|

خروج آمریکا از سوريه براي داعش، ايران و متحدان کرد چه معنايي دارد

رنج علاالدين . روح الله نخعي

اعلاميه دونالد ترامپ، رئيس‌جمهور آمريکا مبني بر اينکه ايالات متحده نيروهاي خود را از سوريه بيرون مي‌کشد، در لحظه‌اي کليدي در منطقه از راه رسيد؛ در زماني که بازيگران مختلف درگير در جنگ، براي نظم سياسي پسامنازعه آماده مي‌شوند و کارزاري که ايالات متحده رهبري مي‌کند، در تلاش است آخرين باقي‌مانده‌هاي مقاومت داعش را از بين ببرد.
حضور تقريبا دوهزار نفر نيروهاي ايالات متحده ممکن است به نظر کم بيايد اما تصوير بزرگ‌تر مهمي در کار است. يکي از جنبه‌هاي ماجرا اين است که حفظ نيروها در سوريه، اهميتي نمادين دارد. علاوه‌براين، حضور آمريکا تقريبا هميشه به‌واسطه ساختارهاي نظامي بزرگ و بي‌رقيبي که در منطقه دارد، اثري چندبرابري مي‌يابد. نيروهاي حامي دولت دمشق، در فوريه (بهمن) درس سختي دراين‌باره گرفتند و دشمنان ايالات متحده مي‌دانند که توانايي‌هاي نظامي آمريکا در سوريه فراتر از حضور نيروهايش مي‌رود. حالا اين چشم‌انداز از بين رفته است.
خروج ايالات متحده از سوريه ممکن است هم در سوريه و هم در عراق اجازه بازگشت به داعش بدهد و خلأیي ايجاد کند که به احتمال زياد دولت اسد و ايران آن را پر خواهد کرد. اين خروج، متحدان کرد (و عرب) در منطقه را هم تنها مي‌گذارد.
مشکلات پيش از ترامپ
ايالات متحده پيش‌تر هم در چنين موقعيتي بوده است. بعد از همکاري نزديک‌تر ايالات متحده با نيروهاي عراقي سني عرب محلي معروف به «جنبش بيداري» براي عقب‌راندن جهادي‌ها و آزادکردن عراق شمالي، تناسخ پيشين داعش را که القاعده در عراق بود، به کنجي رانده بود؛ اما ‌پس‌ازآن، نيروهاي ايالات متحده در سال ۲۰۱۱ با دستور رئيس‌جمهور اوباما عقب کشيدند. در فاصله فقط سه سال، جهادي‌ها دوباره ظهور کردند، کنترل قلمروهاي گسترده‌اي از سوريه و عراق را به دست گرفتند و با استفاده از جنگ داخلي سوريه، تنش‌هاي فرقه‌اي در عراق و سقوط ارتش عراق، شبه‌حکومت خود را در جولای ۲۰۱۴ (1393) بنيان نهادند و اعلام کردند.
همان‌طورکه خروج اوباما از عراق در سال ۲۰۱۱ (1390) هم نشان داد، ايران براي پرکردن خلأیي که ايالات متحده به جا مي‌گذارد ظرفيت ثابت‌شده و مؤثري دارد تا در آن نيروهاي نيابتي‌اش را تقويت و تعميق کند. اين اتفاق هم به‌طور مستقيم منافع و متحدان آمريکا در منطقه را تضعيف مي‌کند.
اين خروج براي داعش چه معنايي دارد
شايد داعش «خلافتش» را از دست داده و در حال سقوط باشد اما هنوز با شکست فاصله زيادي دارد. به‌جاي آن داعش همچنان تهديدي ترسناک براي سوريه و عراق است. در هر دو کشور، اين سازمان جهادي ثابت کرده که نيرويي توانمند و انعطاف‌پذير است که در حال تلاش براي برپايي دوباره، جبهه‌هاي کوچک مقاومت خود در مقابل نيروهاي محلي را همچنان حفظ مي‌کند و هم‌زمان کارزاري از ترورها، حملات و اخاذي‌ها را عليه جوامع محلي به راه مي‌اندازد. به عبارت ديگر، ترامپ دارد مرتکب همان اشتباهاتي مي‌شود که اوباما شده بود. خروج ترامپ از سوريه به داعش اجازه مي‌دهد که خود را در ماه‌ها و سال‌هاي آينده احيا و خود را بازآفريني کند و به کسب قلمرو در محيط‌هاي درگير منازعه بپردازد و اين ممکن است به اين گروه کمک کند براي سال‌های سال دوباره اوج بگيرد. داعش و ديگر افراطي‌ها براي بسيج‌کردن سوري‌هاي مستعدي که گستره‌اي از نارضايتي‌ها را دارند، دستي بازتر خواهند داشت. علاوه‌براين، اگرچه ممکن است ترامپ بر اين باور باشد که روسيه کار مقابله با داعش و تبارش را بر عهده مي‌گيرد، سابقه مسکو در طول منازعات طور ديگري مي‌نمايد.
اين خروج براي ايران چه معنايي دارد
فراتر از دغدغه داعش، خروج ايالات متحده نهايتا منجر به خلأ گسترده‌تري خواهد شد که دشمنان آمريکا آن را پر خواهند کرد. ده‌ها هزار نيروي نيابتي ايران در سوريه، يا ترکيبي از اين نيروها و نيروهاي حامي دولت سوريه، متعاقب تصميم ترامپ تقويت خواهند شد. در نتيجه تصميم ترامپ، ايران در سوريه، ظرفيتي بي‌رقيب براي شکل‌دادن به چشم‌انداز سياسي خواهد داشت و نفوذش روي سياست، اقتصاد، بخش امنيتي سوريه و نيز منابع بازسازي که شايد زماني جامعه جهاني به اين کشور تزريق کند، تقويت مي‌شود. اين خروج به لحاظ راهبردي به ايران کمک مي‌کند و براي مثال، فضاي بيشتري براي پيگيري هدف قديمي‌اش به اين کشور خواهد داد: پل زميني که تهران را به بيروت و مديترانه وصل مي‌کند. به طور کلي، خروج ايالات متحده طنيني در منطقه خواهد داشت و تعادل قدرت را به نفع ايران تغيير مي‌دهد. ايالات متحده با حفظ نيروهايش در شرق، ايران را محدود کرده بود و به برخي سوري‌ها فرصتي داده بود از درگيري دور بمانند.
اين خروج براي متحدان آمريکا در منطقه چه معنايي دارد
سرانجام، خروج ايالات متحده خيانتي به متحدان آمريکاست، گروه‌هايي که در ميدان جنگ مشغول درگيري و زخم‌برداشتن بوده‌اند. اين شامل گروه‌هاي کرد و عرب نيروهاي دموكراتيک سوري هم مي‌شود. حمايت از کردهايي که اغلب در ارزش‌هاي غربي شريک‌اند و عميقا خواستار شراکت با ايالات متحده در مقابل سرکوب بازيگران منطقه‌اي هستند، به شکل تاريخي به‌عنوان مهمي اخلاقي ديده شده است.البته بخش مسئله‌ساز ماجرا اين است که «يگان‌هاي مدافع خلق (ي‌پ‌گ)» به «حزب کارگران کردستان (پ‌ک‌ک)» وابسته‌ است که ترکيه و ايالات متحده آن را سازماني تروريستي مي‌دانند، از اين رو همکاري ايالات متحده و ي‌پ‌گ در سوريه مسئله بغرنجي در رابطه با ترکيه به‌عنوان متحد آمريکا در ناتو ايجاد مي‌کند؛ اما در اين ناکامي در طراحي يک راهبرد پايدار و عملي، هم واشنگتن مقصر است و هم آنکارا. اين ناکامي باعث شد با تقويت رقباي ي‌پ‌گ و مشروط‌کردن حمايت آمريکا از اين گروه به‌ اشتراک‌گذاري قدرت با ديگر بازيگران مقبول‌تر از نظر ترکيه، اين گروه هم به بازيگر مقبول‌تري تبديل شود. ايالات متحده در توسعه و بهره‌برداري از شراکت‌هاي خود با بازيگران غيردولتي در خاورميانه عملکرد ضعيفي داشته است. اين شامل گروه‌هاي کرد و عرب در سوريه و عراق هم مي‌شود. واشنگتن برخلاف رقباي منطقه‌اي‌، در تلاش براي تأثيرگذاري بر چشم‌انداز سياسي، ارزشي کافي براي اهميت بلندمدت به اين گروه‌ها قائل نيست. در آينده ممکن است ايالات متحده شرکاي خود را بي‌ميل‌تر بيابد. اين شامل فراتر از شام هم مي‌شود، در نقاطي مثل ليبي و افغانستان. در آينده، ي‌پ‌گ به احتمال زياد وارد مذاکره با دولت سوريه مي‌شود تا از تهاجم تمام‌عيار ترکيه جلوگيري و حدي از خودمختاري را براي خود حفظ کند. ي‌پ‌گ به هر طريقي بخشي از ساختار سياسي و حکومتي سوريه باقي خواهد ماند؛ اما نفوذ ايالات متحده، يا تضعيف‌شده خواهد بود يا وجود نخواهد داشت.
