|

آيدين آغداشلو:

حمید سهیلی جهان اطراف خود را کشف کرده

گروه هنر: سالن سیف‌الله داد خانه سینما بعدازظهر سه‌شنبه، 21 خرداد، میزبان مراسم نکوداشت حمید سهیلی، مستندساز پیش‌کسوت بود. این نکوداشت که انجمن صنفی کارگردانان سینمای ایران میزبانی آن را برعهده داشت، در حالی برگزار شد که مجموعه مستند و ارزشمند «معماری ایرانی» به تازگی توسط سازمان یونسکو مورد ثبت جهانی قرار گرفته است.
نخستین سخنران این نکوداشت روی صحنه رفت تا درباره ویژگی‌های این مستندساز برجسته صحبت کند. در این بخش، پیروز کلانتری با اشاره به «عمده فعالیت‌های حمید سهیلی در سال‌های پس از انقلاب» که به گفته او «به ایجاد فضای مناسبی برای فعالیت‌های این فیلم‌ساز منجر شده بود»، گفت: «سینما برای سهیلی ابزاری است تا به وسیله آن موضوع فیلم‌های خود و همچنین جهان تاریخی ما را به درستی ثبت کند، به‌گونه‌ای که به‌عنوان یک مرجع دقیق و قابل استناد در دسترس ما و همچنین آیندگان قرار گیرد».
کلانتری همچنین گفت: «زمانی که حمید سهیلی آن مجموعه‌ها را می‌ساخت، بین مستندسازها به‌عنوان یک متشخص و آقا شناخته می‌شد و این تشخص، جدا از نوع پوشش این فیلم‌ساز، در حضور و یگانگی او در مقایسه با دیگران هم دیده می‌شد».
آیدین آغداشلو دیگر سخنران این مراسم نکوداشت بود. او در ابتدای صحبت‌های خود با اشاره به «امکان‌پذیرنبودن ثبت واقعیت محض در فیلم‌های مستند» گفت: «زمانی با عباس کیارستمی درباره فیلم‌های او و دلبستگی‌اش به مستندگونه‌‌بودن آثارش صحبت می‌کردیم، درحالی‌که باید پذیرفت اگر تغییری در موقعیت دوربین ایجاد شود، واقعیت جاری نیز تغییر می‌کند».
آغداشلو افزود: «از سوی دیگر سینمای مستند برای برخی کارگردان‌ها بهانه‌ای بوده تا از این طریق حرف‌‌های دیگری بزنند. در این زمینه می‌توان به ابراهیم گلستان و مستند «موج و مرجان و خارا» یا هژیر داریوش و فیلم «گود مقدس» اشاره کرد که اصلا درباره چیزهای دیگری بودند».
آغداشلو گفت: «گمان می‌کنم سینمای مستند حمید سهیلی در جای درست‌تری حرکت می‌کند و درحالی‌که تا حد توان خود سعی می‌کند موضوع‌ها را درست ثبت کند، معنایی را هم دنبال می‌کند».
این هنرمند پیش‌کسوت عرصه هنرهای تجسمی در ادامه افزود: «حمید سهیلی خوب راه‌ رفته و درست کار کرده و از آنجا که سال‌ها با او دوستی کرده‌ام، ترجیح می‌دهم بعد از رفتنم او یکی از کسانی باشد که درباره من حرف بزند».
او در بخش ديگري از صحبت‌هايش گفت: «تماشای او که شاید گاهی تصادفی و شاید به کمک برخی عوامل در راه و مسیر فعالیت قرار گرفته، همواره برای من بسیار دلپذیر بوده و او چه باهوش است که می‌داند از هرکس چه‌ چیزهایی باید بیاموزد».
آغداشلو افزود: «شروع کار سهیلی با یادگیری همراه بوده و او دوزانو جلوی کسانی که حرفی برای گفتن داشته‌اند نشسته و از آنها بسیار آموخته است».
او سپس با تشبیه فعالیت‌های این مستندساز به سفری در طول و عرض این سرزمین گفت: «هرچقدر زمان بیشتر گذشت، عاشقی او بیشتر و دلبستگی‌اش به ایران بیشتر نمایان شد و این شبیه ازدواج‌هایی است که در گذشته رواج داشت؛ ازدواج‌هایی که برخلاف این روزها آدم‌هایی که شناختی از همدیگر نداشتند، در کنار هم زندگی را پی می‌گرفتند و در طول زندگانی، یکدیگر را کشف می‌کردند، به‌گونه‌ای که دیگر نمی‌توانستند از هم جدا شوند». آغداشلو همچنین ضمن اشاره به ماندگاربودن مجموعه‌ مستند معماری ایران در میان تولیدات تلویزیونی گفت: «بناهایی که او در این مجموعه به آنها نگاه کرده بسیار تغییر کرده‌اند و شاید حتی دیگر وجود نداشته باشند، اما مهم‌تر از همه اینکه حمید سهیلی، جهان اطراف خود را کشف کرده و فقط به این کشف اکتفا نکرده و آن را مورد نوازش هم قرار داده است». او افزود: «وقتی به دهه 60 برمی‌گردم می‌بینم کار او چه دشوار بوده و شاید اگر الان می‌خواست این فیلم‌ها را بسازد، کار او دشوارتر هم می‌شد، چراکه تلویزیونِ آن زمان این‌قدر معرفت داشت که بخواهد چیزهایی را از فرهنگ و ساختار این سرزمین ثبت کند، اما الان دیگر فکر نمی‌کنم چنین اعتنا و معرفتی وجود داشته باشد». آغداشلو سپس مجموعه مستند حمید سهیلی درباره نقاشی ایرانی را «یک کلاس درس قابل اعتنا و همچنین تاریخ مفید و فشرده‌ای از این هنر» توصیف کرد و افزود: «خوشبختانه فیلم‌های او از سلامت محض برخوردار است و این، ریشه در سلامت ذهنی، درست‌کاری و فروتنی خود او دارد. چنین فیلم‌ساز هنرمندی در تاریخ معاصر ما خیلی حضور نداشته و این در حالی است که در اغلب موارد، منیت‌ها جایی برای نگاه کاونده و کشف‌کننده باقی نمی‌گذارد».او گفت: «من همیشه به سماجت و علاقه او غبطه خورده‌ام؛ آدمی که اگر چیزی یا کاری از من می‌خواست، تا به هدف خود نمی‌رسید، رهایم نمی‌کرد». آغداشلو گفت: «سماجتش در جای دیگری هم بود. او نخستین کسی است که در سال‌های بعد از انقلاب، با مهر و جرئت، از من دعوت به کار کرد. آن‌ هم من که به عمد قرار بود از یادها بروم. به همین دلیل وقتی مجموعه مستند او پخش شد، نخستین‌باری بود که در سال‌های پس از انقلاب اسم خودم را روی صفحه تلویزیون دیدم و این، نشانه روح پویا و جست‌وجوگر اوست؛ نشانه شجاعت، سماجت، آرامش، متانت، وقار و آقایی اوست؛ با لبخندی همیشگی که وقتی کاری از تو می‌خواست نمی‌توانستی دعوتش را رد کنی و به او نه بگویی».
سخنران بعدی این مراسم نکوداشت، اُرُد عطارپور بود. این کارشناس فرهنگی و مستندساز با اشاره به نقطه آغاز آشنایی خود و حمید سهیلی گفت: «من همواره پایمردی ایشان را تحسین کرده‌ام. پایمردی خاصی که نه‌تنها در سلوک و اخلاق و رفتار او، بلکه در شیوه کار ایشان هم دیده می‌شود».
عطارپور سپس با اشاره به حضور مؤثر حمید سهیلی در عرصه مستندسازی گفت: «حوزه فکری خاصی که او تعقیب کرد و استمرار و سماجتی که از خود نشان داد، بسیاری از علاقه‌مندان را که از پرداختن به چنین موضوع‌هایی هراس داشتند وارد این حیطه کرد». سخنران بعدی این مراسم نکوداشت، شادمهر راستین بود. این کارشناس معماری و سینما پس از ابراز تشکر از انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند به‌خاطر برگزاری این مراسم نکوداشت، خطاب به حمید سهیلی گفت: «من هم‌سنِ «هامی و کامی» هستم (اشاره به مجموعه‌ای به همین نام در سال‌های قبل از انقلاب که سهیلی دستیاری کارگردان آن را برعهده داشته) و زمانی که این مجموعه و سایر برنامه‌های شما پخش می‌شد، همراه برادر و خواهرانم پای تلویزیون می‌نشستیم و از آنها لذت می‌بردیم».
راستین گفت: «سال 1362 زمانی که در رشته معماری قبول شدم، خوشبختانه مجموعه‌ مستند «معماری ایرانی» از تلویزیون به نمایش درآمد و من این فرصت را پیدا کردم که به نوعی از آن‌ فیلم‌ها سوء‌استفاده کرده و بی‌آنکه به منبع حرف‌هایم اشاره کنم، از نکته‌های آن به‌عنوان درک‌های خودم از معماری مثال آوردم!»
او در ادامه صحبت‌های خود، خطاب به حمید سهیلی گفت: «بد نیست بدانید طبق ماده 1285 قانون مدنی، هیچ نوشته مکتوب، دیداری و‌ شنیداری سند نیست، مگر اینکه تأیید‌ شده و در جای دیگری قابل ارائه باشد و شما کاری کردید که هرکدام از بناهای تاریخی ما شناسا، متمایز و قابل ارجاع شوند. در حقیقت، شما چیزی ورای عکس‌ها و تصویر بناها به کار اضافه کردید که همان روش تشخص یک روشنفکر فروتن به حساب می‌آید؛ روشی بدون اشاره به ناآگاهی مخاطب و البته شامل آموزش به او در نهایت آرامش».
سخنران دیگری که به جایگاه دعوت شد، اسماعیل میرفخرایی، همکار قدیمی حمید سهیلی بود. این کارشناس و گوینده پرسابقه گفت: «من کلمه مناعت طبع را با حمید سهیلی تجربه کردم. در سال‌های آغاز انقلاب و زمانی که از شرایط خانه‌نشینی دلخور و ناراحت بودم، حمید سهیلی تنها کسی بود که من را به کار دعوت کرد. وقتی در استودیو گلستان به دیدارش رفتم، یکی، دو قطعه از کارهای او را دیدم که هنوز آماده نبود؛ اما من را کاملا مسخ کرد و کاری کرد تا در سفرهای سهیلی همراه او بروم». میرفخرایی گفت: «سهیلی به من یاد داد ایران را دوست داشته باشم و تغییر دولت‌ها تأثیری روی نگاه من نداشته باشد. بعدها که فیلم‌های آن مجموعه را دیدم، متوجه شدم او از ابتدا به دقت می‌دانسته چه کار می‌خواسته انجام دهد و به همین دلیل با دیدگاه‌های سطحی من مخالفت می‌کرده است».
آخرین سخنران این مراسم نیز سیدمحمد بهشتی بود. این کارشناس فرهنگی با اشاره به تفاوت‌های موجود در بناهای تاریخی حافظیه و سعدیه شیراز گفت: «با وجود اینکه بنای سعدیه را یک معمار ایرانی (محسن فروغی) ساخته است، اما اغلب مردم بنای حافظیه را که آندره گودار آن را ساخته است، بیشتر دوست دارند و این ریشه در ارتباط عمیق و طولانی این معمار فرانسوی با معماری ایرانی دارد».
ادامه مراسم نکوداشت به قدردانی از این مستندساز برجسته اختصاص داشت. در این بخش، حمید سهیلی که مورد تشویق ایستاده و طولانی‌مدت حاضران قرار گرفته بود، تنها در یک جمله گفت: «امشب خاطره فیلم‌هایی که در گذشته ساخته‌ بودم، برایم زنده شد و از شما ممنونم که به این مراسم تشریف آوردید». خانم سهیلی، همسر ایشان نیز با اشاره به دشواری‌های تولید مجموعه مستند «معماری ایرانی» گفت: «آقای سهیلی در زمان تولید این مجموعه از مادر خود نیز مراقبت می‌کرد و ساخته‌شدن این مجموعه، یادآور پشتیبانی و حمایت‌های ایشان از تمام اعضای خانواده ماست». در بخش پایانی مراسم نکوداشت، منوچهر شاهسواری (مدیرعامل خانه سینما)، جعفر صانعی‌مقدم (مدیرعامل گروه هنر و تجربه)، محمدمهدی طباطبایی‌نژاد (مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی)، سلیم غفوری (مدیر شبکه مستند سیما)، لادن طاهری (رئیس موزه سینما و مدیر فیلم‌خانه ملی ایران) و فریبا فرزام (نماینده کمیته حافظه جهانی و سازمان اسناد کتابخانه ملی) لوح‌های قدردانی و یادبود و همچنین هدایای خود را به استاد حمید سهیلی اهدا کردند.
بخش پایانی این نکوداشت به میزبان این مراسم، انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند، اختصاص داشت. سپس محسن استادعلی از فرهاد ورهرام برای اهدای نشان عالی انجمن به استاد حمید سهیلی دعوت کرد و اهدای نشان عالی انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند پایان‌بخش این مراسم باشکوه و درخور بود.

گروه هنر: سالن سیف‌الله داد خانه سینما بعدازظهر سه‌شنبه، 21 خرداد، میزبان مراسم نکوداشت حمید سهیلی، مستندساز پیش‌کسوت بود. این نکوداشت که انجمن صنفی کارگردانان سینمای ایران میزبانی آن را برعهده داشت، در حالی برگزار شد که مجموعه مستند و ارزشمند «معماری ایرانی» به تازگی توسط سازمان یونسکو مورد ثبت جهانی قرار گرفته است.
نخستین سخنران این نکوداشت روی صحنه رفت تا درباره ویژگی‌های این مستندساز برجسته صحبت کند. در این بخش، پیروز کلانتری با اشاره به «عمده فعالیت‌های حمید سهیلی در سال‌های پس از انقلاب» که به گفته او «به ایجاد فضای مناسبی برای فعالیت‌های این فیلم‌ساز منجر شده بود»، گفت: «سینما برای سهیلی ابزاری است تا به وسیله آن موضوع فیلم‌های خود و همچنین جهان تاریخی ما را به درستی ثبت کند، به‌گونه‌ای که به‌عنوان یک مرجع دقیق و قابل استناد در دسترس ما و همچنین آیندگان قرار گیرد».
کلانتری همچنین گفت: «زمانی که حمید سهیلی آن مجموعه‌ها را می‌ساخت، بین مستندسازها به‌عنوان یک متشخص و آقا شناخته می‌شد و این تشخص، جدا از نوع پوشش این فیلم‌ساز، در حضور و یگانگی او در مقایسه با دیگران هم دیده می‌شد».
آیدین آغداشلو دیگر سخنران این مراسم نکوداشت بود. او در ابتدای صحبت‌های خود با اشاره به «امکان‌پذیرنبودن ثبت واقعیت محض در فیلم‌های مستند» گفت: «زمانی با عباس کیارستمی درباره فیلم‌های او و دلبستگی‌اش به مستندگونه‌‌بودن آثارش صحبت می‌کردیم، درحالی‌که باید پذیرفت اگر تغییری در موقعیت دوربین ایجاد شود، واقعیت جاری نیز تغییر می‌کند».
آغداشلو افزود: «از سوی دیگر سینمای مستند برای برخی کارگردان‌ها بهانه‌ای بوده تا از این طریق حرف‌‌های دیگری بزنند. در این زمینه می‌توان به ابراهیم گلستان و مستند «موج و مرجان و خارا» یا هژیر داریوش و فیلم «گود مقدس» اشاره کرد که اصلا درباره چیزهای دیگری بودند».
آغداشلو گفت: «گمان می‌کنم سینمای مستند حمید سهیلی در جای درست‌تری حرکت می‌کند و درحالی‌که تا حد توان خود سعی می‌کند موضوع‌ها را درست ثبت کند، معنایی را هم دنبال می‌کند».
این هنرمند پیش‌کسوت عرصه هنرهای تجسمی در ادامه افزود: «حمید سهیلی خوب راه‌ رفته و درست کار کرده و از آنجا که سال‌ها با او دوستی کرده‌ام، ترجیح می‌دهم بعد از رفتنم او یکی از کسانی باشد که درباره من حرف بزند».
او در بخش ديگري از صحبت‌هايش گفت: «تماشای او که شاید گاهی تصادفی و شاید به کمک برخی عوامل در راه و مسیر فعالیت قرار گرفته، همواره برای من بسیار دلپذیر بوده و او چه باهوش است که می‌داند از هرکس چه‌ چیزهایی باید بیاموزد».
آغداشلو افزود: «شروع کار سهیلی با یادگیری همراه بوده و او دوزانو جلوی کسانی که حرفی برای گفتن داشته‌اند نشسته و از آنها بسیار آموخته است».
او سپس با تشبیه فعالیت‌های این مستندساز به سفری در طول و عرض این سرزمین گفت: «هرچقدر زمان بیشتر گذشت، عاشقی او بیشتر و دلبستگی‌اش به ایران بیشتر نمایان شد و این شبیه ازدواج‌هایی است که در گذشته رواج داشت؛ ازدواج‌هایی که برخلاف این روزها آدم‌هایی که شناختی از همدیگر نداشتند، در کنار هم زندگی را پی می‌گرفتند و در طول زندگانی، یکدیگر را کشف می‌کردند، به‌گونه‌ای که دیگر نمی‌توانستند از هم جدا شوند». آغداشلو همچنین ضمن اشاره به ماندگاربودن مجموعه‌ مستند معماری ایران در میان تولیدات تلویزیونی گفت: «بناهایی که او در این مجموعه به آنها نگاه کرده بسیار تغییر کرده‌اند و شاید حتی دیگر وجود نداشته باشند، اما مهم‌تر از همه اینکه حمید سهیلی، جهان اطراف خود را کشف کرده و فقط به این کشف اکتفا نکرده و آن را مورد نوازش هم قرار داده است». او افزود: «وقتی به دهه 60 برمی‌گردم می‌بینم کار او چه دشوار بوده و شاید اگر الان می‌خواست این فیلم‌ها را بسازد، کار او دشوارتر هم می‌شد، چراکه تلویزیونِ آن زمان این‌قدر معرفت داشت که بخواهد چیزهایی را از فرهنگ و ساختار این سرزمین ثبت کند، اما الان دیگر فکر نمی‌کنم چنین اعتنا و معرفتی وجود داشته باشد». آغداشلو سپس مجموعه مستند حمید سهیلی درباره نقاشی ایرانی را «یک کلاس درس قابل اعتنا و همچنین تاریخ مفید و فشرده‌ای از این هنر» توصیف کرد و افزود: «خوشبختانه فیلم‌های او از سلامت محض برخوردار است و این، ریشه در سلامت ذهنی، درست‌کاری و فروتنی خود او دارد. چنین فیلم‌ساز هنرمندی در تاریخ معاصر ما خیلی حضور نداشته و این در حالی است که در اغلب موارد، منیت‌ها جایی برای نگاه کاونده و کشف‌کننده باقی نمی‌گذارد».او گفت: «من همیشه به سماجت و علاقه او غبطه خورده‌ام؛ آدمی که اگر چیزی یا کاری از من می‌خواست، تا به هدف خود نمی‌رسید، رهایم نمی‌کرد». آغداشلو گفت: «سماجتش در جای دیگری هم بود. او نخستین کسی است که در سال‌های بعد از انقلاب، با مهر و جرئت، از من دعوت به کار کرد. آن‌ هم من که به عمد قرار بود از یادها بروم. به همین دلیل وقتی مجموعه مستند او پخش شد، نخستین‌باری بود که در سال‌های پس از انقلاب اسم خودم را روی صفحه تلویزیون دیدم و این، نشانه روح پویا و جست‌وجوگر اوست؛ نشانه شجاعت، سماجت، آرامش، متانت، وقار و آقایی اوست؛ با لبخندی همیشگی که وقتی کاری از تو می‌خواست نمی‌توانستی دعوتش را رد کنی و به او نه بگویی».
سخنران بعدی این مراسم نکوداشت، اُرُد عطارپور بود. این کارشناس فرهنگی و مستندساز با اشاره به نقطه آغاز آشنایی خود و حمید سهیلی گفت: «من همواره پایمردی ایشان را تحسین کرده‌ام. پایمردی خاصی که نه‌تنها در سلوک و اخلاق و رفتار او، بلکه در شیوه کار ایشان هم دیده می‌شود».
عطارپور سپس با اشاره به حضور مؤثر حمید سهیلی در عرصه مستندسازی گفت: «حوزه فکری خاصی که او تعقیب کرد و استمرار و سماجتی که از خود نشان داد، بسیاری از علاقه‌مندان را که از پرداختن به چنین موضوع‌هایی هراس داشتند وارد این حیطه کرد». سخنران بعدی این مراسم نکوداشت، شادمهر راستین بود. این کارشناس معماری و سینما پس از ابراز تشکر از انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند به‌خاطر برگزاری این مراسم نکوداشت، خطاب به حمید سهیلی گفت: «من هم‌سنِ «هامی و کامی» هستم (اشاره به مجموعه‌ای به همین نام در سال‌های قبل از انقلاب که سهیلی دستیاری کارگردان آن را برعهده داشته) و زمانی که این مجموعه و سایر برنامه‌های شما پخش می‌شد، همراه برادر و خواهرانم پای تلویزیون می‌نشستیم و از آنها لذت می‌بردیم».
راستین گفت: «سال 1362 زمانی که در رشته معماری قبول شدم، خوشبختانه مجموعه‌ مستند «معماری ایرانی» از تلویزیون به نمایش درآمد و من این فرصت را پیدا کردم که به نوعی از آن‌ فیلم‌ها سوء‌استفاده کرده و بی‌آنکه به منبع حرف‌هایم اشاره کنم، از نکته‌های آن به‌عنوان درک‌های خودم از معماری مثال آوردم!»
او در ادامه صحبت‌های خود، خطاب به حمید سهیلی گفت: «بد نیست بدانید طبق ماده 1285 قانون مدنی، هیچ نوشته مکتوب، دیداری و‌ شنیداری سند نیست، مگر اینکه تأیید‌ شده و در جای دیگری قابل ارائه باشد و شما کاری کردید که هرکدام از بناهای تاریخی ما شناسا، متمایز و قابل ارجاع شوند. در حقیقت، شما چیزی ورای عکس‌ها و تصویر بناها به کار اضافه کردید که همان روش تشخص یک روشنفکر فروتن به حساب می‌آید؛ روشی بدون اشاره به ناآگاهی مخاطب و البته شامل آموزش به او در نهایت آرامش».
سخنران دیگری که به جایگاه دعوت شد، اسماعیل میرفخرایی، همکار قدیمی حمید سهیلی بود. این کارشناس و گوینده پرسابقه گفت: «من کلمه مناعت طبع را با حمید سهیلی تجربه کردم. در سال‌های آغاز انقلاب و زمانی که از شرایط خانه‌نشینی دلخور و ناراحت بودم، حمید سهیلی تنها کسی بود که من را به کار دعوت کرد. وقتی در استودیو گلستان به دیدارش رفتم، یکی، دو قطعه از کارهای او را دیدم که هنوز آماده نبود؛ اما من را کاملا مسخ کرد و کاری کرد تا در سفرهای سهیلی همراه او بروم». میرفخرایی گفت: «سهیلی به من یاد داد ایران را دوست داشته باشم و تغییر دولت‌ها تأثیری روی نگاه من نداشته باشد. بعدها که فیلم‌های آن مجموعه را دیدم، متوجه شدم او از ابتدا به دقت می‌دانسته چه کار می‌خواسته انجام دهد و به همین دلیل با دیدگاه‌های سطحی من مخالفت می‌کرده است».
آخرین سخنران این مراسم نیز سیدمحمد بهشتی بود. این کارشناس فرهنگی با اشاره به تفاوت‌های موجود در بناهای تاریخی حافظیه و سعدیه شیراز گفت: «با وجود اینکه بنای سعدیه را یک معمار ایرانی (محسن فروغی) ساخته است، اما اغلب مردم بنای حافظیه را که آندره گودار آن را ساخته است، بیشتر دوست دارند و این ریشه در ارتباط عمیق و طولانی این معمار فرانسوی با معماری ایرانی دارد».
ادامه مراسم نکوداشت به قدردانی از این مستندساز برجسته اختصاص داشت. در این بخش، حمید سهیلی که مورد تشویق ایستاده و طولانی‌مدت حاضران قرار گرفته بود، تنها در یک جمله گفت: «امشب خاطره فیلم‌هایی که در گذشته ساخته‌ بودم، برایم زنده شد و از شما ممنونم که به این مراسم تشریف آوردید». خانم سهیلی، همسر ایشان نیز با اشاره به دشواری‌های تولید مجموعه مستند «معماری ایرانی» گفت: «آقای سهیلی در زمان تولید این مجموعه از مادر خود نیز مراقبت می‌کرد و ساخته‌شدن این مجموعه، یادآور پشتیبانی و حمایت‌های ایشان از تمام اعضای خانواده ماست». در بخش پایانی مراسم نکوداشت، منوچهر شاهسواری (مدیرعامل خانه سینما)، جعفر صانعی‌مقدم (مدیرعامل گروه هنر و تجربه)، محمدمهدی طباطبایی‌نژاد (مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی)، سلیم غفوری (مدیر شبکه مستند سیما)، لادن طاهری (رئیس موزه سینما و مدیر فیلم‌خانه ملی ایران) و فریبا فرزام (نماینده کمیته حافظه جهانی و سازمان اسناد کتابخانه ملی) لوح‌های قدردانی و یادبود و همچنین هدایای خود را به استاد حمید سهیلی اهدا کردند.
بخش پایانی این نکوداشت به میزبان این مراسم، انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند، اختصاص داشت. سپس محسن استادعلی از فرهاد ورهرام برای اهدای نشان عالی انجمن به استاد حمید سهیلی دعوت کرد و اهدای نشان عالی انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند پایان‌بخش این مراسم باشکوه و درخور بود.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها