|

فناوری و دانشگاه

اولین همایش ملی مطالعات فرهنگی و اجتماعی آموزش عالی، علم و فناوری هفته گذشته در پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برگزار شد. آنچه در ادامه می‌خوانید گزیده‌ای از سخنان حسین معصومی‌همدانی و مقصود فراستخواه به نقل از خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) است.

معصومی همدانی: در راه علم و فناوری
گرایشی هست که توقع دارد هر چیزی خیلی زود عملیاتی شود. هر طرح و پایان‌نامه‌ای را می‌خواهند خیلی زود عملیاتی کنند. وقتی تعابیری مانند «عملیاتی‌شدن» به کلیشه تبدیل شد، بر رفتار ما هم تأثیر می‌گذارد و حتی در نظری‌ترین تحقیقات هم به‌دنبال آن هستیم که بعدی عملیاتی برای تحقیق بتراشیم تا بتوانیم کسانی را قانع کنیم که از تحقیق ما حمایت کنند. انگیزه‌ای که باعث می‌شود به سمت کاربردی‌کردن هر چیزی برویم، انگیزه درستی است. پژوهش باید بهره‌ای برای جامعه داشته باشد؛ اما مسئله این است که معیار بهره‌داشتن یک پدیده برای جامعه چیست و چه کسی صلاحیت ارزیابی این موضوع را دارد؟ در جامعه ما داوری درباره بهره‌دهی یک تحقیق به بوروکراسی سپرده شده است. در هیچ‌جای جهان برای کاری که بهره ندارد، هزینه نمی‌کنند؛ اما اینکه معیار بهره‌داربودن یک کار چیست، امری مناقشه‌برانگیز است. در جهان بسیاری از تحقیقات با هزینه صنایع انجام می‌شود و آنها هم به‌دنبال بهره هستند؛ اما عقل عملی آنها بر مبنای تجاربی که در گذر تاریخ رخ داده، به آنها می‌گوید بی‌فایده‌ترین تحقیقات هم می‌توانند بالاخره بهره‌ای برسانند. در اولین نگاه هیچ‌چیز بی‌فایده‌تر از کاوش در ستارگان نیست، اما علم جدید بر همین پایه شکل گرفت. تعیین ارزشمندبودن یک تحقیق با جامعه علمی است، ولی درحال‌حاضر در ایران به جامعه علمی اعتنای درستی نداریم و این توقع را هم داریم که هر چیز به‌سرعت نتیجه دهد. این امر به‌ویژه درمورد علوم انسانی شدیدتر و خطرناک‌تر است. به نظر می‌رسد پس از چند دهه که از عمر دانشگاه در ایران می‌گذرد، درحال‌حاضر در بعضی حوزه‌ها می‌توانیم درباره سودمندی یک موضوع بسیار بااحتیاط ابراز نظر کنیم؛ اما مسئله این است که خیلی به‌سرعت و شدید به‌دنبال تغییر هستیم. بارزترین نمونه‌ در این زمینه مقوله اسلامی‌کردن علوم انسانی است که نه در جای دیگری سابقه دارد، نه علمای قدیم ما به‌دنبال آن بوده‌اند و نه مدعیان آن توانسته‌اند چیز خاصی در این زمینه ارائه دهند. به گمانم اهل دانشگاه نباید در برابر خواست عملیاتی‌‌کردن تسلیم شوند و باید پافشاری کنند تا راه صحیح را به تصمیم‌گیران نشان دهند.
فراستخواه: خصیصه ژانوسی دانشگاه
دانشگاه موضوع گلایه اجتماعی شده است. به این گلایه دانشگاهیان هم پیوسته‌اند و از فساد در دانشگاه گله می‌کنند؛ اما در پس این نگون‌بختی‌ها، نیمه پنهان دانشگاه وجود دارد که اغلب از دید دانشگاهیان هم دور می‌ماند. دانشگاه بخشی از طرح مدرنیته ایرانی است و چون طرح مدرنیته ایرانی ناتمام است، پس دانشگاه هم در ایران یک پروژه ناتمام است. دانشگاه گروه‌های مرجع را تغییر می‌دهد، نظام نوین دانایی و معرفتی ارائه می‌دهد، وضع ذهنی جامعه را تغییر می‌دهد، سپهری عرفی برای ذهنیت اجتماعی ایرانیان و اداره کشور ارائه می‌دهد، در گروه‌های منزلت، سبک زندگی و منابع مشروعیت تغییر ایجاد می‌کند. طبقه متوسط را فعال می‌کند و به تحرک اجتماعی دامن می‌زند و فرصت و بستری برای هویت‌یابی دانشجویان فراهم می‌کند. دانشگاه میدانی برای فعالیت آرام زنان در ایران شده و تغییراتی در فراماسیون اجتماعی ایجاد می‌کند. دانشگاه به جریان‌های اجتماعی دامن می‌زند، تولید محتوا و فضای اجتماعی می‌کند و در ساخت‌یابی مجدد جامعه نقش دارد. در تاریخ اکنون ما دانشگاه ایرانی یک سرزمین، یک خاک و یک قلمرو است. طرح دانشگاه در ایران پایان نیافته و طرحی ناتمام است. با وجود شکست‌خوردگی، دانشگاه در درون خود لاجرم پویایی‌هایی دارد و به یک توده بحرانی، چگالی معرفتی، اجتماعی و هیجانی تبدیل شده است. این چگالی جریانی از تولید محتوا دارد و الزاما با آنچه شورای انقلاب فرهنگی و وزارت علوم می‌خواهد، یکی نیست. دانشگاه با ایدئولوژی جلو نمی‌رود و عملکردی ضمنی دارد که چکه کرده و اندک‌اندک جاری می‌شود. دانشگاه، میدان، باشگاه اجتماعی، فضا، ارتباطات اجتماعی و... تولید می‌کند. این جرم و چگالی به مشکلات آن قابل تقلیل نیست، هرچند بساط و عملکرد ضمنی آن برچیده نمی‌شود و همچنان در برساخته‌‌شدن آینده ایران نقشی مهم خواهد داشت. باید به این بیندیشیم که بر دانشگاه چه می‌رود و در آینده فرهنگ جامعه ایران تأمل کنیم.

اولین همایش ملی مطالعات فرهنگی و اجتماعی آموزش عالی، علم و فناوری هفته گذشته در پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برگزار شد. آنچه در ادامه می‌خوانید گزیده‌ای از سخنان حسین معصومی‌همدانی و مقصود فراستخواه به نقل از خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) است.

معصومی همدانی: در راه علم و فناوری
گرایشی هست که توقع دارد هر چیزی خیلی زود عملیاتی شود. هر طرح و پایان‌نامه‌ای را می‌خواهند خیلی زود عملیاتی کنند. وقتی تعابیری مانند «عملیاتی‌شدن» به کلیشه تبدیل شد، بر رفتار ما هم تأثیر می‌گذارد و حتی در نظری‌ترین تحقیقات هم به‌دنبال آن هستیم که بعدی عملیاتی برای تحقیق بتراشیم تا بتوانیم کسانی را قانع کنیم که از تحقیق ما حمایت کنند. انگیزه‌ای که باعث می‌شود به سمت کاربردی‌کردن هر چیزی برویم، انگیزه درستی است. پژوهش باید بهره‌ای برای جامعه داشته باشد؛ اما مسئله این است که معیار بهره‌داشتن یک پدیده برای جامعه چیست و چه کسی صلاحیت ارزیابی این موضوع را دارد؟ در جامعه ما داوری درباره بهره‌دهی یک تحقیق به بوروکراسی سپرده شده است. در هیچ‌جای جهان برای کاری که بهره ندارد، هزینه نمی‌کنند؛ اما اینکه معیار بهره‌داربودن یک کار چیست، امری مناقشه‌برانگیز است. در جهان بسیاری از تحقیقات با هزینه صنایع انجام می‌شود و آنها هم به‌دنبال بهره هستند؛ اما عقل عملی آنها بر مبنای تجاربی که در گذر تاریخ رخ داده، به آنها می‌گوید بی‌فایده‌ترین تحقیقات هم می‌توانند بالاخره بهره‌ای برسانند. در اولین نگاه هیچ‌چیز بی‌فایده‌تر از کاوش در ستارگان نیست، اما علم جدید بر همین پایه شکل گرفت. تعیین ارزشمندبودن یک تحقیق با جامعه علمی است، ولی درحال‌حاضر در ایران به جامعه علمی اعتنای درستی نداریم و این توقع را هم داریم که هر چیز به‌سرعت نتیجه دهد. این امر به‌ویژه درمورد علوم انسانی شدیدتر و خطرناک‌تر است. به نظر می‌رسد پس از چند دهه که از عمر دانشگاه در ایران می‌گذرد، درحال‌حاضر در بعضی حوزه‌ها می‌توانیم درباره سودمندی یک موضوع بسیار بااحتیاط ابراز نظر کنیم؛ اما مسئله این است که خیلی به‌سرعت و شدید به‌دنبال تغییر هستیم. بارزترین نمونه‌ در این زمینه مقوله اسلامی‌کردن علوم انسانی است که نه در جای دیگری سابقه دارد، نه علمای قدیم ما به‌دنبال آن بوده‌اند و نه مدعیان آن توانسته‌اند چیز خاصی در این زمینه ارائه دهند. به گمانم اهل دانشگاه نباید در برابر خواست عملیاتی‌‌کردن تسلیم شوند و باید پافشاری کنند تا راه صحیح را به تصمیم‌گیران نشان دهند.
فراستخواه: خصیصه ژانوسی دانشگاه
دانشگاه موضوع گلایه اجتماعی شده است. به این گلایه دانشگاهیان هم پیوسته‌اند و از فساد در دانشگاه گله می‌کنند؛ اما در پس این نگون‌بختی‌ها، نیمه پنهان دانشگاه وجود دارد که اغلب از دید دانشگاهیان هم دور می‌ماند. دانشگاه بخشی از طرح مدرنیته ایرانی است و چون طرح مدرنیته ایرانی ناتمام است، پس دانشگاه هم در ایران یک پروژه ناتمام است. دانشگاه گروه‌های مرجع را تغییر می‌دهد، نظام نوین دانایی و معرفتی ارائه می‌دهد، وضع ذهنی جامعه را تغییر می‌دهد، سپهری عرفی برای ذهنیت اجتماعی ایرانیان و اداره کشور ارائه می‌دهد، در گروه‌های منزلت، سبک زندگی و منابع مشروعیت تغییر ایجاد می‌کند. طبقه متوسط را فعال می‌کند و به تحرک اجتماعی دامن می‌زند و فرصت و بستری برای هویت‌یابی دانشجویان فراهم می‌کند. دانشگاه میدانی برای فعالیت آرام زنان در ایران شده و تغییراتی در فراماسیون اجتماعی ایجاد می‌کند. دانشگاه به جریان‌های اجتماعی دامن می‌زند، تولید محتوا و فضای اجتماعی می‌کند و در ساخت‌یابی مجدد جامعه نقش دارد. در تاریخ اکنون ما دانشگاه ایرانی یک سرزمین، یک خاک و یک قلمرو است. طرح دانشگاه در ایران پایان نیافته و طرحی ناتمام است. با وجود شکست‌خوردگی، دانشگاه در درون خود لاجرم پویایی‌هایی دارد و به یک توده بحرانی، چگالی معرفتی، اجتماعی و هیجانی تبدیل شده است. این چگالی جریانی از تولید محتوا دارد و الزاما با آنچه شورای انقلاب فرهنگی و وزارت علوم می‌خواهد، یکی نیست. دانشگاه با ایدئولوژی جلو نمی‌رود و عملکردی ضمنی دارد که چکه کرده و اندک‌اندک جاری می‌شود. دانشگاه، میدان، باشگاه اجتماعی، فضا، ارتباطات اجتماعی و... تولید می‌کند. این جرم و چگالی به مشکلات آن قابل تقلیل نیست، هرچند بساط و عملکرد ضمنی آن برچیده نمی‌شود و همچنان در برساخته‌‌شدن آینده ایران نقشی مهم خواهد داشت. باید به این بیندیشیم که بر دانشگاه چه می‌رود و در آینده فرهنگ جامعه ایران تأمل کنیم.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها