پيروزي شکننده سوسياليستها در انتخابات پارلماني اسپانيا
بر مدار بيدولتي
چهارمين انتخابات در چهار سال گذشته هم نتوانست گره سياسي اسپانيا را باز کند و هيچکدام از احزاب، از چپ و راست، نتوانستند کرسيهاي لازم را براي تشکيل دولت اکثريت به دست آورند. اين بار هم مثل انتخابات ماه آوريل، حزب کارگران سوسياليست اسپانيا به رهبري پدرو سانچز، نخستوزير اين کشور، با کسب 120 کرسي توانست در جايگاه نخست قرار گيرد ولي همچنان از کسب اکثريت پارلماني باز ماند. از آنسو حزب راست افراطي «وکس» هم گرچه در جايگاه سوم قرار گرفت ولي توانست تعداد کرسيهاي خود را در پارلمان دو برابر کند و از 28 کرسي در انتخابات گذشته به 52 کرسي برساند. حزب ميانهروي «مردم» هم طبق معلوم سالهاي گذشته در جايگاه دوم قرار گرفت اما توانست با 22 کرسي بيشتر نسبت به انتخابات ماه آوريل، 88 کرسي را از آنِ خود کند. حزب چپگراي «پودموس» هم با 35 کرسي چهارمين حزب بزرگ پارلمان اسپانيا شد. اين در حالي است که حزب چپگراي هوادار استقلال کاتالونيا 13 کرسي پارلمان را بهدست آورد و بعد از پودموس قرار گرفت.
نتيجه انتخابات اسپانيا نشان داد که اين کشور به پايان بنبست سياسي خود نزديک هم نشده است و هنوز ماهها مذاکره براي تشکيل دولتي ائتلافي را پيشِرو دارد؛ آن هم در زماني که صحنه سياسي اسپانيا به طرز بيسابقهاي چندپاره شده است. انتخابات روز يکشنبه پس از شکست حزب کارگران سوسياليست براي تشکيل دولتي ائتلافي و بينتيجهماندن مذاکرات اين حزب با احزاب ديگر برگزار شد اما حالا همهچيز بايد به طرزي فرسايشي تکرار شود و باز روز از نو روزي از نو.
چهارمين انتخابات اسپانيا در چهار سال گذشته در حالي برگزار شد که تنش ميان دولت مرکزي و دولت جداييطلب منطقه کاتالونيا بالا گرفته و در ميانه ماه اکتبر دادستاني کل اسپانيا 9 نفر از رهبران جداييطلب کاتالان را به اتهام نقشداشتن در تلاش دو سال پيش اين منطقه براي استقلال بازداشت کرد.
به رغم زندانيشدن اين افراد و سرکوب خونين جداييطلبان در اعتراضات دو سال پيش، راستهاي افراطي اسپانيا دولت سانچز را به مدارا با جداييطلبان متهم کردند و همين موضوع به افزايش آراي حزب راست افراطي وکس در انتخابات روز يکشنبه کمک کرد. در کنار مسئله کاتالونيا، نگرانيها درباره وضعيت اقتصادي اين کشور هم افزايش يافته است. آمار بيکاري در اسپانيا در ماه گذشته تقريبا صد هزار نفر بيشتر شد و کميسيون اروپايي هم پيشبيني کرد رشد اقتصادي اين کشور در سال جاري از 2.3 درصد به 1.9 درصد برسد و در سال 2020 هم از 1.9 درصد به 1.5 درصد سقوط کند.
در سالهاي اخير محبوبيت دو حزب اصلي کارگران سوسياليست و حزب مردم در اسپانيا کمتر شده و با ظهور احزبي مانند پودموس، شهروندان و حزب راست افراطي وکس، اين کشور از قالب سنتي دو حزب مسلط بيرون آمده است. در حالي که پيشتر دو حزب اصلي اسپانيا بيش از 80 درصد آرا را بين خود تقسيم ميکردند، در انتخابات روز يکشنبه حزب کارگران سوسياليست و حزب مردم بهسختي رويهمرفته 48 درصد آرا را کسب کردند. حالا سه حزب بهعنوان احزاب چپ با هم رقابت ميکنند و سه حزب راستگرا هم محبوبيت خود را در سپهر سياسي اين کشور محک ميزنند. با اين حال، به باور برخي تحليلگران، قطعيتنداشتن نتايج انتخابات فقط منحصر به اسپانيا نيست و به نظمي عادي در سرتاسر اروپا تبدیل شده است.
در سرتاسر اروپا و حتي فراي اين منطقه، بسياري از رأيدهندگان مسئله هويت را مهمتر از مسئله اقتصادي تلقي ميکنند و از اينرو پيشبيني نتيجه انتخابات دشوارتر از گذشته شده است. برخي اوقات اين به آن معناست که اصلا امکان تشکيل دولت سخت يا حتي غيرممکن خواهد شد. صحنه سياسي اسپانيا و دشواريهاي سانچز براي تشکيل دولت در ماههاي اخير گواهي بر اين مدعاست. در اسرائيل هم اوضاع از همين قرار است و بنيامين نتانياهو، نخستوزير اسرائيل، که در انتخابات ماه آوريل نتوانست اکثريت پارلماني را به دست آورد، با شکست در تشکيل کابينه بار ديگر به تکرار انتخابات در ماه سپتامبر تن داد، اما نتيجه اين انتخابات هم نتوانست اقتدار پيشين حزب نتانياهو را احيا کند. در برخي کشورها هم دولتهايي ائتلافي بر سر کار آمدند اما پس از روزها و ماهها مذاکره، هلند (208 روز) و سوئد (بيش از چهار ماه) در سالهای 2017 و 2018 رکورددار مذاکرات منجر به تشکيل دولت ائتلافي بودند. بلژيک هماکنون بيش از 170 روز است که دولتي ندارد. از آلمان گرفته تا فرانسه، ايتاليا تا اتريش، اسپانيا تا سوئد و اسرائيل، اقبال عمومي به احزاب سنتي دست راست و چپ هر چه کمتر و کمتر ميشود؛
احزابي که از زمان پايان جنگ جهاني دوم صحنه سياسي اروپا را قرق کرده بودند.
چهارمين انتخابات در چهار سال گذشته هم نتوانست گره سياسي اسپانيا را باز کند و هيچکدام از احزاب، از چپ و راست، نتوانستند کرسيهاي لازم را براي تشکيل دولت اکثريت به دست آورند. اين بار هم مثل انتخابات ماه آوريل، حزب کارگران سوسياليست اسپانيا به رهبري پدرو سانچز، نخستوزير اين کشور، با کسب 120 کرسي توانست در جايگاه نخست قرار گيرد ولي همچنان از کسب اکثريت پارلماني باز ماند. از آنسو حزب راست افراطي «وکس» هم گرچه در جايگاه سوم قرار گرفت ولي توانست تعداد کرسيهاي خود را در پارلمان دو برابر کند و از 28 کرسي در انتخابات گذشته به 52 کرسي برساند. حزب ميانهروي «مردم» هم طبق معلوم سالهاي گذشته در جايگاه دوم قرار گرفت اما توانست با 22 کرسي بيشتر نسبت به انتخابات ماه آوريل، 88 کرسي را از آنِ خود کند. حزب چپگراي «پودموس» هم با 35 کرسي چهارمين حزب بزرگ پارلمان اسپانيا شد. اين در حالي است که حزب چپگراي هوادار استقلال کاتالونيا 13 کرسي پارلمان را بهدست آورد و بعد از پودموس قرار گرفت.
نتيجه انتخابات اسپانيا نشان داد که اين کشور به پايان بنبست سياسي خود نزديک هم نشده است و هنوز ماهها مذاکره براي تشکيل دولتي ائتلافي را پيشِرو دارد؛ آن هم در زماني که صحنه سياسي اسپانيا به طرز بيسابقهاي چندپاره شده است. انتخابات روز يکشنبه پس از شکست حزب کارگران سوسياليست براي تشکيل دولتي ائتلافي و بينتيجهماندن مذاکرات اين حزب با احزاب ديگر برگزار شد اما حالا همهچيز بايد به طرزي فرسايشي تکرار شود و باز روز از نو روزي از نو.
چهارمين انتخابات اسپانيا در چهار سال گذشته در حالي برگزار شد که تنش ميان دولت مرکزي و دولت جداييطلب منطقه کاتالونيا بالا گرفته و در ميانه ماه اکتبر دادستاني کل اسپانيا 9 نفر از رهبران جداييطلب کاتالان را به اتهام نقشداشتن در تلاش دو سال پيش اين منطقه براي استقلال بازداشت کرد.
به رغم زندانيشدن اين افراد و سرکوب خونين جداييطلبان در اعتراضات دو سال پيش، راستهاي افراطي اسپانيا دولت سانچز را به مدارا با جداييطلبان متهم کردند و همين موضوع به افزايش آراي حزب راست افراطي وکس در انتخابات روز يکشنبه کمک کرد. در کنار مسئله کاتالونيا، نگرانيها درباره وضعيت اقتصادي اين کشور هم افزايش يافته است. آمار بيکاري در اسپانيا در ماه گذشته تقريبا صد هزار نفر بيشتر شد و کميسيون اروپايي هم پيشبيني کرد رشد اقتصادي اين کشور در سال جاري از 2.3 درصد به 1.9 درصد برسد و در سال 2020 هم از 1.9 درصد به 1.5 درصد سقوط کند.
در سالهاي اخير محبوبيت دو حزب اصلي کارگران سوسياليست و حزب مردم در اسپانيا کمتر شده و با ظهور احزبي مانند پودموس، شهروندان و حزب راست افراطي وکس، اين کشور از قالب سنتي دو حزب مسلط بيرون آمده است. در حالي که پيشتر دو حزب اصلي اسپانيا بيش از 80 درصد آرا را بين خود تقسيم ميکردند، در انتخابات روز يکشنبه حزب کارگران سوسياليست و حزب مردم بهسختي رويهمرفته 48 درصد آرا را کسب کردند. حالا سه حزب بهعنوان احزاب چپ با هم رقابت ميکنند و سه حزب راستگرا هم محبوبيت خود را در سپهر سياسي اين کشور محک ميزنند. با اين حال، به باور برخي تحليلگران، قطعيتنداشتن نتايج انتخابات فقط منحصر به اسپانيا نيست و به نظمي عادي در سرتاسر اروپا تبدیل شده است.
در سرتاسر اروپا و حتي فراي اين منطقه، بسياري از رأيدهندگان مسئله هويت را مهمتر از مسئله اقتصادي تلقي ميکنند و از اينرو پيشبيني نتيجه انتخابات دشوارتر از گذشته شده است. برخي اوقات اين به آن معناست که اصلا امکان تشکيل دولت سخت يا حتي غيرممکن خواهد شد. صحنه سياسي اسپانيا و دشواريهاي سانچز براي تشکيل دولت در ماههاي اخير گواهي بر اين مدعاست. در اسرائيل هم اوضاع از همين قرار است و بنيامين نتانياهو، نخستوزير اسرائيل، که در انتخابات ماه آوريل نتوانست اکثريت پارلماني را به دست آورد، با شکست در تشکيل کابينه بار ديگر به تکرار انتخابات در ماه سپتامبر تن داد، اما نتيجه اين انتخابات هم نتوانست اقتدار پيشين حزب نتانياهو را احيا کند. در برخي کشورها هم دولتهايي ائتلافي بر سر کار آمدند اما پس از روزها و ماهها مذاکره، هلند (208 روز) و سوئد (بيش از چهار ماه) در سالهای 2017 و 2018 رکورددار مذاکرات منجر به تشکيل دولت ائتلافي بودند. بلژيک هماکنون بيش از 170 روز است که دولتي ندارد. از آلمان گرفته تا فرانسه، ايتاليا تا اتريش، اسپانيا تا سوئد و اسرائيل، اقبال عمومي به احزاب سنتي دست راست و چپ هر چه کمتر و کمتر ميشود؛
احزابي که از زمان پايان جنگ جهاني دوم صحنه سياسي اروپا را قرق کرده بودند.