چرا به لهستان باختیم؟
جمشید حمیدی. کارشناس والیبال
والیبال ایران روز گذشته مقابل تیمی باخت که با وجود جوانبودنش حرفهای زیادی برای گفتن داشت؛ تیمی که در ارومیه هم، مقابل هزاران تماشاگر ما را تحت فشار قرار داد و با اختلاف بسیار نزدیک (3 بر2) شکستش دادیم. همین جوانی که حرفش را میزنیم رمز پیروزی و موفقیت لهستان برابر تیم سالدیده ایران بود؛ بازیکنانی که با شرایط فیزیکی خوب و تکنیک درستی که از سنین پایه آموخته بودند، یک تاکتیک ناب را در زمین پیدا کردند.
«ویتال هینن»، سرمربی عقابها که در هفته سوم لیگ ملتها در ارومیه با اعتماد و اقتدار از جوانانش تعریف و تأکید میکرد که هدف اصلیاش گرفتن نتیجه در این مسابقات نیست، با تفکر جوانگراییای که داشت، به مرحله نهایی آمد و علاوهبر ایران، مقابل برزیل، پرافتخارترین تیم لیگ ملتها هم به برتری رسید.
اینجاست که باید جستوجو کنیم رمز موفقیت لهستانیها با این نفرات جوان چه بود؟ چطور کشوری که 30 میلیون بیشتر جمعیت ندارد، توانسته اینقدر والیبالیست خوب را پرورش دهد؟
چطور میشود که این بازیکنان از رده نوجوانی و جوانی میآیند و یکباره جذب تیم بزرگسالان میشوند؟
همه اینها تنها در یک جمله خلاصه میشود و آن چیزی نیست جز جوانگرایی و سرمایهگذاری روی تیمهای پایه؛ موضوعی که در والیبال ایران مغفول مانده است. ایگور کولاکوویچ، سرمربی مونتهنگرویی کشورمان، هیچوقت اعتقاد جدی به این موضوع نداشته و در این سهسالی که هدایت تیم را برعهده داشته، نخواسته جوانان را باور کند و به آنها بیشتر فرصت بدهد.
درست است که تیم ملی جای جوانگرایی نیست، اما لیگ ملتها سرمنشأ جوانگرایی و تحول در همه تیمهای دنیاست. حتی برزیل که همیشه کهنهکارهای خود را در اختیار دارد، در رقابتهای امسال جوانان را در ترکیب خود قرار داده است.
لهستان با تیم دومش به لیگ ملتهای 2019 آمد، چراکه تیم اصلیاش را برای حضور در رقابتهای انتخابی المپیک کنار گذاشته است.
در بازی دیروز «هنین»، تکنیکی را طراحی کرد که کارساز شد. سرویسهای خوبی که لهستانیها از ابتدای بازی زدند، عملا قدرت را از میلاد عبادیپور و پوریا فیاضی گرفت. سعید معروف و امیر غفور هم تلاش زیادی کردند که تیم را از گردابی که بازیکنان جوان حریف برای آنها ساخته بودند، نجات دهند، اما والیبال گروهی است و هر شش بازیکن آن باید خوب بازی کنند.
بعد از اینکه قدرتیزنهای ما از کار افتادند، عملا شیرازه تیم از هم پاشید و وقتی هم توپ به دست معروف و سرعتیزنها میرسید، دیگر نمیتوانستند کاری کنند و هنر اصلی تیم ایران را که سرعت است به نمایش بگذارند. لهستان جنگ تاکتیک را از ما برد. ما هرچند در ارومیه نمایش خوبی مقابل لهستان داشتیم، اما باز هم همه نوشتند که «هينن» برنده واقعی این نبرد بود.
نتیجه این بازی برای ایران خیلی حائز اهمیت بود، چراکه میتوانستیم صعودمان را به جمع چهار تیم قطعی کنیم.
والیبال ایران روز گذشته مقابل تیمی باخت که با وجود جوانبودنش حرفهای زیادی برای گفتن داشت؛ تیمی که در ارومیه هم، مقابل هزاران تماشاگر ما را تحت فشار قرار داد و با اختلاف بسیار نزدیک (3 بر2) شکستش دادیم. همین جوانی که حرفش را میزنیم رمز پیروزی و موفقیت لهستان برابر تیم سالدیده ایران بود؛ بازیکنانی که با شرایط فیزیکی خوب و تکنیک درستی که از سنین پایه آموخته بودند، یک تاکتیک ناب را در زمین پیدا کردند.
«ویتال هینن»، سرمربی عقابها که در هفته سوم لیگ ملتها در ارومیه با اعتماد و اقتدار از جوانانش تعریف و تأکید میکرد که هدف اصلیاش گرفتن نتیجه در این مسابقات نیست، با تفکر جوانگراییای که داشت، به مرحله نهایی آمد و علاوهبر ایران، مقابل برزیل، پرافتخارترین تیم لیگ ملتها هم به برتری رسید.
اینجاست که باید جستوجو کنیم رمز موفقیت لهستانیها با این نفرات جوان چه بود؟ چطور کشوری که 30 میلیون بیشتر جمعیت ندارد، توانسته اینقدر والیبالیست خوب را پرورش دهد؟
چطور میشود که این بازیکنان از رده نوجوانی و جوانی میآیند و یکباره جذب تیم بزرگسالان میشوند؟
همه اینها تنها در یک جمله خلاصه میشود و آن چیزی نیست جز جوانگرایی و سرمایهگذاری روی تیمهای پایه؛ موضوعی که در والیبال ایران مغفول مانده است. ایگور کولاکوویچ، سرمربی مونتهنگرویی کشورمان، هیچوقت اعتقاد جدی به این موضوع نداشته و در این سهسالی که هدایت تیم را برعهده داشته، نخواسته جوانان را باور کند و به آنها بیشتر فرصت بدهد.
درست است که تیم ملی جای جوانگرایی نیست، اما لیگ ملتها سرمنشأ جوانگرایی و تحول در همه تیمهای دنیاست. حتی برزیل که همیشه کهنهکارهای خود را در اختیار دارد، در رقابتهای امسال جوانان را در ترکیب خود قرار داده است.
لهستان با تیم دومش به لیگ ملتهای 2019 آمد، چراکه تیم اصلیاش را برای حضور در رقابتهای انتخابی المپیک کنار گذاشته است.
در بازی دیروز «هنین»، تکنیکی را طراحی کرد که کارساز شد. سرویسهای خوبی که لهستانیها از ابتدای بازی زدند، عملا قدرت را از میلاد عبادیپور و پوریا فیاضی گرفت. سعید معروف و امیر غفور هم تلاش زیادی کردند که تیم را از گردابی که بازیکنان جوان حریف برای آنها ساخته بودند، نجات دهند، اما والیبال گروهی است و هر شش بازیکن آن باید خوب بازی کنند.
بعد از اینکه قدرتیزنهای ما از کار افتادند، عملا شیرازه تیم از هم پاشید و وقتی هم توپ به دست معروف و سرعتیزنها میرسید، دیگر نمیتوانستند کاری کنند و هنر اصلی تیم ایران را که سرعت است به نمایش بگذارند. لهستان جنگ تاکتیک را از ما برد. ما هرچند در ارومیه نمایش خوبی مقابل لهستان داشتیم، اما باز هم همه نوشتند که «هينن» برنده واقعی این نبرد بود.
نتیجه این بازی برای ایران خیلی حائز اهمیت بود، چراکه میتوانستیم صعودمان را به جمع چهار تیم قطعی کنیم.