شرط ائتلاف فرزندان معنوی آیتالله مصباح برای وحدت
الگوی انتخاباتی جبهه پایداری به اصولگرایان تحمیل میشود؟
شرق: جبهه پایداری دغدغه همواره اصولگرایان است؛ حتی در زمان عسرت رقیب. این روزها از هیچ طیفی در اصولگرایی مانند جبهه پایداری زمزمههایی شنیده نمیشود که بوی جدایی از آن به مشام برسد. جبهه پایداری گاهی در لفافه تهدید به دادن فهرست جداگانه میکند و گاهی از مدل ویژه خود برای انتخابات حرف میزند؛ آنهم در شرایطی که جریان اصولگرایی از داشتن چهرههای دارای کاریزما و لیدر محروم است. در این شرایط است که لطفالله فروزنده، از چهرههای نزدیک به جمعیت ایثارگران میگوید که الان فرد شاخص و بانفوذی که بتواند جریان اصولگرا را رهبری کند، وجود ندارد و باید از طریق مدل ائتلاف و اتحاد، رهبری و روش را تعریف کرد. او درباره اینکه اصولگرایان با پایداریها هم به ائتلاف خواهند رسید یا نه به خبرآنلاین گفته است: «مشکلی ندارد. در گذشته هم این بحثها بوده و بعد به وحدت رسیدند. باید صحبت کنند و ببینند که مشترکاتشان خیلی بیشتر از اختلافاتشان است. باید بدانند که رقیبی وجود دارد که همچنان فعال است و حاضر است هرکاری بکند تا کرسی قدرت را به دست بیاورد».
آصفری، نماینده اصولگرای سابق مجلس هم با اشاره به اینکه بخشی از اصولگرایان تحتعنوان شورای وحدت بهدنبال جذب تمام نیروهای اصولگرا هستند، به نامهنیوز گفته: «این درحالی است که هنوز بخش مهمی از اصولگرایان مانند نیروهای مؤتلفه، پایداری، نیروهای مرتبط با آقای قالیباف و... با این شورا همراه نشدهاند».
مرتضی آقاتهرانی، دبیرکل جبهه پایداری دو روز پیش مدعی شده بود که این جبهه بر اساس بررسیها و استفاده از تجارب گذشته خود با جریانهای انقلابی برای انتخابات مجلس در سال جاری به مدلی برای انتخابات رسیده که این مدل نتایج و اهداف مشخصی در جهت حاکمیت گفتمان ارزشی انقلاب در مجلس و جامعه دارد. آقاتهرانی در تشریح سه محور اصلی گفته بود که یک راهبرد همسوسازی جریانی و محتوایی و گفتمانی در رسانهها و گفتوگو با مردم است. دومین اقدام تهیه فهرست انتخاباتی انقلابی و کارآمد در سطح استانها و تهران است و سوم تمرکز راهبردی و پاسخ روشن و دقیق به مسائل و مشکلات اساسی مردم خواهد بود ». به نظر میرسد جبهه پایداری بیش از آنکه بخواهد تن به مدل ائتلافی اصولگرایان بدهد، دنبال این است که اصولگرایان را وادار به پیروی از مدل خودشان بکند. آنها تا پیش از این فقط یک مدل انتخاباتی داشتند که حاضر به چانهزنی و معامله بر سر آن با دیگر رفقای اصولگرایشان هم نبودند؛ مدل «انتخاب اصلح». کسی که به نظر آنها اصلح بود، شایسته انتخاب بود و نیاز به داشتن زمینههای دیگر مانند رأیآوری یا محبوبیت نداشت. انتقادها به این رویه جبهه پایداری اخیرا باعث شده که
آنها گزینه رأیآور را هم به عبارت قبلی اضافه کنند و به مدل «انتخاب اصلح رأیآوری» برسند؛ ایدهای که نظریهپرداز و مفسرش صادق محصولی، سخنگوی این جبهه است اما آنها مدعی شده بودند که متعلق به پدر معنویشان یعنی آیتالله مصباحیزدی است. درحالیکه سال ۹۳ آیتالله مصباحیزدی گفته بود: «البته هیچ دلیلی هم وجود ندارد که اگر بنده تشخیص دادم یکی اصلح است، باید حتما زمینه رأیآوری هم داشته باشد؛ چراکه اگر چنین شرطی وجود داشت، سلمان و ابوذر نیز نباید از امیرالمؤمنین علیهالسلام پشتیبانی میکردند؛ چون رأی نداشت! گاهی باید فرد اصلح - ولو رأیآوری نداشته باشد - مطرح شود تا حداقل مشخص شود هنوز بین مردم اعتقاد و ایمان به اسلام و انقلاب اسلامی وجود دارد. آیا خوب بود از میان کاندیداهای ریاستجمهوری هیچکس حرفی از اسلام و انقلاب نزند و همه به فکر ارزانی اجناس و رفع تحریمها باشند؟ آیا نباید از کسی که ولو رأیآوری ندارد اما دغدغه انقلاب و اسلام را دارد، حمایت کرد؟».
قاسم روانبخش، عضو شورای مرکزی جبهه پایداری، بهتازگی با اشاره به جلسه شورای مرکزی این جبهه که در محضر آیتالله مصباح برگزار شد، گفته است: «در این جلسه درباره راهبرد جبهه پایداری برای انتخابات پیشرو و اینکه آیا باید مانند انتخابات مجلس دهم با گروههای مختلف اصولگرایی ائتلاف کنیم یا به شکل مستقل به عرصه رقابتها وارد شویم، بحث و گفتوگو شد».
او گفته بود که در انتخابات مجلس دهم که با ائتلافی حداکثری، فهرستی متحد داده شد، حتی یک نماینده از فهرست تهران به مجلس راه نیافت؛ ولی در مجلس نهم جبهه پایداری در تهران با فهرستی مستقل حاضر شد و در رقابت با فهرست جبهه متحد اصولگرایی در نهایت موفق به کسب ۱۶ کرسی مجلس در مقابل ۱۲ کرسی فهرست جبهه متحد شد». در انتخابات مجلس گذشته هم جبهه پایداری سهم بسیار مناسبی از فهرست تهران نصیب خود کرد. حدادعادل که سخنگوی ائتلاف بود، آن زمان تلویحا گفت که اگر سهم مناسبی به آنها نمیرسید، زیر میز بازی ائتلاف میزدند؛ اگرچه در نهایت کل فهرست از ورود به مجلس بازماند.
صادق زیباکلام دیروز به نامهنیوز گفته بود جریان تندرو جبهه پایداری کاری ندارد چه کسی اصلاحطلب، اصولگرا، اعتدالی، لیبرال یا ملیگراست. آنها معتقدند: «کسی که با ما نیست دشمن ماست». فراموش نکنیم مُهر و کفشی که در قم به سروروی آقای علی لاریجانی پرتاب شد، اصلاحطلبان، ملی-مذهبیها و لیبرالها نزدند بلکه تندروهای مدعی اصولگرایی این کار را کردند.
او با بیان اینکه از علی لاریجانی اصولگراتر نمیتوان پیدا کرد، افزود: «آن روز مُهر و کفش به علی لاریجانی کوبیده شد تا به او بگویند چون با «ما نیستی، دشمن ما هستی». بنابراین اصولگرایان میانهرو هم تلاش دارند جذابیت صندوق رأی را حفظ کنند و هم مانع قدرتگیری دوباره تندروهای جبهه پایداری شوند اما نمیدانم چقدر این تلاش در نهایت نتیجهبخش خواهد بود».
شرق: جبهه پایداری دغدغه همواره اصولگرایان است؛ حتی در زمان عسرت رقیب. این روزها از هیچ طیفی در اصولگرایی مانند جبهه پایداری زمزمههایی شنیده نمیشود که بوی جدایی از آن به مشام برسد. جبهه پایداری گاهی در لفافه تهدید به دادن فهرست جداگانه میکند و گاهی از مدل ویژه خود برای انتخابات حرف میزند؛ آنهم در شرایطی که جریان اصولگرایی از داشتن چهرههای دارای کاریزما و لیدر محروم است. در این شرایط است که لطفالله فروزنده، از چهرههای نزدیک به جمعیت ایثارگران میگوید که الان فرد شاخص و بانفوذی که بتواند جریان اصولگرا را رهبری کند، وجود ندارد و باید از طریق مدل ائتلاف و اتحاد، رهبری و روش را تعریف کرد. او درباره اینکه اصولگرایان با پایداریها هم به ائتلاف خواهند رسید یا نه به خبرآنلاین گفته است: «مشکلی ندارد. در گذشته هم این بحثها بوده و بعد به وحدت رسیدند. باید صحبت کنند و ببینند که مشترکاتشان خیلی بیشتر از اختلافاتشان است. باید بدانند که رقیبی وجود دارد که همچنان فعال است و حاضر است هرکاری بکند تا کرسی قدرت را به دست بیاورد».
آصفری، نماینده اصولگرای سابق مجلس هم با اشاره به اینکه بخشی از اصولگرایان تحتعنوان شورای وحدت بهدنبال جذب تمام نیروهای اصولگرا هستند، به نامهنیوز گفته: «این درحالی است که هنوز بخش مهمی از اصولگرایان مانند نیروهای مؤتلفه، پایداری، نیروهای مرتبط با آقای قالیباف و... با این شورا همراه نشدهاند».
مرتضی آقاتهرانی، دبیرکل جبهه پایداری دو روز پیش مدعی شده بود که این جبهه بر اساس بررسیها و استفاده از تجارب گذشته خود با جریانهای انقلابی برای انتخابات مجلس در سال جاری به مدلی برای انتخابات رسیده که این مدل نتایج و اهداف مشخصی در جهت حاکمیت گفتمان ارزشی انقلاب در مجلس و جامعه دارد. آقاتهرانی در تشریح سه محور اصلی گفته بود که یک راهبرد همسوسازی جریانی و محتوایی و گفتمانی در رسانهها و گفتوگو با مردم است. دومین اقدام تهیه فهرست انتخاباتی انقلابی و کارآمد در سطح استانها و تهران است و سوم تمرکز راهبردی و پاسخ روشن و دقیق به مسائل و مشکلات اساسی مردم خواهد بود ». به نظر میرسد جبهه پایداری بیش از آنکه بخواهد تن به مدل ائتلافی اصولگرایان بدهد، دنبال این است که اصولگرایان را وادار به پیروی از مدل خودشان بکند. آنها تا پیش از این فقط یک مدل انتخاباتی داشتند که حاضر به چانهزنی و معامله بر سر آن با دیگر رفقای اصولگرایشان هم نبودند؛ مدل «انتخاب اصلح». کسی که به نظر آنها اصلح بود، شایسته انتخاب بود و نیاز به داشتن زمینههای دیگر مانند رأیآوری یا محبوبیت نداشت. انتقادها به این رویه جبهه پایداری اخیرا باعث شده که
آنها گزینه رأیآور را هم به عبارت قبلی اضافه کنند و به مدل «انتخاب اصلح رأیآوری» برسند؛ ایدهای که نظریهپرداز و مفسرش صادق محصولی، سخنگوی این جبهه است اما آنها مدعی شده بودند که متعلق به پدر معنویشان یعنی آیتالله مصباحیزدی است. درحالیکه سال ۹۳ آیتالله مصباحیزدی گفته بود: «البته هیچ دلیلی هم وجود ندارد که اگر بنده تشخیص دادم یکی اصلح است، باید حتما زمینه رأیآوری هم داشته باشد؛ چراکه اگر چنین شرطی وجود داشت، سلمان و ابوذر نیز نباید از امیرالمؤمنین علیهالسلام پشتیبانی میکردند؛ چون رأی نداشت! گاهی باید فرد اصلح - ولو رأیآوری نداشته باشد - مطرح شود تا حداقل مشخص شود هنوز بین مردم اعتقاد و ایمان به اسلام و انقلاب اسلامی وجود دارد. آیا خوب بود از میان کاندیداهای ریاستجمهوری هیچکس حرفی از اسلام و انقلاب نزند و همه به فکر ارزانی اجناس و رفع تحریمها باشند؟ آیا نباید از کسی که ولو رأیآوری ندارد اما دغدغه انقلاب و اسلام را دارد، حمایت کرد؟».
قاسم روانبخش، عضو شورای مرکزی جبهه پایداری، بهتازگی با اشاره به جلسه شورای مرکزی این جبهه که در محضر آیتالله مصباح برگزار شد، گفته است: «در این جلسه درباره راهبرد جبهه پایداری برای انتخابات پیشرو و اینکه آیا باید مانند انتخابات مجلس دهم با گروههای مختلف اصولگرایی ائتلاف کنیم یا به شکل مستقل به عرصه رقابتها وارد شویم، بحث و گفتوگو شد».
او گفته بود که در انتخابات مجلس دهم که با ائتلافی حداکثری، فهرستی متحد داده شد، حتی یک نماینده از فهرست تهران به مجلس راه نیافت؛ ولی در مجلس نهم جبهه پایداری در تهران با فهرستی مستقل حاضر شد و در رقابت با فهرست جبهه متحد اصولگرایی در نهایت موفق به کسب ۱۶ کرسی مجلس در مقابل ۱۲ کرسی فهرست جبهه متحد شد». در انتخابات مجلس گذشته هم جبهه پایداری سهم بسیار مناسبی از فهرست تهران نصیب خود کرد. حدادعادل که سخنگوی ائتلاف بود، آن زمان تلویحا گفت که اگر سهم مناسبی به آنها نمیرسید، زیر میز بازی ائتلاف میزدند؛ اگرچه در نهایت کل فهرست از ورود به مجلس بازماند.
صادق زیباکلام دیروز به نامهنیوز گفته بود جریان تندرو جبهه پایداری کاری ندارد چه کسی اصلاحطلب، اصولگرا، اعتدالی، لیبرال یا ملیگراست. آنها معتقدند: «کسی که با ما نیست دشمن ماست». فراموش نکنیم مُهر و کفشی که در قم به سروروی آقای علی لاریجانی پرتاب شد، اصلاحطلبان، ملی-مذهبیها و لیبرالها نزدند بلکه تندروهای مدعی اصولگرایی این کار را کردند.
او با بیان اینکه از علی لاریجانی اصولگراتر نمیتوان پیدا کرد، افزود: «آن روز مُهر و کفش به علی لاریجانی کوبیده شد تا به او بگویند چون با «ما نیستی، دشمن ما هستی». بنابراین اصولگرایان میانهرو هم تلاش دارند جذابیت صندوق رأی را حفظ کنند و هم مانع قدرتگیری دوباره تندروهای جبهه پایداری شوند اما نمیدانم چقدر این تلاش در نهایت نتیجهبخش خواهد بود».