آمريکا در چه وضعيتي قرار مي‌‌گيرد
به طور خلاصه، خروج ايالات متحده از سوريه به اين معناست: داعش ممکن است دوباره منسجم شود و اوج بگيرد، جاي پاي ايران در اين کشور بيش از پيش محکم‌ خواهد شد و متحدان کرد آمريکا احتمالا مجبور به توافق با دولت اسد شوند. اين يعني دولت اسد و ايران، شريک برجسته در صحنه، برنده‌هاي احتمالي اين افتضاح از کار درمي‌آيند.

وزير خارجه روسيه خبر داد:
محل استقرار مقرهاي ترکيه، ايران و روسيه در ادلب
وزير خارجه روسيه جزئياتي از تفاهم‌نامه مذاکرات آستانه را مطرح کرده است. سرگئي لاوروف ايجاد منطقه امن در ادلب را دستاورد مهم مذاکرات آستانه دانست و گفت: «بر اساس اين تفاهم‌نامه، در داخل منطقه امن ادلب، مقرهاي بازرسي ترکيه و در امتداد مرزهاي آن و در خارج از آن مقرهاي ايراني و روسي مستقر مي‌شوند». به گزارش «ايرنا»، سرگئي لاوروف در مصاحبه تفصيلي با خبرگزاري ريانووستي ادامه داد: «امضاي تفاهم‌نامه ايجاد منطقه امن ادلب با تصميماتي که در مذاکرات آستانه براي ايجاد مناطق امن چهارگانه در سوريه گرفتيم، امکان‌پذير شد». لاوروف با اشاره به پيشرفت‌هايي که در حل مسئله سوريه با همکاري روسيه، ايران و ترکيه به دست آمد، افزود: «روابط با هر يک از اين کشورها ويژگي خود را دارد؛ روسيه در چارچوب مذاکرات آستانه با ايران و ترکيه براي حل بحران سوريه همکاري مي‌کند». وزير خارجه روسيه همچنين به کميته قانون اساسي سوريه به‌عنوان دستاورد مهم ديگر مذاکرات آستانه اشاره و اضافه کرد: «با ميانجيگري ايران، روسيه و ترکيه به تازگي فهرست نامزدها براي عضويت در کميته قانون اساسي سوريه به نماينده دبيرکل سازمان ملل در سوريه ارائه شد». از سوي ديگر در آمريکا نيز واکنش‌ها به تصميم رئيس‌جمهور اين کشور ادامه دارد. سوزان رايس، مشاور امنيت ملي پيشين آمريکا، گفته که خروج نيروهاي آمريکا از سوريه هديه کريسمس به ايران و روسيه بود. او در يادداشتي در روزنامه نيويورک‌تايمز به بررسي تصميم رئيس‌جمهور آمريکا پرداخت و نوشت: «رئيس‌جمهور ترامپ با تصميمات بي‌پرواي خود که به بازنشستگي جيمز متيس منجر شد، بيش از هر دشمن خارجي‌ای امنيت ملي آمريکا را تضعيف مي‌کند. اين تصميمات برخلاف توصيه‌هاي مشاوران ارشد رئيس‌جمهور، کنگره و غافلگيري براي متحدانمان است. همچنين اين تصميم هديه کريسمس زودهنگام ترامپ به روسيه، ايران، حزب‌الله و طالبان است». مشاور امنيت ملي در دوران رياست‌جمهوري باراک اوباما تأکيد کرد: «فرار از سوريه تنها به نفع شبه‌نظاميان، ترکيه، بشار اسد، رئيس‌جمهور سوريه، روسيه و ايران است. ما با اين کار متحدان کُرد خود را تنها و متحدان فرانسوي و انگليسي‌مان را که نيرو به ميدان جنگ فرستاده بودند کنار مي‌گذاريم». واکنش‌ها به تصميم دونالد ترامپ اما معطوف به مقامات پيشين آمريکا نيست. به گزارش «ايسنا»، رند پاول، سناتور جمهوري‌خواه، در گفت‌وگويي با شبکه سي‌بي‌اس‌نيوز، در واکنش به تصميم ترامپ براي خارج‌کردن نيروهاي آمريکايي از سوريه و افغانستان تأکيد کرد که روسيه، ايران و بشار اسد (رئيس‌جمهور سوريه) بازيگران سوريه هستند و بدون مذاکره با آنها، نمي‌توان براي سوريه راه‌حلي به دست آورد. اين سناتور که از موافقان تصميم ترامپ است، اضافه کرد: «روسيه بازيگر بزرگي است. اگر با روس‌ها درباره سوريه مذاکره نکنيم، به راه‌حل نمي‌رسيم. ايران نيز بازيگر است. درواقع بايد با اين کشور نيز درباره سوريه صحبت کنيم. اسد هم يک بازيگر است. ما نمي‌توانيم بگوييم اسد بايد برود. وي پيروز جنگ شده است. ما دو هزار نفر نيرو به اين کشور فرستاده‌ايم که امکان بروز دیگري با نيروهاي روس و ايراني و شروع جنگ بزرگ درگيري وجود دارد که يک اشتباه بزرگ خواهد بود. من گمان نمي‌کنم که مردم آمريکا خواهان جنگ بزرگ ديگري در خاورميانه باشند».

اعلاميه دونالد ترامپ، رئيس‌جمهور آمريکا مبني بر اينکه ايالات متحده نيروهاي خود را از سوريه بيرون مي‌کشد، در لحظه‌اي کليدي در منطقه از راه رسيد؛ در زماني که بازيگران مختلف درگير در جنگ، براي نظم سياسي پسامنازعه آماده مي‌شوند و کارزاري که ايالات متحده رهبري مي‌کند، در تلاش است آخرين باقي‌مانده‌هاي مقاومت داعش را از بين ببرد.
حضور تقريبا دوهزار نفر نيروهاي ايالات متحده ممکن است به نظر کم بيايد اما تصوير بزرگ‌تر مهمي در کار است. يکي از جنبه‌هاي ماجرا اين است که حفظ نيروها در سوريه، اهميتي نمادين دارد. علاوه‌براين، حضور آمريکا تقريبا هميشه به‌واسطه ساختارهاي نظامي بزرگ و بي‌رقيبي که در منطقه دارد، اثري چندبرابري مي‌يابد. نيروهاي حامي دولت دمشق، در فوريه (بهمن) درس سختي دراين‌باره گرفتند و دشمنان ايالات متحده مي‌دانند که توانايي‌هاي نظامي آمريکا در سوريه فراتر از حضور نيروهايش مي‌رود. حالا اين چشم‌انداز از بين رفته است.
خروج ايالات متحده از سوريه ممکن است هم در سوريه و هم در عراق اجازه بازگشت به داعش بدهد و خلأیي ايجاد کند که به احتمال زياد دولت اسد و ايران آن را پر خواهد کرد. اين خروج، متحدان کرد (و عرب) در منطقه را هم تنها مي‌گذارد.
