بررسی اصلیترین دستاورد وزیر مستعفی بهداشت در گفتوگو با موافقان و مخالفان
طرح تحول سلامت؛ نجاتبخش یا ویرانگر؟
شرق: طرح تحول سلامت یکی از اصلیترین برنامههای حسن قاضیزادههاشمی، وزیر بهداشت دولت روحانی، بود که هفته گذشته رئیسجمهور با استعفای او موافقت کرد؛ طرحی که از همان ابتدا تا امروز حواشی و بحثهای زیادی پیرامونش وجود داشت. موافقان طرح تحول سلامت آن را یکی از مهمترین اقدامات دولت قلمداد میکنند که برای اقشار کمدرآمد و فقیر فرصت برخورداری از درمانهایی را فراهم کرده که پیشتر در دسترسشان نبود و مخالفان، اجرای این طرح را موجب ریختوپاش و پزشکسالاری، افزایش هزینه درمان و شکاف درآمد پزشک و پرستاران میدانند. پرداختهای معوقه بیمارستانها به پرسنل و پرداختهای معوقه بیمهها به پزشکان و بیمارستانها هم از دیگر انتقاداتی است که به این طرح وارد شده.
این طرح بهقدری برای دولت روحانی اهمیت داشت که سرپرست جدید وزارت بهداشت در اولین اظهارنظر خود با اشاره به طرح تحول سلامت آن را متعلق به دولت دانست و از ادامه آن خبر داد، اما مخالفان و موافقان این طرح، حالا و پس از رفتن مجری اصلی آن؛ یعنی حسن قاضیزادههاشمی درباره آن چه نظراتی دارند. در این گزارش همین سؤال را از چند نفر پرسیدهایم.
علي ماهر، مشاور رئيس دانشگاه شهيد بهشتي در امور سرمايهگذاري و مشارکتهاي اقتصادي و يكي از موافقان طرح تحول سلامت دراينباره به «شرق» ميگويد: «طبيعتا كشور دچار مشكلات مالي و كمبود منابع به دليل پايينآمدن قيمت نفت و تحريمها شده است؛ بايد هزينههاي طرح تحول منطبق شود با منابع ماليای كه ما داريم و دكتر نمكي نيز گفتهاند كه طرح تحول سلامت را كه يكي از مهمترين طرحهاي آقاي قاضيزاده بود ادامه خواهد داد و تمام بستهها به قوت خود باقي است. به نظر من اين طرح به صددرصد هدفي كه داشت رسيده است. هدف اين طرح كاهش هزينههاي سلامت از جيب مردم بود كه آخرين آمارها نشان ميدهد از سال 93 ميزان هزينه از جيب مردم از حدود 58 درصد به 36 درصد رسيده است و از طرفي حفاظت مردم در بخشهاي مختلفي بود كه اين اتفاق نيز رخ داد. تهيه لوازم دارویی در بيمارستانها كه قبل از طرح شايع بود درحالحاضر به صفر رسيده است، چون بيشتر بيماران نيازمند از بخش دولتي استفاده ميكنند. قبل از اجراي طرح پرداختی از جیب مردم بسیار بالا بود، اما امروزه بهشدت كاهش پيدا كرده است، بنابراين عمده هدف طرح تحول سلامت حفاظت مالي از بيماران نيازمند بود كه به
اعتقاد من به خوبي به آن رسيد، همچنين افزايش دسترسي یکی دیگر از اهداف این طرح بود. تا زماني كه من در وزارت بهداشت حضور داشتم، بيش از 11 هزار پزشك متخصص در نقاط مختلف ايران به صورت تماموقت شروع به فعالیت كردند، اما تا پيش از اجراي این طرح این عدد بسيار پايينتر از اين ميزان بود و اين دسترسي مردم به پزشك را بهشدت افزايش داد. از ابتداي طرح تاكنون 27 هزار تخت بيمارستاني و 250 كلينيك ويژه ساخته شده، بنابراين طرح به افزايش دسترسي كه يكي از اهداف آن بود نيز رسيده است». او در ادامه گفت: «درخصوص افزايش كيفيت نيز در بخشهاي مختلفي كيفيت خدمات افزايش پيدا كرده است؛ بهطورمثال سامانه سيب باعث شد ما بتوانيم بانك اطلاعاتي از مشخصات بيماران داشته باشيم، درخصوص دارو نيز توانستيم كيفيت را بهشدت افزايش دهيم و تقريبا بيشتر داروها در داخل توليد ميشوند». ماهر با بیان اینکه نقايصي كه ما داريم و بيشتر اوقات مورد نقد است عمدتا خارج از طرح تحول است، افزود: « قرار نبود با اجراي اين طرح تمام مشكلات نظام سلامت كشور حل شود. در قالب اجرای سه هدف طرح تحول سلامت، به نظرم اين طرح به سمت درستي پيش رفت. اگر سرعت آن در يكي، دو سال گذشته
نيز كاهش پيدا كرده عمدتا به دليل مشكلات مالي و عدم تأمين منابع بوده است».
ماهر در پاسخ به اين سؤال كه يكي از اصليترين نقدهايي كه به طرح تحول وارد ميشود بحث نبود منابع پايدار مالي است، گفت: «قانون هدفمندي يارانهها يك منبع پايدار براي طرح تحول سلامت پيشبيني كرده بود، اما اينكه تأمين نشد بايد ديد چرا امكان تخصيص اين عدد به وزارت بهداشت وجود نداشت، اما طبيعتا زماني كه برنامه مصوب شد، دولت تعهد منابع مالي را داشت و بر همين اساس طرح تحول تصويب شد، اما اين قابل درك است كه كشور در شرايط خاصي قرار گرفته، بهخصوص در دو سال اخير و اين درواقع نه خواست وزارت بهداشت بوده و نه سازمان برنامهوبودجه. البته به نظر هنوز هم جاي اصلاح برنامه وجود دارد و از بقيه هزينههاي نظام سلامت ميتوان صرفهجويي كرد تا ادامه برنامه را مديریت كرد. سرپرست جديد وزارت بهداشت نيز در صحبتهايشان به آن اشاره كردند كه بودجهاي كه تصويب شده يك بودجه حداقلي است، اما ميتوان با آن وضعيت موجود را مديريت كرد».
محمد شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستار، یکی از کسانی بود که از ابتدا با اجرای طرح تحول سلامت مخالفت کرد. او دراینباره به «شرق» میگوید: «از ابتدای شروع طرح مخالفت خود را با آن اعلام کردم، حتی یکبار در رادیو علت مخالفت خود را بیان کردم، اما به دلیل اینکه در مخالفت با این طرح صحبت کرده بودم مصاحبهام اجازه پخش پیدا نکرد و گفتند این یک طرح ملی است و باید در موافقت با آن سخن بگویم». او ادامه داد: «در حقیقت طرح تحول سلامت برگرفته از طرح مراقبت آقای اوباما، رئیسجمهور سابق ایالات متحده آمریکا، بود که بهواسطه آن توانست در انتخابات برنده شود. البته بهدرستی از آن الگوبرداری نشد، به دلیل اینکه طرحی که اوباما در آمریکا ارائه داده است یک پکیج کامل از پیشگیری، درمان و توانبخشی بود، اما در طرح تحول سلامت فقط به بحث درمان توجه شد. یکی از افتخارات این طرح افزایش تختهای بیمارستانی است، درحالیکه دنیا به سمت کاهش تختهای بیمارستانی در حرکت است و افزایش تختهای بیمارستانی نشانه خوبی نیست. یکی از اهداف این طرح افزایش خدمات بهداشتی، درمانی بود، اما من قاطعانه میتوانم بگویم نهتنها سطح خدمات درمانی افزایش پیدا نکرد، بلکه
پس از اجرای طرح تحول سلامت، کیفیت خدمات درمانی و سلامت کاهش پیدا کرد، به دلایل مختلف. به نظر من دولت درباره ادامه این طرح اصرار بیمورد میکند. از نظر مدیریتی میگویند هرچه زودتر مدیر جلوی اشتباه را بگیرد، هزینههای او کمتر خواهد بود و امیدواریم دکتر نمکی در دامی که برای دکتر هاشمی پهن کردند نیفتد. بدنه وزارت بهداشت اطلاعات نادرستی به وزیر بهداشت داد، آن اطلاعات از یک کانال خاص بود که من نمیخواهم به آن اشاره کنم و با توجه به همان اطلاعات وزارت بهداشت تصمیم به اجرای این طرح گرفت».
دبیرکل خانه پرستار با بیان اینکه چطور میتوان طرحی با این عظمت را در مدت یک ماه کارشناسی کرد؟ میگوید: «در اجرای آن از کارشناسان در بخش پرستاری که بیشترین بار نظام سلامت را به دوش میکشند نظرخواهی نشد، حتی در بخش پزشکی نیز از همه حوزههای پزشکی نظرخواهی نشد. در این طرح از صاحبنظران مدیریتی، اقتصاد بهداشت و درمان و بهویژه صاحبان فرایند نظرخواهی نشد. به همین خاطر قابل پیشبینی بود که شکست خواهد خورد. البته در این طرح اتفاقات مثبتی هم افتاد، اما بهطورکلی مسئله هزینه فایده مطرح است که هزینههای این طرح بیش از فایده آن بود».
به گفته شریفیمقدم؛ «در این طرح علاوهبر نبود مشارکت، شفافیت مالی نیز وجود نداشت، منابع نشاندار نبود و مشخص نبود در کجا هزینه میشود. یکی از ضعفهای این طرح این بود که پیشبینی وزارت بهداشت برای جذب منابع برای این طرح بسیار پایین بود و در نهایت متوجه شدند که بیش از آنچه انتظار داشتند به منابع مالی نیاز دارند. اجراکنندگان این طرح حتی پیشبینی نکرده بودند در کدام مراحل و در کدام شرایط به چه میزان بودجه نیاز دارند. تمام این مسائل باعث شد این طرح با پشتوانه بسیار ضعیف کارشناسی و بدون مشارکت صاحبان فرایند و صاحبنظران علم مدیریت بهداشت و درمان، اقتصاد بهداشت و در یک فضای غیرشفاف شکست بخورد». او یکی دیگر از دلایل شکست این طرح را ساختار حاکم در وزارت بهداشت میداند و میافزاید: «زمانی که مدیریت ضعیف باشد، احتمال بروز فساد را افزایش میدهد. بحث تعارض منافع نیز در میان بود. کسانی که در وزارت بهداشت تصمیمگیرنده هستند در بخش خصوصی منافع دارند. وزارت بهداشت در تمام دنیا باید بهعنوان یک نهاد ناظر نظارت خود را اعمال کند و ایراد اساسیای که در این بحث وجود دارد این است که وزارت بهداشت بهعنوان بزرگترین ارائهدهنده
خدمات بهداشتی و درمانی است و از طرف دیگر خودش خریدار خدمات ارائهدهنده خودش است. هم خدمات را تولید میکند، هم خریدار و هم ناظر خدمات درمان است. زمانی که تولیدکننده، خریدار و ناظر یکی باشد، احتمال فساد را در این حوزه افزایش میدهد».
او ادامه داد «این سرمایه هنگفت میتوانست بسیاری از مشکلات مردم را در بحث پایه سلامت حل کند. طبق آمار رسمی در شش ماه اول سال جاری قدرت خرید مردم برای لبنیات حدود 40 درصد کاهش پیدا کرده است با ارقام بسیار پایینتر میتوانستند در سفره مردم پروتئین و لبنیات را افزایش دهند تا جامعه به سمتی برود که کمتر دچار برخی از بیماریها شود. در کشورهای پیشرفته دولت برای سلامت مردم پول هزینه میکند نه برای بیماری، یعنی امروزه در کشورهای پیشرفته ضمن اینکه درمان رایگان میشود، فرایندی را ایجاد میکند که اگر شما بیمار شدید، اول باید پرستار شما را ویزیت کند، بعد پزشک عمومی و در صورت نیاز او را به پزشک متخصص ارجاع میدهد و اگر فردی بخواهد خارج از این فرایند عمل کند، به آنها اجازه این کار را میدهند اما دیگر خدمات رایگان نخواهند بود و مردم در چرخه نظام ارجاع حرکت میکنند. ممکن است مردم با مراجعه به پرستار یا پزشک عمومی 80 درصد از مشکلاتشان حل شود. علت این سیاستگذاری در نظام سلامت منافع آنها در بخش خصوصی بود».
حمید خیری، از اعضای انجمن داروسازان ایران یکی دیگر از مخالفان طرح به «شرق» میگوید: «طرح تحول سلامت اگر بهدرستی اجرا میشد، از نظر ساختار طرح خوبی بود. برای اجرای یک طرح باید شاخصهای مختلفی در نظر گرفته شود. باید مشخص شود در قالب چه استراتژی و چه مدت زمانی قرار است طرح تحقق پیدا کند، برنامه عملیاتی آن مشخص باشد و منابع مالی برای آن در نظر گرفته شود. در طرح تحول سلامت برنامه عملیاتی وجود داشت اما برای آن منابع اقتصادی پایدار در نظر گرفته نشده بود و این یکی از اصلیترین ضعفهای این طرح بود».
خیری ادامه داد: «قطعا درمان رایگان بیماران در بیمارستانهای دولتی مسئله مهمی است که این طرح سعی کرد آن را اجرا کند و باید گفت در ابتدا اجرای طرح چنین اتفاقی هم افتاد اما امروز شکل این طرح مانند روز اول نیست و گروههای پزشکی که اجراکننده آن هستند، از شرایط موجود راضی نیستند. به دلیل اینکه برای این طرح منابع مالی پایدار در نظر گرفته نشده بود و پرداختها تأخیر دارد. وقتی به بیمه مراجعه میکنیم و میبینیم عملا پولی ندارند، گروههای مختلف پزشکی و پیراپزشکی مدت زیادی است که حقوق خود را بهطور کامل دریافت نکردهاند. اگر منابع مالی پایدار به آن تعلق نگیرد، این طرح نمیتواند به حیات خود ادامه دهد».
به گفته او «اصلیترین هدف این طرح این بود که بیمار برای تهیه دارو و تجهیزات پزشکی به خارج از بیمارستان ارجاع داده نشود و تمام خدمات را در داخل بیمارستان دریافت کند اما امروز شاهد آن هستیم که دیگر این وضعیت وجود ندارد و بیماران بازهم مانند سابق به بیرون از بیمارستان ارجاع داده میشوند به دلیل اینکه منابع مالی تأمین نمیشود و مراکز درمانی به دلیل بدهیهایی که دارند، قادر به ارائه کامل خدمات در داخل بیمارستان نیستند».
این عضو انجمن داروسازان ایران گفت: «پس از اجرای طرح تحول سلامت مطالبات مراکز درمانی و داروخانهها از سازمانهای بیمهگر بسیار طولانی شد؛ بهطوریکه درحالحاضر تأمین اجتماعی از خرداد تاکنون هیچ پرداختی به داروخانهها نداشته است. بیمه سلامت نیز تقریبا از تیرماه هیچ پرداختی به مراکز درمانی و داروخانهها نداشته است. وقتی پرداخت انجام نمیشود، داروخانهها برای تهیه دارو دچار مشکل میشوند. وقتی داروخانه سرمایه لازم را نداشته باشد، ارائه خدماتدرمانی از طرف داروخانهها دچار مشکل میشود. داروخانهها یا دارو را خریداری نمیکنند، یا با توجه به شرایط ایجادشده از طریق دفترچه بیمه نمیتوانند آن را به بیماران ارائه دهند و از آنها میخواهند بهصورت آزاد هزینه آن را پرداخت کنند. وقتی داروخانه دارویی مثل انسولین را با هزینه بالا و سود اندکی بین چهار تا پنج درصد به بیمار تحویل بدهد و بعد از هفت ماه پول آن را از بیمهها دریافت کند، عملا دیگر این دارو برای او هیچ ارزش اقتصادیای نخواهد داشت.
نتیجه آن میشود که ارائه خدمات در داروخانهها دچار مشکل میشود. ما شنیدهایم که دکتر نمکی که جانشین دکتر هاشمی شدهاند، گفتهاند این طرح ادامه پیدا خواهد کرد اما باید اعلام کرد اگر منابع مالی به این طرح اختصاص داده نشود، قطعا این طرح اثرگذار نخواهد بود و در نهایت شکست خواهد خورد».
طرح تحول نظام سلامت از ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۳ در بیمارستانهای وزارت بهداشت با هدف «حفاظت مالی از مردم، عدالت در دسترسی به خدمات سلامت و ارتقای کیفیت خدمات» شروع به کار کرد. با اجرای این طرح پرداخت از جیب بیمار کاهش یافت. بیمار ساکن شهرها برای بستری در بیمارستان دولتی شش درصد و ساکنان روستا، سه درصد باید بپردازند؛ درحالیکه پیشازآن این میزان به حدود ٣٨ درصد میرسید. با اجرای طرح تحول سلامت 9 میلیون نفر دفترچه بیمه سلامت ایران دریافت کردند.
شرق: طرح تحول سلامت یکی از اصلیترین برنامههای حسن قاضیزادههاشمی، وزیر بهداشت دولت روحانی، بود که هفته گذشته رئیسجمهور با استعفای او موافقت کرد؛ طرحی که از همان ابتدا تا امروز حواشی و بحثهای زیادی پیرامونش وجود داشت. موافقان طرح تحول سلامت آن را یکی از مهمترین اقدامات دولت قلمداد میکنند که برای اقشار کمدرآمد و فقیر فرصت برخورداری از درمانهایی را فراهم کرده که پیشتر در دسترسشان نبود و مخالفان، اجرای این طرح را موجب ریختوپاش و پزشکسالاری، افزایش هزینه درمان و شکاف درآمد پزشک و پرستاران میدانند. پرداختهای معوقه بیمارستانها به پرسنل و پرداختهای معوقه بیمهها به پزشکان و بیمارستانها هم از دیگر انتقاداتی است که به این طرح وارد شده.
این طرح بهقدری برای دولت روحانی اهمیت داشت که سرپرست جدید وزارت بهداشت در اولین اظهارنظر خود با اشاره به طرح تحول سلامت آن را متعلق به دولت دانست و از ادامه آن خبر داد، اما مخالفان و موافقان این طرح، حالا و پس از رفتن مجری اصلی آن؛ یعنی حسن قاضیزادههاشمی درباره آن چه نظراتی دارند. در این گزارش همین سؤال را از چند نفر پرسیدهایم.
علي ماهر، مشاور رئيس دانشگاه شهيد بهشتي در امور سرمايهگذاري و مشارکتهاي اقتصادي و يكي از موافقان طرح تحول سلامت دراينباره به «شرق» ميگويد: «طبيعتا كشور دچار مشكلات مالي و كمبود منابع به دليل پايينآمدن قيمت نفت و تحريمها شده است؛ بايد هزينههاي طرح تحول منطبق شود با منابع ماليای كه ما داريم و دكتر نمكي نيز گفتهاند كه طرح تحول سلامت را كه يكي از مهمترين طرحهاي آقاي قاضيزاده بود ادامه خواهد داد و تمام بستهها به قوت خود باقي است. به نظر من اين طرح به صددرصد هدفي كه داشت رسيده است. هدف اين طرح كاهش هزينههاي سلامت از جيب مردم بود كه آخرين آمارها نشان ميدهد از سال 93 ميزان هزينه از جيب مردم از حدود 58 درصد به 36 درصد رسيده است و از طرفي حفاظت مردم در بخشهاي مختلفي بود كه اين اتفاق نيز رخ داد. تهيه لوازم دارویی در بيمارستانها كه قبل از طرح شايع بود درحالحاضر به صفر رسيده است، چون بيشتر بيماران نيازمند از بخش دولتي استفاده ميكنند. قبل از اجراي طرح پرداختی از جیب مردم بسیار بالا بود، اما امروزه بهشدت كاهش پيدا كرده است، بنابراين عمده هدف طرح تحول سلامت حفاظت مالي از بيماران نيازمند بود كه به
اعتقاد من به خوبي به آن رسيد، همچنين افزايش دسترسي یکی دیگر از اهداف این طرح بود. تا زماني كه من در وزارت بهداشت حضور داشتم، بيش از 11 هزار پزشك متخصص در نقاط مختلف ايران به صورت تماموقت شروع به فعالیت كردند، اما تا پيش از اجراي این طرح این عدد بسيار پايينتر از اين ميزان بود و اين دسترسي مردم به پزشك را بهشدت افزايش داد. از ابتداي طرح تاكنون 27 هزار تخت بيمارستاني و 250 كلينيك ويژه ساخته شده، بنابراين طرح به افزايش دسترسي كه يكي از اهداف آن بود نيز رسيده است». او در ادامه گفت: «درخصوص افزايش كيفيت نيز در بخشهاي مختلفي كيفيت خدمات افزايش پيدا كرده است؛ بهطورمثال سامانه سيب باعث شد ما بتوانيم بانك اطلاعاتي از مشخصات بيماران داشته باشيم، درخصوص دارو نيز توانستيم كيفيت را بهشدت افزايش دهيم و تقريبا بيشتر داروها در داخل توليد ميشوند». ماهر با بیان اینکه نقايصي كه ما داريم و بيشتر اوقات مورد نقد است عمدتا خارج از طرح تحول است، افزود: « قرار نبود با اجراي اين طرح تمام مشكلات نظام سلامت كشور حل شود. در قالب اجرای سه هدف طرح تحول سلامت، به نظرم اين طرح به سمت درستي پيش رفت. اگر سرعت آن در يكي، دو سال گذشته
نيز كاهش پيدا كرده عمدتا به دليل مشكلات مالي و عدم تأمين منابع بوده است».
ماهر در پاسخ به اين سؤال كه يكي از اصليترين نقدهايي كه به طرح تحول وارد ميشود بحث نبود منابع پايدار مالي است، گفت: «قانون هدفمندي يارانهها يك منبع پايدار براي طرح تحول سلامت پيشبيني كرده بود، اما اينكه تأمين نشد بايد ديد چرا امكان تخصيص اين عدد به وزارت بهداشت وجود نداشت، اما طبيعتا زماني كه برنامه مصوب شد، دولت تعهد منابع مالي را داشت و بر همين اساس طرح تحول تصويب شد، اما اين قابل درك است كه كشور در شرايط خاصي قرار گرفته، بهخصوص در دو سال اخير و اين درواقع نه خواست وزارت بهداشت بوده و نه سازمان برنامهوبودجه. البته به نظر هنوز هم جاي اصلاح برنامه وجود دارد و از بقيه هزينههاي نظام سلامت ميتوان صرفهجويي كرد تا ادامه برنامه را مديریت كرد. سرپرست جديد وزارت بهداشت نيز در صحبتهايشان به آن اشاره كردند كه بودجهاي كه تصويب شده يك بودجه حداقلي است، اما ميتوان با آن وضعيت موجود را مديريت كرد».
محمد شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستار، یکی از کسانی بود که از ابتدا با اجرای طرح تحول سلامت مخالفت کرد. او دراینباره به «شرق» میگوید: «از ابتدای شروع طرح مخالفت خود را با آن اعلام کردم، حتی یکبار در رادیو علت مخالفت خود را بیان کردم، اما به دلیل اینکه در مخالفت با این طرح صحبت کرده بودم مصاحبهام اجازه پخش پیدا نکرد و گفتند این یک طرح ملی است و باید در موافقت با آن سخن بگویم». او ادامه داد: «در حقیقت طرح تحول سلامت برگرفته از طرح مراقبت آقای اوباما، رئیسجمهور سابق ایالات متحده آمریکا، بود که بهواسطه آن توانست در انتخابات برنده شود. البته بهدرستی از آن الگوبرداری نشد، به دلیل اینکه طرحی که اوباما در آمریکا ارائه داده است یک پکیج کامل از پیشگیری، درمان و توانبخشی بود، اما در طرح تحول سلامت فقط به بحث درمان توجه شد. یکی از افتخارات این طرح افزایش تختهای بیمارستانی است، درحالیکه دنیا به سمت کاهش تختهای بیمارستانی در حرکت است و افزایش تختهای بیمارستانی نشانه خوبی نیست. یکی از اهداف این طرح افزایش خدمات بهداشتی، درمانی بود، اما من قاطعانه میتوانم بگویم نهتنها سطح خدمات درمانی افزایش پیدا نکرد، بلکه
پس از اجرای طرح تحول سلامت، کیفیت خدمات درمانی و سلامت کاهش پیدا کرد، به دلایل مختلف. به نظر من دولت درباره ادامه این طرح اصرار بیمورد میکند. از نظر مدیریتی میگویند هرچه زودتر مدیر جلوی اشتباه را بگیرد، هزینههای او کمتر خواهد بود و امیدواریم دکتر نمکی در دامی که برای دکتر هاشمی پهن کردند نیفتد. بدنه وزارت بهداشت اطلاعات نادرستی به وزیر بهداشت داد، آن اطلاعات از یک کانال خاص بود که من نمیخواهم به آن اشاره کنم و با توجه به همان اطلاعات وزارت بهداشت تصمیم به اجرای این طرح گرفت».
دبیرکل خانه پرستار با بیان اینکه چطور میتوان طرحی با این عظمت را در مدت یک ماه کارشناسی کرد؟ میگوید: «در اجرای آن از کارشناسان در بخش پرستاری که بیشترین بار نظام سلامت را به دوش میکشند نظرخواهی نشد، حتی در بخش پزشکی نیز از همه حوزههای پزشکی نظرخواهی نشد. در این طرح از صاحبنظران مدیریتی، اقتصاد بهداشت و درمان و بهویژه صاحبان فرایند نظرخواهی نشد. به همین خاطر قابل پیشبینی بود که شکست خواهد خورد. البته در این طرح اتفاقات مثبتی هم افتاد، اما بهطورکلی مسئله هزینه فایده مطرح است که هزینههای این طرح بیش از فایده آن بود».
به گفته شریفیمقدم؛ «در این طرح علاوهبر نبود مشارکت، شفافیت مالی نیز وجود نداشت، منابع نشاندار نبود و مشخص نبود در کجا هزینه میشود. یکی از ضعفهای این طرح این بود که پیشبینی وزارت بهداشت برای جذب منابع برای این طرح بسیار پایین بود و در نهایت متوجه شدند که بیش از آنچه انتظار داشتند به منابع مالی نیاز دارند. اجراکنندگان این طرح حتی پیشبینی نکرده بودند در کدام مراحل و در کدام شرایط به چه میزان بودجه نیاز دارند. تمام این مسائل باعث شد این طرح با پشتوانه بسیار ضعیف کارشناسی و بدون مشارکت صاحبان فرایند و صاحبنظران علم مدیریت بهداشت و درمان، اقتصاد بهداشت و در یک فضای غیرشفاف شکست بخورد». او یکی دیگر از دلایل شکست این طرح را ساختار حاکم در وزارت بهداشت میداند و میافزاید: «زمانی که مدیریت ضعیف باشد، احتمال بروز فساد را افزایش میدهد. بحث تعارض منافع نیز در میان بود. کسانی که در وزارت بهداشت تصمیمگیرنده هستند در بخش خصوصی منافع دارند. وزارت بهداشت در تمام دنیا باید بهعنوان یک نهاد ناظر نظارت خود را اعمال کند و ایراد اساسیای که در این بحث وجود دارد این است که وزارت بهداشت بهعنوان بزرگترین ارائهدهنده
خدمات بهداشتی و درمانی است و از طرف دیگر خودش خریدار خدمات ارائهدهنده خودش است. هم خدمات را تولید میکند، هم خریدار و هم ناظر خدمات درمان است. زمانی که تولیدکننده، خریدار و ناظر یکی باشد، احتمال فساد را در این حوزه افزایش میدهد».
او ادامه داد «این سرمایه هنگفت میتوانست بسیاری از مشکلات مردم را در بحث پایه سلامت حل کند. طبق آمار رسمی در شش ماه اول سال جاری قدرت خرید مردم برای لبنیات حدود 40 درصد کاهش پیدا کرده است با ارقام بسیار پایینتر میتوانستند در سفره مردم پروتئین و لبنیات را افزایش دهند تا جامعه به سمتی برود که کمتر دچار برخی از بیماریها شود. در کشورهای پیشرفته دولت برای سلامت مردم پول هزینه میکند نه برای بیماری، یعنی امروزه در کشورهای پیشرفته ضمن اینکه درمان رایگان میشود، فرایندی را ایجاد میکند که اگر شما بیمار شدید، اول باید پرستار شما را ویزیت کند، بعد پزشک عمومی و در صورت نیاز او را به پزشک متخصص ارجاع میدهد و اگر فردی بخواهد خارج از این فرایند عمل کند، به آنها اجازه این کار را میدهند اما دیگر خدمات رایگان نخواهند بود و مردم در چرخه نظام ارجاع حرکت میکنند. ممکن است مردم با مراجعه به پرستار یا پزشک عمومی 80 درصد از مشکلاتشان حل شود. علت این سیاستگذاری در نظام سلامت منافع آنها در بخش خصوصی بود».
حمید خیری، از اعضای انجمن داروسازان ایران یکی دیگر از مخالفان طرح به «شرق» میگوید: «طرح تحول سلامت اگر بهدرستی اجرا میشد، از نظر ساختار طرح خوبی بود. برای اجرای یک طرح باید شاخصهای مختلفی در نظر گرفته شود. باید مشخص شود در قالب چه استراتژی و چه مدت زمانی قرار است طرح تحقق پیدا کند، برنامه عملیاتی آن مشخص باشد و منابع مالی برای آن در نظر گرفته شود. در طرح تحول سلامت برنامه عملیاتی وجود داشت اما برای آن منابع اقتصادی پایدار در نظر گرفته نشده بود و این یکی از اصلیترین ضعفهای این طرح بود».
خیری ادامه داد: «قطعا درمان رایگان بیماران در بیمارستانهای دولتی مسئله مهمی است که این طرح سعی کرد آن را اجرا کند و باید گفت در ابتدا اجرای طرح چنین اتفاقی هم افتاد اما امروز شکل این طرح مانند روز اول نیست و گروههای پزشکی که اجراکننده آن هستند، از شرایط موجود راضی نیستند. به دلیل اینکه برای این طرح منابع مالی پایدار در نظر گرفته نشده بود و پرداختها تأخیر دارد. وقتی به بیمه مراجعه میکنیم و میبینیم عملا پولی ندارند، گروههای مختلف پزشکی و پیراپزشکی مدت زیادی است که حقوق خود را بهطور کامل دریافت نکردهاند. اگر منابع مالی پایدار به آن تعلق نگیرد، این طرح نمیتواند به حیات خود ادامه دهد».
به گفته او «اصلیترین هدف این طرح این بود که بیمار برای تهیه دارو و تجهیزات پزشکی به خارج از بیمارستان ارجاع داده نشود و تمام خدمات را در داخل بیمارستان دریافت کند اما امروز شاهد آن هستیم که دیگر این وضعیت وجود ندارد و بیماران بازهم مانند سابق به بیرون از بیمارستان ارجاع داده میشوند به دلیل اینکه منابع مالی تأمین نمیشود و مراکز درمانی به دلیل بدهیهایی که دارند، قادر به ارائه کامل خدمات در داخل بیمارستان نیستند».
این عضو انجمن داروسازان ایران گفت: «پس از اجرای طرح تحول سلامت مطالبات مراکز درمانی و داروخانهها از سازمانهای بیمهگر بسیار طولانی شد؛ بهطوریکه درحالحاضر تأمین اجتماعی از خرداد تاکنون هیچ پرداختی به داروخانهها نداشته است. بیمه سلامت نیز تقریبا از تیرماه هیچ پرداختی به مراکز درمانی و داروخانهها نداشته است. وقتی پرداخت انجام نمیشود، داروخانهها برای تهیه دارو دچار مشکل میشوند. وقتی داروخانه سرمایه لازم را نداشته باشد، ارائه خدماتدرمانی از طرف داروخانهها دچار مشکل میشود. داروخانهها یا دارو را خریداری نمیکنند، یا با توجه به شرایط ایجادشده از طریق دفترچه بیمه نمیتوانند آن را به بیماران ارائه دهند و از آنها میخواهند بهصورت آزاد هزینه آن را پرداخت کنند. وقتی داروخانه دارویی مثل انسولین را با هزینه بالا و سود اندکی بین چهار تا پنج درصد به بیمار تحویل بدهد و بعد از هفت ماه پول آن را از بیمهها دریافت کند، عملا دیگر این دارو برای او هیچ ارزش اقتصادیای نخواهد داشت.
نتیجه آن میشود که ارائه خدمات در داروخانهها دچار مشکل میشود. ما شنیدهایم که دکتر نمکی که جانشین دکتر هاشمی شدهاند، گفتهاند این طرح ادامه پیدا خواهد کرد اما باید اعلام کرد اگر منابع مالی به این طرح اختصاص داده نشود، قطعا این طرح اثرگذار نخواهد بود و در نهایت شکست خواهد خورد».
طرح تحول نظام سلامت از ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۳ در بیمارستانهای وزارت بهداشت با هدف «حفاظت مالی از مردم، عدالت در دسترسی به خدمات سلامت و ارتقای کیفیت خدمات» شروع به کار کرد. با اجرای این طرح پرداخت از جیب بیمار کاهش یافت. بیمار ساکن شهرها برای بستری در بیمارستان دولتی شش درصد و ساکنان روستا، سه درصد باید بپردازند؛ درحالیکه پیشازآن این میزان به حدود ٣٨ درصد میرسید. با اجرای طرح تحول سلامت 9 میلیون نفر دفترچه بیمه سلامت ایران دریافت کردند.