معمای طارق
فریدون مجلسی . تحلیلگر روابط بینالملل
مجسمه عظیم اسفینکس یا ابوالهول در مقابل هرم بزرگ جیزه در نزدیکی قاهره، شیرآدمی اسطورهای است که بر سر راه مسافران شهر باستانی تِبِس قرار داشت و شهرتش به خاطر معماهایی است که میگویند برای مسافرانی که از آن معبر میگذشتند، طرح میکرد؛ که اگر نمیتوانستند پاسخ آن را بدهند، آنان را خفه میکرد! درواقع اسفینکس به یونانی به معنی خفهکننده است؛ ازاینرو از قدیم درباره اشخاص یا موضوعاتی که رازهای ناگشودنی دارند، اصطلاح معمای ابوالهول را به کار میبرند.راه ورودی دریای مدیترانه از اقیانوس اطلس نیز معبر تنگی دارد که از زمان عبور فاتحانه طارق ابن زیاد، سردار عرب و پیروز باقیمانده امویان بر اندولس و اسپانیا، آن معبر دریایی و کوه و صخره آن تنگه جبلالطارق نامیده شد؛ تنگهای دارای اهمیت راهبردی که جنگها و کشمکشها به خود دیده و دراختیارداشتن آن برای سلطه بر حوزه مدیترانه حیاتی بوده است. این تنگه از آغاز قرن 18 میلادی یعنی بیش از 300 سال پیش به تصرف انگلستان درآمد و زیر نظارت ابوالهول قرار گرفت که حکم پایگاهی دیدهبانی برای پاسداری از مستعمرات آن کشور بود که آفتاب در آن غروب نمیکرد. استیلایی که با وجود اعتراض و ادعای اسپانیا و محدودیت سرزمینی و جمعیتی، هنوز ادامه دارد. این تنگه، مانند تنگه هرمز و مالایا، آبراهی بینالمللی و تابع کنوانسیونهای تضمینکننده آزادی عبورومرور بیضرر یا صلحآمیز کشتیهای همه کشورهاست...
اما گویی دولت انگلستان در مواردی برای کسانی که از این معبر میگذرند، معماهای ابوالهولی خودش را طرح میکند و پاسخ میخواهد که لابد اگر باب سلیقهاش نبود، برنامه اسفینکس را اجرا کند.
اکنون چندین روز از توقیف سوپرتانکر ایرانی در آن معبر و بازداشت و بازجویی از کاپیتان و کارکنان آن برای پاسخگویی به معمای این ابوالهول میگذرد. هنوز مشخص نیست معمای ابوالهول جبلالطارق دراینباره چیست! آنچه انگلیسیها اعلام کردهاند، این است که سوپرتانکر ایرانی برخلاف تحریم تجارت با سوریه از سوی اتحادیه اروپایی، قصد داشته محموله خود را به بندر بانیاس سوریه حمل کند؛ اما اگر هیچکس نداند، کشور بسیار دریایی انگلیس بهتر از دیگران میداند که درباره حملونقل در دریاهای آزاد هیچ کشور یا گروهی از کشورها نمیتوانند بدون حکم قضائی معتبر یا صدور قطعنامه از سوی شورای امنیت، قانون دلبخواه و یکجانبه وضع کنند و حقوق مشروع دیگران را نقض کنند. در غیراینصورت چنین اقدامی خصمانه و جنگی تلقی میشود. تحریم اتحادیه اروپا میتواند مانع خریدوفروش و حمل کالای کشورهای عضو به سوریه یا از سوریه به آن کشورها شود؛ نه بیشتر. در ماههای اخیر با تغییرات در دولت انگلستان آن کشور سه وزیر خارجه داشته است که هر سه نفر برای وساطت آزادی خانم زاغری، زن جوان ایرانی-بریتانیایی به ایران آمدند. معمولا چنین وساطتی هنگامی صورت میگیرد
تا با توجه به میزان اهمیت اتهام وارده اطمینان داشته باشند که کشور مقابل به نشانه رفتاری دوستانه یا انساندوستانه، درخواست طرف را بپذیرد که آن را «رعایت مصالح عالیه» کشور مینامند؛ اما اولا در ایران دولت در مسائل غیرسیاسی محدودیتهایی دارد که برآوردن اینگونه تقاضاها را دشوار میکند. آیا معمای ابوالهول طارق که علنا مغایر قوانین بینالمللی است، به رنجیدگی از ردکردن درخواست وزرای خارجه آن کشور بستگی دارد؟ ظاهرا انگلستان خودش را برای اقدام متقابل در تنگه هرمز نیز آماده کرده و کشتی تجاری خود را هم پیش فرستاده و با ادعای اینکه مورد تهدید ناوچههای ایرانی قرار گرفته، ناو جنگی خود را هم به حمایت از آن اعزام کرده است. آیا به این بهانه خواهان حضور بیشتر و تهدیدآمیزتر است. جالب این است که این اقدامات همزمان با لورفتن گزارشهای سفیر انگلستان در واشنگتن درباره بیکفایتیهای شخصیتی ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، بود که میتوانست از انگلیسیها انتظار رفتار منطقیتری داشت. احتمالا انگلیسیها با توجه به چند مورد بازرسی تسلیحاتی در دریای سرخ و سواحل آفریقا، اینک با گلآلوددیدن فضا و شاید برای دادن هشداری
درباره اینکه در مقابل ایران خود را چندان هم متعهد به قوانین نمیدانند، درواقع برای بازداشت سوپرتانکر ایرانی، به دنبال معمای دیگری مرتبط با حمل تسلیحات میگردند. اینکه تدریجا ریسمانهای بازداشت نفتکش را سست میکنند، نیز میتواند به دلیل منفیبودن نتیجه بازرسیها باشد؛ اما باید دنبال مذاکره برای خروج آبرومندانه از طرح معمای ابوالهول خود باشند؛ پس بعید نیست درخواست دیگری را مانند آزادی یا مبادله یکی، دو زندانی روی میز بگذارند. این روش انگلیسیهاست.
مجسمه عظیم اسفینکس یا ابوالهول در مقابل هرم بزرگ جیزه در نزدیکی قاهره، شیرآدمی اسطورهای است که بر سر راه مسافران شهر باستانی تِبِس قرار داشت و شهرتش به خاطر معماهایی است که میگویند برای مسافرانی که از آن معبر میگذشتند، طرح میکرد؛ که اگر نمیتوانستند پاسخ آن را بدهند، آنان را خفه میکرد! درواقع اسفینکس به یونانی به معنی خفهکننده است؛ ازاینرو از قدیم درباره اشخاص یا موضوعاتی که رازهای ناگشودنی دارند، اصطلاح معمای ابوالهول را به کار میبرند.راه ورودی دریای مدیترانه از اقیانوس اطلس نیز معبر تنگی دارد که از زمان عبور فاتحانه طارق ابن زیاد، سردار عرب و پیروز باقیمانده امویان بر اندولس و اسپانیا، آن معبر دریایی و کوه و صخره آن تنگه جبلالطارق نامیده شد؛ تنگهای دارای اهمیت راهبردی که جنگها و کشمکشها به خود دیده و دراختیارداشتن آن برای سلطه بر حوزه مدیترانه حیاتی بوده است. این تنگه از آغاز قرن 18 میلادی یعنی بیش از 300 سال پیش به تصرف انگلستان درآمد و زیر نظارت ابوالهول قرار گرفت که حکم پایگاهی دیدهبانی برای پاسداری از مستعمرات آن کشور بود که آفتاب در آن غروب نمیکرد. استیلایی که با وجود اعتراض و ادعای اسپانیا و محدودیت سرزمینی و جمعیتی، هنوز ادامه دارد. این تنگه، مانند تنگه هرمز و مالایا، آبراهی بینالمللی و تابع کنوانسیونهای تضمینکننده آزادی عبورومرور بیضرر یا صلحآمیز کشتیهای همه کشورهاست...
اما گویی دولت انگلستان در مواردی برای کسانی که از این معبر میگذرند، معماهای ابوالهولی خودش را طرح میکند و پاسخ میخواهد که لابد اگر باب سلیقهاش نبود، برنامه اسفینکس را اجرا کند.
اکنون چندین روز از توقیف سوپرتانکر ایرانی در آن معبر و بازداشت و بازجویی از کاپیتان و کارکنان آن برای پاسخگویی به معمای این ابوالهول میگذرد. هنوز مشخص نیست معمای ابوالهول جبلالطارق دراینباره چیست! آنچه انگلیسیها اعلام کردهاند، این است که سوپرتانکر ایرانی برخلاف تحریم تجارت با سوریه از سوی اتحادیه اروپایی، قصد داشته محموله خود را به بندر بانیاس سوریه حمل کند؛ اما اگر هیچکس نداند، کشور بسیار دریایی انگلیس بهتر از دیگران میداند که درباره حملونقل در دریاهای آزاد هیچ کشور یا گروهی از کشورها نمیتوانند بدون حکم قضائی معتبر یا صدور قطعنامه از سوی شورای امنیت، قانون دلبخواه و یکجانبه وضع کنند و حقوق مشروع دیگران را نقض کنند. در غیراینصورت چنین اقدامی خصمانه و جنگی تلقی میشود. تحریم اتحادیه اروپا میتواند مانع خریدوفروش و حمل کالای کشورهای عضو به سوریه یا از سوریه به آن کشورها شود؛ نه بیشتر. در ماههای اخیر با تغییرات در دولت انگلستان آن کشور سه وزیر خارجه داشته است که هر سه نفر برای وساطت آزادی خانم زاغری، زن جوان ایرانی-بریتانیایی به ایران آمدند. معمولا چنین وساطتی هنگامی صورت میگیرد
تا با توجه به میزان اهمیت اتهام وارده اطمینان داشته باشند که کشور مقابل به نشانه رفتاری دوستانه یا انساندوستانه، درخواست طرف را بپذیرد که آن را «رعایت مصالح عالیه» کشور مینامند؛ اما اولا در ایران دولت در مسائل غیرسیاسی محدودیتهایی دارد که برآوردن اینگونه تقاضاها را دشوار میکند. آیا معمای ابوالهول طارق که علنا مغایر قوانین بینالمللی است، به رنجیدگی از ردکردن درخواست وزرای خارجه آن کشور بستگی دارد؟ ظاهرا انگلستان خودش را برای اقدام متقابل در تنگه هرمز نیز آماده کرده و کشتی تجاری خود را هم پیش فرستاده و با ادعای اینکه مورد تهدید ناوچههای ایرانی قرار گرفته، ناو جنگی خود را هم به حمایت از آن اعزام کرده است. آیا به این بهانه خواهان حضور بیشتر و تهدیدآمیزتر است. جالب این است که این اقدامات همزمان با لورفتن گزارشهای سفیر انگلستان در واشنگتن درباره بیکفایتیهای شخصیتی ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، بود که میتوانست از انگلیسیها انتظار رفتار منطقیتری داشت. احتمالا انگلیسیها با توجه به چند مورد بازرسی تسلیحاتی در دریای سرخ و سواحل آفریقا، اینک با گلآلوددیدن فضا و شاید برای دادن هشداری
درباره اینکه در مقابل ایران خود را چندان هم متعهد به قوانین نمیدانند، درواقع برای بازداشت سوپرتانکر ایرانی، به دنبال معمای دیگری مرتبط با حمل تسلیحات میگردند. اینکه تدریجا ریسمانهای بازداشت نفتکش را سست میکنند، نیز میتواند به دلیل منفیبودن نتیجه بازرسیها باشد؛ اما باید دنبال مذاکره برای خروج آبرومندانه از طرح معمای ابوالهول خود باشند؛ پس بعید نیست درخواست دیگری را مانند آزادی یا مبادله یکی، دو زندانی روی میز بگذارند. این روش انگلیسیهاست.