جنگل بدهیم سیل بخریم
علی جهانی
جنگلها بهعنوان مهمترین منابع تولید و ذخیره آب در دنیا شناخته میشوند، بهطوریکه هر هکتار جنگل به طور متوسط 500 تا دو هزار مترمکعب آب را میتواند ذخیره کند. همچنین نفوذ آب در سطح جنگل حدود هفت دقیقه زمان میبرد، درصورتیکه در اراضی غیرجنگلی زمان نفوذ آب به چهار ساعت افزایش مییابد؛ بنابراین انتظار میرود به جنگلهای کشور بهعنوان مهمترین منابع حفاظت اراضی در برابر سیل توجه ویژه شود. درحالحاضر آمارها نشان میدهد سرانه جنگل در ایران 0.17 هکتار بهازای هر نفر است، درصورتیکه این رقم در دنیا برابر با 0.62 هکتار است.
همچنین کشور ایران درحالحاضر 14 میلیون هکتار جنگل دارد که در زمره کشورهای LFCC (کشورهای با پوشش کم جنگل) قرار میگیرد. حال توجه داشته باشیم که در بارندگیهای اخیر کشور این جنگلها میتوانستند نقش بسزایی در کنترل سیل، طغیان رودخانهها و تخریب اراضی ایفا کنند و هزینههای حاصل از این تخریب را به حداقل ممکن کاهش دهند؛ برای مثال استان گلستان بیشترین تخریب جنگل را در سالهای اخیر در مقایسه با دو استان دیگر شمالی کشور تجربه کرده است.
طبق تحقیقات انجامشده سالانه دوهزارو 272 هکتار از جنگلهای حاشیه بالادست این استان تخریب میشود که معادل با 0.69 درصد از جنگلهای استان است. با توجه به اینکه مناطق مرتفع و بالادست استان بیشترین بارندگی را دارند و با فرسایش خاک حداکثری محل شروع سیلابهای استان شناخته میشوند، میتوان دریافت که تخریبهای واردشده به جنگلهای این مناطق اثری چند برابر در ایجاد سیلهای پاییندست دارد.
اگر هزینه جنگلکاری و احیای اراضی جنگلی برابر با سه میلیون تومان در هکتار باشد، هزینه احیای سالانه جنگلهای تخریبشده در بالادست استان گلستان برابر با شش میلیارد تومان در سال میشود درصورتیکه امروز شاهد آن هستیم که تنها خسارت واردشده به تأسیسات آبرسانی استان توسط سیل 26 میلیارد تومان و مجموع خسارتهای واردشده به بخش کشاورزی استانهای مازندران گلستان هزارو 640 میلیارد تومان برآورد شده است.
این آمار و ارقام حاکی از آن است که توجهنکردن به حفاظت و احیای اراضی جنگلی موجب خساراتی با هزینه چندصد برابری میشود؛ اما در رابطه با استانهای مناطق غربی کشور باید به تغییرات عمده سطح جنگلها در حوزه زاگرس اشاره کرد. طبق آمارها در سالهای اخیر یکمیلیونو 430 هزار هکتار از جنگلهای زاگرس طعمه آتشسوزی، آفات، ریزگردها، خشکسالی و چرای دام شده است، درحالیکه کل جنگلهای زاگرس از شش میلیون هکتار تجاوز نمیکند.
در این بین استان ایلام با خشکیدگی جنگل معادل 641 هزار هکتار رتبه اول و استان لرستان با 560 هزار هکتار خشکیدگی جنگل در رتبه دوم تخریب جنگل قرار دارد، بهطوریکه امروزه 50 درصد از جنگلهای استان لرستان بهطورکامل نابود شده است. با توجه به اینکه بیشترین بارندگیها و منابع آبی در استان لرستان است، خسارت و آسیب سیل در این استان چیزی دور از انتظار نبود و امروزه شاهد نتیجه بیتوجهی به تخریب جنگلهای این استان هستیم که در هزاران سال ضامن حفظ تمدن و زندگی مردمان این استان بوده است.
در روزهای اخیر خسارتهای سیل رقمی معادل با 30 هزار میلیارد تومان برآورد شده است که اگر این رقم صرف احیا و توسعه جنگلها میشد، امروز 10 میلیون هکتار جنگل علاوه بر 14 میلیون هکتار جنگل را در ایران داشتیم؛ یعنی نزدیک به دو برابر افزایش سطح جنگلها که در تاریخ آماربرداری جنگل از دهه 40 شمسی بیسابقه بوده است! که اگر چنین اتفاقی میافتاد، نهتنها این خسارت مالی هنگفت به کشور وارد نمیشد، بلکه جان 76 قربانی سیل نیز نجات مییافت، جمع کثیری بیخانمان نمیشدند و حجم بسیاری از منابع آب در سفرههای آب زیرزمینی ذخیره میشد و کشور تا سالیان سال از خطر کمبود آب نجات مییافت. در واقع این مسئله به لزوم توجه به توسعه پایدار در مدیریت امور اراضی و آمایش جنگل اشاره میکند. بهراستی باید هزینههایی که امروز صرف بازسازی تخریب حاصل از سیل میشود، صرف توسعه پایدار منابع طبیعی بهعنوان راهکاری در جهت حفاظت از منابع ملی میشد و رد شده است.
*عضو هیئت علمی دانشکده محیط زیست کرج
جنگلها بهعنوان مهمترین منابع تولید و ذخیره آب در دنیا شناخته میشوند، بهطوریکه هر هکتار جنگل به طور متوسط 500 تا دو هزار مترمکعب آب را میتواند ذخیره کند. همچنین نفوذ آب در سطح جنگل حدود هفت دقیقه زمان میبرد، درصورتیکه در اراضی غیرجنگلی زمان نفوذ آب به چهار ساعت افزایش مییابد؛ بنابراین انتظار میرود به جنگلهای کشور بهعنوان مهمترین منابع حفاظت اراضی در برابر سیل توجه ویژه شود. درحالحاضر آمارها نشان میدهد سرانه جنگل در ایران 0.17 هکتار بهازای هر نفر است، درصورتیکه این رقم در دنیا برابر با 0.62 هکتار است.
همچنین کشور ایران درحالحاضر 14 میلیون هکتار جنگل دارد که در زمره کشورهای LFCC (کشورهای با پوشش کم جنگل) قرار میگیرد. حال توجه داشته باشیم که در بارندگیهای اخیر کشور این جنگلها میتوانستند نقش بسزایی در کنترل سیل، طغیان رودخانهها و تخریب اراضی ایفا کنند و هزینههای حاصل از این تخریب را به حداقل ممکن کاهش دهند؛ برای مثال استان گلستان بیشترین تخریب جنگل را در سالهای اخیر در مقایسه با دو استان دیگر شمالی کشور تجربه کرده است.
طبق تحقیقات انجامشده سالانه دوهزارو 272 هکتار از جنگلهای حاشیه بالادست این استان تخریب میشود که معادل با 0.69 درصد از جنگلهای استان است. با توجه به اینکه مناطق مرتفع و بالادست استان بیشترین بارندگی را دارند و با فرسایش خاک حداکثری محل شروع سیلابهای استان شناخته میشوند، میتوان دریافت که تخریبهای واردشده به جنگلهای این مناطق اثری چند برابر در ایجاد سیلهای پاییندست دارد.
اگر هزینه جنگلکاری و احیای اراضی جنگلی برابر با سه میلیون تومان در هکتار باشد، هزینه احیای سالانه جنگلهای تخریبشده در بالادست استان گلستان برابر با شش میلیارد تومان در سال میشود درصورتیکه امروز شاهد آن هستیم که تنها خسارت واردشده به تأسیسات آبرسانی استان توسط سیل 26 میلیارد تومان و مجموع خسارتهای واردشده به بخش کشاورزی استانهای مازندران گلستان هزارو 640 میلیارد تومان برآورد شده است.
این آمار و ارقام حاکی از آن است که توجهنکردن به حفاظت و احیای اراضی جنگلی موجب خساراتی با هزینه چندصد برابری میشود؛ اما در رابطه با استانهای مناطق غربی کشور باید به تغییرات عمده سطح جنگلها در حوزه زاگرس اشاره کرد. طبق آمارها در سالهای اخیر یکمیلیونو 430 هزار هکتار از جنگلهای زاگرس طعمه آتشسوزی، آفات، ریزگردها، خشکسالی و چرای دام شده است، درحالیکه کل جنگلهای زاگرس از شش میلیون هکتار تجاوز نمیکند.
در این بین استان ایلام با خشکیدگی جنگل معادل 641 هزار هکتار رتبه اول و استان لرستان با 560 هزار هکتار خشکیدگی جنگل در رتبه دوم تخریب جنگل قرار دارد، بهطوریکه امروزه 50 درصد از جنگلهای استان لرستان بهطورکامل نابود شده است. با توجه به اینکه بیشترین بارندگیها و منابع آبی در استان لرستان است، خسارت و آسیب سیل در این استان چیزی دور از انتظار نبود و امروزه شاهد نتیجه بیتوجهی به تخریب جنگلهای این استان هستیم که در هزاران سال ضامن حفظ تمدن و زندگی مردمان این استان بوده است.
در روزهای اخیر خسارتهای سیل رقمی معادل با 30 هزار میلیارد تومان برآورد شده است که اگر این رقم صرف احیا و توسعه جنگلها میشد، امروز 10 میلیون هکتار جنگل علاوه بر 14 میلیون هکتار جنگل را در ایران داشتیم؛ یعنی نزدیک به دو برابر افزایش سطح جنگلها که در تاریخ آماربرداری جنگل از دهه 40 شمسی بیسابقه بوده است! که اگر چنین اتفاقی میافتاد، نهتنها این خسارت مالی هنگفت به کشور وارد نمیشد، بلکه جان 76 قربانی سیل نیز نجات مییافت، جمع کثیری بیخانمان نمیشدند و حجم بسیاری از منابع آب در سفرههای آب زیرزمینی ذخیره میشد و کشور تا سالیان سال از خطر کمبود آب نجات مییافت. در واقع این مسئله به لزوم توجه به توسعه پایدار در مدیریت امور اراضی و آمایش جنگل اشاره میکند. بهراستی باید هزینههایی که امروز صرف بازسازی تخریب حاصل از سیل میشود، صرف توسعه پایدار منابع طبیعی بهعنوان راهکاری در جهت حفاظت از منابع ملی میشد و رد شده است.
*عضو هیئت علمی دانشکده محیط زیست کرج