قدرت انحصاری علیه بهرهوری
خلیل حیدری*
بر اساس نظریههای اقتصادی، قیمتگذاری در شرایط انحصار یا همان اعمال قدرت بازار، اثرات رفاهی زیانباری دارد. صنايع با قدرت بازار بالاتر، منابع را در سطحي پايينتر از سطح بهينه و صنايع با قدرت بازار كوچکتر، منابع را در سطحي بالاتر از سطح بهينه به كار خواهند گرفت و همانطوركه لرنر (1934) و اوپ و پالور و والدن[1] (2014) نشان دادند، نتيجه چنين شرايطي، كاهش بهرهوری کل عوامل و در نتیجه رفاه جامعه خواهد بود.[2]
انحصار به تولیدکنندگان و عرضهکنندگان قدرتی خواهد داد که قیمت را بالاتر از هزینه نهایی قرار دهند و برای خود حاشیه سود غیراقتصادی ایجاد کنند. به این توانایی، قدرت انحصاری یا قدرت بازار میگویند. قدرت بازار یا قدرت انحصاری صنایع را میتوان به روشهای مختلف اندازهگیری کرد. در بررسی حاضر قدرت انحصاری صنایع کارخانهای ایران در سطح کدهای چهاررقمی ISIC در سالهای 1374 تا 1392 برآورد شد. نتایج نشان میدهد صنایع کارخانهای ایران بهطور متوسط 23 درصد قدرت انحصاری اعمال میکنند. همچنین در دوره مذکور برای برآورد شاخص بهرهوری کل عوامل تولید از روش لوینسون و پترین[3] (2003) استفاده شده است که نتایج حاصل از برآورد شاخص بهرهوری کل عوامل تولید نشان میدهد متوسط شاخص بهرهوری تولید صنایع در سطح کدهای چهاررقمی ISIC در فاصله سالهای 1374 تا 1392 حدود 106 بوده است. بهعبارتدیگر بهطور متوسط صنایع کشور به ازای هر صد واحد نهاده دریافتی تنها 106 واحد ستانده تولید کردهاند.
برای نشاندادن تأثیر قدرت انحصاری صنایع کارخانهای ایران بر بهرهوری کل عوامل تولید رابطه شاخص بهرهوری کل عوامل تولید در سطح کدهای چهاررقمی ISIC همراه با اندازه قدرت انحصاری هر رشته فعالیت در نمودار این یادداشت آمده است. با توجه به روند نزولی اندازه قدرت انحصاری صنایع کارخانهای، روند صعودی شاخص بهرهوری کل عوامل تولید صنایع دیده میشود. این رابطه معکوس تأییدکننده تأثیر منفی قدرت انحصاری بر بهرهوری صنایع و تخصیص نامناسب منابع است.
در نتیجه یکی از راههای ارتقای بهرهوری تولید، کاهش قدرت انحصاری صنایع و همچنین کاهش انحصارات دولتی و قانونی است. باید به چند نکته کلیدی توجه کرد. صنایع کارخانهای ایران بهطور متوسط 23 درصد قدرت انحصاری را برای کسب حاشیه سود غیراقتصادی اعمال میکنند.
بر اساس نظریههای اقتصادی این قدرت انحصاری باعث کاهش بهرهوری کل عوامل تولید خواهد بود. در عمل نیز ملاحظه شد که با افزایش قدرت انحصاری صنایع کشور، بهرهوری تولید آنان کاهش پیدا میکند. این امر مؤید این نکته است که برای افزایش بهرهوری در صنایع باید قدرت انحصاری صنایع از جمله انحصارات دولتی و قانونی از بین برود.
[1]- Opp, Parlour, and Walden
[2]-Yi Lu, and Linhui Yu, "Trade Liberalization and Markup Dispersion: Evidence from China's WTO Accession.", P.1.
[3] -J. Levinsohn, A. Petrin, "Estimating production functions using inputs to control for unobservables." PP.317-342.
*عضو هیئتعلمی مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی
بر اساس نظریههای اقتصادی، قیمتگذاری در شرایط انحصار یا همان اعمال قدرت بازار، اثرات رفاهی زیانباری دارد. صنايع با قدرت بازار بالاتر، منابع را در سطحي پايينتر از سطح بهينه و صنايع با قدرت بازار كوچکتر، منابع را در سطحي بالاتر از سطح بهينه به كار خواهند گرفت و همانطوركه لرنر (1934) و اوپ و پالور و والدن[1] (2014) نشان دادند، نتيجه چنين شرايطي، كاهش بهرهوری کل عوامل و در نتیجه رفاه جامعه خواهد بود.[2]
انحصار به تولیدکنندگان و عرضهکنندگان قدرتی خواهد داد که قیمت را بالاتر از هزینه نهایی قرار دهند و برای خود حاشیه سود غیراقتصادی ایجاد کنند. به این توانایی، قدرت انحصاری یا قدرت بازار میگویند. قدرت بازار یا قدرت انحصاری صنایع را میتوان به روشهای مختلف اندازهگیری کرد. در بررسی حاضر قدرت انحصاری صنایع کارخانهای ایران در سطح کدهای چهاررقمی ISIC در سالهای 1374 تا 1392 برآورد شد. نتایج نشان میدهد صنایع کارخانهای ایران بهطور متوسط 23 درصد قدرت انحصاری اعمال میکنند. همچنین در دوره مذکور برای برآورد شاخص بهرهوری کل عوامل تولید از روش لوینسون و پترین[3] (2003) استفاده شده است که نتایج حاصل از برآورد شاخص بهرهوری کل عوامل تولید نشان میدهد متوسط شاخص بهرهوری تولید صنایع در سطح کدهای چهاررقمی ISIC در فاصله سالهای 1374 تا 1392 حدود 106 بوده است. بهعبارتدیگر بهطور متوسط صنایع کشور به ازای هر صد واحد نهاده دریافتی تنها 106 واحد ستانده تولید کردهاند.
برای نشاندادن تأثیر قدرت انحصاری صنایع کارخانهای ایران بر بهرهوری کل عوامل تولید رابطه شاخص بهرهوری کل عوامل تولید در سطح کدهای چهاررقمی ISIC همراه با اندازه قدرت انحصاری هر رشته فعالیت در نمودار این یادداشت آمده است. با توجه به روند نزولی اندازه قدرت انحصاری صنایع کارخانهای، روند صعودی شاخص بهرهوری کل عوامل تولید صنایع دیده میشود. این رابطه معکوس تأییدکننده تأثیر منفی قدرت انحصاری بر بهرهوری صنایع و تخصیص نامناسب منابع است.
در نتیجه یکی از راههای ارتقای بهرهوری تولید، کاهش قدرت انحصاری صنایع و همچنین کاهش انحصارات دولتی و قانونی است. باید به چند نکته کلیدی توجه کرد. صنایع کارخانهای ایران بهطور متوسط 23 درصد قدرت انحصاری را برای کسب حاشیه سود غیراقتصادی اعمال میکنند.
بر اساس نظریههای اقتصادی این قدرت انحصاری باعث کاهش بهرهوری کل عوامل تولید خواهد بود. در عمل نیز ملاحظه شد که با افزایش قدرت انحصاری صنایع کشور، بهرهوری تولید آنان کاهش پیدا میکند. این امر مؤید این نکته است که برای افزایش بهرهوری در صنایع باید قدرت انحصاری صنایع از جمله انحصارات دولتی و قانونی از بین برود.
[1]- Opp, Parlour, and Walden
[2]-Yi Lu, and Linhui Yu, "Trade Liberalization and Markup Dispersion: Evidence from China's WTO Accession.", P.1.
[3] -J. Levinsohn, A. Petrin, "Estimating production functions using inputs to control for unobservables." PP.317-342.
*عضو هیئتعلمی مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی