ترمیم يارانهها
اكبر قراخانيبهار
براساس گزارشهای مطبوعاتی و آمارهای رسمی موجود، درحالحاضر بیش از ۷۸ میلیون نفر یارانه نقدی ماهانه به میزان ۴۵هزارو ۵۰۰ تومان دریافت میکنند و خبری هم از حذف دهکهای بالای درآمدی نیست. درصورتیکه براساس قانون بودجه سال ۱۳۹۷ دولت مکلف است با حذف سه دهک بالای درآمدی، منابع ۳۰ هزار میلیارد تومانی پیشبینیشده برای توزیع نقدی را به باقیمانده یارانهبگیران در فهرست سازمان هدفمندی یارانهها پرداخت کند؛ اما تغییری پیش نیامده و شرایط همانی است که از ابتدای اجرای قانون هدفمندی یارانهها از سال ۱۳۸۹ تاکنون بوده است.
با توجه به اینکه کل یارانه پرداختی در یک ماه بهجای دوهزارو 500 میلیارد تومان پیشبینیشده (که با همان مبلغ ثابت فقط برای ۵۴ میلیون نفر کفایت میکند) معادل سههزارو 550 میلیارد تومان است، ادامه این وضعیت با این مبلغ برای همه آحاد ملت، در عمل جز برای اقشار بسیار پایین جامعه که در عمل هیچگونه درآمدی ندارند، اثربخشی چندانی ندارد؛ بنابراین لازم است دولت و مجلس برای هدفمندکردن «واقعی» یارانهها و ارتقای سیستمهای مربوطه و آمادهکردن شرایط برای بازتوزیع بهتر آنها، اقدامات لازم را انجام دهند.
در صورت هدفمندکردن واقعی پرداخت یارانهها، میتوان در قالب «رفاه» دو رکن مترقی پرداخت مستمری دائمی «واقعا مؤثر» برای اقشار پایین و برقراری حقوق بازنشستگی عمومی برای همه افراد را اعم از اینکه بیمه بازنشستگی داشته باشند یا نداشته باشند، به مؤلفههای فعلی افزود و پرداختها را به معنی واقعی مؤثر و تحت نظم و قاعده درآورد.
براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ توزیع سنی جمعیت کشور بهصورت «جدول یک» است. همانطورکه دیده میشود، بهسادگی و با یک حساب سرانگشتی میتوان دید که جمعیت بالای ۶۰ سال کشور بالغ بر هفتمیلیونو ۵۰۰ هزار نفر و جمعیت بالای ۶۵ سال بالغ بر پنج میلیون نفر است؛ بنابراین اگر تدابیری اتخاذ شود که به جای ۷۸ میلیون نفر فعلی مثلا یکی از سناریوهای منعکسشده در جدولهای «دو» و «سه» عمل شود، دیده میشود که مثلا با فرض ۲۰ میلیون یارانهبگیر واقعی و تخصیص ۷۵ درصد از مبلغ سههزارو 550 میلیارد تومان فعلی به آن و تخصیص ۲۵ درصد مانده از مبلغ کل به حقوق سالمندی، میزان یارانه برای هر نفر برابر 133هزارو 125 تومان و میزان حقوق برای هر سالمند بالای ۶۰ سال (به فرض برقراری) برابر 118هزارو 333 تومان خواهد شد.
به این ترتیب دریافتی هر سالمند بالای ۶۰ سال از یارانهها (در صورت برخورداری) و حقوق سالمندی برابر 251هزارو 458 تومان خواهد شد. در نتیجه با فرض دو سالمند (پدر و مادر) بالای ۶۰ سال در هر خانواده، میزان دریافتی خانواده از بابت آنها افزون بر ۵۰۰ هزار تومان خواهد شد که خود (بهویژه در خانوادههای کمدرآمد و مناطق محروم)، انگیزه مناسبی برای فرزندان در سرپرستی و نگهداری آنها و در نتیجه علاوه بر داشتن وجوه مترقیانه خود، کمک بزرگی از این بابت به سازمانهای متولی سالمندان و دولت خواهد شد.
حال اگر یارانهبگیران واقعی را ۳۰ میلیون نفر و میزان تخصیصی به آن از مبلغ سههزارو 550 تومان فعلی را ۸۵ درصد آن و ۱۵ درصد مانده از مبلغ کل را نیز برای حقوق سالمندی در نظر بگیریم، میزان یارانه برای هر نفر برابر 100هزارو ۵۸۳ تومان و حقوق سالمندی برای هر سالمند بالای ۶۵ سال (به فرض برقراری) نیز برابر 106هزارو ۵۰۰ تومان خواهد شد. در این حالت، دریافتی هر سالمند بالای ۶۵ سال از یارانهها (در صورت برخورداری) و حقوق سالمندی برابر ۲۰۷هزارو 83 تومان خواهد شد. در این حالت نیز با فرض دو سالمند (پدر و مادر) بالای ۶۵ سال در هر خانواده، میزان دریافتی خانواده از بابت آنها افزون بر ۴۰۰ هزار تومان خواهد شد که در این حالت نیز انگیزه مناسبی برای فرزندان در سرپرستی آنان خواهد شد؛ درحالیکه جا دارد این مبالغ با توزیع باز هم بهتر و هدفمندتر یارانهها برای دهکهای «واقعا پایین» اثربخشتر شود. پرداخت حقوق سالمندی نیز ضمن داشتن وجوه مترقیانه، ترمیم مناسبی نسبت به حقوق بازنشستگی دریافتی هر بازنشسته خواهد بود. در این صورت میتوان حرفی برای گفتن و موردیبحثکردن داشت که برای شیوه پرداخت فعلی یارانهها شاید چنین حرفوبحثهایی موردی
نداشته باشد.
پرداخت حقوق سالمندی با توجه به افزایش سالمندان کشور با استفاده آمار موجود برای سالهای آینده نیز قابل محاسبه و پیشبینی است. البته مسئله فقط به اینجا ختم نمیشود. واقعیت این است که در دهههای آینده، به علت رشد چشمگیر سالمندی، حداقل برای دورهای با موجی از سالمندان روبهرو خواهیم بود که ممکن است هیچ نوع بیمه بازنشستگی نداشته باشند که خود میتواند به مشکل بزرگ اجتماعی تبدیل شود؛ بنابراین باید از هماکنون برای برخورد با این مشکل پایههای یک سیستم قابل رشد در آینده را بنیاد نهاد.
براساس گزارشهای مطبوعاتی و آمارهای رسمی موجود، درحالحاضر بیش از ۷۸ میلیون نفر یارانه نقدی ماهانه به میزان ۴۵هزارو ۵۰۰ تومان دریافت میکنند و خبری هم از حذف دهکهای بالای درآمدی نیست. درصورتیکه براساس قانون بودجه سال ۱۳۹۷ دولت مکلف است با حذف سه دهک بالای درآمدی، منابع ۳۰ هزار میلیارد تومانی پیشبینیشده برای توزیع نقدی را به باقیمانده یارانهبگیران در فهرست سازمان هدفمندی یارانهها پرداخت کند؛ اما تغییری پیش نیامده و شرایط همانی است که از ابتدای اجرای قانون هدفمندی یارانهها از سال ۱۳۸۹ تاکنون بوده است.
با توجه به اینکه کل یارانه پرداختی در یک ماه بهجای دوهزارو 500 میلیارد تومان پیشبینیشده (که با همان مبلغ ثابت فقط برای ۵۴ میلیون نفر کفایت میکند) معادل سههزارو 550 میلیارد تومان است، ادامه این وضعیت با این مبلغ برای همه آحاد ملت، در عمل جز برای اقشار بسیار پایین جامعه که در عمل هیچگونه درآمدی ندارند، اثربخشی چندانی ندارد؛ بنابراین لازم است دولت و مجلس برای هدفمندکردن «واقعی» یارانهها و ارتقای سیستمهای مربوطه و آمادهکردن شرایط برای بازتوزیع بهتر آنها، اقدامات لازم را انجام دهند.
در صورت هدفمندکردن واقعی پرداخت یارانهها، میتوان در قالب «رفاه» دو رکن مترقی پرداخت مستمری دائمی «واقعا مؤثر» برای اقشار پایین و برقراری حقوق بازنشستگی عمومی برای همه افراد را اعم از اینکه بیمه بازنشستگی داشته باشند یا نداشته باشند، به مؤلفههای فعلی افزود و پرداختها را به معنی واقعی مؤثر و تحت نظم و قاعده درآورد.
براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ توزیع سنی جمعیت کشور بهصورت «جدول یک» است. همانطورکه دیده میشود، بهسادگی و با یک حساب سرانگشتی میتوان دید که جمعیت بالای ۶۰ سال کشور بالغ بر هفتمیلیونو ۵۰۰ هزار نفر و جمعیت بالای ۶۵ سال بالغ بر پنج میلیون نفر است؛ بنابراین اگر تدابیری اتخاذ شود که به جای ۷۸ میلیون نفر فعلی مثلا یکی از سناریوهای منعکسشده در جدولهای «دو» و «سه» عمل شود، دیده میشود که مثلا با فرض ۲۰ میلیون یارانهبگیر واقعی و تخصیص ۷۵ درصد از مبلغ سههزارو 550 میلیارد تومان فعلی به آن و تخصیص ۲۵ درصد مانده از مبلغ کل به حقوق سالمندی، میزان یارانه برای هر نفر برابر 133هزارو 125 تومان و میزان حقوق برای هر سالمند بالای ۶۰ سال (به فرض برقراری) برابر 118هزارو 333 تومان خواهد شد.
به این ترتیب دریافتی هر سالمند بالای ۶۰ سال از یارانهها (در صورت برخورداری) و حقوق سالمندی برابر 251هزارو 458 تومان خواهد شد. در نتیجه با فرض دو سالمند (پدر و مادر) بالای ۶۰ سال در هر خانواده، میزان دریافتی خانواده از بابت آنها افزون بر ۵۰۰ هزار تومان خواهد شد که خود (بهویژه در خانوادههای کمدرآمد و مناطق محروم)، انگیزه مناسبی برای فرزندان در سرپرستی و نگهداری آنها و در نتیجه علاوه بر داشتن وجوه مترقیانه خود، کمک بزرگی از این بابت به سازمانهای متولی سالمندان و دولت خواهد شد.
حال اگر یارانهبگیران واقعی را ۳۰ میلیون نفر و میزان تخصیصی به آن از مبلغ سههزارو 550 تومان فعلی را ۸۵ درصد آن و ۱۵ درصد مانده از مبلغ کل را نیز برای حقوق سالمندی در نظر بگیریم، میزان یارانه برای هر نفر برابر 100هزارو ۵۸۳ تومان و حقوق سالمندی برای هر سالمند بالای ۶۵ سال (به فرض برقراری) نیز برابر 106هزارو ۵۰۰ تومان خواهد شد. در این حالت، دریافتی هر سالمند بالای ۶۵ سال از یارانهها (در صورت برخورداری) و حقوق سالمندی برابر ۲۰۷هزارو 83 تومان خواهد شد. در این حالت نیز با فرض دو سالمند (پدر و مادر) بالای ۶۵ سال در هر خانواده، میزان دریافتی خانواده از بابت آنها افزون بر ۴۰۰ هزار تومان خواهد شد که در این حالت نیز انگیزه مناسبی برای فرزندان در سرپرستی آنان خواهد شد؛ درحالیکه جا دارد این مبالغ با توزیع باز هم بهتر و هدفمندتر یارانهها برای دهکهای «واقعا پایین» اثربخشتر شود. پرداخت حقوق سالمندی نیز ضمن داشتن وجوه مترقیانه، ترمیم مناسبی نسبت به حقوق بازنشستگی دریافتی هر بازنشسته خواهد بود. در این صورت میتوان حرفی برای گفتن و موردیبحثکردن داشت که برای شیوه پرداخت فعلی یارانهها شاید چنین حرفوبحثهایی موردی
نداشته باشد.
پرداخت حقوق سالمندی با توجه به افزایش سالمندان کشور با استفاده آمار موجود برای سالهای آینده نیز قابل محاسبه و پیشبینی است. البته مسئله فقط به اینجا ختم نمیشود. واقعیت این است که در دهههای آینده، به علت رشد چشمگیر سالمندی، حداقل برای دورهای با موجی از سالمندان روبهرو خواهیم بود که ممکن است هیچ نوع بیمه بازنشستگی نداشته باشند که خود میتواند به مشکل بزرگ اجتماعی تبدیل شود؛ بنابراین باید از هماکنون برای برخورد با این مشکل پایههای یک سیستم قابل رشد در آینده را بنیاد نهاد.