معاونت زنان و خانواده ریاستجمهوری در گفتوگو با «شرق» مطرح کرد
طرح مسئله خودسوزی «سحر» در هیئت دولت
گروه جامعه: سحر از دنيا رفت. هرچند از روز شنبه، خبر درگذشت او به صورت تأييدنشده شنيده ميشد، اما روز سهشنبه اين خبر به صورت قطعي در رسانهها منتشر شد.
ماجراي تلخ مرگ اين دختر 30 ساله ابعاد فراواني دارد. او اسفندماه سال گذشته براي ديدن بازي استقلال با تيم اماراتي العين تلاش کرد با لباس مبدل مردانه وارد ورزشگاه شود، اما پيش از ورود شناسايي شد و هنگام بازداشت مقاومت کرد و با مأموران پليس درگير شد، همين درگيري هم او را راهي بازداشتگاه کرد. به گفته دوستان سحر، او که از روحيهاي حساس برخوردار بود، چهار روز در بازداشت بود، اما پس از آزادشدن غمگينتر و عصبيتر به نظر ميرسيد و بارها با دوستانش از فضاي تلخ در روزهاي بازداشت گفته بود. سحر هفته گذشته بدون اعلام به خانوادهاش براي پيگيري وضعيت پرونده و همچنين پسگرفتن تلفن همراهش به دادسراي انقلاب مراجعه کرده بود. گفته ميشود در آنجا به او اعلام شده شش ماه حبس قطعي دارد. بعد از مرورکردن روزهاي کوتاه زندانش و واکنش خانوادهاش، در خيابان معلم با بنزيني که همراه داشته خودش را آتش ميزند. پزشکان پس از انتقال اين دختر به بيمارستان سوانح سوختگي مطهري، از 90 درصد سوختگي او خبر ميدهند. خانواده او که از خانوادههاي مذهبي ساکن قم هستند، ترجيح ميدهند در برابر اين واقعه حداکثر تلاششان را انجام دهند که همهچيز در سکوت پيش
برود، اما صداي سحر از جانب دوستان نزديکش به گوش رسانهها ميرسد. مرگ سحر با سوختگي 90 درصدي اتفاق محرزي بود که درمان و امکان بازگشتي را در پي نداشت و بالاخره او جان باخت. حالا که ايران در برابر تهديدات فيفا مبنيبر تحريم فوتبال مجبور به روشنکردن چراغ سبزي براي ورود زنان به ورزشگاه شده است، مرگ اين دختر جوان ميتواند نگاه جهان را دوباره به سوي مطالبهاي ساده بازگرداند که در تمامي اين سالها به دلايلي ناديده گرفته شده است. سحر، دختر خانوادهاي متوسط و مذهبي بود و پدرش جانباز است؛ پدري که ابتدا زير بار رسانهايشدن خودسوزي دخترش نميرفت، اما در آخر در گفتوگويي از سوختن سحر و خانواده گفت؛ پدري که مخالف استاديومرفتن دخترش بود و از بيماري روحي او ميگفت.
هيچ مشکلي براي حضور زنان در ورزشگاه وجود ندارد
معصومه ابتکار، معاون امور زنان و خانواده رياستجمهوري، در گفتوگو با «شرق» ضمن ابراز تأسف از مرگ سحر، از پيگيريهاي اين معاونت ميگويد. او تصريح ميکند: مواضع ما درباره حضور زنان در ورزشگاهها خيلي شفاف است و پيش از اين بارها مواضعمان را اعلام کردهايم و همهجا براي حضور زنان در ورزشگاه تلاش کرديم؛ تلاش کرديم اين حضور در چارچوب موازين شرعي اتفاق بيفتد و برايش حق قائليم. درواقع صراحتا اعلام ميکنم ما هم به حضور زنان در ورزشگاه اعتقاد داريم و برايش حق قائل هستيم. درحالحاضر هم هيچ مشکل زيرساختيای براي حضور دختران در استاديوم وجود ندارد. خانم لعيا جنيدي، معاون حقوقي رئيسجمهور، هم به تازگي اعلام کردهاند هيچ منعي براي ورود زنان به ورزشگاه وجود ندارد.
وي تأكيد کرد: ما از سال گذشته رايزنيهايي را براي اين حضور با مراجع انجام داديم. در اين رايزنيها بخشهاي ديگر دولت همراه ما بودند و تلاش کرديم براي اينکه فهم مشترکي براي اين مطالبه دختران پيش بيايد. اما متأسفانه عدهاي با اين ماجرا برخورد سياسي کرده و گفتند اين تنها دغدغه معاونت زنان است. درحاليکه اين يکي از هزاران دغدغه بوده که در اين مدت داشتيم. فعاليتهاي معاونت کاملا مشخص است که در طول دو سال گذشته در چه زمينههايي کار کرده. ما صدبرابر روي بحث مطالبات و گفتوگوي ملي خانواده، زنان زنداني، مطالبات زنان روستايي و... کار کرديم و اين مسئله اولويت اول ما نبود، اما مطالبه دختران و بخشی از زنان اين جامعه است که نه ميشود کتمانش کرد و نه ميشود آن را ناديده گرفت.معاون امور زنان و خانواده رياستجمهوري با اشاره به حضور محدود زنان در سال گذشته در ورزشگاهها گفت: سال گذشته مواردي بدون مشکل اتفاق افتاد که بالاخره در ورزشگاهها به روي زنان باز شد. در مسابقات جام جهاني، مونيتورهاي بزرگي در ورزشگاه کار گذاشته شد تا خانوادهها در کنار هم از ديدن بازيهاي جام جهاني لذت ببرند. در چند بازي هم زنان، اما محدود حضور داشتند
تا اين ماجرا مسئلهساز نشود تا دوباره با سياسيکاري و ساختن جريان عليه دولت مسئله به حاشيه رانده نشود. هر مرتبه مخالفان دولت با همين مطالبه دولت را کوبيدند. حالا هم ميخواهيم در برابر اين حادثه سکوت نکنند و خاطرشان باشد در اين مسئله تمام مدت دخالت کردند و مانع حضور زنان در ورزشگاه شدند. درحاليکه حضور زنان در ورزشگاه ميشد مانند حضورشان در پارک و سينما و مترو و خيابان عاديسازي شود، اما متأسفانه به طرزي موضوعات را جلوه ميدهند تا بتوانند از دلش قصه جديدي دربياورند براي ملت و جامعهاي که به اندازه کافي قصه دارد... .ابتکار با اشاره به پيگيريهاي معاونت امور زنان و خانواده درباره خودسوزي سحر گفت: ما از لحظهاي که متوجه خودسوزي سحر شديم، در دولت به رايزني پرداختيم. روز چهارشنبه من صحت موضوع را جويا شدم و وزرايي که در جريان اين اتفاق بودند، صحت اين مسئله و ابعاد تلخ آن را تأييد کردند. روز پنجشنبه نماينده معاونت امور زنان و خانواده، خانم دکتر شهناز سجادي، دستيار حقوق شهروندي معاونت به همراه دو نفر ديگر براي ملاقات سحر به بيمارستان مطهري مراجعه کردند اما به آنها اعلام شد ايشان ممنوعالملاقات است. ولي با مادر و
خواهر او ملاقاتي یکساعته انجام شد و ابعاد اين مسئله و دغدغه اين دختر مورد بررسي قرار گرفت. ظاهرا سحر براي گرفتن موبايلش که به دادگاه مراجعه ميکند، تهديداتي در کار بوده و همين مسئله او را به هم ميريزد. از نوع مواجهه مسئولان دادسرا خانواده سحر هيچ اطلاعي نداشتند و نميدانستند چه کسي اين حرفها را به او زده است اما به او گفته شده بوده که محکوميت قطعي دارد. سحر که تنها در دادسرا بوده ترسيده است. او حتي به خانوادهاش هم اطلاع نداده بوده که کجا ميرود اما او احتمال ميداده که چه اتفاقي ميافتد که بنزين همراهش داشته؟ امکان دارد او پيامکي دريافت کرده باشد که باعث ترس بیشازحد و بردن بنزين به همراه خود بوده است. به گزارش خانم سجادي، خانواده سحر بسيار از اين واقعه ناراحت بودند. ما از مرگ سحر هيچ اطلاعي نداشتيم، روز شنبه براي جناب آقاي رئيسي نامهاي ارسال کرديم و خواهان رسيدگي به مسئله شديم؛ با ذکر اين توضيح که بالاخره جوانان شرايط و روحيه خاص دارند و در چنين مسائلي زود آسيب ميبينند و بايد مراقبشان باشيم. دوباره يکشنبه من موضوع را در دولت مطرح کردم و گفتم کاش از اين اتفاق درس بگيريم. مطالبات اين دختران از آن
مطالباتي است که بايد مطرح کنيم. ما به نگاه فيفا کاري نداريم (البته براي دولت مهم است که ايران در مسابقات جهاني باشد) اما ما نگاه داخلي و مطالبه زنان را ميگوييم و ميخواهيم مشخصا اعلام کنيم شرايط استاديومها مهياي حضور زنان است. اين، مطالبه بخشي از زنان مانند سحر است که از خانوادهاي مذهبي ميآمد و ازقضا به گفته خانوادهاش خود نيز دختري بسيار معتقد، مقيد و پايبند به اصول و موازين شرعي بود. پس نميشود اين مطالبه را تنها منحصر به بخشي از زنان دانست.
ابتکار در پايان تأكيد کرد جدا از اين مسئله، در مجموع نشستهايي با هواداران داشتيم؛ چراکه يکي از بحثهاي مطروحه که شايد بيشترين توجيه را درباره بودن يا نبودن زنان در ورزشگاه دارد، فضاي فرهنگي داخل ورزشگاهها و ادبيات نامناسب و برخورنده آن است. ما با هوادارها صحبت کرديم و تأكيد داشتيم حضور خانمها اين ادبيات را ميتواند تلطيف کند و روحيه قهرماني را به فضاي ورزش ما برگرداند. هدف ورزش سلامت جسم و روح و جان است، اگر به قيمت توهين و فحاشي باشد که نقض غرض است. ما از تمام تيمها و هواداران خواستاريم به حضور دختران در ورزشگاه کمک کرده و رعايت حال ديگران را بکنند و يادمان باشد فرهنگ قهرماني و جوانمردي و پهلواني در ايران ريشهدار است و بخشي از آن نگهداشتن حرمت است و حضور زنان کمک ميکند اين فضا در استاديوم تلطيف شود؛ به شرطي که اين نگاه وجود داشته باشد.
واکنشها به مرگ و خودسوزي سحر
از زمان رسانهايشدن خودسوزي دختر دوستدار فوتبال، برخي از فوتباليستها ازجمله مسعود شجاعي، وريا غفوري، فرشيد اسماعيلي و حنيف عمرانزاده با گذاشتن پستهايي به اين واقعه واکنش نشان دادند. هرچند پدر سحر در گفتوگو با شهروند اعلام کرده بود که در مدت بستريبودن او هيچکدام از فوتباليستها پيگير وضعيت او نشدهاند.
بعد از رسانهايشدن مرگ سحر، توييتر باشگاه استقلال، خبر درگذشت او را اعلام و همچنين باشگاه استقلال پيام تسليتي را منتشر کرد. پروانه سلحشوري، نماينده مجلس نيز در توييتر خود نوشت: او تنها نبود. سحر دختر ايران بود. در جايي که مردانش براي زنان تکليف تعيين ميکنند و ابتداييترين حقوق انساني را از آنها سلب ميکنند و زناني که عليه زنان در اين ظلم آشکار مردان را همراهي ميکنند، همه ما در حبس و سوختن سحرهاي اين سرزمين مسئوليم. علي کريمي نيز با انتشار عکسي از تحريمکردن ورود به استاديوم به دليل مرگ سحر نوشت. محمدجواد آذريجهرمي، وزير ارتباطات نيز در توييتر قول پيگيري اين واقعه را داد. ناهيد خداکرمي، رئيس کميته سلامت شوراي شهر نيز در اینستاگرام خود نوشت: خبر فوت اين قرباني، صداي نسلي است که دوست دارد شنيده شود، ديده شود و مستقل باشد. او آيندهاش را به گور برد تا شايد دوستانش به آرزوهاي کوچکشان دست يابند.
اين پايان مطالبه زنان نيست
مرگ سحر با وجود تلاش خانواده در سکوت خبري نماند. او در گورستاني در قم آرام گرفته است. به گفته پدرش سحر با اين خودسوزي خود و خانوادهاش را هم سوزاند و سؤالات بيشماري را بعد از خود برجاي گذاشت. پدر او در گفتوگويي عنوان کرده بود سحر دوست داشت پليس شود اما ما گفته بوديم او به خاطر زنبودنش نميتواند پليس شود. تمام اين اتفاقات نشان ميدهد او در تمام زندگياش بهواسطه زنبودنش با «نه» روبهرو بوده. و در آخر چه کسي مسئوليتی را در برابر اين اتفاق تلخ قبول ميکند؟
گروه جامعه: سحر از دنيا رفت. هرچند از روز شنبه، خبر درگذشت او به صورت تأييدنشده شنيده ميشد، اما روز سهشنبه اين خبر به صورت قطعي در رسانهها منتشر شد.
ماجراي تلخ مرگ اين دختر 30 ساله ابعاد فراواني دارد. او اسفندماه سال گذشته براي ديدن بازي استقلال با تيم اماراتي العين تلاش کرد با لباس مبدل مردانه وارد ورزشگاه شود، اما پيش از ورود شناسايي شد و هنگام بازداشت مقاومت کرد و با مأموران پليس درگير شد، همين درگيري هم او را راهي بازداشتگاه کرد. به گفته دوستان سحر، او که از روحيهاي حساس برخوردار بود، چهار روز در بازداشت بود، اما پس از آزادشدن غمگينتر و عصبيتر به نظر ميرسيد و بارها با دوستانش از فضاي تلخ در روزهاي بازداشت گفته بود. سحر هفته گذشته بدون اعلام به خانوادهاش براي پيگيري وضعيت پرونده و همچنين پسگرفتن تلفن همراهش به دادسراي انقلاب مراجعه کرده بود. گفته ميشود در آنجا به او اعلام شده شش ماه حبس قطعي دارد. بعد از مرورکردن روزهاي کوتاه زندانش و واکنش خانوادهاش، در خيابان معلم با بنزيني که همراه داشته خودش را آتش ميزند. پزشکان پس از انتقال اين دختر به بيمارستان سوانح سوختگي مطهري، از 90 درصد سوختگي او خبر ميدهند. خانواده او که از خانوادههاي مذهبي ساکن قم هستند، ترجيح ميدهند در برابر اين واقعه حداکثر تلاششان را انجام دهند که همهچيز در سکوت پيش
برود، اما صداي سحر از جانب دوستان نزديکش به گوش رسانهها ميرسد. مرگ سحر با سوختگي 90 درصدي اتفاق محرزي بود که درمان و امکان بازگشتي را در پي نداشت و بالاخره او جان باخت. حالا که ايران در برابر تهديدات فيفا مبنيبر تحريم فوتبال مجبور به روشنکردن چراغ سبزي براي ورود زنان به ورزشگاه شده است، مرگ اين دختر جوان ميتواند نگاه جهان را دوباره به سوي مطالبهاي ساده بازگرداند که در تمامي اين سالها به دلايلي ناديده گرفته شده است. سحر، دختر خانوادهاي متوسط و مذهبي بود و پدرش جانباز است؛ پدري که ابتدا زير بار رسانهايشدن خودسوزي دخترش نميرفت، اما در آخر در گفتوگويي از سوختن سحر و خانواده گفت؛ پدري که مخالف استاديومرفتن دخترش بود و از بيماري روحي او ميگفت.
هيچ مشکلي براي حضور زنان در ورزشگاه وجود ندارد
معصومه ابتکار، معاون امور زنان و خانواده رياستجمهوري، در گفتوگو با «شرق» ضمن ابراز تأسف از مرگ سحر، از پيگيريهاي اين معاونت ميگويد. او تصريح ميکند: مواضع ما درباره حضور زنان در ورزشگاهها خيلي شفاف است و پيش از اين بارها مواضعمان را اعلام کردهايم و همهجا براي حضور زنان در ورزشگاه تلاش کرديم؛ تلاش کرديم اين حضور در چارچوب موازين شرعي اتفاق بيفتد و برايش حق قائليم. درواقع صراحتا اعلام ميکنم ما هم به حضور زنان در ورزشگاه اعتقاد داريم و برايش حق قائل هستيم. درحالحاضر هم هيچ مشکل زيرساختيای براي حضور دختران در استاديوم وجود ندارد. خانم لعيا جنيدي، معاون حقوقي رئيسجمهور، هم به تازگي اعلام کردهاند هيچ منعي براي ورود زنان به ورزشگاه وجود ندارد.
وي تأكيد کرد: ما از سال گذشته رايزنيهايي را براي اين حضور با مراجع انجام داديم. در اين رايزنيها بخشهاي ديگر دولت همراه ما بودند و تلاش کرديم براي اينکه فهم مشترکي براي اين مطالبه دختران پيش بيايد. اما متأسفانه عدهاي با اين ماجرا برخورد سياسي کرده و گفتند اين تنها دغدغه معاونت زنان است. درحاليکه اين يکي از هزاران دغدغه بوده که در اين مدت داشتيم. فعاليتهاي معاونت کاملا مشخص است که در طول دو سال گذشته در چه زمينههايي کار کرده. ما صدبرابر روي بحث مطالبات و گفتوگوي ملي خانواده، زنان زنداني، مطالبات زنان روستايي و... کار کرديم و اين مسئله اولويت اول ما نبود، اما مطالبه دختران و بخشی از زنان اين جامعه است که نه ميشود کتمانش کرد و نه ميشود آن را ناديده گرفت.معاون امور زنان و خانواده رياستجمهوري با اشاره به حضور محدود زنان در سال گذشته در ورزشگاهها گفت: سال گذشته مواردي بدون مشکل اتفاق افتاد که بالاخره در ورزشگاهها به روي زنان باز شد. در مسابقات جام جهاني، مونيتورهاي بزرگي در ورزشگاه کار گذاشته شد تا خانوادهها در کنار هم از ديدن بازيهاي جام جهاني لذت ببرند. در چند بازي هم زنان، اما محدود حضور داشتند
تا اين ماجرا مسئلهساز نشود تا دوباره با سياسيکاري و ساختن جريان عليه دولت مسئله به حاشيه رانده نشود. هر مرتبه مخالفان دولت با همين مطالبه دولت را کوبيدند. حالا هم ميخواهيم در برابر اين حادثه سکوت نکنند و خاطرشان باشد در اين مسئله تمام مدت دخالت کردند و مانع حضور زنان در ورزشگاه شدند. درحاليکه حضور زنان در ورزشگاه ميشد مانند حضورشان در پارک و سينما و مترو و خيابان عاديسازي شود، اما متأسفانه به طرزي موضوعات را جلوه ميدهند تا بتوانند از دلش قصه جديدي دربياورند براي ملت و جامعهاي که به اندازه کافي قصه دارد... .ابتکار با اشاره به پيگيريهاي معاونت امور زنان و خانواده درباره خودسوزي سحر گفت: ما از لحظهاي که متوجه خودسوزي سحر شديم، در دولت به رايزني پرداختيم. روز چهارشنبه من صحت موضوع را جويا شدم و وزرايي که در جريان اين اتفاق بودند، صحت اين مسئله و ابعاد تلخ آن را تأييد کردند. روز پنجشنبه نماينده معاونت امور زنان و خانواده، خانم دکتر شهناز سجادي، دستيار حقوق شهروندي معاونت به همراه دو نفر ديگر براي ملاقات سحر به بيمارستان مطهري مراجعه کردند اما به آنها اعلام شد ايشان ممنوعالملاقات است. ولي با مادر و
خواهر او ملاقاتي یکساعته انجام شد و ابعاد اين مسئله و دغدغه اين دختر مورد بررسي قرار گرفت. ظاهرا سحر براي گرفتن موبايلش که به دادگاه مراجعه ميکند، تهديداتي در کار بوده و همين مسئله او را به هم ميريزد. از نوع مواجهه مسئولان دادسرا خانواده سحر هيچ اطلاعي نداشتند و نميدانستند چه کسي اين حرفها را به او زده است اما به او گفته شده بوده که محکوميت قطعي دارد. سحر که تنها در دادسرا بوده ترسيده است. او حتي به خانوادهاش هم اطلاع نداده بوده که کجا ميرود اما او احتمال ميداده که چه اتفاقي ميافتد که بنزين همراهش داشته؟ امکان دارد او پيامکي دريافت کرده باشد که باعث ترس بیشازحد و بردن بنزين به همراه خود بوده است. به گزارش خانم سجادي، خانواده سحر بسيار از اين واقعه ناراحت بودند. ما از مرگ سحر هيچ اطلاعي نداشتيم، روز شنبه براي جناب آقاي رئيسي نامهاي ارسال کرديم و خواهان رسيدگي به مسئله شديم؛ با ذکر اين توضيح که بالاخره جوانان شرايط و روحيه خاص دارند و در چنين مسائلي زود آسيب ميبينند و بايد مراقبشان باشيم. دوباره يکشنبه من موضوع را در دولت مطرح کردم و گفتم کاش از اين اتفاق درس بگيريم. مطالبات اين دختران از آن
مطالباتي است که بايد مطرح کنيم. ما به نگاه فيفا کاري نداريم (البته براي دولت مهم است که ايران در مسابقات جهاني باشد) اما ما نگاه داخلي و مطالبه زنان را ميگوييم و ميخواهيم مشخصا اعلام کنيم شرايط استاديومها مهياي حضور زنان است. اين، مطالبه بخشي از زنان مانند سحر است که از خانوادهاي مذهبي ميآمد و ازقضا به گفته خانوادهاش خود نيز دختري بسيار معتقد، مقيد و پايبند به اصول و موازين شرعي بود. پس نميشود اين مطالبه را تنها منحصر به بخشي از زنان دانست.
ابتکار در پايان تأكيد کرد جدا از اين مسئله، در مجموع نشستهايي با هواداران داشتيم؛ چراکه يکي از بحثهاي مطروحه که شايد بيشترين توجيه را درباره بودن يا نبودن زنان در ورزشگاه دارد، فضاي فرهنگي داخل ورزشگاهها و ادبيات نامناسب و برخورنده آن است. ما با هوادارها صحبت کرديم و تأكيد داشتيم حضور خانمها اين ادبيات را ميتواند تلطيف کند و روحيه قهرماني را به فضاي ورزش ما برگرداند. هدف ورزش سلامت جسم و روح و جان است، اگر به قيمت توهين و فحاشي باشد که نقض غرض است. ما از تمام تيمها و هواداران خواستاريم به حضور دختران در ورزشگاه کمک کرده و رعايت حال ديگران را بکنند و يادمان باشد فرهنگ قهرماني و جوانمردي و پهلواني در ايران ريشهدار است و بخشي از آن نگهداشتن حرمت است و حضور زنان کمک ميکند اين فضا در استاديوم تلطيف شود؛ به شرطي که اين نگاه وجود داشته باشد.
واکنشها به مرگ و خودسوزي سحر
از زمان رسانهايشدن خودسوزي دختر دوستدار فوتبال، برخي از فوتباليستها ازجمله مسعود شجاعي، وريا غفوري، فرشيد اسماعيلي و حنيف عمرانزاده با گذاشتن پستهايي به اين واقعه واکنش نشان دادند. هرچند پدر سحر در گفتوگو با شهروند اعلام کرده بود که در مدت بستريبودن او هيچکدام از فوتباليستها پيگير وضعيت او نشدهاند.
بعد از رسانهايشدن مرگ سحر، توييتر باشگاه استقلال، خبر درگذشت او را اعلام و همچنين باشگاه استقلال پيام تسليتي را منتشر کرد. پروانه سلحشوري، نماينده مجلس نيز در توييتر خود نوشت: او تنها نبود. سحر دختر ايران بود. در جايي که مردانش براي زنان تکليف تعيين ميکنند و ابتداييترين حقوق انساني را از آنها سلب ميکنند و زناني که عليه زنان در اين ظلم آشکار مردان را همراهي ميکنند، همه ما در حبس و سوختن سحرهاي اين سرزمين مسئوليم. علي کريمي نيز با انتشار عکسي از تحريمکردن ورود به استاديوم به دليل مرگ سحر نوشت. محمدجواد آذريجهرمي، وزير ارتباطات نيز در توييتر قول پيگيري اين واقعه را داد. ناهيد خداکرمي، رئيس کميته سلامت شوراي شهر نيز در اینستاگرام خود نوشت: خبر فوت اين قرباني، صداي نسلي است که دوست دارد شنيده شود، ديده شود و مستقل باشد. او آيندهاش را به گور برد تا شايد دوستانش به آرزوهاي کوچکشان دست يابند.
اين پايان مطالبه زنان نيست
مرگ سحر با وجود تلاش خانواده در سکوت خبري نماند. او در گورستاني در قم آرام گرفته است. به گفته پدرش سحر با اين خودسوزي خود و خانوادهاش را هم سوزاند و سؤالات بيشماري را بعد از خود برجاي گذاشت. پدر او در گفتوگويي عنوان کرده بود سحر دوست داشت پليس شود اما ما گفته بوديم او به خاطر زنبودنش نميتواند پليس شود. تمام اين اتفاقات نشان ميدهد او در تمام زندگياش بهواسطه زنبودنش با «نه» روبهرو بوده. و در آخر چه کسي مسئوليتی را در برابر اين اتفاق تلخ قبول ميکند؟