در مزرعه هست و حقوقمان را پسانداز ميکنيم براي خانواده؛ کار دائمي که نيست؛ شانس بياوريم يکي، دو ماه ديگر هم کار پيدا شود. چه توقعي از جوانان اين مناطق داريم؟ وقتي همه امکانات بالقوه را طبيعت و جغرافياي منطقه در اختيار گذاشته است، وقتي کريدور ارتباطي هند با افغانستان و آسياي ميانه همين چابهار است و اهميت آن به قدري است که دولت آمريکا اين منطقه را از تحريمهاي غيرقانوني خود استثنا کرده است؛ يعني منطقه اهميت تجاري، مواصلاتي و مبادلاتي دارد و براي اينكه امکانات بالقوه منطقه بالفعل شود، بايد فکري به حال منطقه کرد. نيروي انساني اين نواحي به جرئت ميگويم از پرتلاشترين نيروهايي هستند که هر کارفرما به آنها نياز دارد. چرا بايد جوان اين مناطق کشور از سر استيصال به قاچاق روي بياورد و به گفته احمد، کارگر چابهاري سالها پشت ميلههاي زندان رنج مضاعف را تحمل کند؟ چرا وقتي فرصت کار را آن هم صدها و هزاران کيلومتر آنسوتر پيدا ميکند، با رياضتي وصفناشدني با روزي دو هزار تومان گذران خورد و خوراک کند؟ از خودم ميپرسيدم اين جماعت در دو، سه ماهي که اينجا بودند و روزي دو هزار تومان خرج خورد و خوراک آنها شد، آيا در فقر مطلق کالري به سر نميبردند؟ آيا حداقل حرمت انساني آنها در کشوري که خداوند همه نعمات ارضي دلاري را در خاک آن به وديعه گذاشته پاس داشته ميشود؟ بايد فکري به حال مناطق توسعهنيافته کشور کرد. صحبت از اينکه فلان کشور و گروه باعث انحراف جوانان منطقه شده است ساده است؛ بايد از خود پرسيد براي اينان چه کرديم تا به راه خلاف کشيده نشوند؟
هر سال در فصل برداشت محصول پسته، دهها کارگر افغانستاني که جواز کار در ايران دارند، از اردوگاه محل سکونت افغانستانيها از سوي نگارنده به کار دعوت ميشوند. سال جاري اوضاع کاملا فرق کرد؛ کارگر افغانستاني بهشدت کم شده بود. به علت افزايش قيمت دلار و کاهش ارزش ريال جمعيت آماده به کار مسير جديدي انتخاب کرده بودند؛ ترکيه! تعدادي از اين کارگران که با آنها در تماس بوديم، از وضع خوب کار در ترکيه و تفاوت دريافتي با ايران سخن ميگفتند. جالب است اول سال وقتي ارزش ريال در مقابل دلار کاهش پيدا کرد و حرکت کارگران افغانستاني به سوي ترکيه آغاز شد، گروههاي به گفته خودشان- قاچاقبر- هم فعال شدند و بيپروا. نميدانم از مرز چگونه رد ميشوند؟ همچنين موقع برداشت محصول از کارگران بلوچ و سيستاني استفاده ميکنم. قصه پرغصه اين کارگران با وضعي که در چابهار با عمليات انتحاري پيش آمد، شنيدني است. اين چند روز انگشت اتهام بهحق به سوي کشورهايي نشانه رفته است که باعث و باني جذب جوانان به سوي گروههاي خرابکار شدهاند اما يک بار از خودمان پرسيدهايم در منطقه چابهار که از هر نظر قابليتهاي فراواني براي توسعه دارد، چه کردهايم؟
کافي است کمتر از يک ساعت پرواز به آن سوي آبهاي خليج فارس داشته باشيم و رونق کسبوکار و ساختوساز را ببينيم و انبوه کارگران مصري، پاکستاني، افغانستاني، بنگلادشي، هندي و ديگر مليتها را مشاهده کنيم. اما اين سوي آب در فصل برداشت محصولات باغات کشاورزي است که تعدادي کارگر از منطقه چابهار و حوالي آن جذب کارگاهها و باغات ميشوند درحاليکه منطقه آزاد چابهار قابليت جذب ميلياردها دلار و به تبع آن جذب صدها هزار کارگر را دارد اما اجازه داده نميشود از فرصت سرمايهگذاري خارجي بهره گرفته شود. مديرعامل سازمان منطقه آزاد چابهار اخيرا با اشاره به تمايل و درخواست سرمايهگذاري چينيها در حوزه پتروشيمي و دارو گفته است که سال گذشته 60 ميليون دلار سرمايه خارجي جذب شد. او تأکيد کرده از دو دهه قبل فضاي اقتصادي دنيا به سمتي رفته که ارزش نهادههاي توليد در طبيعت تمام شده، تغيير کرده و هزينه حملونقل اهميت ويژهاي يافته و براي سازمانها و شرکتها دسترسي به مناطق فعاليت براي کاهش هزينههاي حملونقل، اهميت کليدي يافته است. ميدانيم دسترسي منطقه آزاد چابهار به منطقه خاورميانه و حاشيه خليج فارس و حتي کشورهاي مشترکالمنافع CIS ميتواند انگيزه مهمي براي فعاليت شرکتها باشد که پشتوانه جمعيت 800ميليوننفري دارند. استفاده از چابهار ميتواند در کاهش هزينههاي حملونقل مؤثر باشد. او در گفتوگوي خود با «شرق» اعلام کرده حجم بالايي از بار ميتواند با بهترين هزينه در اين مسير جابهجا شود. کافي است با تکيه بر دادههاي همين گفتوگو به مظلوميت منطقه چابهار و محروميت ساکنان آن نواحي توجه شود. منطقهاي که سالها جزء مناطق آزاد است، ساحل زيبايي دارد که در دنيا نمونه است. جمعيت هدف 800ميليوني به گفته رئيس منطقه آزاد چابهار ميتواند از اين منطقه استفاده کند و 9 درصد از تجارت جهان با بهترين مسير از اين ناحيه ميتواند بگذرد اما چرا وضع چابهار و جوانان آن به گونهاي است که با تأسف عدهاي هرچند اندك از آنان جذب گروههاي معاند ميشوند. با دهها کارگر از منطقه چابهار در فصل برداشت محصول سروکار داشتم. جواني که چندسالي بهخاطر حمل مواد مخدر در زندان بود و بعد از آزادي بيکار، ميگفت نميخواهم پشت ميلهها باشم و خانوادهام اسير شوند. ميگفت چندين کيلو مواد مخدر را نزديک پايگاه کول گرفتم و از بيراهه آن طرف پاسگاه بردم اما گير افتادم. درحاليکه از همين مسير روزانه صدها نفر بيمدرک به وسيله قاچاقبرها تردد ميکنند و گير نميافتند. معتقد بود حملونقل و قاچاق مواد مخدر الگوي ويژه خود را دارد و در آن دايره امثال من زود حذف ميشويم. کار ديگري هم نيست؛ دو ماهي که فصل برداشت بود، جمعا 60 تومان خرج خورد و خوراک او و ديگر کارگران شد. رسم است نان خالي و صبحانه را کارفرما در فصل برداشت محصول مجاني به کارگران ميدهد. کارگري که بايد روزي هشت ساعت در گرماي تابستان کار طاقتفرسا کند، تنها روزي دو هزار تومان خرج خوراکش شده بود؛ ميگفت با ميوه ، سبزي، گوجه، خيار و بادمجان سر ميکنيم که در مزرعه هست و حقوقمان را پسانداز ميکنيم براي خانواده؛ کار دائمي که نيست؛ شانس بياوريم يکي، دو ماه ديگر هم کار پيدا شود. چه توقعي از جوانان اين مناطق داريم؟ وقتي همه امکانات بالقوه را طبيعت و جغرافياي منطقه در اختيار گذاشته است، وقتي کريدور ارتباطي هند با افغانستان و آسياي ميانه همين چابهار است و اهميت آن به قدري است که دولت آمريکا اين منطقه را از تحريمهاي غيرقانوني خود استثنا کرده است؛ يعني منطقه اهميت تجاري، مواصلاتي و مبادلاتي دارد و براي اينكه امکانات بالقوه منطقه بالفعل شود، بايد فکري به حال منطقه کرد. نيروي انساني اين نواحي به جرئت ميگويم از پرتلاشترين نيروهايي هستند که هر کارفرما به آنها نياز دارد. چرا بايد جوان اين مناطق کشور از سر استيصال به قاچاق روي بياورد و به گفته احمد، کارگر چابهاري سالها پشت ميلههاي زندان رنج مضاعف را تحمل کند؟ چرا وقتي فرصت کار را آن هم صدها و هزاران کيلومتر آنسوتر پيدا ميکند، با رياضتي وصفناشدني با روزي دو هزار تومان گذران خورد و خوراک کند؟ از خودم ميپرسيدم اين جماعت در دو، سه ماهي که اينجا بودند و روزي دو هزار تومان خرج خورد و خوراک آنها شد، آيا در فقر مطلق کالري به سر نميبردند؟ آيا حداقل حرمت انساني آنها در کشوري که خداوند همه نعمات ارضي دلاري را در خاک آن به وديعه گذاشته پاس داشته ميشود؟ بايد فکري به حال مناطق توسعهنيافته کشور کرد. صحبت از اينکه فلان کشور و گروه باعث انحراف جوانان منطقه شده است ساده است؛ بايد از خود پرسيد براي اينان چه کرديم تا به راه خلاف کشيده نشوند؟