هفتمین مدیرعامل در طول 5 سال معرفی شد
انصاریفرد قربانی بعدی تصمیمات دولتی؟
شرق: بعد از کشوقوسهای فراوان سرانجام ایرج عرب از سمت مدیرعاملی پرسپولیس استعفا داد و محمدحسن انصاریفرد جای او را گرفت. یکی از بحرانیترین دوران تاریخ باشگاه پرسپولیس به دوران ایرج عرب برمیگردد که نتوانست بعد از چهار سال موفق با حضور برانکو، او را بهعنوان سرمربی در تیم حفظ کند. استعفا یا برکناری مدیرعامل در پرسپولیس اتفاقی است که هواداران را شوکه نمیکند. با وجود موفقیت سرخپوشان در چهار فصل گذشته، ثبات فقط روی نیمکت این تیم برقرار بود و مدیرانعامل یکی پس از دیگری از سمت خود کنار میرفتند.
تعدد مدیریت در عصر قهرمانی
از بهار 1393 تا امروز شش مدیرعامل برای پرسپولیس انتخاب شدند و بعد از حدود یک سال از سمت خود کنار رفتند. علیرضا رحیمی، رئیس سابق فدراسیون هندبال، در بهار 93 بهعنوان مدیرعامل این تیم منصوب شد، اما از همان ابتدا با رئیس هیئتمدیره و مشاور اقتصادی باشگاه؛ یعنی حمیدرضا سیاسی به مشکل خورد. سیاسی که قدرت و نفوذ بالایی در هیئتمدیره داشت، در ابتدا بهعنوان رئیس هیئتمدیره انتخاب شد و بعد توانست علیرضا رحیمی را کنار بزند و خودش مدیرعاملی باشگاه را در دست بگیرد. با کناررفتن علیرضا رحیمی، تنها حامی علی دایی نیز از باشگاه رفته بود و سیاسی خیلی راحت و بدون دردسر توانست سرمربی این تیم را هم برکنار و حمید درخشان را جانشین او کند. دوران پرحاشیه سیاسی اما طولانی نبود و خیلی زود به دلیل بحرانهای عجیبی که در باشگاه ایجاد کرده بود کنار رفت تا بهروز منتقمی به صورت موقت جای او را بگیرد. منتقمی از معدود مديرعاملاني بود که کمتر از دو ماه دورانش بهسر رسید تا نژادفلاح به صورت موقت جای او را بگیرد. نژادفلاح که با نیت پست مدیریتی وارد باشگاه شده بود، برای پررنگکردن کارنامه خود با برانکو وارد مذاکره شد و او را به ایران و پرسپولیس
آورد. علیاکبر طاهری، ادامهدهنده راه نژادفلاح، با برانکو خوب تا کرد و با وجود کسب نتایج ضعیف پروفسور در ابتدای راه، او را در سمت خود ابقا کرد تا آغاز عصر طلایی سرخها با همین تصمیم صحیح آغاز شود. از خوششانسیهای دوران مدیریت طاهری، قرارداد اسپانسرینگ وزارت ورزش با یکی از سامانههای پیامکی بود؛ هرچند بعدها مشخص شد که نحوه تزریق پول به دو باشگاه پرسپولیس و استقلال از طریق این سامانه، بیش از پیش به سود سامانه بوده تا باشگاه و یاد و خاطره قرارداد ترکمانچای را زنده میکرد، اما در قیاس با گذشته که باشگاه برای هر مسابقه به دنبال یک اسپانسر جدا میگشت پیشرفت محسوس و قابلملاحظهای بود؛ بهاینترتیب مدیران دو تیم دیگر نیاز نبود برای چندصد میلیون از همان ابتدای لیگ دستبهدامن این و آن شوند. در دوران مدیریت طاهری به واسطه همین اسپانسر، برای اولینبار بود که بازیکنان پرسپولیس در پایان فصل برگه تسویهحساب از باشگاه دریافت کردند و باز هم برای اولینبار بود که تا پیش از پایان لیگ علاوهبر دریافت بخش قابلملاحظهای از پاداشها، بیش از 80 درصد دریافتی به حساب بازیکنان واریز شده بود. هرچند از نکات قابلتوجه دوران مدیریت
طاهری مانند گرفتن حق بلیتفروشی به باشگاه و تمدید قرارداد با بازیکنان و کادر فنی نباید گذشت، اما مسئله اصلی این است که قدرتی که مدیر بتواند در دو تیم پرسپولیس و استقلال پیاده کند در اختیار عنصر بالاتر؛ یعنی وزارت ورزش است. یکی از نکات تاریک و منفی دوران مدیریت طاهری، محرومیت پرسپولیس از دو پنجره نقلوانتقالاتی به واسطه پرونده حضور طارمی در ریزاسپور ترکیه بود که تاوان سنگینی برای این تیم رقم خورد؛ همچنین پرداخت غرامت سنگین به گولچ نیز از دیگر مسائل منفی مدیریت دوران طاهری بود که هیچوقت به آن پاسخ روشنی داده نشد.
علیاکبر طاهری که بیش از دو سال بهعنوان سرپرست در این تیم حضور داشت، بعد از امضای حکم مدیرعاملی، به دلیل منع بهکارگیری بازنشستگان از سمت خود کنار رفت. همین کنارهگیری اجباری به واسطه بازنشستگی هم موردی است که به دلیل دولتیبودن پرسپولیس رخ داد و اگر این تیم در اختیار بخش خصوصی بود، وزارت ورزش یا دولت نمیتوانستند درخصوص استعفا یا برکناری مدیرعامل این تیم تصمیمگیری کنند. حمیدرضا گرشاسبی نفر بعدی بود که جای طاهری را گرفت و حدود 13 ماه در رأس کادر مدیریتی حضور داشت و سرنوشتش اما مشابه طاهری رقم خورد؛ کناررفتن به دلیل قانون بازنشستگی! حضور همزمان سه اسپانسر در باشگاه، بودجه مناسبی را از لحاظ مالی در اختیار مدیرعامل بعدی قرار داده بود. موفقیت پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا به واسطه حضور برانکو نیز پول کلانی (حدود دو میلیون دلار) به باشگاه تزریق کرد، اما باز هم به دلیل سوءمدیریت مشخص نشد این پول چطور خارج از قرارداد به بازیکنان تزریق شد تا بدهی زیادی از پاداش آسیا به کادر فنی و بازیکنان همچنان باقی مانده باشد.
حمیدرضا گرشاسبی نیز درباره این ابهام بزرگ مالی پاسخ روشنی نداد و کنار رفت تا دوران کوتاه ایرج عرب بعد از نیمفصل نخست فصل قبل آغاز شود. پرسپولیس با ایرج عرب هم توانست قهرمانی در لیگ برتر را تکرار کند و این بار حتی در جام حذفی نیز به مقام نخست رسید تا حداقل روی کاغذ یکی از مدیران موفق تلقی شود اما عدم تعهد مالی باشگاه با برانکو کار را به جایی رساند که سرمربی موفق سرخها که در چهار فصل شش مقام قهرمانی داخلی و یک نایبقهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا را به ارمغان آورده بود، از این تیم جدا شود و شوک بزرگی به بدنه باشگاه وارد شود. هواداران پرسپولیس بعد از رفتن برانکو سه بار اطراف وزارت ورزش و ساختمان باشگاه تجمع کردند اما وزارت ورزش زیر بار برکناری عرب نرفت و عدم تزریق بودجه کافی به باشگاه از سوی اسپانسر مزید بر علت شد تا دست عرب نسبت به سایر مدیران خالیتر از قبل شود. انفعال عرب و بیتجربگی او در بحث مدیریتی نیز علت پررنگی براي ناتوانی او در مدیریت بحران بود تا کار به جایی برسد که باشگاه پرسپولیس نتواند بازیکنان مدنظر سرمربی جدید را جذب کند و تا لحظه نگارش این مطلب نیز طلب یک میلیون یورویی برانکو پرداخت نشده
است!
ایرج عرب ششمین مدیرعامل مستعفی یا کناررفته پرسپولیس در پنج سال گذشته بود و انصاریفرد هفتمین مدیرعاملی است که از سال 93 به بعد میز مدیریت را تحویل گرفته است. پنجسالی که بهطور میانگین با تصمیمات افراد بالادست و قوانین دولتی، مدیران یکی پس از دیگری آمدند و رفتند و تنها دلیل موفقیت، ثبات روی نیمکت مربیگری پرسپولیس بود که مدیریت داخل و بیرون زمین را در اختیار گرفته بود. اینکه مدیران پرسپولیس از بیرون گود وارد جریانی میشوند که تقریبا هیچ اختیار و قدرت تصمیمگیری کلانی را در باشگاه ندارند، امری است که بعد از گذشت حدود یک سال بدون هیچ دستاورد مثبتی میز و صندلی را تحویل فرد دیگری میدهند که بازهم با تصمیم وزارت ورزش (نهاد دولتی) ورود کرده است.
بازگشت انصاریفرد؛ خاطرات خوب گذشته، مُسکن سکوت هواداران؟
دوران مدیریت ایرج عرب به دلیل نگهنداشتن برانکو (باوجود داشتن قرارداد) آنقدر تاریک ارزیابی شد که وزارت ورزش تصمیم گرفت فردی را بر مسند مدیریت بنشاند که حداقل وجه مثبتی نزد هواداران داشت. محمدحسن انصاریفرد همان فردی بود که از مدتها قبل هواداران منتظر بازگشت او بودند. از نتایج دوران حضور انصاریفرد میتوان به حضور آری هان در پرسپولیس اشاره کرد؛ مربی و بازیکن بزرگ هلندی که پس از آمدن به پرسپولیس خیلی زود از لحاظ فنی کیفیت این تیم را بالا برد تا جایی که سرخپوشان با گلبارانکردن رقبای خود توانستند به فینال جام حذفی برسند. اما قرارداد نهچندان محکم با آری هان باعث شد تا او پیش از پایان لیگ و قبل از برگزاری دیدار پایانی جام حذفی برای همیشه از ایران برود. آمدن مصطفی دنیزلی به پرسپولیس نیز از دیگر نکات مثبت مدیریتی انصاریفرد است که نشان میدهد در آوردن مربیان بزرگ تخصص دارد اما در نگهداشتن آنها اصلا! دنیزلی که فصلی رؤیایی را برای سرخها از لحاظ تهاجمیبودن رقم زده بود، در پایان به دلیل کمآوردن فقط سه امتیاز، مقام سوم لیگ را به دست آورد و بعد از عدم موفقیت در جام حذفی از ایران رفت. برگزاری دیدار دوستانه و
تاریخی با بایرنمونیخ و گرفتن حق پخش تلویزیونی برای اولین بار برای یک باشگاه ایرانی کار بزرگی بود که در ذهنها ماند. هرچند کسر شش امتیاز در دوران افشین قطبی به دلیل بدهی سنگین بازیکنی به اسم «رافائل» نیز از اشتباهات بزرگ مدیریتی انصاریفرد قلمداد میشود!
حال باید دید سرنوشت محمدحسن انصاریفرد که هفتمین مدیرعامل در پنج سال اخیر خواهد بود، مشابه کدام مدیر قبلی رقم خواهد خورد.
شرق: بعد از کشوقوسهای فراوان سرانجام ایرج عرب از سمت مدیرعاملی پرسپولیس استعفا داد و محمدحسن انصاریفرد جای او را گرفت. یکی از بحرانیترین دوران تاریخ باشگاه پرسپولیس به دوران ایرج عرب برمیگردد که نتوانست بعد از چهار سال موفق با حضور برانکو، او را بهعنوان سرمربی در تیم حفظ کند. استعفا یا برکناری مدیرعامل در پرسپولیس اتفاقی است که هواداران را شوکه نمیکند. با وجود موفقیت سرخپوشان در چهار فصل گذشته، ثبات فقط روی نیمکت این تیم برقرار بود و مدیرانعامل یکی پس از دیگری از سمت خود کنار میرفتند.
تعدد مدیریت در عصر قهرمانی
از بهار 1393 تا امروز شش مدیرعامل برای پرسپولیس انتخاب شدند و بعد از حدود یک سال از سمت خود کنار رفتند. علیرضا رحیمی، رئیس سابق فدراسیون هندبال، در بهار 93 بهعنوان مدیرعامل این تیم منصوب شد، اما از همان ابتدا با رئیس هیئتمدیره و مشاور اقتصادی باشگاه؛ یعنی حمیدرضا سیاسی به مشکل خورد. سیاسی که قدرت و نفوذ بالایی در هیئتمدیره داشت، در ابتدا بهعنوان رئیس هیئتمدیره انتخاب شد و بعد توانست علیرضا رحیمی را کنار بزند و خودش مدیرعاملی باشگاه را در دست بگیرد. با کناررفتن علیرضا رحیمی، تنها حامی علی دایی نیز از باشگاه رفته بود و سیاسی خیلی راحت و بدون دردسر توانست سرمربی این تیم را هم برکنار و حمید درخشان را جانشین او کند. دوران پرحاشیه سیاسی اما طولانی نبود و خیلی زود به دلیل بحرانهای عجیبی که در باشگاه ایجاد کرده بود کنار رفت تا بهروز منتقمی به صورت موقت جای او را بگیرد. منتقمی از معدود مديرعاملاني بود که کمتر از دو ماه دورانش بهسر رسید تا نژادفلاح به صورت موقت جای او را بگیرد. نژادفلاح که با نیت پست مدیریتی وارد باشگاه شده بود، برای پررنگکردن کارنامه خود با برانکو وارد مذاکره شد و او را به ایران و پرسپولیس
آورد. علیاکبر طاهری، ادامهدهنده راه نژادفلاح، با برانکو خوب تا کرد و با وجود کسب نتایج ضعیف پروفسور در ابتدای راه، او را در سمت خود ابقا کرد تا آغاز عصر طلایی سرخها با همین تصمیم صحیح آغاز شود. از خوششانسیهای دوران مدیریت طاهری، قرارداد اسپانسرینگ وزارت ورزش با یکی از سامانههای پیامکی بود؛ هرچند بعدها مشخص شد که نحوه تزریق پول به دو باشگاه پرسپولیس و استقلال از طریق این سامانه، بیش از پیش به سود سامانه بوده تا باشگاه و یاد و خاطره قرارداد ترکمانچای را زنده میکرد، اما در قیاس با گذشته که باشگاه برای هر مسابقه به دنبال یک اسپانسر جدا میگشت پیشرفت محسوس و قابلملاحظهای بود؛ بهاینترتیب مدیران دو تیم دیگر نیاز نبود برای چندصد میلیون از همان ابتدای لیگ دستبهدامن این و آن شوند. در دوران مدیریت طاهری به واسطه همین اسپانسر، برای اولینبار بود که بازیکنان پرسپولیس در پایان فصل برگه تسویهحساب از باشگاه دریافت کردند و باز هم برای اولینبار بود که تا پیش از پایان لیگ علاوهبر دریافت بخش قابلملاحظهای از پاداشها، بیش از 80 درصد دریافتی به حساب بازیکنان واریز شده بود. هرچند از نکات قابلتوجه دوران مدیریت
طاهری مانند گرفتن حق بلیتفروشی به باشگاه و تمدید قرارداد با بازیکنان و کادر فنی نباید گذشت، اما مسئله اصلی این است که قدرتی که مدیر بتواند در دو تیم پرسپولیس و استقلال پیاده کند در اختیار عنصر بالاتر؛ یعنی وزارت ورزش است. یکی از نکات تاریک و منفی دوران مدیریت طاهری، محرومیت پرسپولیس از دو پنجره نقلوانتقالاتی به واسطه پرونده حضور طارمی در ریزاسپور ترکیه بود که تاوان سنگینی برای این تیم رقم خورد؛ همچنین پرداخت غرامت سنگین به گولچ نیز از دیگر مسائل منفی مدیریت دوران طاهری بود که هیچوقت به آن پاسخ روشنی داده نشد.
علیاکبر طاهری که بیش از دو سال بهعنوان سرپرست در این تیم حضور داشت، بعد از امضای حکم مدیرعاملی، به دلیل منع بهکارگیری بازنشستگان از سمت خود کنار رفت. همین کنارهگیری اجباری به واسطه بازنشستگی هم موردی است که به دلیل دولتیبودن پرسپولیس رخ داد و اگر این تیم در اختیار بخش خصوصی بود، وزارت ورزش یا دولت نمیتوانستند درخصوص استعفا یا برکناری مدیرعامل این تیم تصمیمگیری کنند. حمیدرضا گرشاسبی نفر بعدی بود که جای طاهری را گرفت و حدود 13 ماه در رأس کادر مدیریتی حضور داشت و سرنوشتش اما مشابه طاهری رقم خورد؛ کناررفتن به دلیل قانون بازنشستگی! حضور همزمان سه اسپانسر در باشگاه، بودجه مناسبی را از لحاظ مالی در اختیار مدیرعامل بعدی قرار داده بود. موفقیت پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا به واسطه حضور برانکو نیز پول کلانی (حدود دو میلیون دلار) به باشگاه تزریق کرد، اما باز هم به دلیل سوءمدیریت مشخص نشد این پول چطور خارج از قرارداد به بازیکنان تزریق شد تا بدهی زیادی از پاداش آسیا به کادر فنی و بازیکنان همچنان باقی مانده باشد.
حمیدرضا گرشاسبی نیز درباره این ابهام بزرگ مالی پاسخ روشنی نداد و کنار رفت تا دوران کوتاه ایرج عرب بعد از نیمفصل نخست فصل قبل آغاز شود. پرسپولیس با ایرج عرب هم توانست قهرمانی در لیگ برتر را تکرار کند و این بار حتی در جام حذفی نیز به مقام نخست رسید تا حداقل روی کاغذ یکی از مدیران موفق تلقی شود اما عدم تعهد مالی باشگاه با برانکو کار را به جایی رساند که سرمربی موفق سرخها که در چهار فصل شش مقام قهرمانی داخلی و یک نایبقهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا را به ارمغان آورده بود، از این تیم جدا شود و شوک بزرگی به بدنه باشگاه وارد شود. هواداران پرسپولیس بعد از رفتن برانکو سه بار اطراف وزارت ورزش و ساختمان باشگاه تجمع کردند اما وزارت ورزش زیر بار برکناری عرب نرفت و عدم تزریق بودجه کافی به باشگاه از سوی اسپانسر مزید بر علت شد تا دست عرب نسبت به سایر مدیران خالیتر از قبل شود. انفعال عرب و بیتجربگی او در بحث مدیریتی نیز علت پررنگی براي ناتوانی او در مدیریت بحران بود تا کار به جایی برسد که باشگاه پرسپولیس نتواند بازیکنان مدنظر سرمربی جدید را جذب کند و تا لحظه نگارش این مطلب نیز طلب یک میلیون یورویی برانکو پرداخت نشده
است!
ایرج عرب ششمین مدیرعامل مستعفی یا کناررفته پرسپولیس در پنج سال گذشته بود و انصاریفرد هفتمین مدیرعاملی است که از سال 93 به بعد میز مدیریت را تحویل گرفته است. پنجسالی که بهطور میانگین با تصمیمات افراد بالادست و قوانین دولتی، مدیران یکی پس از دیگری آمدند و رفتند و تنها دلیل موفقیت، ثبات روی نیمکت مربیگری پرسپولیس بود که مدیریت داخل و بیرون زمین را در اختیار گرفته بود. اینکه مدیران پرسپولیس از بیرون گود وارد جریانی میشوند که تقریبا هیچ اختیار و قدرت تصمیمگیری کلانی را در باشگاه ندارند، امری است که بعد از گذشت حدود یک سال بدون هیچ دستاورد مثبتی میز و صندلی را تحویل فرد دیگری میدهند که بازهم با تصمیم وزارت ورزش (نهاد دولتی) ورود کرده است.
بازگشت انصاریفرد؛ خاطرات خوب گذشته، مُسکن سکوت هواداران؟
دوران مدیریت ایرج عرب به دلیل نگهنداشتن برانکو (باوجود داشتن قرارداد) آنقدر تاریک ارزیابی شد که وزارت ورزش تصمیم گرفت فردی را بر مسند مدیریت بنشاند که حداقل وجه مثبتی نزد هواداران داشت. محمدحسن انصاریفرد همان فردی بود که از مدتها قبل هواداران منتظر بازگشت او بودند. از نتایج دوران حضور انصاریفرد میتوان به حضور آری هان در پرسپولیس اشاره کرد؛ مربی و بازیکن بزرگ هلندی که پس از آمدن به پرسپولیس خیلی زود از لحاظ فنی کیفیت این تیم را بالا برد تا جایی که سرخپوشان با گلبارانکردن رقبای خود توانستند به فینال جام حذفی برسند. اما قرارداد نهچندان محکم با آری هان باعث شد تا او پیش از پایان لیگ و قبل از برگزاری دیدار پایانی جام حذفی برای همیشه از ایران برود. آمدن مصطفی دنیزلی به پرسپولیس نیز از دیگر نکات مثبت مدیریتی انصاریفرد است که نشان میدهد در آوردن مربیان بزرگ تخصص دارد اما در نگهداشتن آنها اصلا! دنیزلی که فصلی رؤیایی را برای سرخها از لحاظ تهاجمیبودن رقم زده بود، در پایان به دلیل کمآوردن فقط سه امتیاز، مقام سوم لیگ را به دست آورد و بعد از عدم موفقیت در جام حذفی از ایران رفت. برگزاری دیدار دوستانه و
تاریخی با بایرنمونیخ و گرفتن حق پخش تلویزیونی برای اولین بار برای یک باشگاه ایرانی کار بزرگی بود که در ذهنها ماند. هرچند کسر شش امتیاز در دوران افشین قطبی به دلیل بدهی سنگین بازیکنی به اسم «رافائل» نیز از اشتباهات بزرگ مدیریتی انصاریفرد قلمداد میشود!
حال باید دید سرنوشت محمدحسن انصاریفرد که هفتمین مدیرعامل در پنج سال اخیر خواهد بود، مشابه کدام مدیر قبلی رقم خواهد خورد.