مبارزه با حیوانآزاری نیازمند تلاش همگانی است
سپهر سلیمی
حیوانآزاری واژهای است که در این سالها بسیار شنیدهایم. شبکههای اجتماعی سبب شدهاند تصاویر و اخبار مرتبط با این مسئله بهسرعت در بین جامعه منتشر شوند. اما به راستی جز دیدن و شنیدن اخبار برای حل این معضل چه کردهایم؟ در این سالها به لطف فعالیت کوشندگان و سازمانهای مردمی مدافع حیوانات در کنار شبکههای اجتماعی و رسانهها، توجه به مسائل مرتبط با حیوانات به طرز چشمگیری افزایش داشته است، اما همچنان راهی طولانی تا رسیدن به شرایط مطلوب فاصله است. شوربختانه باور اکثریت جامعه این است که مسئله حیوانآزاری تنها به حامیان حیوانات و محیط زیست مربوط میشود و ازاینرو هیچگاه دیگر گروههای مؤثر اجتماع برای حل این مشکل ورود نکردهاند.
راست این است که حیوانآزاری بلایی است که اگرچه قربانیان اصلیاش حیوانات هستند، اما تبعات و اثرات جانبی آن میتواند یقه بخشهای زیادی از جامعه را بگیرد. نخستین کارکرد حیوانآزاری، بروز و ترویج خشونت در بدنه جامعه است. بر اساس نظریه یادگیری اجتماعی، «مشاهده الگوهای خشونت، باعث بروز رفتار خشونتآمیز میشه». این یک نظریه در روانشناسی است که وجود خشونت به هر شکلی در جامعهای میتواند سبب بروز خشونت به اشکال دیگر برای دیگر اعضای آن جامعه شود. پرسش این است که چرا در این سالها روانشناسان و جامعهشناسان به مسئله حیوانآزاری ورود نکردهاند و برای کمک به حل این معضل آستین بالا نزدهاند؟
اگرچه تا امروز قانون مشخصی برای حمایت از حیوانات وجود ندارد، اما بر اساس متون فقهی و برخی قوانین متفرقه، آزار حیوانات یک رفتار ضداجتماعی و خلاف عرف است. حیوانآزاری سبب بیاحترامی به برخی قوانین و عرف است. گسترش این رفتار در جامعه میتواند سبب شیوع رفتار مجرمانه و ساختارشکنانه در جامعه شود. ازاینرو لازم است که با هنجارشکنان و قانونستیزان برخورد مؤثری صورت گیرد. خوشبختانه رویکرد جدید نیروی انتظامی و اعلام برخورد با موارد حیوانآزاری مؤید این نکته است که این مهم مورد توجه این بخش مهم قرار گرفته.
شهری که مردمانش با حیوانات مهربان باشند، شهری که نشانههای حیوانآزاری و ستم به حیوانات در آن کمتر باشد، قطعا شهر بهتری برای زندگی شهروندانش خواهد بود. در آن شهر مردم حقوق دیگران را محترم میشمرند و با یکدیگر مهربانتر خواهند بود. ازاینرو میتوان گفت توجه به مسئله حیوانآزاری و گسترش فرهنگ احترام به حیوانات یکی از وظایف شهرداریهای سراسر کشور است؛ وظیفهای که نهتنها مورد غفلت واقع شده که عموما با ایجاد باغوحشها، باغهای پرندگان، وجود اسب درشکه و نظایر این، اسباب بیتوجهی به حقوق حیوانات فراهم آمده است.
شمردن تمام گروههای مؤثر جامعه برای حل مسئله حیوانآزاری در این نوشتار کوتاه نمیگنجد، اما لازم است برای جامعه بهتر همه احساس مسئولیت داشته باشند. حیوانات بخشی از زیستمندان این زمین و کشور هستند که در کنار داشتن حق حیات، هرگونه آسیب به آنها میتواند شرایط زیستی و روانی جامعه را تحتالشعاع قرار دهد.
حیوانآزاری واژهای است که در این سالها بسیار شنیدهایم. شبکههای اجتماعی سبب شدهاند تصاویر و اخبار مرتبط با این مسئله بهسرعت در بین جامعه منتشر شوند. اما به راستی جز دیدن و شنیدن اخبار برای حل این معضل چه کردهایم؟ در این سالها به لطف فعالیت کوشندگان و سازمانهای مردمی مدافع حیوانات در کنار شبکههای اجتماعی و رسانهها، توجه به مسائل مرتبط با حیوانات به طرز چشمگیری افزایش داشته است، اما همچنان راهی طولانی تا رسیدن به شرایط مطلوب فاصله است. شوربختانه باور اکثریت جامعه این است که مسئله حیوانآزاری تنها به حامیان حیوانات و محیط زیست مربوط میشود و ازاینرو هیچگاه دیگر گروههای مؤثر اجتماع برای حل این مشکل ورود نکردهاند.
راست این است که حیوانآزاری بلایی است که اگرچه قربانیان اصلیاش حیوانات هستند، اما تبعات و اثرات جانبی آن میتواند یقه بخشهای زیادی از جامعه را بگیرد. نخستین کارکرد حیوانآزاری، بروز و ترویج خشونت در بدنه جامعه است. بر اساس نظریه یادگیری اجتماعی، «مشاهده الگوهای خشونت، باعث بروز رفتار خشونتآمیز میشه». این یک نظریه در روانشناسی است که وجود خشونت به هر شکلی در جامعهای میتواند سبب بروز خشونت به اشکال دیگر برای دیگر اعضای آن جامعه شود. پرسش این است که چرا در این سالها روانشناسان و جامعهشناسان به مسئله حیوانآزاری ورود نکردهاند و برای کمک به حل این معضل آستین بالا نزدهاند؟
اگرچه تا امروز قانون مشخصی برای حمایت از حیوانات وجود ندارد، اما بر اساس متون فقهی و برخی قوانین متفرقه، آزار حیوانات یک رفتار ضداجتماعی و خلاف عرف است. حیوانآزاری سبب بیاحترامی به برخی قوانین و عرف است. گسترش این رفتار در جامعه میتواند سبب شیوع رفتار مجرمانه و ساختارشکنانه در جامعه شود. ازاینرو لازم است که با هنجارشکنان و قانونستیزان برخورد مؤثری صورت گیرد. خوشبختانه رویکرد جدید نیروی انتظامی و اعلام برخورد با موارد حیوانآزاری مؤید این نکته است که این مهم مورد توجه این بخش مهم قرار گرفته.
شهری که مردمانش با حیوانات مهربان باشند، شهری که نشانههای حیوانآزاری و ستم به حیوانات در آن کمتر باشد، قطعا شهر بهتری برای زندگی شهروندانش خواهد بود. در آن شهر مردم حقوق دیگران را محترم میشمرند و با یکدیگر مهربانتر خواهند بود. ازاینرو میتوان گفت توجه به مسئله حیوانآزاری و گسترش فرهنگ احترام به حیوانات یکی از وظایف شهرداریهای سراسر کشور است؛ وظیفهای که نهتنها مورد غفلت واقع شده که عموما با ایجاد باغوحشها، باغهای پرندگان، وجود اسب درشکه و نظایر این، اسباب بیتوجهی به حقوق حیوانات فراهم آمده است.
شمردن تمام گروههای مؤثر جامعه برای حل مسئله حیوانآزاری در این نوشتار کوتاه نمیگنجد، اما لازم است برای جامعه بهتر همه احساس مسئولیت داشته باشند. حیوانات بخشی از زیستمندان این زمین و کشور هستند که در کنار داشتن حق حیات، هرگونه آسیب به آنها میتواند شرایط زیستی و روانی جامعه را تحتالشعاع قرار دهد.