مشکلات پيش از ترامپ
ايالات متحده پيش‌تر هم در چنين موقعيتي بوده است. بعد از همکاري نزديک‌تر ايالات متحده با نيروهاي عراقي سني عرب محلي معروف به «جنبش بيداري» براي عقب‌راندن جهادي‌ها و آزادکردن عراق شمالي، تناسخ پيشين داعش را که القاعده در عراق بود، به کنجي رانده بود؛ اما ‌پس‌ازآن، نيروهاي ايالات متحده در سال ۲۰۱۱ با دستور رئيس‌جمهور اوباما عقب کشيدند. در فاصله فقط سه سال، جهادي‌ها دوباره ظهور کردند، کنترل قلمروهاي گسترده‌اي از سوريه و عراق را به دست گرفتند و با استفاده از جنگ داخلي سوريه، تنش‌هاي فرقه‌اي در عراق و سقوط ارتش عراق، شبه‌حکومت خود را در جولای ۲۰۱۴ (1393) بنيان نهادند و اعلام کردند.
همان‌طورکه خروج اوباما از عراق در سال ۲۰۱۱ (1390) هم نشان داد، ايران براي پرکردن خلأیي که ايالات متحده به جا مي‌گذارد ظرفيت ثابت‌شده و مؤثري دارد تا در آن نيروهاي نيابتي‌اش را تقويت و تعميق کند. اين اتفاق هم به‌طور مستقيم منافع و متحدان آمريکا در منطقه را تضعيف مي‌کند.
اين خروج براي داعش چه معنايي دارد
شايد داعش «خلافتش» را از دست داده و در حال سقوط باشد اما هنوز با شکست فاصله زيادي دارد. به‌جاي آن داعش همچنان تهديدي ترسناک براي سوريه و عراق است. در هر دو کشور، اين سازمان جهادي ثابت کرده که نيرويي توانمند و انعطاف‌پذير است که در حال تلاش براي برپايي دوباره، جبهه‌هاي کوچک مقاومت خود در مقابل نيروهاي محلي را همچنان حفظ مي‌کند و هم‌زمان کارزاري از ترورها، حملات و اخاذي‌ها را عليه جوامع محلي به راه مي‌اندازد. به عبارت ديگر، ترامپ دارد مرتکب همان اشتباهاتي مي‌شود که اوباما شده بود. خروج ترامپ از سوريه به داعش اجازه مي‌دهد که خود را در ماه‌ها و سال‌هاي آينده احيا و خود را بازآفريني کند و به کسب قلمرو در محيط‌هاي درگير منازعه بپردازد و اين ممکن است به اين گروه کمک کند براي سال‌های سال دوباره اوج بگيرد. داعش و ديگر افراطي‌ها براي بسيج‌کردن سوري‌هاي مستعدي که گستره‌اي از نارضايتي‌ها را دارند، دستي بازتر خواهند داشت. علاوه‌براين، اگرچه ممکن است ترامپ بر اين باور باشد که روسيه کار مقابله با داعش و تبارش را بر عهده مي‌گيرد، سابقه مسکو در طول منازعات طور ديگري مي‌نمايد.
اين خروج براي ايران چه معنايي دارد
فراتر از دغدغه داعش، خروج ايالات متحده نهايتا منجر به خلأ گسترده‌تري خواهد شد که دشمنان آمريکا آن را پر خواهند کرد. ده‌ها هزار نيروي نيابتي ايران در سوريه، يا ترکيبي از اين نيروها و نيروهاي حامي دولت سوريه، متعاقب تصميم ترامپ تقويت خواهند شد. در نتيجه تصميم ترامپ، ايران در سوريه، ظرفيتي بي‌رقيب براي شکل‌دادن به چشم‌انداز سياسي خواهد داشت و نفوذش روي سياست، اقتصاد، بخش امنيتي سوريه و نيز منابع بازسازي که شايد زماني جامعه جهاني به اين کشور تزريق کند، تقويت مي‌شود. اين خروج به لحاظ راهبردي به ايران کمک مي‌کند و براي مثال، فضاي بيشتري براي پيگيري هدف قديمي‌اش به اين کشور خواهد داد: پل زميني که تهران را به بيروت و مديترانه وصل مي‌کند. به طور کلي، خروج ايالات متحده طنيني در منطقه خواهد داشت و تعادل قدرت را به نفع ايران تغيير مي‌دهد. ايالات متحده با حفظ نيروهايش در شرق، ايران را محدود کرده بود و به برخي سوري‌ها فرصتي داده بود از درگيري دور بمانند.
