18 سال 3 هزار کشته و روايتهاي متفاوت
از یازده سپتامبر و حمله القاعده به برجهای تجارت جهانی نیویورک 18 سال میگذرد. بیش از 84 میلیون نفر صفحه «خاطرات 9/11» را در تويیتر دنبال میکنند. بیشتر رسانهها، روزنامهها و افراد و کمپینهای مختلف در تارک بزرگداشت قربانیان این حمله تروریستی که وضعیت دیپلماسی جهان را تغییر داد، هستند. روزی که به نظر کاربران فراموششدنی نیست، بزرگترین حمله تروریستی جهان در قرن 21 در آمریکا رخ داده است، تاریخی که روح بسیاری را به درد آورد و قلب بسیاری را شکست؛ تاریخی که جهان در آن تغییر شکل داد. هنوز بعد از 18 سال و در آغاز نوزدهمین سالگرد این اتفاق مردم این سؤالها را از هم میپرسند «کجا بودید؟ چیکار کردی؟ آیا هنوز خواب بودی؟ کسی را میشناختی که در منطقه صفر - یادبود قربانیان - باشد؟ وقتی شنیدی چه کار کردی؟» بسیاری از کسانی که وحشتزده و با حیرت از صفحههای تلویزیون لحظه برخورد هواپیمای دوم به برج تجارت جهانی را میدیدند و میشنیدند که دو هواپیماي دیگر نیز ناپدید است و هر لحظه ممکن است حادثهای وحشتناک رخ دهد، ناتوان و شوکزده در حال تماشای این اخبار به صفحه تلویزیون چسبیده بودند. برجهایی که فرو ریختند. مردمی که همچون
ارواح از ابرهای خاکستر سفید پدیدار میشدند، سوراخ آتشگرفته در پنتاگون و محل سقوط هواپیمایی دیگر در پنسیلوانیا؛ اینها همه تصاویر نمادینی هستند که اکنون -18 سال بعد - در یادها زنده هستند. بسیاری از آن هزاران تصویر و لحظه سخت حرف میزنند و کمپین برگزار میکنند که این خاطره فراموش نشود.
در آن زمان، این حملات سبب شد تا بسیاری، چه کشورهای دیگر جهان چه خود مردم ایالات متحده، مدتی برای آسایش و تسلیبخشیدن به یکدیگر متحد شوند، گرد هم آیند و به یکديگر کمک کنند.
به گزارش هفتهنامه ویک، برای مأموران آتشنشانی، زنان پلیس و زنانی که به عنوان اولین افراد کمککننده در مرکز تجارت جهانی حضور داشتند بودجهای برای پوشش بیماریهاي ناشی از قرارگرفتن در معرض مواد سمی هنگام نجات و پاکسازی اختصاص داده شد؛ البته فقط به مدت دو ماه و نه بیشتر! نویسنده هفتهنامه معتقد است تأثیر 11 سپتامبر در سیاست خارجی آمریکا بیش از آنچه به نفع آمریکا باشد یا سبب ثبات در جامعه شود با انگیزههای سیاسی گره خورده و در این مدت فرساینده بوده است. روح و روان آمریکاییها نیاز دارد که روزی برای آسایش و فراغ بال داشته باشند و پیشنهاد داده تا کسانی که توانستند از 11 سپتامبر زنده بمانند این روز را فرصتی برای رهایی و آرامش بدانند.
اما در این 18 سال اتفاقات متعددی رخ داده است؛ رکود اقتصادی که تقریبا یک دهه به طول انجامید و حملهای که به عراق در سال 2005 شد و آشفتگی و خصومت جهانی که آغاز شد و ادامه دارد. شاید یکی از لحظههای سخت تصمیمگیری، اجازهای بود که اوباما برای ساخت مسجد در منطقه یادبود قربانیان صادر کرد. مسلمانان که متهم بودند همگی طرفداران القاعده و اسامه بن لادن بودند، هرچند خود اوباما بود که توانست سرانجام لحظه مرگ او را رقم بزند. چهار حملهای که در 11سپتامبر رخ داد، آغاز «جنگ با تروریسم» آمریکا بود که منجر به حمله به افغانستان شد و امروز نیز ادامه دارد.
آمریکاییها فیلمها و تئاترهای بسیاری نوشتند و قدرت رسانه بار دیگر خود را نشان داد. همه در بهت و حیرت هنوز برای این سه هزار زن و مرد کشتهشده سوگواری میکنند و خاطرات شش هزار فرد مجروح هر روز به گونهای منتشر میشود و مورد توجه قرار میگيرد. فیلم «vice» شاید از آخرین ساختههای هالیوود در این زمینه است که درباره قدرتگرفتن و نقش دیک چنی معاون اول «جورج بوش» در سوءاستفاده از این اتفاق و حمله به افغانستان و ماندن در این کشور است. همه مردم جهان به گونهای تحت تأثیر این اتفاق قرار گرفتهاند اما چند فیلم یا تئاتر درباره روی دیگر این رویداد خلق شد؟ چند اثر هنری به آسیبی که افغانستان از این اتفاق دید پرداخت؟ چند روزنامهنگار از تأثیر این حادثه بر مردم عادی افغانستان که خود تحت سلطه طالبان بودند، مطلب و گزارش نوشتند؟ هرچقدر هم باشد قطعا قابل مقایسه نیست.
به هرحال جوانان افغان درصدد هستند تا همزمان با یازده سپتامبر، نسبت به اشغال کشورشان توسط آمریکا توفان تويیتری راه بيندازند.
توفانی که شاید بتواند توجه را به وضعیت اشغال این کشور جلب کند، هرچند در مقایسه با مجموعه تلاشهایی که سردمداران سیاست آمریکا، طالبان و دولتمردان افغان انجام ميدهند به نظر نمیرسد صدای واقعی مردم و جوانان افغان شنیده شود و برای شنیدن اعتراض به 18 سال اشغال و جنایت، شنونده و روایتگری پیدا شود!
از یازده سپتامبر و حمله القاعده به برجهای تجارت جهانی نیویورک 18 سال میگذرد. بیش از 84 میلیون نفر صفحه «خاطرات 9/11» را در تويیتر دنبال میکنند. بیشتر رسانهها، روزنامهها و افراد و کمپینهای مختلف در تارک بزرگداشت قربانیان این حمله تروریستی که وضعیت دیپلماسی جهان را تغییر داد، هستند. روزی که به نظر کاربران فراموششدنی نیست، بزرگترین حمله تروریستی جهان در قرن 21 در آمریکا رخ داده است، تاریخی که روح بسیاری را به درد آورد و قلب بسیاری را شکست؛ تاریخی که جهان در آن تغییر شکل داد. هنوز بعد از 18 سال و در آغاز نوزدهمین سالگرد این اتفاق مردم این سؤالها را از هم میپرسند «کجا بودید؟ چیکار کردی؟ آیا هنوز خواب بودی؟ کسی را میشناختی که در منطقه صفر - یادبود قربانیان - باشد؟ وقتی شنیدی چه کار کردی؟» بسیاری از کسانی که وحشتزده و با حیرت از صفحههای تلویزیون لحظه برخورد هواپیمای دوم به برج تجارت جهانی را میدیدند و میشنیدند که دو هواپیماي دیگر نیز ناپدید است و هر لحظه ممکن است حادثهای وحشتناک رخ دهد، ناتوان و شوکزده در حال تماشای این اخبار به صفحه تلویزیون چسبیده بودند. برجهایی که فرو ریختند. مردمی که همچون
ارواح از ابرهای خاکستر سفید پدیدار میشدند، سوراخ آتشگرفته در پنتاگون و محل سقوط هواپیمایی دیگر در پنسیلوانیا؛ اینها همه تصاویر نمادینی هستند که اکنون -18 سال بعد - در یادها زنده هستند. بسیاری از آن هزاران تصویر و لحظه سخت حرف میزنند و کمپین برگزار میکنند که این خاطره فراموش نشود.
در آن زمان، این حملات سبب شد تا بسیاری، چه کشورهای دیگر جهان چه خود مردم ایالات متحده، مدتی برای آسایش و تسلیبخشیدن به یکدیگر متحد شوند، گرد هم آیند و به یکديگر کمک کنند.
به گزارش هفتهنامه ویک، برای مأموران آتشنشانی، زنان پلیس و زنانی که به عنوان اولین افراد کمککننده در مرکز تجارت جهانی حضور داشتند بودجهای برای پوشش بیماریهاي ناشی از قرارگرفتن در معرض مواد سمی هنگام نجات و پاکسازی اختصاص داده شد؛ البته فقط به مدت دو ماه و نه بیشتر! نویسنده هفتهنامه معتقد است تأثیر 11 سپتامبر در سیاست خارجی آمریکا بیش از آنچه به نفع آمریکا باشد یا سبب ثبات در جامعه شود با انگیزههای سیاسی گره خورده و در این مدت فرساینده بوده است. روح و روان آمریکاییها نیاز دارد که روزی برای آسایش و فراغ بال داشته باشند و پیشنهاد داده تا کسانی که توانستند از 11 سپتامبر زنده بمانند این روز را فرصتی برای رهایی و آرامش بدانند.
اما در این 18 سال اتفاقات متعددی رخ داده است؛ رکود اقتصادی که تقریبا یک دهه به طول انجامید و حملهای که به عراق در سال 2005 شد و آشفتگی و خصومت جهانی که آغاز شد و ادامه دارد. شاید یکی از لحظههای سخت تصمیمگیری، اجازهای بود که اوباما برای ساخت مسجد در منطقه یادبود قربانیان صادر کرد. مسلمانان که متهم بودند همگی طرفداران القاعده و اسامه بن لادن بودند، هرچند خود اوباما بود که توانست سرانجام لحظه مرگ او را رقم بزند. چهار حملهای که در 11سپتامبر رخ داد، آغاز «جنگ با تروریسم» آمریکا بود که منجر به حمله به افغانستان شد و امروز نیز ادامه دارد.
آمریکاییها فیلمها و تئاترهای بسیاری نوشتند و قدرت رسانه بار دیگر خود را نشان داد. همه در بهت و حیرت هنوز برای این سه هزار زن و مرد کشتهشده سوگواری میکنند و خاطرات شش هزار فرد مجروح هر روز به گونهای منتشر میشود و مورد توجه قرار میگيرد. فیلم «vice» شاید از آخرین ساختههای هالیوود در این زمینه است که درباره قدرتگرفتن و نقش دیک چنی معاون اول «جورج بوش» در سوءاستفاده از این اتفاق و حمله به افغانستان و ماندن در این کشور است. همه مردم جهان به گونهای تحت تأثیر این اتفاق قرار گرفتهاند اما چند فیلم یا تئاتر درباره روی دیگر این رویداد خلق شد؟ چند اثر هنری به آسیبی که افغانستان از این اتفاق دید پرداخت؟ چند روزنامهنگار از تأثیر این حادثه بر مردم عادی افغانستان که خود تحت سلطه طالبان بودند، مطلب و گزارش نوشتند؟ هرچقدر هم باشد قطعا قابل مقایسه نیست.
به هرحال جوانان افغان درصدد هستند تا همزمان با یازده سپتامبر، نسبت به اشغال کشورشان توسط آمریکا توفان تويیتری راه بيندازند.
توفانی که شاید بتواند توجه را به وضعیت اشغال این کشور جلب کند، هرچند در مقایسه با مجموعه تلاشهایی که سردمداران سیاست آمریکا، طالبان و دولتمردان افغان انجام ميدهند به نظر نمیرسد صدای واقعی مردم و جوانان افغان شنیده شود و برای شنیدن اعتراض به 18 سال اشغال و جنایت، شنونده و روایتگری پیدا شود!