ایران با اروپا چه کند؟
حمیدرضا آصفی- سخنگوی پیشین وزارت خارجه
این روزها درباره اینکه نگاه اروپا به گسترش سازوکار مالی با ایران چگونه است، نکات مختلفی مطرح میشود. پیشتر بر این مسئله تأکید کردهام که پس از خروج ترامپ از برجام، اروپاییها در مقاطع مختلفی در گفتوگو با مذاکرهکنندگان ایرانی مدعی شدند به خرید نفت و گاز ایران ادامه میدهند، امکان سرمایهگذاری در صنایع ایران را ایجاد میکنند و حمایتهای بیمهای برای فعالیت کشتیهای ایران را قطع نخواهند کرد. از اروپا خواسته شده بود نبود آمریکا در برجام را بهاندازهای که میتوانند، پوشش دهند؛ اما همه اینها به ساختاری به نام اینستکس ختم شده که چندان وضعیت آن برای طرفین روشن نیست و همین بخش کوچک هم در شرایطی مبهم قرار دارد. مسئولان اتحادیه اروپا اعلام کردهاند این سازوکار مالی فعلا به دارو، غذا و موضوعات انساندوستانه ختم شده؛ اما گسترش مییابد. هرچند با وجود گذشت دو ماه از این مسئله، هنوز هم وضعیت روشنی برای آن متصور نیست. به نظر میرسد اروپا درصدد انجام اقداماتی در قبال ایران و تحریمهای آمریکاست. درعینحال باید اذعان کرد که موضعگیریهای مسئولان اروپایی درباره برخی از مسائل نگرانکننده است، چراکه به مرور زمان، موارد مطرحشده میتواند این سازوکار را تحت تأثیر قرار دهد و آنچه مشخص است، ایران نباید انتظار زیادی از عملکرد اروپا داشته باشد. در برابر همکاریکردن یا همکارینکردن با اروپا، دو دیدگاه وجود دارد؛ اینکه اروپا ظرفیت و اراده مواجهه با اقدامات ترامپ که بعضا اروپا را نیز متضرر میکند دارد و دیدگاه دیگر مبتنی بر این موضوع بود که اروپا توان اجرای این کار را ندارد. بههرحال تا امروز جمهوری اسلامی هوشمندانه از برجام خارج نشده و بهانهای به دست تیم تندروی کاخ سفید نداده است. درعینحال موضع مطالبه از اتحادیه اروپا را نیز حفظ کرده است. نگارنده معتقد است نباید ارتباط با اروپاییها در بحث برجام را قطع کرد، بلکه باید کمی دیگر فرصت داد تا درباره سازوکار مالی در مقابل تحریمهای آمریکا، اقدامات نهایی خود را انجام دهند. بههرحال اینکه سه کشور متولی اینستکس تا چه اندازه میتوانند در کل اروپا و حتی خارج از این قاره، این سازوکار را گسترش دهند، موضوع مهمی است.
این انتظار وجود دارد که این سازوکار شامل محصولات و مبادلات جامع شود و از دیگر سو فقط شامل این سه کشور اروپایی و اتحادیه اروپا نباشد و کشورهای دیگر نیز بتوانند از این سازوکار برای انجام مبادلات تجاری با ایران استفاده کنند. البته به نظر میرسد اجرای همین سازوکار بهصورت محدود نیز سریع نخواهد بود و با مشکلات و موانعی روبهروست که برای رفع آن باید دید چه نوع مذاکراتی در چه سطحی انجام میشود. اینکه اروپا همکاری با ایران را منوط به اقداماتی فراتر از برجام کند، موضوعی نیست که به شرایط موجود کمک کند. اظهارنظر اروپا درباره ضرورت تصویب «افايتیاف» فقط کار را در ایران پیچیدهتر خواهد کرد. دو دیدگاه کاملا متفاوت در زمینه «افایتیاف» وجود دارد، برخی بهشدت موافق تصویب لوایح چهارگانه بوده و برعکس عدهای نیز در مقابل مخالف تعیین تکلیف و پیوستن ایران به معاهده مذکور هستند. حتی اگر ایران لوایح یادشده را تصویب کند، بازهم بهدلیل تحریمها، همکاری با بانکهای جهانی دشواریهای زیادی خواهد داشت؛ اما از منظر اعلام واهمهنداشتن ایران از هرگونه شفافسازی، ممکن است قابل بررسی جدیتری باشد. اروپا نباید در امور ایران دخالت کند و به نهادهای ذیربط در ایران، فرصت تصمیمگیری در راستای منافع ملی بدهد. در سیاست خارجی، راههای متعددی برای برونرفت از مشکلات و حل مسائل وجود دارد و نباید این پیام به اروپا مخابره شود که سازوکار مالی پیشنهادی آنها، تنها راهحل ایران برای گذر از وضع موجود است. چنین رویکردی با منافع ملی ایران سازگار نیست. باید در کنار اهمیت به دیپلماسی، یک نکته را پذیرفت و آن اینکه همه مشکلات بهویژه در حوزه اقتصادی ناشی از تحریمها و فشارهای خارجی نیست، بلکه بخشی از مشکلات کشور از سوءمدیریت، فساد، رانت و... نشئت میگیرد که راهحل و درمان آن در گرو تصمیمات جدی در مدیریت کشور است.
این روزها درباره اینکه نگاه اروپا به گسترش سازوکار مالی با ایران چگونه است، نکات مختلفی مطرح میشود. پیشتر بر این مسئله تأکید کردهام که پس از خروج ترامپ از برجام، اروپاییها در مقاطع مختلفی در گفتوگو با مذاکرهکنندگان ایرانی مدعی شدند به خرید نفت و گاز ایران ادامه میدهند، امکان سرمایهگذاری در صنایع ایران را ایجاد میکنند و حمایتهای بیمهای برای فعالیت کشتیهای ایران را قطع نخواهند کرد. از اروپا خواسته شده بود نبود آمریکا در برجام را بهاندازهای که میتوانند، پوشش دهند؛ اما همه اینها به ساختاری به نام اینستکس ختم شده که چندان وضعیت آن برای طرفین روشن نیست و همین بخش کوچک هم در شرایطی مبهم قرار دارد. مسئولان اتحادیه اروپا اعلام کردهاند این سازوکار مالی فعلا به دارو، غذا و موضوعات انساندوستانه ختم شده؛ اما گسترش مییابد. هرچند با وجود گذشت دو ماه از این مسئله، هنوز هم وضعیت روشنی برای آن متصور نیست. به نظر میرسد اروپا درصدد انجام اقداماتی در قبال ایران و تحریمهای آمریکاست. درعینحال باید اذعان کرد که موضعگیریهای مسئولان اروپایی درباره برخی از مسائل نگرانکننده است، چراکه به مرور زمان، موارد مطرحشده میتواند این سازوکار را تحت تأثیر قرار دهد و آنچه مشخص است، ایران نباید انتظار زیادی از عملکرد اروپا داشته باشد. در برابر همکاریکردن یا همکارینکردن با اروپا، دو دیدگاه وجود دارد؛ اینکه اروپا ظرفیت و اراده مواجهه با اقدامات ترامپ که بعضا اروپا را نیز متضرر میکند دارد و دیدگاه دیگر مبتنی بر این موضوع بود که اروپا توان اجرای این کار را ندارد. بههرحال تا امروز جمهوری اسلامی هوشمندانه از برجام خارج نشده و بهانهای به دست تیم تندروی کاخ سفید نداده است. درعینحال موضع مطالبه از اتحادیه اروپا را نیز حفظ کرده است. نگارنده معتقد است نباید ارتباط با اروپاییها در بحث برجام را قطع کرد، بلکه باید کمی دیگر فرصت داد تا درباره سازوکار مالی در مقابل تحریمهای آمریکا، اقدامات نهایی خود را انجام دهند. بههرحال اینکه سه کشور متولی اینستکس تا چه اندازه میتوانند در کل اروپا و حتی خارج از این قاره، این سازوکار را گسترش دهند، موضوع مهمی است.
این انتظار وجود دارد که این سازوکار شامل محصولات و مبادلات جامع شود و از دیگر سو فقط شامل این سه کشور اروپایی و اتحادیه اروپا نباشد و کشورهای دیگر نیز بتوانند از این سازوکار برای انجام مبادلات تجاری با ایران استفاده کنند. البته به نظر میرسد اجرای همین سازوکار بهصورت محدود نیز سریع نخواهد بود و با مشکلات و موانعی روبهروست که برای رفع آن باید دید چه نوع مذاکراتی در چه سطحی انجام میشود. اینکه اروپا همکاری با ایران را منوط به اقداماتی فراتر از برجام کند، موضوعی نیست که به شرایط موجود کمک کند. اظهارنظر اروپا درباره ضرورت تصویب «افايتیاف» فقط کار را در ایران پیچیدهتر خواهد کرد. دو دیدگاه کاملا متفاوت در زمینه «افایتیاف» وجود دارد، برخی بهشدت موافق تصویب لوایح چهارگانه بوده و برعکس عدهای نیز در مقابل مخالف تعیین تکلیف و پیوستن ایران به معاهده مذکور هستند. حتی اگر ایران لوایح یادشده را تصویب کند، بازهم بهدلیل تحریمها، همکاری با بانکهای جهانی دشواریهای زیادی خواهد داشت؛ اما از منظر اعلام واهمهنداشتن ایران از هرگونه شفافسازی، ممکن است قابل بررسی جدیتری باشد. اروپا نباید در امور ایران دخالت کند و به نهادهای ذیربط در ایران، فرصت تصمیمگیری در راستای منافع ملی بدهد. در سیاست خارجی، راههای متعددی برای برونرفت از مشکلات و حل مسائل وجود دارد و نباید این پیام به اروپا مخابره شود که سازوکار مالی پیشنهادی آنها، تنها راهحل ایران برای گذر از وضع موجود است. چنین رویکردی با منافع ملی ایران سازگار نیست. باید در کنار اهمیت به دیپلماسی، یک نکته را پذیرفت و آن اینکه همه مشکلات بهویژه در حوزه اقتصادی ناشی از تحریمها و فشارهای خارجی نیست، بلکه بخشی از مشکلات کشور از سوءمدیریت، فساد، رانت و... نشئت میگیرد که راهحل و درمان آن در گرو تصمیمات جدی در مدیریت کشور است.