اين خروج براي متحدان آمريکا در منطقه چه معنايي دارد
سرانجام، خروج ايالات متحده خيانتي به متحدان آمريکاست، گروه‌هايي که در ميدان جنگ مشغول درگيري و زخم‌برداشتن بوده‌اند. اين شامل گروه‌هاي کرد و عرب نيروهاي دموكراتيک سوري هم مي‌شود. حمايت از کردهايي که اغلب در ارزش‌هاي غربي شريک‌اند و عميقا خواستار شراکت با ايالات متحده در مقابل سرکوب بازيگران منطقه‌اي هستند، به شکل تاريخي به‌عنوان مهمي اخلاقي ديده شده است.البته بخش مسئله‌ساز ماجرا اين است که «يگان‌هاي مدافع خلق (ي‌پ‌گ)» به «حزب کارگران کردستان (پ‌ک‌ک)» وابسته‌ است که ترکيه و ايالات متحده آن را سازماني تروريستي مي‌دانند، از اين رو همکاري ايالات متحده و ي‌پ‌گ در سوريه مسئله بغرنجي در رابطه با ترکيه به‌عنوان متحد آمريکا در ناتو ايجاد مي‌کند؛ اما در اين ناکامي در طراحي يک راهبرد پايدار و عملي، هم واشنگتن مقصر است و هم آنکارا. اين ناکامي باعث شد با تقويت رقباي ي‌پ‌گ و مشروط‌کردن حمايت آمريکا از اين گروه به‌ اشتراک‌گذاري قدرت با ديگر بازيگران مقبول‌تر از نظر ترکيه، اين گروه هم به بازيگر مقبول‌تري تبديل شود. ايالات متحده در توسعه و بهره‌برداري از شراکت‌هاي خود با بازيگران غيردولتي در خاورميانه عملکرد ضعيفي داشته است. اين شامل گروه‌هاي کرد و عرب در سوريه و عراق هم مي‌شود. واشنگتن برخلاف رقباي منطقه‌اي‌، در تلاش براي تأثيرگذاري بر چشم‌انداز سياسي، ارزشي کافي براي اهميت بلندمدت به اين گروه‌ها قائل نيست. در آينده ممکن است ايالات متحده شرکاي خود را بي‌ميل‌تر بيابد. اين شامل فراتر از شام هم مي‌شود، در نقاطي مثل ليبي و افغانستان. در آينده، ي‌پ‌گ به احتمال زياد وارد مذاکره با دولت سوريه مي‌شود تا از تهاجم تمام‌عيار ترکيه جلوگيري و حدي از خودمختاري را براي خود حفظ کند. ي‌پ‌گ به هر طريقي بخشي از ساختار سياسي و حکومتي سوريه باقي خواهد ماند؛ اما نفوذ ايالات متحده، يا تضعيف‌شده خواهد بود يا وجود نخواهد داشت.
آمريکا در چه وضعيتي قرار مي‌‌گيرد
به طور خلاصه، خروج ايالات متحده از سوريه به اين معناست: داعش ممکن است دوباره منسجم شود و اوج بگيرد، جاي پاي ايران در اين کشور بيش از پيش محکم‌ خواهد شد و متحدان کرد آمريکا احتمالا مجبور به توافق با دولت اسد شوند. اين يعني دولت اسد و ايران، شريک برجسته در صحنه، برنده‌هاي احتمالي اين افتضاح از کار درمي‌آيند.

وزير خارجه روسيه خبر داد:
محل استقرار مقرهاي ترکيه، ايران و روسيه در ادلب
وزير خارجه روسيه جزئياتي از تفاهم‌نامه مذاکرات آستانه را مطرح کرده است. سرگئي لاوروف ايجاد منطقه امن در ادلب را دستاورد مهم مذاکرات آستانه دانست و گفت: «بر اساس اين تفاهم‌نامه، در داخل منطقه امن ادلب، مقرهاي بازرسي ترکيه و در امتداد مرزهاي آن و در خارج از آن مقرهاي ايراني و روسي مستقر مي‌شوند». به گزارش «ايرنا»، سرگئي لاوروف در مصاحبه تفصيلي با خبرگزاري ريانووستي ادامه داد: «امضاي تفاهم‌نامه ايجاد منطقه امن ادلب با تصميماتي که در مذاکرات آستانه براي ايجاد مناطق امن چهارگانه در سوريه گرفتيم، امکان‌پذير شد». لاوروف با اشاره به پيشرفت‌هايي که در حل مسئله سوريه با همکاري روسيه، ايران و ترکيه به دست آمد، افزود: «روابط با هر يک از اين کشورها ويژگي خود را دارد؛ روسيه در چارچوب مذاکرات آستانه با ايران و ترکيه براي حل بحران سوريه همکاري مي‌کند». وزير خارجه روسيه همچنين به کميته قانون اساسي سوريه به‌عنوان دستاورد مهم ديگر مذاکرات آستانه اشاره و اضافه کرد: «با ميانجيگري ايران، روسيه و ترکيه به تازگي فهرست نامزدها براي عضويت در کميته قانون اساسي سوريه به نماينده دبيرکل سازمان ملل در سوريه ارائه شد». از سوي ديگر در آمريکا نيز واکنش‌ها به تصميم رئيس‌جمهور اين کشور ادامه دارد. سوزان رايس، مشاور امنيت ملي پيشين آمريکا، گفته که خروج نيروهاي آمريکا از سوريه هديه کريسمس به ايران و روسيه بود. او در يادداشتي در روزنامه نيويورک‌تايمز به بررسي تصميم رئيس‌جمهور آمريکا پرداخت و نوشت: «رئيس‌جمهور ترامپ با تصميمات بي‌پرواي خود که به بازنشستگي جيمز متيس منجر شد، بيش از هر دشمن خارجي‌ای امنيت ملي آمريکا را تضعيف مي‌کند. اين تصميمات برخلاف توصيه‌هاي مشاوران ارشد رئيس‌جمهور، کنگره و غافلگيري براي متحدانمان است. همچنين اين تصميم هديه کريسمس زودهنگام ترامپ به روسيه، ايران، حزب‌الله و طالبان است». مشاور امنيت ملي در دوران رياست‌جمهوري باراک اوباما تأکيد کرد: «فرار از سوريه تنها به نفع شبه‌نظاميان، ترکيه، بشار اسد، رئيس‌جمهور سوريه، روسيه و ايران است. ما با اين کار متحدان کُرد خود را تنها و متحدان فرانسوي و انگليسي‌مان را که نيرو به ميدان جنگ فرستاده بودند کنار مي‌گذاريم». واکنش‌ها به تصميم دونالد ترامپ اما معطوف به مقامات پيشين آمريکا نيست. به گزارش «ايسنا»، رند پاول، سناتور جمهوري‌خواه، در گفت‌وگويي با شبکه سي‌بي‌اس‌نيوز، در واکنش به تصميم ترامپ براي خارج‌کردن نيروهاي آمريکايي از سوريه و افغانستان تأکيد کرد که روسيه، ايران و بشار اسد (رئيس‌جمهور سوريه) بازيگران سوريه هستند و بدون مذاکره با آنها، نمي‌توان براي سوريه راه‌حلي به دست آورد. اين سناتور که از موافقان تصميم ترامپ است، اضافه کرد: «روسيه بازيگر بزرگي است. اگر با روس‌ها درباره سوريه مذاکره نکنيم، به راه‌حل نمي‌رسيم. ايران نيز بازيگر است. درواقع بايد با اين کشور نيز درباره سوريه صحبت کنيم. اسد هم يک بازيگر است. ما نمي‌توانيم بگوييم اسد بايد برود. وي پيروز جنگ شده است. ما دو هزار نفر نيرو به اين کشور فرستاده‌ايم که امکان بروز دیگري با نيروهاي روس و ايراني و شروع جنگ بزرگ درگيري وجود دارد که يک اشتباه بزرگ خواهد بود. من گمان نمي‌کنم که مردم آمريکا خواهان جنگ بزرگ ديگري در خاورميانه باشند».
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها