به بهانه برگزاري فستيوال موسيقي show of hands در فرهنگسراي نياوران
از هری پاترهای موسیقی، رامین صدیقی و چند فستیوال دوستداشتنی
صوفیا نصرالهی
برای شش شب فرهنگسرای نیاوران برای سومین سال متوالی میعادگاه عاشقان موسیقی شده و میزبانمان هم مثل همیشه رامین صدیقی و نشر هرمس است. برای اینکه از اهمیت کاری که رامین صدیقی انجام میدهد بگویم، از یک کتاب نقلقول میکنم.
جوزف هوفمان، نوازنده بسیار مشهور پیانو و از شاگردان روبنشتاین، یکی از غولهای نوازندگی و آهنگسازی بوده است. او کتابی نوشته به نام«نوازندگی پیانو» که به همت رضا معالجی و نشر پیک فرهنگ به فارسی هم منتشر شده است. هوفمان در این کتاب راهکارهایی ساده، کاربردی و اصولی برای نوازندگان موسیقی کلاسیک ارائه میکند. یکی از مواردی که هوفمان به آن اشاره کرده بود درباره رفتن به اجراهای خوب موسیقی است: «هرگز به کنسرتهای ضعیف نروید. همانطور که نمیتوان از یک اجرای بد، درست اجراکردن را فراگرفت، عادتکردن گوش به یک اجرای ضعیف بسیار خطرناک است. اگر پدری فرزند خود را وارد جمعی از اوباش کند تا به او بیاموزد که چگونه رفتار کند، در مورد او چه فکر خواهید کرد؟ این تجربیات بسیار خطرساز هستند. شما با رفتن به کنسرتهای ضعیف درواقع آن فرد کلاهبردار را تشویق میکنید تا به جنایت خود علیه طبع نیک و روح موسیقی ادامه دهد و شما تبدیل به همدست او میشوید، بهعلاوه شما کمک کردهاید که سطح استاندارد درک موسیقی در جامعه شما پایین بیاید، تا جایی که حتی ممکن است کنسرتهای خوب دیگر با اقبال چندانی روبهرو نشوند...».و در این شهر که در سال صدها
کنسرت برگزار میشود، تعداد کنسرتهای خوب انگشتشمار است که بخش زیادی از آنها به همت رامین صدیقی برگزار میشود. من طرفدار دو گروه از کنسرتهای نشر هرمس هستم و دنبالشان میکنم؛ یکی تککنسرتهایی که با نام بامسمای بازیِگوش برگزار میشود. به این معنا که هم قرار است این آواها به گوشتان خوش بیاید و هم یکجور بازیگوشی در دلشان دارند. گاهی دوز بازیگوشیشان بیشتر میشود و گاهی هم فقط کنسرتهای درجهیکی به فرم جز یا کلاسیک هستند.
گروه دیگر کنسرتهای نشر هرمس که موضوع این یادداشت هستند عمر سهساله دارند و به صورت فستیوال در شش شب برگزار میشوند. اسم این کنسرتها «show of hands» یا «نمایش دستها» است. یک فستیوال در حد و اندازه و استانداردهای فستیوالهای موسیقی کوچک و تجربی جهان که هر سال میزبان تعدادی از بهترین نوازندگان جهان است. اولینبار سال 2017 بود که رامین صدیقی فستیوال «show of hands» را به ما معرفی کرد. شش شب پیانیستهای تجربی از سرتاسر جهان به ایران آمدند. پیانیستهایی که برای خودشان اسمورسمی داشتند و اکثرشان توسط کمپانی معتبر و مهم ECM آلبومهایشان منتشر شده بود. در میانشان یکی، دو نوازنده درجهیک ایرانی مثل پیمان یزدانیان هم حضور داشتند. خود نشر هرمس آن سال در صفحهاش درباره این فستیوال پیانوی جز نوشته بود که میعادگاه هری پاترهای موسیقی است. واقعا هم جادویی بود. با نمایش دستهای این پیانیستها به فرم جدیدی از موسیقی رسیدیم. اگر در ایران برای دنبالکنندگان جدی موسیقی، جز استاندارد صدایی آشنا بود و در بهترین حالت در کشورمان معدود کنسرتهای جزی که برگزار شده بود همگی به جز استاندارد میپرداختند، این کنسرتها به ما یاد داد
که چطور از جز مدرن و جز بداهه لذت ببریم.
