|

ایران و آمریکا در نقطه پرابهام

داوود هرمیداس‌باوند . استاد روابط بین‌الملل

خواست آمریکا و ترامپ، رسیدن به یک توافق جدید با ایران است. ترامپ در این سه سال به شکل مبالغه‌آمیزی، ایران‌هراسی را ترویج کرده است و با فشار حداکثری اقتصادی، امیدوار است به تفاهمی هرچند کوچک با ایران رسیده و مدعی شود جهان را از خطر بزرگ رهانیده است. بهبود جایگاه ترامپ در ایالات متحده و نیم‌نگاهی به انتخابات سال آینده نیز از‌جمله اهداف مدنظر او است. با‌این‌حال مذاکره با تحریم‌های ثانویه مضاعف و پیش‌شرط‌های 12‌گانه پمپئو، همخوانی ندارد. براساس ماده ۳۱ منشور ملل متحد، اگر اختلافات کشورها و تداوم آن به تهدیدی برای صلح و امنیت بین‌المللی تبدیل شود، باید به سمت راه‌های مسالمت‌آمیز حرکت کنند. پایمردی، میانجیگری، کمیسیون سازش، کمیسیون تحقیق، داوری، تسویه قضائی و مکانیسم‌های مسالمت‌آمیز، از آن جمله است. مذاکره برای طرفین آن دارای ابعاد روشنی است و فضا را تعدیل می‌کند. به‌تازگی صحبت از مذاکره بدون قید‌و‌شرط شده و هنگام ورود وزیر خارجه به فرانسه، طرف آمریکایی از مذاکرات بدون پیش‌شرط سخن گفته است. ممکن است بعد از مقاومت ایران و تأکید بر ظرفیت‌های برجام، ترامپ اندکی تعدیل شده باشد. اقدام نظامی برای آمریکا در عراق، افغانستان، سوریه و... دستاوردی نداشته است؛ غیر از اینکه آن کشور، منطقه را دچار بی‌ثباتی کرده و تبعات آن پابرجاست. هرچه به انتخابات آمریکا نزدیک می‌شویم، ترامپ به دنبال گفت‌وگو، توافق یا حتی فقط یک تفاهم است که اعلام کند آمریکا دستاوردی به سود جامعه بین‌المللی داشته است. درباره کره شمالی، گفت‌وگو و عکس یادگاری گرفتن، به هدف مد نظر ترامپ منجر نشد. اظهارات اخیر دو طرف درباره راه‌های گفت‌وگو و تأکید ایران بر لزوم بازگشت آمریکا به برجام و سپس آغاز گفت‌وگو در‌هر‌حال نقطه مثبتی است و ایران هم باید با تکیه بر صلح، گام بردارد. درباره ایران، موضوعاتی از طرف غرب مطرح است؛ مثلا درباره برنامه موشک‌های بالستیک، اروپایی‌ها همسو با آمریکا موضع می‌گیرند. اعلامیه قبلی آلمان، فرانسه و انگلیس درباره برنامه موشکی ایران، به‌همین‌دلیل صادر شد. مسئله دوم، حضور ایران در منطقه است. آمریکا به همراه یکی، دو کشور عربی، مدعی هستند ایران در امور کشور‌های منطقه دخالت می‌کند. اسرائیل هم در این زمینه مشغول ارائه اطلاعات به این کشورهاست.
مسئله بعدی، به معامله قرن و فلسطین بازمی‌گردد و گروه‌های مقاومت در فلسطین و لبنان، خود را دارای حمایت‌های ایران می‌دانند. طرف‌های غربی از حقوق بشر هم می‌گویند؛ ولی این موضوع واقعا برای آنها جدی نیست؛ چرا‌که در عربستان و برخی از کشور‌ها حقوق بشر نقض می‌شود؛ ولی آمریکایی‌ها دخالت نمی‌‌کنند. مطرح‌کردن حقوق بشر بیشتر برای افکار عمومی دنیا است. درباره رفتار ترامپ باید دانست او از این ظرفیت آمریکا استفاده می‌کند که همه کشور‌ها حتی اگر در ظاهر از یک‌جانبه‌گرایی آمریکا انتقاد کنند؛ اما سخنان او را اجرا می‌کنند. آمریکا برخلاف منشور ملل متحد که می‌گوید همه کشور‌ها ملزم به رعایت مصوبات شورای امنیت هستند، عمل به تعهدات خود در برجامی را که پنج عضو دائم شورای امنیت به‌اضافه مسئول سیاست خارجی اروپا آن را پذیرفته و به آن متعهد شده‌اند، لغو کرده است.
آمریکا نه‌فقط به تعهدات خود عمل نکرده؛ بلکه تحریم‌های جدیدی وضع کرده و از اقدام نظامی سخن می‌گوید. اینها فاقد منطق و خارج از نرم‌های جهانی است؛ اما نظام بین‌الملل به آن بی‌توجه است. روسیه رسما اعلام کرد حلال مشکلات بقیه نیست. هر کشوری با اینکه به اصول خودش پایبند است؛ اما بر‌اساس مقتضیات روز و در‌نظر‌گرفتن شرایط و واقعیات نظام بین‌المللی سعی می‌کند منافع متقابل نسبی خود را در مقابل آمریکا حفظ کند.
باید بتوان با در‌نظر‌داشتن منافع ملی، آمریکا را به سمت حل‌و‌فصل مسائل با ایران کشاند. ایران به دلیل فشارهای آمریکا هیچ‌گاه نتوانسته ائتلاف منطقه‌ای برای توسعه و البته ایجاد هم‌گرایی‌های منطقه‌ای ایجاد کند و این شرایط ادامه خواهد داشت؛ چون دیگر کشورها، نسبت خود با آمریکا را تعریف کرده‌اند. اگر فرصتی برای حفظ حیثیت و منافع حیاتی ایران ایجاد شود، نباید از گفت‌وگو با دستور کار مشخص، نگران بود. معنای مذاکره این نیست که حتما توافق حاصل شود. در بسیاری موارد این نتیجه، به مذاق طرفین خوش نمی‌آید؛ اما به‌هر‌حال گفت‌وگوها را آغاز می‌کنند، نظرات قبلی را تعدیل و نهایتا به یک توافق نسبی منتهی می‌شود. ایران اعلام کرده آماده مذاکره است و البته برجام، نقطه کانونی برای اجرا و سپس ادامه مذاکرات است. آمریکا باید برجام را دوباره بپذیرد. آمریکایی‌ها هم معتقدند که برجام ضعیف بوده و منافع غرب و جامعه بین‌الملل را تأمین نکرده است. دفعه پیش ترامپ از مذاکره بدون قید‌و‌شرط گفته بود؛ اما پمپئو ۱۲ شرط گذاشت. امیدواریم اکنون که همه آنها از مذاکره بدون پیش‌شرط سخن گفته و مسائل تنگه هرمز و منطقه در حال پیچیده‌شدن است، آمریکایی‌ها متوجه باشند که توافق پنج کشور دائم شورای امنیت به‌اضافه آلمان و البته ایران، باید یک مبنای اصولی برای تأمین منافع ایران و غرب باشد.
خواست آمریکا و ترامپ، رسیدن به یک توافق جدید با ایران است. ترامپ در این سه سال به شکل مبالغه‌آمیزی، ایران‌هراسی را ترویج کرده است و با فشار حداکثری اقتصادی، امیدوار است به تفاهمی هرچند کوچک با ایران رسیده و مدعی شود جهان را از خطر بزرگ رهانیده است. بهبود جایگاه ترامپ در ایالات متحده و نیم‌نگاهی به انتخابات سال آینده نیز از‌جمله اهداف مدنظر او است. با‌این‌حال مذاکره با تحریم‌های ثانویه مضاعف و پیش‌شرط‌های 12‌گانه پمپئو، همخوانی ندارد. براساس ماده ۳۱ منشور ملل متحد، اگر اختلافات کشورها و تداوم آن به تهدیدی برای صلح و امنیت بین‌المللی تبدیل شود، باید به سمت راه‌های مسالمت‌آمیز حرکت کنند. پایمردی، میانجیگری، کمیسیون سازش، کمیسیون تحقیق، داوری، تسویه قضائی و مکانیسم‌های مسالمت‌آمیز، از آن جمله است. مذاکره برای طرفین آن دارای ابعاد روشنی است و فضا را تعدیل می‌کند. به‌تازگی صحبت از مذاکره بدون قید‌و‌شرط شده و هنگام ورود وزیر خارجه به فرانسه، طرف آمریکایی از مذاکرات بدون پیش‌شرط سخن گفته است. ممکن است بعد از مقاومت ایران و تأکید بر ظرفیت‌های برجام، ترامپ اندکی تعدیل شده باشد. اقدام نظامی برای آمریکا در عراق، افغانستان، سوریه و... دستاوردی نداشته است؛ غیر از اینکه آن کشور، منطقه را دچار بی‌ثباتی کرده و تبعات آن پابرجاست. هرچه به انتخابات آمریکا نزدیک می‌شویم، ترامپ به دنبال گفت‌وگو، توافق یا حتی فقط یک تفاهم است که اعلام کند آمریکا دستاوردی به سود جامعه بین‌المللی داشته است. درباره کره شمالی، گفت‌وگو و عکس یادگاری گرفتن، به هدف مد نظر ترامپ منجر نشد. اظهارات اخیر دو طرف درباره راه‌های گفت‌وگو و تأکید ایران بر لزوم بازگشت آمریکا به برجام و سپس آغاز گفت‌وگو در‌هر‌حال نقطه مثبتی است و ایران هم باید با تکیه بر صلح، گام بردارد. درباره ایران، موضوعاتی از طرف غرب مطرح است؛ مثلا درباره برنامه موشک‌های بالستیک، اروپایی‌ها همسو با آمریکا موضع می‌گیرند. اعلامیه قبلی آلمان، فرانسه و انگلیس درباره برنامه موشکی ایران، به‌همین‌دلیل صادر شد. مسئله دوم، حضور ایران در منطقه است. آمریکا به همراه یکی، دو کشور عربی، مدعی هستند ایران در امور کشور‌های منطقه دخالت می‌کند. اسرائیل هم در این زمینه مشغول ارائه اطلاعات به این کشورهاست.
مسئله بعدی، به معامله قرن و فلسطین بازمی‌گردد و گروه‌های مقاومت در فلسطین و لبنان، خود را دارای حمایت‌های ایران می‌دانند. طرف‌های غربی از حقوق بشر هم می‌گویند؛ ولی این موضوع واقعا برای آنها جدی نیست؛ چرا‌که در عربستان و برخی از کشور‌ها حقوق بشر نقض می‌شود؛ ولی آمریکایی‌ها دخالت نمی‌‌کنند. مطرح‌کردن حقوق بشر بیشتر برای افکار عمومی دنیا است. درباره رفتار ترامپ باید دانست او از این ظرفیت آمریکا استفاده می‌کند که همه کشور‌ها حتی اگر در ظاهر از یک‌جانبه‌گرایی آمریکا انتقاد کنند؛ اما سخنان او را اجرا می‌کنند. آمریکا برخلاف منشور ملل متحد که می‌گوید همه کشور‌ها ملزم به رعایت مصوبات شورای امنیت هستند، عمل به تعهدات خود در برجامی را که پنج عضو دائم شورای امنیت به‌اضافه مسئول سیاست خارجی اروپا آن را پذیرفته و به آن متعهد شده‌اند، لغو کرده است.
آمریکا نه‌فقط به تعهدات خود عمل نکرده؛ بلکه تحریم‌های جدیدی وضع کرده و از اقدام نظامی سخن می‌گوید. اینها فاقد منطق و خارج از نرم‌های جهانی است؛ اما نظام بین‌الملل به آن بی‌توجه است. روسیه رسما اعلام کرد حلال مشکلات بقیه نیست. هر کشوری با اینکه به اصول خودش پایبند است؛ اما بر‌اساس مقتضیات روز و در‌نظر‌گرفتن شرایط و واقعیات نظام بین‌المللی سعی می‌کند منافع متقابل نسبی خود را در مقابل آمریکا حفظ کند.
باید بتوان با در‌نظر‌داشتن منافع ملی، آمریکا را به سمت حل‌و‌فصل مسائل با ایران کشاند. ایران به دلیل فشارهای آمریکا هیچ‌گاه نتوانسته ائتلاف منطقه‌ای برای توسعه و البته ایجاد هم‌گرایی‌های منطقه‌ای ایجاد کند و این شرایط ادامه خواهد داشت؛ چون دیگر کشورها، نسبت خود با آمریکا را تعریف کرده‌اند. اگر فرصتی برای حفظ حیثیت و منافع حیاتی ایران ایجاد شود، نباید از گفت‌وگو با دستور کار مشخص، نگران بود. معنای مذاکره این نیست که حتما توافق حاصل شود. در بسیاری موارد این نتیجه، به مذاق طرفین خوش نمی‌آید؛ اما به‌هر‌حال گفت‌وگوها را آغاز می‌کنند، نظرات قبلی را تعدیل و نهایتا به یک توافق نسبی منتهی می‌شود. ایران اعلام کرده آماده مذاکره است و البته برجام، نقطه کانونی برای اجرا و سپس ادامه مذاکرات است. آمریکا باید برجام را دوباره بپذیرد. آمریکایی‌ها هم معتقدند که برجام ضعیف بوده و منافع غرب و جامعه بین‌الملل را تأمین نکرده است. دفعه پیش ترامپ از مذاکره بدون قید‌و‌شرط گفته بود؛ اما پمپئو ۱۲ شرط گذاشت. امیدواریم اکنون که همه آنها از مذاکره بدون پیش‌شرط سخن گفته و مسائل تنگه هرمز و منطقه در حال پیچیده‌شدن است، آمریکایی‌ها متوجه باشند که توافق پنج کشور دائم شورای امنیت به‌اضافه آلمان و البته ایران، باید یک مبنای اصولی برای تأمین منافع ایران و غرب باشد.
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها