«شرق» از حالوهواي منطقه ماهشهر بعد از اعتراضات بنزيني گزارش ميدهد
ماهشهر پس از روز واقعه
ليلا مرگن: استان خوزستان كه بهگواه آمارها يكي از استانهاي مهم در توليد كشور است، بعد از تغيير سياستهاي دولت در زمينه بنزين شاهد ناآراميهايي بود. مردمي كه معيشت آنها بهدليل شكل كسبوكارشان كه عمدتا فعاليتهاي خدماتي است، به نوسانات قيمت بنزين بهعنوان يك حامل مهم انرژي گره خورده است، نسبت به سه برابرشدن قيمت بنزين اعتراض دارند. مردم جراحي (شهرک شهيد چمران ماهشهر، معروف به جراحي) با تأكيد بر اينكه قصد برهمزدن نظم و امنيت كشور را ندارند، ميگويند كه هدفشان از بستن مسير پتروشيميها اين بوده كه توليد در اين واحدها متوقف شود تا شايد صداي اعتراضشان به تهران برسد. مردمي كه سطح درآمد خود را كمتر از دو ميليون تومان اعلام ميكنند (البته اگر در پتروشيميها مشغول به كار نباشند)، بدون اينكه به اموال عمومي آسيب برسانند، مسير آزادراه اهواز و بندر امام را با روشنكردن آتش چند روزي مسدود ميكنند که با واكنش نيروهاي تأمينكننده امنيت مواجه ميشوند. اين واكنش درحالحاضر مردم اين منطقه را در بهت و حيرت فرو برده است. مردم جراحي بر اين باورند كه خطوط توليد راندهشده به سراسر دنيا، در منطقه بندر ماهشهر
جا خوش كردهاند و آلايندگي اين واحدها، سلامت آنها و خانوادههايشان را به خطر مياندازد. آنها پتروشيميها را با وجود استقرار در زادگاهشان، صنعتي متعلقبه خود نميدانند، زيرا معتقدند كه نيروهاي غيربومي جاي آنها را در واحدهاي صنعتي منطقه اشغال كردهاند. آنها صرفا براي اعتراض به افزايش قيمتها و بهخطرافتادن معيشتشان براثر تغيير نرخ بنزين، به خارج از شهر ميروند. به باور مردم اين شهر، اهميت پتروشيميها و نقشي كه در توليد بنزين دارند، سبب شده است كه مسئولان يك روز تعطيلي اين واحدها را هم برنتابند. اگرچه مردم منطقه ماهشهر صنايع پتروشيمي را عامل بهخطرافتادن سلامتشان ميدانند، اما دستاندركاران اين صنعت با رد این اظهارات درباره آلايندگي واحدهاي پتروشيمي تلويحا اعلام ميكنند كه اين صنايع در استان خوزستان به وظيفه اجتماعي خود عمل كرده و مزايايي هم براي مردم بومي ايجاد كردهاند.
اعتراضات به افزايش قيمت بنزين براي چند روز اختلالاتي در سراسر كشور ايجاد كرد. اينترنت ملي قطع شد و مردم واكنشهايي به اين اعتراضات داشتند، اما صداي مردم جراحي يا همان شهرك شهيد چمران بيش از ديگر نقاط كشور به گوش میرسید. بعد از وصلشدن مجدد اينترنت، داستانهاي زيادي درباره نحوه مواجهه ماموران، مطالبات مردم و... بر سر زبانها افتاد. در دعواهاي مجازي، مردم منطقه ماهشهر كه شامل جراحي (شهرك شهيد چمران)، كوره (شهرك طالقاني) سربندر و خود بندر ماهشهر ميشود، از يكسو معاند و برانداز معرفي شده و از سوي ديگر، قرباني سوءتفاهم و سوءبرداشت از اطلاعات غلط شدهاند. در چند روز گذشته رحمانيفضلي، وزير كشور، هم از قصد معترضان براي حمله به پتروشيميها خبر داده بود، اما اين صحبتها با واكنش نمايندگان اين منطقه مواجه شده بود. همين اظهارات ضد و نقيض و آمار متفاوت از تعداد كشته و زخميشدگان در جريان اعتراضات منطقه ماهشهر، سبب شد كه پاي صحبتهاي بوميان منطقه بنشينيم و ببينم چه مشكلاتي دارند. براساس طرح آمايش سرزمين استان خوزستان، فعاليتهاي اين منطقه شامل عمدهفروشي، خردهفروشي، تعمير وسايل نقليه و فعاليت حملونقل و انبارداري
است، بنابراين طبيعي است كه تغييرات نرخ بنزين بر وضعيت معيشتي مردم تأثيرگذار باشد و آنها اين تغييرات را با حساسيت دنبال كنند.
سهمیهای که کفایت نمیکند
از آزادراه اهواز- بندر امام كه به سمت منطقه جراحي حركت كنيد، ابتدا بندر ماهشهر، بعد كوره يا شهرك صنعتي طالقاني و در انتهاي مسير جراحي يا شهرك شهيد چمران قرار گرفته است. بعد از شهرك شهيد چمران هم خانههاي سازماني متعلق به نيروهاي پتروشيمي واقع شده است كه از نظر مردم منطقه، مرفهترين قشر ساكن در جنوب غربي ايران هستند. اگرچه گزارشهاي زيادي درباره شدت درگيريها در منطقه ماهشهر گزارش شده است، اما هيچ اثري از سوزاندن بانك، تخريب پمپبنزين يا آسيبزدن به اموال عمومي در طول مسير حركت به سمت جراحي مشاهده نميشود. خبرنگار «شرق» در ورودي ماهشهر با مردي كه بهصورت سيار ميوه ميفروشد، به گفتوگو مينشيند. اين مرد كه تارهاي سفيد موهايش، از پايان ايام جوانياش خبر ميدهد و نزديك به 50 ساله به نظر ميرسد، بيشتر درگيريها را مربوط به منطقه جراحي و كوره اعلام ميكند. او ميگويد درگيريهاي بندر ماهشهر صرفا به شكستن چند لامپ روشنايي حاشيه آزادراه منجر شده است ولي برخي افراد هم كه او از هويتشان اطلاع نداشت، بعد از چند روز اعتراض براي دزدي به جمع معترضان اضافه ميشوند و با شكستن شيشه ماشينها، موبايل مردم را سرقت ميكردند.
اين فروشنده ميوه با تأكيد بر اينكه سهميه بنزين اختصاصيافته براي هيچكس كافي نيست و قيمت سه هزار تومان براي بنزين گران است، اعتراضات مردم را صرفا مربوط به گراني بنزين اعلام ميكند و ميگويد: در اين چند روز در مراسم ختم زيادي شركت كرده است.
بيكاري مشكل عمده مردم جراحي
با آدرسي كه در ورودي بندر ماهشهر ميگيرم، عازم جراحي ميشوم. در ورودي شهر ميدان كوچكي قرار دارد كه در ادامه آن مسير آزادراه ادامه مييابد. دو ماشين نيروي انتظامي در دو سوي اين ميدان مستقر هستند. اثري از نيروهاي يگان ويژه يا ضدشورش نيست. فقط روي زمين جاي لاستيك سوخته ديده ميشود. به نظر ميرسد گروهي تلاش كردهاند ميسر را با سوزاندن لاستيك بند بياورند. نيزارها سربريده به نظر ميرسند و از ارتفاعشان كاسته شده است. كنار ميدان، جوان ميوهفروشي مشغول كاسبي است كه ميگويد در زمان درگيريها در شيراز گير افتاده بوده است. او تأكيد ميكند گراني بنزين بر همه شئون زندگي افراد تأثير ميگذارد و مردم توان پرداخت هزينههايي كه با بالارفتن قيمت بنزين بر زندگيشان تحميل ميشود را ندارند. اين جوان بیان ميكند: سهميه 60 ليتر بنزين براي وانت من كافي نيست. براي آوردن ميوه به شيراز ميروم و سهميهاي كه به من تعلق گرفته، فقط براي يك بار سفر به شيراز كافي است. من شب بنزين زدم و صبح كه از خواب بيدار شدم مثل اصحاب كهف ديدم بنزين سه برابر شده است. او ميگويد: «زمان درگيريها توي شيراز ماشينم خراب شد. بهم قطعه نميفروختن ميگفتن با
بالارفتن قيمت بنزين قيمت قطعات هم تغيير قيمت پيدا ميكنه». به گفته اين جوان، بيشتر آسيبديدگان حوادث اخير در جراحي، مربوط به قشري است كه شغل آزاد دارند.
برخورد با معترضان به دلیل توليد بنزين
حدود ساعت 11 به شهر جراحي ميرسم. شهر خلوت است و مردم بهتزده به نظر ميرسند. تقريبا با هر كسي مواجه ميشوم، حضورش در شهر، زمان درگيريها را تكذيب ميكند. به سراغ چند جوان ميروم تا شايد روايت نزديك به واقعي از اتفاقات روزهاي گذشته و دليل اعتراضات مردم پيدا كنم. به گفته اين جوانان، بخشي از مردم جراحي كارمند شركتهاي پتروشيمي هستند. بخش عمدهاي هم يا بيكارند، يا كارهاي خدماتي دارند. مردم جراحي تأكيد ميكنند با گرانشدن بنزين، همهچيز گران ميشود و در شهري كه سطح درآمد مردم آن كمتر از دو ميليون تومان است، بار تورمي ناشي از تغيير قيمت بنزين، كمرشكن است. به اعتقاد ساكنان جراحي، در شهر آنها همهچيز گران است. كسي بر گرانيها نظارت ندارد و آن چيزهايي كه تلويزيون درباره پلمبشدن مغازههاي گرانفروش نشان ميدهد، صرفا خاص تهران يا شهرهاي بزرگ است. آنها از اين عدم نظارتها گله دارند و شاهد مثالهاي زيادي هم براي تفاوت قيمتها در مغازههاي مختلف جراحي ارائه ميدهند. اين جوانان ميگويند: كپسول گاز در تعاوني هشت هزار تومان قيمت دارد اما در شهر جراحي همان كپسول را 13 هزار تومان ميفروشند. قيمت رب گوجهفرنگي در مغازههاي
مختلف اين شهر كوچك متفاوت است. پرتقال در اهواز كيلويي سه هزار تومان قيمت دارد اما در جراحي به ازاي هر كيلو هفت هزار تومان به فروش ميرسد.
جولان غيربوميها در صنايع ماهشهر
جوانان جراحي از اشغال فرصتهاي شغليشان از سوی نيروهاي غيربومي گله دارند. آنها ميگويند: منطقه ويژه كنارمان است و همه فكر ميكنند ما پولدار هستيم در حالي كه همه نيروهاي منطقه ويژه از شمال و تهران آمدهاند. 90 درصد کارکنان منطقه ويژه غيربومي هستند. بچههاي بومي اينجا يا در حراست کار ميکنند يا موقت هستند و بعد از چند روز اخراجشان ميکنند. آنها با اشاره به آگهي استخدامي پتروشيمي اميركبير بيان ميكنند: بعد از پايان استخدام نيروها در اين شركت، بررسي كنيد ببينيد چقدر نيروی بومي و چقدر نيروي غيربومي جذب ميشود. از قبل نفرات را جذب و آزمون استخدامي را هم صوري برگزار ميكنند. همهچيز پارتيبازي است. مديران، فاميل و وابستگان خود را سر كار ميبرند. در حالي كه زيانهاي صنايع به ما ميرسد و دود صنعت سلامت ما را به خطر مياندازد، اين حق ماست كه در اين صنايع مشغول به كار شويم. به گفته مردم منطقه جراحي، فقط 10 درصد متولدان 69 تا 75 مشغول به كار شدهاند كه آنها هم پارتي داشتهاند براي همين توانستهاند جذب بازار كار شوند. آنها به استخدام نيروهاي غيربومي در نيروگاه سيكل تركيبي بين سربندر و ماهشهر اشاره ميكنند و ميگويند:
اعتراضهای بحق جوانان اين منطقه را كه ميخواستند در نيروگاه مشغول به كار شوند، تعبير به اغتشاش كردند و با آنها برخورد نامناسبي داشتند.
هيچ مركز حساسي آتش نگرفت
مردم منطقه جراحي با تأكيد بر اينكه در جريان اعتراض معيشتي آنها هيچ پمپبنزين، بانك يا مركز حساسي آتش نگرفته است، هدف از بستن آزادراه اصلي منطقه را خواباندن توليد اعلام ميكنند.
آنها ميگويند: اگر توليد بخوابد، صداي تهران درميآيد. شرکتهاي اينجا نان ايران را ميدهند. سه يا چهار پتروشيمي در اين منطقه وجود دارد كه ميتواند بنزين كشور را تأمين کند. تمام پتروشيميهاي ما واحد آروماتيک دارند، بنزین داشته و بهراحتي ميتوانند سوخت کشور را تأمين کنند. قبلا هم اين كار را كردهاند و هر وقت بنزين كم بياوريم، ميتوانند وارد عمل شوند. به همين خاطر نميخواهند توليد اين پتروشيميها متوقف شود. يكي از كارمندان پتروشيمي كه خودش هم معترف است با داشتن پارتي استخدام شده است، درباره سختي تردد به محل كارش در زمان اعتراضها ميگويد: مردم جاده را بسته بودند، اما كارمندان شركتها ميتوانستند به شهر وارد شوند، ولي نميتوانستند از داخل شهر به سمت شركت بروند. برخورد معترضان خيلي هم خوب بود و بندگان خدا با موتور من را به منزلم رساندند.
ساكنان جراحي تأكيد ميكنند برانداز و تجزيهطلب نيستند و اگر دولت حكومتنظامي اعلام ميكرد، منطقه تلفات جاني كمتري ميداد. آنها ميگويند: برخورد با اعتراضها مراتبي دارد؛ ابتدا از گلوله پلاستيكي، دود آتشزا و گاز اشكآور استفاده ميشود و بعد سراغ ساير ابزار ميروند، اما در منطقه جراحي اين اتفاقها رخ نداده است. با احتياط اعلاميه يكي از كشتهشدگان وقايع اخير را از جيبشان درميآورند و ميگويند: «به قيافهاش نگاه کن، ببين جزء اشرار و داعش است؟ خيلي هم ولايتمدار بود.
تجمع پتروشيميهاي از رده خارج در منطقه
مردم منطقه جراحي بر اين باورند كه چند خط توليد پتروشيمي كه در دنيا اجازه فعاليت ندارد، از سوی سرمايهگذاران ايراني خريداري و به ماهشهر منتقل شدهاند. آنها از خط توليدي سخن ميگويند كه در استراليا به دليل شدت آلايندگي اجازه فعاليت نداشته و يك شركت ايراني آن را خريداري كرده و به ايران منتقل كرده است. همچنين خط توليد ديگري كه در هند اجازه فعاليت نداشته، به ايران آورده شده است. به گفته آنها، برخي كارخانههاي منطقه تركيبات شيميايي توليد ميكنند كه كوچكترين حادثه در اين واحدها ميتواند تا شعاع 25كيلومتري آن را تحت تاثیر قرار دهد و زيانهاي ناشي از اين واحدها، مستقيم بر سلامت مردم اثر ميگذارد. آنها معتقدند كه جراحي آخر دنياست؛ زيرا قوانينش با همهجاي كشور فرق دارد. براي دريافت يك وام ازدواج معمولي، درحاليكه تلويزيون بارها اعلام كرده است كه با يك ضامن يا كارت يارانه ميتوان وام گرفت، بايد چهار ضامن به بانك معرفي و سه تا چهار ماه دوندگي كنند. اعتراضهای آنها هم به جايي نميرسد و هميشه مسئولان بانك ميگويند بخشنامه مربوطه به دستشان نرسيده است. يكي از اهالي جراحي ميگويد: من در كاشان حساب جاري دارم. كاركنان
بانك به من گفتهاند كه با همين حسابي كه دارم تا سقف 20 ميليون تومان ميتوانم وام بگيرم، اما در جراحي از اين مسائل خبري نيست. آنها تأكيد ميكنند كه خسته شدهاند. هيچ تفريحي ندارند و براي سرزدن به اقوام و فاميل، به دليل گرانشدن بهاي بنزين بايد سهبرابر كرايه حملونقل پرداخت كنند و با تغيير قيمت بنزين اين دلخوشي كوچكشان هم از دست رفته است.
اعتراضات خارج شهر متمركز بود
در مسير برگشت از جراحي، سري هم به منطقه كوره زديم؛ اين منطقه هم روزهاي خوبي را پشتسر نگذاشته است. در اين شهر، خبرنگار «شرق» با كاركنان پتروشيمي امام (ره) كه در انتظار سرويسهاي خود براي مراجعه به محل كار بودند، به گفتوگو مينشيند. به گفته كاركنان پتروشيمي امام (ره)، در جريان اعتراضات شرايط شهر عادي بوده و مردم به زندگي خود ادامه ميدادند و اعتراضات در جاده اصلي متمركز بوده است. آنها كه در زمان درگيري به دليل نبود نيروي جايگزين، چهار شيفت در پتروشيمي مانده بودند، از كشتهشدن راننده شركت خبر ميدهند. اين كاركنان ميگويند: به رانندهمان گفته بودند كه سروگوشي آب بدهد تا اگر ميتواند نيرو به شركت منتقل كند. بنده خدا گلوله ميخورد و در بيمارستان با وجود اينكه چند واحد خون به او تزريق ميشود، فوت ميكند. آنها تأكيد ميكنند: اعتراضكنندگان اجازه نميدادند به شهر بياييم يا برويم و صورتهاي خود را پوشانده بودند. يكي از كاركنان پتروشيمي امام (ره) هم مدعي ميشود كه معترضان بومي نبودهاند. يكي از جوانان ساكن كوره هم حضور در شهر را در زمان درگيريها تكذيب ميكند. او كه چندسال قبل در پتروشيمي اميركبير به صورت پروژهاي
كار ميكرده است، پس از تعديل نيرو، به صورت پروژهاي در شهر يزد كسبوكار خود را ادامه ميدهد و به همين خاطر بين يزد و كوره تردد ميكند. به گفته او، مردم فقير هستند و بيكاري مشكل عمده آنهاست. اگر مردم منطقه كار خوب داشته باشند، اعتراض هم نخواهند كرد. اين جوان ساكن كوره شايعات مربوط به حضور گروهكهاي تروريستي در منطقه را رد ميكند و بر اساس شنيدههايش ميگويد كه معترضان از خود مردم بودهاند و به دليل اثر گراني بنزين بر معيشتشان، دست به اعتراض زدهاند.
واكنش پتروشيميها به اظهارات مردم
مردم منطقه بندر ماهشهر صنايع پتروشيمي را تافتهاي جدابافته ميدانند كه به آنها تعلق ندارد. سهم خود از صنايع آلاينده استانشان را در حداقل ممكن تصور ميكنند و بر اين باورند كه تنها بار هزينههاي درماني به دليل آلايندهبودن پتروشيميها به آنها تحميل شده است. تفاوت سطح درآمد نيروهاي شركتي و مردم عادي هم به اين مسئله دامن زده است. درواقع مردم منطقه تصور ميكنند پتروشيميها هوايشان را دزديدهاند و تأثير مثبتي بر زندگيشان ندارند. بر اساس مطالعه آمايش استان خوزستان كه پاييز 91 تهيه شده است، بندر ماهشهر 19 درصد توليد ناخالص داخلي استان خوزستان را به خود اختصاص داده و يكي از شهرستانهايي است كه سهم عمده فعاليت صنعتي در توليد ناخالص را به خود اختصاص ميدهد. همچنين بر اساس اطلاعات مركز آمار ايران، يكي از استانهايي كه بار زيادي از توليد كشور را به دوش ميكشد، خوزستان است. بنابراين بايد بررسي شود كه چرا مردم منطقهاي با اين مشخصات، هيچ سهمي براي خود در صنعت اين ناحيه قائل نيستند. خبرنگار «شرق» تلاش كرد تا با شركتهاي پتروشيمي گفتوگو كند و پاسخهاي آنها درباره نظرات مردم منطقه را دريافت كند كه البته بخشي از اين
تلاشها بدون نتيجه باقي ميماند. در ميان تماسهاي پاسخ دادهشده، خانم قاسمي، رئيس روابطعمومي پتروشيمي خوزستان، در گفتوگو با «شرق» توليد بنزين و آلايندگي اين واحد را رد ميكند و اين واحد را يكي از واحدهاي كوچك صنعت پتروشيمي در دنيا معرفي ميكند. قنواتي، رئيس روابطعمومي شركت پتروشيمي بوعليسينا نيز در گفتوگو با «شرق» بيان ميكند: ايكاش شما بهجاي اينكه از من بپرسيد كه پتروشيمي چه اقدامي براي منطقه انجام داده است، با واحد عمليات غيرصنعتي تماس ميگرفتيد. عمليات غيرصنعتي در كنار پتروشيمي احداث شد و يك تا دو سالي هست كه در اين زمينه فعاليتهاي چشمگيري انجام ميشود. از دكتر مرويان يا چنين نامي كه در زمينه مسئوليتهاي اجتماعي فعاليت ميكند، ميتوانید استعلام كامل را بگيريد. با روابطعمومي عمليات غيرصنعتي يا خود دكتر مرويان صحبت كنيد تا بهتر جواب سؤال شما را بدهد. او به پرسش ديگر «شرق» درباره جذب نيروهاي بومي و توليد بنزين در پتروشيمي ميگويد: اينكه ما چه توليد ميكنيم و چه نميكنيم، بحث ديگري است. مقولات را نميتوان با هم مخلوط كرد. توليدات ما به نيازمنديهاي كشور بازميگردد. هر پتروشيميای كه ميخواهد احداث
شود، اين نيازمنديها را ميبيند و بر اساس آن پتروشيمي احداث ميكند. قنواتي اضافه ميكند: بهخاطر همين نميشود در اين مقوله سؤال بوميسازي را مخلوط كرد. منتها يك نيازهايي كشور را به سمت اين مسئله ميبرد. بحث استخدامي چگونه و به چه شكلي است و نياز هست كه اينجا بوميسازي بشود يا نشود، در اختيار من نيست كه موضوعات مربوط به آن را ارائه دهم. در اين رابطه شركت عمليات غيرصنعتي بهتر ميتواند مسائل را ببيند، زيرا نهفقط از پتروشيمي ما، بلكه از پتروشيميهاي ديگر هم بازديد انجام ميدهند و نتايج خوبي به دستشان رسيده است. ميتوانید با شركت عمليات غيرصنعتي تماس بگيريد، زيرا ميتواند آمار دقيقتري به شما بدهد. چگني، رئيس روابطعمومي شركت پتروشيمي اروند نيز به تماس «شرق» پاسخ نميدهد، اما در پيامكي درباره دلايل نارضايتي مردم منطقه از عملكرد پتروشيمي اعلام ميكند: «قطعا نوع نگرش از سوي مردم عزيز ماهشهر نياز به بررسي و تحليل دارد. شايد در رفع حاشيهنشيني و بعضا اشتغال آن جوري كه مدنظر مردم شريف ماهشهر است، اقدامی جدي انجام نشده، ولي بهجرئت ميگويم كه خدمات كمنظيري انجام شده است كه قابل وصف نيست».
ليلا مرگن: استان خوزستان كه بهگواه آمارها يكي از استانهاي مهم در توليد كشور است، بعد از تغيير سياستهاي دولت در زمينه بنزين شاهد ناآراميهايي بود. مردمي كه معيشت آنها بهدليل شكل كسبوكارشان كه عمدتا فعاليتهاي خدماتي است، به نوسانات قيمت بنزين بهعنوان يك حامل مهم انرژي گره خورده است، نسبت به سه برابرشدن قيمت بنزين اعتراض دارند. مردم جراحي (شهرک شهيد چمران ماهشهر، معروف به جراحي) با تأكيد بر اينكه قصد برهمزدن نظم و امنيت كشور را ندارند، ميگويند كه هدفشان از بستن مسير پتروشيميها اين بوده كه توليد در اين واحدها متوقف شود تا شايد صداي اعتراضشان به تهران برسد. مردمي كه سطح درآمد خود را كمتر از دو ميليون تومان اعلام ميكنند (البته اگر در پتروشيميها مشغول به كار نباشند)، بدون اينكه به اموال عمومي آسيب برسانند، مسير آزادراه اهواز و بندر امام را با روشنكردن آتش چند روزي مسدود ميكنند که با واكنش نيروهاي تأمينكننده امنيت مواجه ميشوند. اين واكنش درحالحاضر مردم اين منطقه را در بهت و حيرت فرو برده است. مردم جراحي بر اين باورند كه خطوط توليد راندهشده به سراسر دنيا، در منطقه بندر ماهشهر
جا خوش كردهاند و آلايندگي اين واحدها، سلامت آنها و خانوادههايشان را به خطر مياندازد. آنها پتروشيميها را با وجود استقرار در زادگاهشان، صنعتي متعلقبه خود نميدانند، زيرا معتقدند كه نيروهاي غيربومي جاي آنها را در واحدهاي صنعتي منطقه اشغال كردهاند. آنها صرفا براي اعتراض به افزايش قيمتها و بهخطرافتادن معيشتشان براثر تغيير نرخ بنزين، به خارج از شهر ميروند. به باور مردم اين شهر، اهميت پتروشيميها و نقشي كه در توليد بنزين دارند، سبب شده است كه مسئولان يك روز تعطيلي اين واحدها را هم برنتابند. اگرچه مردم منطقه ماهشهر صنايع پتروشيمي را عامل بهخطرافتادن سلامتشان ميدانند، اما دستاندركاران اين صنعت با رد این اظهارات درباره آلايندگي واحدهاي پتروشيمي تلويحا اعلام ميكنند كه اين صنايع در استان خوزستان به وظيفه اجتماعي خود عمل كرده و مزايايي هم براي مردم بومي ايجاد كردهاند.
اعتراضات به افزايش قيمت بنزين براي چند روز اختلالاتي در سراسر كشور ايجاد كرد. اينترنت ملي قطع شد و مردم واكنشهايي به اين اعتراضات داشتند، اما صداي مردم جراحي يا همان شهرك شهيد چمران بيش از ديگر نقاط كشور به گوش میرسید. بعد از وصلشدن مجدد اينترنت، داستانهاي زيادي درباره نحوه مواجهه ماموران، مطالبات مردم و... بر سر زبانها افتاد. در دعواهاي مجازي، مردم منطقه ماهشهر كه شامل جراحي (شهرك شهيد چمران)، كوره (شهرك طالقاني) سربندر و خود بندر ماهشهر ميشود، از يكسو معاند و برانداز معرفي شده و از سوي ديگر، قرباني سوءتفاهم و سوءبرداشت از اطلاعات غلط شدهاند. در چند روز گذشته رحمانيفضلي، وزير كشور، هم از قصد معترضان براي حمله به پتروشيميها خبر داده بود، اما اين صحبتها با واكنش نمايندگان اين منطقه مواجه شده بود. همين اظهارات ضد و نقيض و آمار متفاوت از تعداد كشته و زخميشدگان در جريان اعتراضات منطقه ماهشهر، سبب شد كه پاي صحبتهاي بوميان منطقه بنشينيم و ببينم چه مشكلاتي دارند. براساس طرح آمايش سرزمين استان خوزستان، فعاليتهاي اين منطقه شامل عمدهفروشي، خردهفروشي، تعمير وسايل نقليه و فعاليت حملونقل و انبارداري
است، بنابراين طبيعي است كه تغييرات نرخ بنزين بر وضعيت معيشتي مردم تأثيرگذار باشد و آنها اين تغييرات را با حساسيت دنبال كنند.
سهمیهای که کفایت نمیکند
از آزادراه اهواز- بندر امام كه به سمت منطقه جراحي حركت كنيد، ابتدا بندر ماهشهر، بعد كوره يا شهرك صنعتي طالقاني و در انتهاي مسير جراحي يا شهرك شهيد چمران قرار گرفته است. بعد از شهرك شهيد چمران هم خانههاي سازماني متعلق به نيروهاي پتروشيمي واقع شده است كه از نظر مردم منطقه، مرفهترين قشر ساكن در جنوب غربي ايران هستند. اگرچه گزارشهاي زيادي درباره شدت درگيريها در منطقه ماهشهر گزارش شده است، اما هيچ اثري از سوزاندن بانك، تخريب پمپبنزين يا آسيبزدن به اموال عمومي در طول مسير حركت به سمت جراحي مشاهده نميشود. خبرنگار «شرق» در ورودي ماهشهر با مردي كه بهصورت سيار ميوه ميفروشد، به گفتوگو مينشيند. اين مرد كه تارهاي سفيد موهايش، از پايان ايام جوانياش خبر ميدهد و نزديك به 50 ساله به نظر ميرسد، بيشتر درگيريها را مربوط به منطقه جراحي و كوره اعلام ميكند. او ميگويد درگيريهاي بندر ماهشهر صرفا به شكستن چند لامپ روشنايي حاشيه آزادراه منجر شده است ولي برخي افراد هم كه او از هويتشان اطلاع نداشت، بعد از چند روز اعتراض براي دزدي به جمع معترضان اضافه ميشوند و با شكستن شيشه ماشينها، موبايل مردم را سرقت ميكردند.
اين فروشنده ميوه با تأكيد بر اينكه سهميه بنزين اختصاصيافته براي هيچكس كافي نيست و قيمت سه هزار تومان براي بنزين گران است، اعتراضات مردم را صرفا مربوط به گراني بنزين اعلام ميكند و ميگويد: در اين چند روز در مراسم ختم زيادي شركت كرده است.
بيكاري مشكل عمده مردم جراحي
با آدرسي كه در ورودي بندر ماهشهر ميگيرم، عازم جراحي ميشوم. در ورودي شهر ميدان كوچكي قرار دارد كه در ادامه آن مسير آزادراه ادامه مييابد. دو ماشين نيروي انتظامي در دو سوي اين ميدان مستقر هستند. اثري از نيروهاي يگان ويژه يا ضدشورش نيست. فقط روي زمين جاي لاستيك سوخته ديده ميشود. به نظر ميرسد گروهي تلاش كردهاند ميسر را با سوزاندن لاستيك بند بياورند. نيزارها سربريده به نظر ميرسند و از ارتفاعشان كاسته شده است. كنار ميدان، جوان ميوهفروشي مشغول كاسبي است كه ميگويد در زمان درگيريها در شيراز گير افتاده بوده است. او تأكيد ميكند گراني بنزين بر همه شئون زندگي افراد تأثير ميگذارد و مردم توان پرداخت هزينههايي كه با بالارفتن قيمت بنزين بر زندگيشان تحميل ميشود را ندارند. اين جوان بیان ميكند: سهميه 60 ليتر بنزين براي وانت من كافي نيست. براي آوردن ميوه به شيراز ميروم و سهميهاي كه به من تعلق گرفته، فقط براي يك بار سفر به شيراز كافي است. من شب بنزين زدم و صبح كه از خواب بيدار شدم مثل اصحاب كهف ديدم بنزين سه برابر شده است. او ميگويد: «زمان درگيريها توي شيراز ماشينم خراب شد. بهم قطعه نميفروختن ميگفتن با
بالارفتن قيمت بنزين قيمت قطعات هم تغيير قيمت پيدا ميكنه». به گفته اين جوان، بيشتر آسيبديدگان حوادث اخير در جراحي، مربوط به قشري است كه شغل آزاد دارند.
برخورد با معترضان به دلیل توليد بنزين
حدود ساعت 11 به شهر جراحي ميرسم. شهر خلوت است و مردم بهتزده به نظر ميرسند. تقريبا با هر كسي مواجه ميشوم، حضورش در شهر، زمان درگيريها را تكذيب ميكند. به سراغ چند جوان ميروم تا شايد روايت نزديك به واقعي از اتفاقات روزهاي گذشته و دليل اعتراضات مردم پيدا كنم. به گفته اين جوانان، بخشي از مردم جراحي كارمند شركتهاي پتروشيمي هستند. بخش عمدهاي هم يا بيكارند، يا كارهاي خدماتي دارند. مردم جراحي تأكيد ميكنند با گرانشدن بنزين، همهچيز گران ميشود و در شهري كه سطح درآمد مردم آن كمتر از دو ميليون تومان است، بار تورمي ناشي از تغيير قيمت بنزين، كمرشكن است. به اعتقاد ساكنان جراحي، در شهر آنها همهچيز گران است. كسي بر گرانيها نظارت ندارد و آن چيزهايي كه تلويزيون درباره پلمبشدن مغازههاي گرانفروش نشان ميدهد، صرفا خاص تهران يا شهرهاي بزرگ است. آنها از اين عدم نظارتها گله دارند و شاهد مثالهاي زيادي هم براي تفاوت قيمتها در مغازههاي مختلف جراحي ارائه ميدهند. اين جوانان ميگويند: كپسول گاز در تعاوني هشت هزار تومان قيمت دارد اما در شهر جراحي همان كپسول را 13 هزار تومان ميفروشند. قيمت رب گوجهفرنگي در مغازههاي
مختلف اين شهر كوچك متفاوت است. پرتقال در اهواز كيلويي سه هزار تومان قيمت دارد اما در جراحي به ازاي هر كيلو هفت هزار تومان به فروش ميرسد.
جولان غيربوميها در صنايع ماهشهر
جوانان جراحي از اشغال فرصتهاي شغليشان از سوی نيروهاي غيربومي گله دارند. آنها ميگويند: منطقه ويژه كنارمان است و همه فكر ميكنند ما پولدار هستيم در حالي كه همه نيروهاي منطقه ويژه از شمال و تهران آمدهاند. 90 درصد کارکنان منطقه ويژه غيربومي هستند. بچههاي بومي اينجا يا در حراست کار ميکنند يا موقت هستند و بعد از چند روز اخراجشان ميکنند. آنها با اشاره به آگهي استخدامي پتروشيمي اميركبير بيان ميكنند: بعد از پايان استخدام نيروها در اين شركت، بررسي كنيد ببينيد چقدر نيروی بومي و چقدر نيروي غيربومي جذب ميشود. از قبل نفرات را جذب و آزمون استخدامي را هم صوري برگزار ميكنند. همهچيز پارتيبازي است. مديران، فاميل و وابستگان خود را سر كار ميبرند. در حالي كه زيانهاي صنايع به ما ميرسد و دود صنعت سلامت ما را به خطر مياندازد، اين حق ماست كه در اين صنايع مشغول به كار شويم. به گفته مردم منطقه جراحي، فقط 10 درصد متولدان 69 تا 75 مشغول به كار شدهاند كه آنها هم پارتي داشتهاند براي همين توانستهاند جذب بازار كار شوند. آنها به استخدام نيروهاي غيربومي در نيروگاه سيكل تركيبي بين سربندر و ماهشهر اشاره ميكنند و ميگويند:
اعتراضهای بحق جوانان اين منطقه را كه ميخواستند در نيروگاه مشغول به كار شوند، تعبير به اغتشاش كردند و با آنها برخورد نامناسبي داشتند.
هيچ مركز حساسي آتش نگرفت
مردم منطقه جراحي با تأكيد بر اينكه در جريان اعتراض معيشتي آنها هيچ پمپبنزين، بانك يا مركز حساسي آتش نگرفته است، هدف از بستن آزادراه اصلي منطقه را خواباندن توليد اعلام ميكنند.
آنها ميگويند: اگر توليد بخوابد، صداي تهران درميآيد. شرکتهاي اينجا نان ايران را ميدهند. سه يا چهار پتروشيمي در اين منطقه وجود دارد كه ميتواند بنزين كشور را تأمين کند. تمام پتروشيميهاي ما واحد آروماتيک دارند، بنزین داشته و بهراحتي ميتوانند سوخت کشور را تأمين کنند. قبلا هم اين كار را كردهاند و هر وقت بنزين كم بياوريم، ميتوانند وارد عمل شوند. به همين خاطر نميخواهند توليد اين پتروشيميها متوقف شود. يكي از كارمندان پتروشيمي كه خودش هم معترف است با داشتن پارتي استخدام شده است، درباره سختي تردد به محل كارش در زمان اعتراضها ميگويد: مردم جاده را بسته بودند، اما كارمندان شركتها ميتوانستند به شهر وارد شوند، ولي نميتوانستند از داخل شهر به سمت شركت بروند. برخورد معترضان خيلي هم خوب بود و بندگان خدا با موتور من را به منزلم رساندند.
ساكنان جراحي تأكيد ميكنند برانداز و تجزيهطلب نيستند و اگر دولت حكومتنظامي اعلام ميكرد، منطقه تلفات جاني كمتري ميداد. آنها ميگويند: برخورد با اعتراضها مراتبي دارد؛ ابتدا از گلوله پلاستيكي، دود آتشزا و گاز اشكآور استفاده ميشود و بعد سراغ ساير ابزار ميروند، اما در منطقه جراحي اين اتفاقها رخ نداده است. با احتياط اعلاميه يكي از كشتهشدگان وقايع اخير را از جيبشان درميآورند و ميگويند: «به قيافهاش نگاه کن، ببين جزء اشرار و داعش است؟ خيلي هم ولايتمدار بود.
تجمع پتروشيميهاي از رده خارج در منطقه
مردم منطقه جراحي بر اين باورند كه چند خط توليد پتروشيمي كه در دنيا اجازه فعاليت ندارد، از سوی سرمايهگذاران ايراني خريداري و به ماهشهر منتقل شدهاند. آنها از خط توليدي سخن ميگويند كه در استراليا به دليل شدت آلايندگي اجازه فعاليت نداشته و يك شركت ايراني آن را خريداري كرده و به ايران منتقل كرده است. همچنين خط توليد ديگري كه در هند اجازه فعاليت نداشته، به ايران آورده شده است. به گفته آنها، برخي كارخانههاي منطقه تركيبات شيميايي توليد ميكنند كه كوچكترين حادثه در اين واحدها ميتواند تا شعاع 25كيلومتري آن را تحت تاثیر قرار دهد و زيانهاي ناشي از اين واحدها، مستقيم بر سلامت مردم اثر ميگذارد. آنها معتقدند كه جراحي آخر دنياست؛ زيرا قوانينش با همهجاي كشور فرق دارد. براي دريافت يك وام ازدواج معمولي، درحاليكه تلويزيون بارها اعلام كرده است كه با يك ضامن يا كارت يارانه ميتوان وام گرفت، بايد چهار ضامن به بانك معرفي و سه تا چهار ماه دوندگي كنند. اعتراضهای آنها هم به جايي نميرسد و هميشه مسئولان بانك ميگويند بخشنامه مربوطه به دستشان نرسيده است. يكي از اهالي جراحي ميگويد: من در كاشان حساب جاري دارم. كاركنان
بانك به من گفتهاند كه با همين حسابي كه دارم تا سقف 20 ميليون تومان ميتوانم وام بگيرم، اما در جراحي از اين مسائل خبري نيست. آنها تأكيد ميكنند كه خسته شدهاند. هيچ تفريحي ندارند و براي سرزدن به اقوام و فاميل، به دليل گرانشدن بهاي بنزين بايد سهبرابر كرايه حملونقل پرداخت كنند و با تغيير قيمت بنزين اين دلخوشي كوچكشان هم از دست رفته است.
اعتراضات خارج شهر متمركز بود
در مسير برگشت از جراحي، سري هم به منطقه كوره زديم؛ اين منطقه هم روزهاي خوبي را پشتسر نگذاشته است. در اين شهر، خبرنگار «شرق» با كاركنان پتروشيمي امام (ره) كه در انتظار سرويسهاي خود براي مراجعه به محل كار بودند، به گفتوگو مينشيند. به گفته كاركنان پتروشيمي امام (ره)، در جريان اعتراضات شرايط شهر عادي بوده و مردم به زندگي خود ادامه ميدادند و اعتراضات در جاده اصلي متمركز بوده است. آنها كه در زمان درگيري به دليل نبود نيروي جايگزين، چهار شيفت در پتروشيمي مانده بودند، از كشتهشدن راننده شركت خبر ميدهند. اين كاركنان ميگويند: به رانندهمان گفته بودند كه سروگوشي آب بدهد تا اگر ميتواند نيرو به شركت منتقل كند. بنده خدا گلوله ميخورد و در بيمارستان با وجود اينكه چند واحد خون به او تزريق ميشود، فوت ميكند. آنها تأكيد ميكنند: اعتراضكنندگان اجازه نميدادند به شهر بياييم يا برويم و صورتهاي خود را پوشانده بودند. يكي از كاركنان پتروشيمي امام (ره) هم مدعي ميشود كه معترضان بومي نبودهاند. يكي از جوانان ساكن كوره هم حضور در شهر را در زمان درگيريها تكذيب ميكند. او كه چندسال قبل در پتروشيمي اميركبير به صورت پروژهاي
كار ميكرده است، پس از تعديل نيرو، به صورت پروژهاي در شهر يزد كسبوكار خود را ادامه ميدهد و به همين خاطر بين يزد و كوره تردد ميكند. به گفته او، مردم فقير هستند و بيكاري مشكل عمده آنهاست. اگر مردم منطقه كار خوب داشته باشند، اعتراض هم نخواهند كرد. اين جوان ساكن كوره شايعات مربوط به حضور گروهكهاي تروريستي در منطقه را رد ميكند و بر اساس شنيدههايش ميگويد كه معترضان از خود مردم بودهاند و به دليل اثر گراني بنزين بر معيشتشان، دست به اعتراض زدهاند.
واكنش پتروشيميها به اظهارات مردم
مردم منطقه بندر ماهشهر صنايع پتروشيمي را تافتهاي جدابافته ميدانند كه به آنها تعلق ندارد. سهم خود از صنايع آلاينده استانشان را در حداقل ممكن تصور ميكنند و بر اين باورند كه تنها بار هزينههاي درماني به دليل آلايندهبودن پتروشيميها به آنها تحميل شده است. تفاوت سطح درآمد نيروهاي شركتي و مردم عادي هم به اين مسئله دامن زده است. درواقع مردم منطقه تصور ميكنند پتروشيميها هوايشان را دزديدهاند و تأثير مثبتي بر زندگيشان ندارند. بر اساس مطالعه آمايش استان خوزستان كه پاييز 91 تهيه شده است، بندر ماهشهر 19 درصد توليد ناخالص داخلي استان خوزستان را به خود اختصاص داده و يكي از شهرستانهايي است كه سهم عمده فعاليت صنعتي در توليد ناخالص را به خود اختصاص ميدهد. همچنين بر اساس اطلاعات مركز آمار ايران، يكي از استانهايي كه بار زيادي از توليد كشور را به دوش ميكشد، خوزستان است. بنابراين بايد بررسي شود كه چرا مردم منطقهاي با اين مشخصات، هيچ سهمي براي خود در صنعت اين ناحيه قائل نيستند. خبرنگار «شرق» تلاش كرد تا با شركتهاي پتروشيمي گفتوگو كند و پاسخهاي آنها درباره نظرات مردم منطقه را دريافت كند كه البته بخشي از اين
تلاشها بدون نتيجه باقي ميماند. در ميان تماسهاي پاسخ دادهشده، خانم قاسمي، رئيس روابطعمومي پتروشيمي خوزستان، در گفتوگو با «شرق» توليد بنزين و آلايندگي اين واحد را رد ميكند و اين واحد را يكي از واحدهاي كوچك صنعت پتروشيمي در دنيا معرفي ميكند. قنواتي، رئيس روابطعمومي شركت پتروشيمي بوعليسينا نيز در گفتوگو با «شرق» بيان ميكند: ايكاش شما بهجاي اينكه از من بپرسيد كه پتروشيمي چه اقدامي براي منطقه انجام داده است، با واحد عمليات غيرصنعتي تماس ميگرفتيد. عمليات غيرصنعتي در كنار پتروشيمي احداث شد و يك تا دو سالي هست كه در اين زمينه فعاليتهاي چشمگيري انجام ميشود. از دكتر مرويان يا چنين نامي كه در زمينه مسئوليتهاي اجتماعي فعاليت ميكند، ميتوانید استعلام كامل را بگيريد. با روابطعمومي عمليات غيرصنعتي يا خود دكتر مرويان صحبت كنيد تا بهتر جواب سؤال شما را بدهد. او به پرسش ديگر «شرق» درباره جذب نيروهاي بومي و توليد بنزين در پتروشيمي ميگويد: اينكه ما چه توليد ميكنيم و چه نميكنيم، بحث ديگري است. مقولات را نميتوان با هم مخلوط كرد. توليدات ما به نيازمنديهاي كشور بازميگردد. هر پتروشيميای كه ميخواهد احداث
شود، اين نيازمنديها را ميبيند و بر اساس آن پتروشيمي احداث ميكند. قنواتي اضافه ميكند: بهخاطر همين نميشود در اين مقوله سؤال بوميسازي را مخلوط كرد. منتها يك نيازهايي كشور را به سمت اين مسئله ميبرد. بحث استخدامي چگونه و به چه شكلي است و نياز هست كه اينجا بوميسازي بشود يا نشود، در اختيار من نيست كه موضوعات مربوط به آن را ارائه دهم. در اين رابطه شركت عمليات غيرصنعتي بهتر ميتواند مسائل را ببيند، زيرا نهفقط از پتروشيمي ما، بلكه از پتروشيميهاي ديگر هم بازديد انجام ميدهند و نتايج خوبي به دستشان رسيده است. ميتوانید با شركت عمليات غيرصنعتي تماس بگيريد، زيرا ميتواند آمار دقيقتري به شما بدهد. چگني، رئيس روابطعمومي شركت پتروشيمي اروند نيز به تماس «شرق» پاسخ نميدهد، اما در پيامكي درباره دلايل نارضايتي مردم منطقه از عملكرد پتروشيمي اعلام ميكند: «قطعا نوع نگرش از سوي مردم عزيز ماهشهر نياز به بررسي و تحليل دارد. شايد در رفع حاشيهنشيني و بعضا اشتغال آن جوري كه مدنظر مردم شريف ماهشهر است، اقدامی جدي انجام نشده، ولي بهجرئت ميگويم كه خدمات كمنظيري انجام شده است كه قابل وصف نيست».