|

آینه

ایران
پناهنده یا مهاجرت شغلی؟

عباس عبدی: به نظر می‌رسد که مهاجرین را باید به چند دسته تقسیم کرد و برای هرکدام بر اساس شرایط آنان سیاست مناسب اتخاذ کرد. اولین گروه مهاجرانی هستند که برای سال‌های متمادی در ایران زندگی می‌کنند و خانواده دارند (همسر ایرانی یا افغانستانی یا از کشور دیگر) و فرزندان‌شان در اینجا تحصیل کرده‌اند. آنان عموماً با فرهنگ و آداب ایران خو گرفته‌اند، بویژه کودکان‌شان و بخش مهمی از آنان تعلقات‌خاطرشان به ایران آنقدر هست که تابعیت ایرانی به آنان داده و در جامعه ایران جذب شوند. گروه دیگر افغانستانی‌ها و مهاجرانی هستند که فقط برای کار به ایران می‌آیند و بخش بزرگی از درآمد خود را تبدیل به ارز کرده و به افغانستان یا کشورشان می‌فرستند. این گروه خواه‌ناخواه با تغییرات قیمت ارز ایران را ترک خواهند کرد. گروه دیگر که پناهندگان اجتماعی هستند و بر اثر مشکلات و فقر برای گذران زندگی به ایران می‌آیند. باید میان پناهندگان و مهاجر و نیروی کار قانونی و غیرقانونی تفاوت قائل شد تا بتوان سیاستی انسانی و مفید به حال همه طرف‌های ماجرا اتخاذ کرد

جمهوری اسلامی
یادداشت مدیرمسئول

اشکالات محتوائی تلویزیون را نباید در قمار «برنده‌ باش» خلاصه کرد. از آگهی‌های بازرگانی بگیرید تا برنامه‌ها و مجموعه‌های تلویزیونی هرکدام به شکلی دچار ایرادهائی هستند که عمدتاً به مسائل ارزشی و اعتقادی مربوط می‌شوند. این وضعیت تاسف‌بار حالا به مجموعه‌های تلویزیونی و برنامه‌های شب‌های ماه مبارک رمضان هم سرایت کرده است. پیشنهاد می‌کنم رئیس رسانه ملی و مدیر شبکه یک این برنامه را با دقت ببینند و خود قضاوت کنند و اگر به همین نتیجه رسیدند، برای تجدیدنظر در محتوای برنامه‌های تلویزیون درنگ نکنند. رسانه ملی، با عظمتی که دارد و با تاثیرگذاری زیادی که دارد، امانتی است در دست شما که نباید اجازه بدهید با همین حال ناخوش به کار خود ادامه بدهد. رسانه ملی باید چنان پرمحتوا باشد که به فرموده امام خمینی دانشگاه باشد. برای دانشگاه‌شدن رسانه ملی به سواد دینی و علوم اجتماعی نیاز است، از افرادی استفاده کنید که دارای سواد دینی و علوم اجتماعی باشند.

کیهان
چگونه جنگ اقتصادی دشمن را متوقف کنیم؟

سعدالله زارعي: ما در عملیات روانی باید دست به اقدامات متقابل بزنیم. بعضی گمان کرده‌اند که ایران چون رسانه قدرتمندی که پیامش را در کل دنیا منعکس سازد و به گوش آمریکایی‌ها هم برساند، ندارد پس نمی‌تواند به عملیات روانی علیه آمریکا دست بزند که این ‌اشتباه است. ما برای عملیات روانی علیه آمریکا لزوماً نیاز به رسانه نداریم، نیاز به طراحی و اقدام داریم. مگر نه این است که آمریکا، خود را به امنیت و بقاء «رژیم صهیونیستی» ملزم می‌داند و مگر نه این است که روی بقاء و امنیت رژیم سعودی حساسیت دارد، خب ما می‌توانیم با نشان‌دادن وضعیتی که حیات اسرائیل و سعودی را با مخاطره مواجه می‌گرداند، آن دسته از نیروهای داخلی آمریکا که واقعاً نگران امنیت همپیمان‌های منطقه‌ای خود هستند را برای مقابله با اقدامات ضدایرانی به صحنه بیاوریم. اگر آنان ـ شامل ایپک و نهادهای پرقدرت رسانه‌ای آمریکا ـ دریابند که ادامه سیاست ضدایرانی آمریکا، به طور جدی به عقبه‌های استراتژیک آنها آسیب می‌زند و ایران را وادار به اقدام علیه این عقبه‌ها می‌کند، حتماً برای متوقف‌کردن اقدامات اقتصادی ضدایرانی فشارهای خود را روی دولت آمریکا وارد می‌کنند. جالب این است که حدود یک ماه پیش در یک نظرسنجی که «پیو» انجام داد، 70 درصد یهودیان آمریکا از تشدید وضع امنیتی خاورمیانه به‌شدت ابراز نگرانی کرده بودند.

رسالت
ناو لينکلن با مأموريت هاليوودي

سيدمحمد بحرينيان: اگر کليدواژه «ناو» را در يک رسانه انگليسي‌زبان جست‌وجو کنيد، اخبار متعددي پيرامون آن مشاهده مي‌کنيد که واقعا ارزش خبري ندارند، اخباري مانند اين‌که ناو جنگي آمريکا قصد عزيمت به خليج‌فارس دارد، ناو از بندري در آمريکا حرکت کرد، ناو به نيمه راه رسيد، ناو به جنوب غرب آسيا رسيد و ناو از تنگه هرمز عبور کرد، همه نشانگر آنند که اساسا اين ناو قرار نيست هيچ کار جدي نظامي بکند و اصل هدف طراحي‌شده براي آن، ايجاد همين سروصدا و ايجاد ترس در حريف است. اما در آن‌سوی ماجرا، در ایران اسلامی، این خبرها اصلا جدی گرفته نمی‌شود. ملت ما، چهل سال است تمرین کرده که از هیمنه پوشالی آمریکا نهراسد. اگر بگویم دانشجویان ایرانی، تنها افرادی هستند که در ۵ دهه گذشته، دولت آمریکا را با بحران مشروعیت روبه‌رو کرده و موجب یک‌مرحله‌ای‌شدن آن گشته‌اند، گزاف نیست. جالب آن‌که ماجرای تسخیر لانه جاسوسی آمریکا که عملا موجب شکست دولت کارتر شد، کاملا جنبشی و برخاسته از بدنه جوانان سال‌های اول انقلاب بود.

ایران
پناهنده یا مهاجرت شغلی؟

عباس عبدی: به نظر می‌رسد که مهاجرین را باید به چند دسته تقسیم کرد و برای هرکدام بر اساس شرایط آنان سیاست مناسب اتخاذ کرد. اولین گروه مهاجرانی هستند که برای سال‌های متمادی در ایران زندگی می‌کنند و خانواده دارند (همسر ایرانی یا افغانستانی یا از کشور دیگر) و فرزندان‌شان در اینجا تحصیل کرده‌اند. آنان عموماً با فرهنگ و آداب ایران خو گرفته‌اند، بویژه کودکان‌شان و بخش مهمی از آنان تعلقات‌خاطرشان به ایران آنقدر هست که تابعیت ایرانی به آنان داده و در جامعه ایران جذب شوند. گروه دیگر افغانستانی‌ها و مهاجرانی هستند که فقط برای کار به ایران می‌آیند و بخش بزرگی از درآمد خود را تبدیل به ارز کرده و به افغانستان یا کشورشان می‌فرستند. این گروه خواه‌ناخواه با تغییرات قیمت ارز ایران را ترک خواهند کرد. گروه دیگر که پناهندگان اجتماعی هستند و بر اثر مشکلات و فقر برای گذران زندگی به ایران می‌آیند. باید میان پناهندگان و مهاجر و نیروی کار قانونی و غیرقانونی تفاوت قائل شد تا بتوان سیاستی انسانی و مفید به حال همه طرف‌های ماجرا اتخاذ کرد

جمهوری اسلامی
یادداشت مدیرمسئول

اشکالات محتوائی تلویزیون را نباید در قمار «برنده‌ باش» خلاصه کرد. از آگهی‌های بازرگانی بگیرید تا برنامه‌ها و مجموعه‌های تلویزیونی هرکدام به شکلی دچار ایرادهائی هستند که عمدتاً به مسائل ارزشی و اعتقادی مربوط می‌شوند. این وضعیت تاسف‌بار حالا به مجموعه‌های تلویزیونی و برنامه‌های شب‌های ماه مبارک رمضان هم سرایت کرده است. پیشنهاد می‌کنم رئیس رسانه ملی و مدیر شبکه یک این برنامه را با دقت ببینند و خود قضاوت کنند و اگر به همین نتیجه رسیدند، برای تجدیدنظر در محتوای برنامه‌های تلویزیون درنگ نکنند. رسانه ملی، با عظمتی که دارد و با تاثیرگذاری زیادی که دارد، امانتی است در دست شما که نباید اجازه بدهید با همین حال ناخوش به کار خود ادامه بدهد. رسانه ملی باید چنان پرمحتوا باشد که به فرموده امام خمینی دانشگاه باشد. برای دانشگاه‌شدن رسانه ملی به سواد دینی و علوم اجتماعی نیاز است، از افرادی استفاده کنید که دارای سواد دینی و علوم اجتماعی باشند.

کیهان
چگونه جنگ اقتصادی دشمن را متوقف کنیم؟

سعدالله زارعي: ما در عملیات روانی باید دست به اقدامات متقابل بزنیم. بعضی گمان کرده‌اند که ایران چون رسانه قدرتمندی که پیامش را در کل دنیا منعکس سازد و به گوش آمریکایی‌ها هم برساند، ندارد پس نمی‌تواند به عملیات روانی علیه آمریکا دست بزند که این ‌اشتباه است. ما برای عملیات روانی علیه آمریکا لزوماً نیاز به رسانه نداریم، نیاز به طراحی و اقدام داریم. مگر نه این است که آمریکا، خود را به امنیت و بقاء «رژیم صهیونیستی» ملزم می‌داند و مگر نه این است که روی بقاء و امنیت رژیم سعودی حساسیت دارد، خب ما می‌توانیم با نشان‌دادن وضعیتی که حیات اسرائیل و سعودی را با مخاطره مواجه می‌گرداند، آن دسته از نیروهای داخلی آمریکا که واقعاً نگران امنیت همپیمان‌های منطقه‌ای خود هستند را برای مقابله با اقدامات ضدایرانی به صحنه بیاوریم. اگر آنان ـ شامل ایپک و نهادهای پرقدرت رسانه‌ای آمریکا ـ دریابند که ادامه سیاست ضدایرانی آمریکا، به طور جدی به عقبه‌های استراتژیک آنها آسیب می‌زند و ایران را وادار به اقدام علیه این عقبه‌ها می‌کند، حتماً برای متوقف‌کردن اقدامات اقتصادی ضدایرانی فشارهای خود را روی دولت آمریکا وارد می‌کنند. جالب این است که حدود یک ماه پیش در یک نظرسنجی که «پیو» انجام داد، 70 درصد یهودیان آمریکا از تشدید وضع امنیتی خاورمیانه به‌شدت ابراز نگرانی کرده بودند.

رسالت
ناو لينکلن با مأموريت هاليوودي

سيدمحمد بحرينيان: اگر کليدواژه «ناو» را در يک رسانه انگليسي‌زبان جست‌وجو کنيد، اخبار متعددي پيرامون آن مشاهده مي‌کنيد که واقعا ارزش خبري ندارند، اخباري مانند اين‌که ناو جنگي آمريکا قصد عزيمت به خليج‌فارس دارد، ناو از بندري در آمريکا حرکت کرد، ناو به نيمه راه رسيد، ناو به جنوب غرب آسيا رسيد و ناو از تنگه هرمز عبور کرد، همه نشانگر آنند که اساسا اين ناو قرار نيست هيچ کار جدي نظامي بکند و اصل هدف طراحي‌شده براي آن، ايجاد همين سروصدا و ايجاد ترس در حريف است. اما در آن‌سوی ماجرا، در ایران اسلامی، این خبرها اصلا جدی گرفته نمی‌شود. ملت ما، چهل سال است تمرین کرده که از هیمنه پوشالی آمریکا نهراسد. اگر بگویم دانشجویان ایرانی، تنها افرادی هستند که در ۵ دهه گذشته، دولت آمریکا را با بحران مشروعیت روبه‌رو کرده و موجب یک‌مرحله‌ای‌شدن آن گشته‌اند، گزاف نیست. جالب آن‌که ماجرای تسخیر لانه جاسوسی آمریکا که عملا موجب شکست دولت کارتر شد، کاملا جنبشی و برخاسته از بدنه جوانان سال‌های اول انقلاب بود.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها