پرنده آبي
لاكچري‌بازي در كنكور
بهروز مرادی: انحصار مؤسسات کنکوری است. آنها با اخذ پول‌هایی هنگفت، قبولی در کنکور را تضمین می‌کنند. گویا راست می‌گویند که پول در یک جامعه ناسالم حلال همه مشکلات و بازکننده همه قفل‌هاست! در این مؤسسات آنچه بیش از همه به چشم می‌خورد، این است که کنکوری‌ها توسط مدرسانی تعلیم می‌بینند که یا خود طراح سؤالات کنکور هستند یا سؤالات نمونه را در اختیار دارندگان پول‌های هنگفت قرار می‌دهند. در این نوع تعلیمات «تکنیک تست‌زنی» از جایگاهی تعیین‌کننده برخوردار است. این تکنیک به‌گونه‌ای آموخته می‌شود که از دانش برتر است. «بچه پولدارها» در این مؤسسات به چنین تکنیک‌هایی مسلط می‌شوند و سرنوشت آنها رقم می‌خورد.یک سوی دیگر این موضوع همانا قضیه سهمیه‌هاست. امسال بیش از 60 درصد پذیرفته‌شدگان پزشکی سهمیه‌داران بوده‌اند. سال‌های گذشته کشتی‌گیران قهرمان را بدون کنکور بر صندلی پزشکی دانشگاه می‌نشاندند و به‌این‌ترتیب حق صاحبان حق نادیده گرفته می‌شد. روا نیست از قهرمان‌بودن رانتی برسازند که صاحب حقی را از جایی که حق اوست براندازند. به‌این‌ترتیب دانشگاه در تسخیر گروه‌های پولداری درآمده و بسیاری از افراد مستحق و مستعد، پشت درهای دانشگاه
به دلیل نبود عدالت اجتماعی اشک‌ریزان‌اند.نظام سهمیه‌بندی کنکور ضدشایسته‌سالاری و عدالت بوده و بر اجحاف استوار است. بیهوده نیست که در میان فارغ‌التحصیلان دانشگاهی بسیارند کسانی که لقب دکتر را با خود یدک می‌کشند اما تعلیم نیافته و آموزش ندیده و پرورش نیافته‌اند.
باری نظام سهمیه‌ای یعنی تبعیض علیه گروه‌های کمتربرخوردار اجتماعی؛ یعنی اجحاف به ندارها، یعنی محروم‌کردن شایستگانِ ندار از تحصیل در دانشگاه.
لاكچري‌بازي در كنكور
بهروز مرادی: انحصار مؤسسات کنکوری است. آنها با اخذ پول‌هایی هنگفت، قبولی در کنکور را تضمین می‌کنند. گویا راست می‌گویند که پول در یک جامعه ناسالم حلال همه مشکلات و بازکننده همه قفل‌هاست! در این مؤسسات آنچه بیش از همه به چشم می‌خورد، این است که کنکوری‌ها توسط مدرسانی تعلیم می‌بینند که یا خود طراح سؤالات کنکور هستند یا سؤالات نمونه را در اختیار دارندگان پول‌های هنگفت قرار می‌دهند. در این نوع تعلیمات «تکنیک تست‌زنی» از جایگاهی تعیین‌کننده برخوردار است. این تکنیک به‌گونه‌ای آموخته می‌شود که از دانش برتر است. «بچه پولدارها» در این مؤسسات به چنین تکنیک‌هایی مسلط می‌شوند و سرنوشت آنها رقم می‌خورد.یک سوی دیگر این موضوع همانا قضیه سهمیه‌هاست. امسال بیش از 60 درصد پذیرفته‌شدگان پزشکی سهمیه‌داران بوده‌اند. سال‌های گذشته کشتی‌گیران قهرمان را بدون کنکور بر صندلی پزشکی دانشگاه می‌نشاندند و به‌این‌ترتیب حق صاحبان حق نادیده گرفته می‌شد. روا نیست از قهرمان‌بودن رانتی برسازند که صاحب حقی را از جایی که حق اوست براندازند. به‌این‌ترتیب دانشگاه در تسخیر گروه‌های پولداری درآمده و بسیاری از افراد مستحق و مستعد، پشت درهای دانشگاه
به دلیل نبود عدالت اجتماعی اشک‌ریزان‌اند.نظام سهمیه‌بندی کنکور ضدشایسته‌سالاری و عدالت بوده و بر اجحاف استوار است. بیهوده نیست که در میان فارغ‌التحصیلان دانشگاهی بسیارند کسانی که لقب دکتر را با خود یدک می‌کشند اما تعلیم نیافته و آموزش ندیده و پرورش نیافته‌اند.
باری نظام سهمیه‌ای یعنی تبعیض علیه گروه‌های کمتربرخوردار اجتماعی؛ یعنی اجحاف به ندارها، یعنی محروم‌کردن شایستگانِ ندار از تحصیل در دانشگاه.