استقلال از ناتواني
چند روز پيش روز جهانی عصای سفید در جهان برگزار شد؛ روزي كه براي صاحبان عصاي سفيد برنامههاي خاص آن از جمله راهپيمايي در سطح شهر فراهم شد؛ از ميانمار و پكن گرفته تا شهرهاي كوچك در اروپا براي اين روز برنامههايي تدارك ديدند هر چند ميزان تبليغات در ايران به گونهاي نبود كه افكار عمومي نسبت به آن همراهي نشان دهند اما تعداد كمي از كاربران فارسي نسبت به اين روز واكنش نشان دادند. اين روز بعد از جنگ جهاني اول با هدف گرامیداشت افراد دارای اختلال بینایی و توجه به مسائل و مشکلات آنها نامگذاری شده است. با توجه به اینکه رنگ سفید برای همگان بهخوبی قابل دید است، برای پیشگیری از خطراتی که نابینایان را تهدید میکند، این رنگ برای عصای راهنمايشان تصویب شده است. در ايران پوستري به مناسبت اين روز با اشاره به شعار فرصتهای برابر به همت هنرمند نابینا هاتف شرار طراحی شده است. برخي نيز به كليپي كه چند توصيه را مطرح كرده بود، اشاره كردند و اين يادآوري انجام شد كه شهروندان با آسیب بینایی را با کلماتی مثل روشندل و کور خطاب نکنید. آسیبدیدگان بینایی واژه نابینا را که هیچگونه تعارف و تحقیری ندارد، میپسندند. از نظر بسياري عصای سفید
نماد استقلال افراد نابیناست. هر چند در كشورهاي ديگر همراهي سگها كمكحال برخي نابينايان است اما اكثر نابينايان يا كساني كه داراي اختلالات بينايي هستند، از عصاي سفيد استفاده ميكنند. با مرور مشكلات نابينايان كه به مناسبت اين روز در شبكههاي اجتماعي از آن سخن گفته شده است، ميتوان به اين نتیجه رسيد كه چند معضل مشترك بين ما و كشورهاي همسايه وجود دارد:خيابانها ناامنترين مكانها براي آنان هستند. وجود چالهچولههايي كه هر آن زير پاي پيادهها پيدا ميشود، محدودیت استفاده از تسهيلات بانكي، بياحترامي و اختصاصنیافتن جايگاههاي مناسب براي نابينايان در ادارات و شركتهاي خصوصي، نبود امكانات مناسب براي رفتوآمد و استفاده از وسايل نقليه عمومي همچنين اختصاصنیافتن سهميههاي بيشتر براي تحصيل در دانشگاه و استخدام و نداشتن بیمه. از آن بدتر بعضی از تحصیلکردهها بهدليل نبود امکانات شخصی خانهنشین شدهاند طبق پژوهشهايي كه طي سالها انجام شده است، افرادی که نابینا به دنیا آمدهاند، هیچ درک درستی از چگونگی دیدن در هنگام بیداري ندارند، بنابراین نمیتوانند در خواب هم ببینند. اما بیشتر افرادي كه بعدتر نابينا ميشوند،
میتوانند به صورت بصری خواب ببینند. تحقیقات دانمارکی در سال 2014 نشان داد با گذشت زمان، یک فرد نابینا کمتر در خواب آرزو میکند كه بينا باشد و تصاوير را ببیند. در واقع به نابينايي خود عادت ميكند. اما چند نفر در جهان دچار اختلال نابينايي هستند. تخمین زده میشود حدود 1.3 میلیارد نفر در سال 2019 تقريبا با اختلال بینایی زندگی میکنند. 188.5 میلیون نفر دارای اختلال بینایی خفیف، 217 میلیون نفر دارای اختلال بینایی متوسط تا شدید و 36 میلیون نفر نابینا هستند مثلا در كشور ما 150 هزار نفر نابيناي مطلق هستند. طبق آخرين نظرسنجي انجامشده از سوی انجمن نابينايان كشور، 600 تا 700 هزار نفر به کمبینایی و اختلال بینایی دچار هستند. آنها برای دسترسی به حداقلهای زندگی با مشکل مواجه هستند و به گفته کارشناسان، نرخ بیکاری در میان آنها بالغ بر 40 درصد است؛ این در حالی است که نابینایان، تحصیلکردهترین افراد میان معلولان به شمار میروند. فقط حدود هفت هزار دانشجوي نابينا در دانشگاهها تحصيل ميكنند. درافغانستان نيز شرايط مناسب نيست میگویند نزدیک به ۴۰۰ هزار نفر در کشور معلولیت نابینایی دارند. از این میان فقط سه هزار نفر آنها
توانایی خواندن و نوشتن دارند. در يكي از روزنامههاي افغانستان با «لینا»، دختر جوان نابينايي كه علاقه وافری به رشته خبرنگاری دارد، گفتوگو شده است. او كه از دانشگاه كابل فارغالتحصيل شده، درصدد است اين بار نيز از سد مشكلهاي سر راهش رد شود ولی حال نبود فرصت کاری و زمینهای که بتواند وی را به اهدافش نزدیکتر کند، او را مشوش کرده است.
لینا از نبود امکانات در رسانهها و اعتمادنکردن کارفرمایان در ادارههای مذکور به افراد معلول ابراز تأسف کرد و گفت: «ادارهها و نهادها باید به توانایی افراد معلول اعتماد کنند، پستهای پایین را در اختیارشان قرار دهند و کوچکترین شانس را برایشان مهیا کنند. اینکه فرد معلول است به این معنا نیست که دیگر کاری از او ساخته نیست. معلولان باید دوشادوش افراد سالم در جامعه خود سهیم باشند تا از یکسو بتوانند از لحاظ مالی خودکفا و مصدر خدمت به جامعه شوند، از سوی دیگر برای همنوعانشان الگو شوند تا در اشخاص دارای معلولیت امیدی به ادامه زندگی پیدا شده و از انزوا بیرون آیند.
از آرزوهای دیرینه لینا ایجاد کتابخانههای صوتی در افغانستان است. وی از مسئولان میخواهد چنین سهولتی در آیندههای نزدیک برای افراد نابینا مهیا شود تا مشکلاتی را که خودش در این مدت تحمل کرده است، همنوعانش از آن در امان بمانند. لینا مصمم است به سفر خود در این راه ادامه دهد و هدف نهاییاش که کسب شهرت و شناختهشدن میان برجستهترین ژورنالیستهاست، از جادههای پرپیچوخم عبور کند. تعریف لینا از زندگی در سه کلمه خلاصه میشود؛ (امید، حرکت و مبارزه) که این تعریف را در عمل نیز پیاده کرده است.
چند روز پيش روز جهانی عصای سفید در جهان برگزار شد؛ روزي كه براي صاحبان عصاي سفيد برنامههاي خاص آن از جمله راهپيمايي در سطح شهر فراهم شد؛ از ميانمار و پكن گرفته تا شهرهاي كوچك در اروپا براي اين روز برنامههايي تدارك ديدند هر چند ميزان تبليغات در ايران به گونهاي نبود كه افكار عمومي نسبت به آن همراهي نشان دهند اما تعداد كمي از كاربران فارسي نسبت به اين روز واكنش نشان دادند. اين روز بعد از جنگ جهاني اول با هدف گرامیداشت افراد دارای اختلال بینایی و توجه به مسائل و مشکلات آنها نامگذاری شده است. با توجه به اینکه رنگ سفید برای همگان بهخوبی قابل دید است، برای پیشگیری از خطراتی که نابینایان را تهدید میکند، این رنگ برای عصای راهنمايشان تصویب شده است. در ايران پوستري به مناسبت اين روز با اشاره به شعار فرصتهای برابر به همت هنرمند نابینا هاتف شرار طراحی شده است. برخي نيز به كليپي كه چند توصيه را مطرح كرده بود، اشاره كردند و اين يادآوري انجام شد كه شهروندان با آسیب بینایی را با کلماتی مثل روشندل و کور خطاب نکنید. آسیبدیدگان بینایی واژه نابینا را که هیچگونه تعارف و تحقیری ندارد، میپسندند. از نظر بسياري عصای سفید
نماد استقلال افراد نابیناست. هر چند در كشورهاي ديگر همراهي سگها كمكحال برخي نابينايان است اما اكثر نابينايان يا كساني كه داراي اختلالات بينايي هستند، از عصاي سفيد استفاده ميكنند. با مرور مشكلات نابينايان كه به مناسبت اين روز در شبكههاي اجتماعي از آن سخن گفته شده است، ميتوان به اين نتیجه رسيد كه چند معضل مشترك بين ما و كشورهاي همسايه وجود دارد:خيابانها ناامنترين مكانها براي آنان هستند. وجود چالهچولههايي كه هر آن زير پاي پيادهها پيدا ميشود، محدودیت استفاده از تسهيلات بانكي، بياحترامي و اختصاصنیافتن جايگاههاي مناسب براي نابينايان در ادارات و شركتهاي خصوصي، نبود امكانات مناسب براي رفتوآمد و استفاده از وسايل نقليه عمومي همچنين اختصاصنیافتن سهميههاي بيشتر براي تحصيل در دانشگاه و استخدام و نداشتن بیمه. از آن بدتر بعضی از تحصیلکردهها بهدليل نبود امکانات شخصی خانهنشین شدهاند طبق پژوهشهايي كه طي سالها انجام شده است، افرادی که نابینا به دنیا آمدهاند، هیچ درک درستی از چگونگی دیدن در هنگام بیداري ندارند، بنابراین نمیتوانند در خواب هم ببینند. اما بیشتر افرادي كه بعدتر نابينا ميشوند،
میتوانند به صورت بصری خواب ببینند. تحقیقات دانمارکی در سال 2014 نشان داد با گذشت زمان، یک فرد نابینا کمتر در خواب آرزو میکند كه بينا باشد و تصاوير را ببیند. در واقع به نابينايي خود عادت ميكند. اما چند نفر در جهان دچار اختلال نابينايي هستند. تخمین زده میشود حدود 1.3 میلیارد نفر در سال 2019 تقريبا با اختلال بینایی زندگی میکنند. 188.5 میلیون نفر دارای اختلال بینایی خفیف، 217 میلیون نفر دارای اختلال بینایی متوسط تا شدید و 36 میلیون نفر نابینا هستند مثلا در كشور ما 150 هزار نفر نابيناي مطلق هستند. طبق آخرين نظرسنجي انجامشده از سوی انجمن نابينايان كشور، 600 تا 700 هزار نفر به کمبینایی و اختلال بینایی دچار هستند. آنها برای دسترسی به حداقلهای زندگی با مشکل مواجه هستند و به گفته کارشناسان، نرخ بیکاری در میان آنها بالغ بر 40 درصد است؛ این در حالی است که نابینایان، تحصیلکردهترین افراد میان معلولان به شمار میروند. فقط حدود هفت هزار دانشجوي نابينا در دانشگاهها تحصيل ميكنند. درافغانستان نيز شرايط مناسب نيست میگویند نزدیک به ۴۰۰ هزار نفر در کشور معلولیت نابینایی دارند. از این میان فقط سه هزار نفر آنها
توانایی خواندن و نوشتن دارند. در يكي از روزنامههاي افغانستان با «لینا»، دختر جوان نابينايي كه علاقه وافری به رشته خبرنگاری دارد، گفتوگو شده است. او كه از دانشگاه كابل فارغالتحصيل شده، درصدد است اين بار نيز از سد مشكلهاي سر راهش رد شود ولی حال نبود فرصت کاری و زمینهای که بتواند وی را به اهدافش نزدیکتر کند، او را مشوش کرده است.
لینا از نبود امکانات در رسانهها و اعتمادنکردن کارفرمایان در ادارههای مذکور به افراد معلول ابراز تأسف کرد و گفت: «ادارهها و نهادها باید به توانایی افراد معلول اعتماد کنند، پستهای پایین را در اختیارشان قرار دهند و کوچکترین شانس را برایشان مهیا کنند. اینکه فرد معلول است به این معنا نیست که دیگر کاری از او ساخته نیست. معلولان باید دوشادوش افراد سالم در جامعه خود سهیم باشند تا از یکسو بتوانند از لحاظ مالی خودکفا و مصدر خدمت به جامعه شوند، از سوی دیگر برای همنوعانشان الگو شوند تا در اشخاص دارای معلولیت امیدی به ادامه زندگی پیدا شده و از انزوا بیرون آیند.
از آرزوهای دیرینه لینا ایجاد کتابخانههای صوتی در افغانستان است. وی از مسئولان میخواهد چنین سهولتی در آیندههای نزدیک برای افراد نابینا مهیا شود تا مشکلاتی را که خودش در این مدت تحمل کرده است، همنوعانش از آن در امان بمانند. لینا مصمم است به سفر خود در این راه ادامه دهد و هدف نهاییاش که کسب شهرت و شناختهشدن میان برجستهترین ژورنالیستهاست، از جادههای پرپیچوخم عبور کند. تعریف لینا از زندگی در سه کلمه خلاصه میشود؛ (امید، حرکت و مبارزه) که این تعریف را در عمل نیز پیاده کرده است.