سال بعد دوباره شش شب و اینبار شاهد هنرنمایی موزیسینهای سازهای زهی بودیم؛ اجراهایی که اینبار حتی بداههتر، رهاتر و آزادانهتر بود، با آن سورپرایز شب آخر که آنا لخنر پشت ویلنسل بود، علی بوستان سهتار و تار میزد، فرنک اسنتبرگر پشت گیتار بود و کلاوس گزینگ هم ساز بادی مینواخت. یکجور پیشواز برای امسال که فستیوال سازهای بادی است و از نروژ و آلمان و ایتالیا و بقیه کشورهای اروپایی نوازندههای درجهیک ساکسیفون، فلوت و کلارینت در ایران جمع شدهاند و همان اجرای شب اول از کورن هرنشتاد از نروژ و فرانچسکو کفیسو از ایتالیا کافی بود که متوجه شویم دوباره رامین صدیقی کار بزرگی انجام داده و توانسته موزیسینهای درجهیکی را با توجه به اوضاعواحوال ناخوش اقتصادی به ایران بیاورد.بحث درباره موسیقی که این سه دوره در فستیوال شنیدیم مفصل است. خلاصهاش میشود اجراهایی که در آن نوازندهها انگار با سازشان یکی میشوند و از تمام قابلیتهای سازشان برای تولید موسیقی استفاده میکنند. اینجا دیگر پیانیست فقط با فشاردادن کلاویهها نیست که ملودی میسازد. ممکن است نتهایش را با ارتعاش سیمهای داخل پیانو به گوش برساند یا نوازندههای
سازهای بادی و زهی از بدنه سازشان هم استفاده کنند. این یک موسیقی مدرن و البته جذاب است.اما به نظرم مهمتر از خود اجراها رامین صدیقی است که با تیمش در نشر هرمس این روزها و این سالها نقش فرهنگی مهمی را ایفا میکنند؛ آنقدر که آرزو کنیم کاش در زمینههای دیگر هنر مثل سینما و تئاتر هم امثال او را داشتیم.؛ کسانی که در روزگار ناامیدی و غرغر با تمام وجودشان تلاش میکنند تا کارشان را به بهترین شکل انجام دهند و از جادوی هنر برای قابل تحملکردن زندگی استفاده کنند.
برای شش شب فرهنگسرای نیاوران برای سومین سال متوالی میعادگاه عاشقان موسیقی شده و میزبانمان هم مثل همیشه رامین صدیقی و نشر هرمس است. برای اینکه از اهمیت کاری که رامین صدیقی انجام میدهد بگویم، از یک کتاب نقلقول میکنم.
جوزف هوفمان، نوازنده بسیار مشهور پیانو و از شاگردان روبنشتاین، یکی از غولهای نوازندگی و آهنگسازی بوده است. او کتابی نوشته به نام«نوازندگی پیانو» که به همت رضا معالجی و نشر پیک فرهنگ به فارسی هم منتشر شده است. هوفمان در این کتاب راهکارهایی ساده، کاربردی و اصولی برای نوازندگان موسیقی کلاسیک ارائه میکند. یکی از مواردی که هوفمان به آن اشاره کرده بود درباره رفتن به اجراهای خوب موسیقی است: «هرگز به کنسرتهای ضعیف نروید. همانطور که نمیتوان از یک اجرای بد، درست اجراکردن را فراگرفت، عادتکردن گوش به یک اجرای ضعیف بسیار خطرناک است. اگر پدری فرزند خود را وارد جمعی از اوباش کند تا به او بیاموزد که چگونه رفتار کند، در مورد او چه فکر خواهید کرد؟ این تجربیات بسیار خطرساز هستند. شما با رفتن به کنسرتهای ضعیف درواقع آن فرد کلاهبردار را تشویق میکنید تا به جنایت خود علیه طبع نیک و روح موسیقی ادامه دهد و شما تبدیل به همدست او میشوید، بهعلاوه شما کمک کردهاید که سطح استاندارد درک موسیقی در جامعه شما پایین بیاید، تا جایی که حتی ممکن است کنسرتهای خوب دیگر با اقبال چندانی روبهرو نشوند...».و در این شهر که در سال صدها
کنسرت برگزار میشود، تعداد کنسرتهای خوب انگشتشمار است که بخش زیادی از آنها به همت رامین صدیقی برگزار میشود. من طرفدار دو گروه از کنسرتهای نشر هرمس هستم و دنبالشان میکنم؛ یکی تککنسرتهایی که با نام بامسمای بازیِگوش برگزار میشود. به این معنا که هم قرار است این آواها به گوشتان خوش بیاید و هم یکجور بازیگوشی در دلشان دارند. گاهی دوز بازیگوشیشان بیشتر میشود و گاهی هم فقط کنسرتهای درجهیکی به فرم جز یا کلاسیک هستند.
گروه دیگر کنسرتهای نشر هرمس که موضوع این یادداشت هستند عمر سهساله دارند و به صورت فستیوال در شش شب برگزار میشوند. اسم این کنسرتها «show of hands» یا «نمایش دستها» است. یک فستیوال در حد و اندازه و استانداردهای فستیوالهای موسیقی کوچک و تجربی جهان که هر سال میزبان تعدادی از بهترین نوازندگان جهان است. اولینبار سال 2017 بود که رامین صدیقی فستیوال «show of hands» را به ما معرفی کرد. شش شب پیانیستهای تجربی از سرتاسر جهان به ایران آمدند. پیانیستهایی که برای خودشان اسمورسمی داشتند و اکثرشان توسط کمپانی معتبر و مهم ECM آلبومهایشان منتشر شده بود. در میانشان یکی، دو نوازنده درجهیک ایرانی مثل پیمان یزدانیان هم حضور داشتند. خود نشر هرمس آن سال در صفحهاش درباره این فستیوال پیانوی جز نوشته بود که میعادگاه هری پاترهای موسیقی است. واقعا هم جادویی بود. با نمایش دستهای این پیانیستها به فرم جدیدی از موسیقی رسیدیم. اگر در ایران برای دنبالکنندگان جدی موسیقی، جز استاندارد صدایی آشنا بود و در بهترین حالت در کشورمان معدود کنسرتهای جزی که برگزار شده بود همگی به جز استاندارد میپرداختند، این کنسرتها به ما یاد داد
که چطور از جز مدرن و جز بداهه لذت ببریم.
سال بعد دوباره شش شب و اینبار شاهد هنرنمایی موزیسینهای سازهای زهی بودیم؛ اجراهایی که اینبار حتی بداههتر، رهاتر و آزادانهتر بود، با آن سورپرایز شب آخر که آنا لخنر پشت ویلنسل بود، علی بوستان سهتار و تار میزد، فرنک اسنتبرگر پشت گیتار بود و کلاوس گزینگ هم ساز بادی مینواخت. یکجور پیشواز برای امسال که فستیوال سازهای بادی است و از نروژ و آلمان و ایتالیا و بقیه کشورهای اروپایی نوازندههای درجهیک ساکسیفون، فلوت و کلارینت در ایران جمع شدهاند و همان اجرای شب اول از کورن هرنشتاد از نروژ و فرانچسکو کفیسو از ایتالیا کافی بود که متوجه شویم دوباره رامین صدیقی کار بزرگی انجام داده و توانسته موزیسینهای درجهیکی را با توجه به اوضاعواحوال ناخوش اقتصادی به ایران بیاورد.بحث درباره موسیقی که این سه دوره در فستیوال شنیدیم مفصل است. خلاصهاش میشود اجراهایی که در آن نوازندهها انگار با سازشان یکی میشوند و از تمام قابلیتهای سازشان برای تولید موسیقی استفاده میکنند. اینجا دیگر پیانیست فقط با فشاردادن کلاویهها نیست که ملودی میسازد. ممکن است نتهایش را با ارتعاش سیمهای داخل پیانو به گوش برساند یا نوازندههای
سازهای بادی و زهی از بدنه سازشان هم استفاده کنند. این یک موسیقی مدرن و البته جذاب است.اما به نظرم مهمتر از خود اجراها رامین صدیقی است که با تیمش در نشر هرمس این روزها و این سالها نقش فرهنگی مهمی را ایفا میکنند؛ آنقدر که آرزو کنیم کاش در زمینههای دیگر هنر مثل سینما و تئاتر هم امثال او را داشتیم.؛ کسانی که در روزگار ناامیدی و غرغر با تمام وجودشان تلاش میکنند تا کارشان را به بهترین شکل انجام دهند و از جادوی هنر برای قابل تحملکردن زندگی استفاده کنند.