|

استيضاح، واقعيت‎ها را تغيير نمي‎دهد

هانيه موحد . کارشناس انرژي

باز هم در کشور دري به تخته خورد و استيضاح وزير نفت به جريان افتاد؛ اگرچه بارها بي‎نتيجه‌ماندن استيضاح زنگنه -يا به دليل طرح محورهاي غيرمستدل و بي‎اساس يا به‌ واسطه عقب‎نشيني امضاکنندگان- به‌خوبي از اهداف اغلب سياسي پشت استيضاح‎ها پرده برداشته و اگرچه حتي يادمان نرفته هنوز يک هفته از نامه انتقادي 72 نماينده مجلس به سران قوا (عليه زنگنه) نگذشته بود که 164 نماينده در پيامي در صحن علني مجلس از تلاش‎هاي زنگنه قدرداني کردند؛ اما با همه‎ اين تفاسير و فارغ از واکاوي تمام اين دوگانگي‎هاي رفتاري که تحليل آن نيز کار پيچيده‎اي نيست، خوب است آن دسته از نمايندگان محترم مجلس که پاي استيضاح وزير نفت را امضا کرده‎اند، محورهاي مطرح‌شده براي استيضاح را از نو مرور و اندکي در آن تأمل کنند. شايد با مرور محورهاي استيضاح زنگنه بپرسيد چگونه نمايندگان امضاکننده طرح استيضاح به اين جمع‎بندي رسيده‎اند که براي افزايش قاچاق سوخت يقه وزير نفت را بگيرند يا با اتکا به چه اطلاعاتي نتيجه‎گيري کرده‎اند که عملکرد وزارت نفت در ميادين مشترک قابل دفاع نيست؟ پاسخ خيلي سخت به نظر نمي‎رسد. مثلا همين ديروز خبري به نقل از فرمانده قرارگاه سازندگي خاتم‎الانبيا خواندم که ايشان با اشاره به پيشرفت ناچيز بخش روسازي پروژه احداث راه‎آهن چابهار-زاهدان به دليل مشکلات مالي، ابراز اميدواري کرده بود با توجه به موافقت رهبري براي تخصيص 300 ميليون يورو منابع مالي به اين پروژه، روند تکميل آن تسريع شود. فرمانده قرارگاه در اين گفت‎وگو، به 19 سال بي‎عملي در فاز 11 پارس جنوبي به دليل واگذاري اين طرح توسعه به شرکت‎هاي خارجي هم اشاره و بر آمادگي کامل قرارگاه براي اجراي اين طرح تأکيد کرده بود! فکر کردم اين مثال خوبي است. متأسفانه کم نيستند آنان که با اتکا به اطلاعات، خبرها و گفت‎وگوهايي از اين دست، وزير نفت را به دلايلي از‌جمله واگذاري معدود طرحي به فلان شرکت‎ خارجي، به تعلل يا قصور در نحوه تعيين تکليف ميادين متهم مي‎کنند؛ بدون اينکه اين سؤال در ذهن‎شان مطرح شود «چطور ممکن است يک پيمانکار داخلي که پروژه‎اش براي دريافت 300 ميليون يورو متوقف مانده، از آمادگي کامل براي اجراي پروژه چند ميليارد‌يورويي برخوردار باشد؟».گذشته از آنکه محورهاي نام‎برده براي استيضاح زنگنه تا چه حد مستند است؛ اما با فرض استيضاح زنگنه و حتي با فرض بی‌اعتمادی مجلس به وزير نفت، سؤال اين است که قانون‌گذاران ملت چه دورنمايي را براي وزارت نفت بدون زنگنه ترسيم کرده‎اند؟ به اذعان اغلب مسئولان و فعالان سياسي و اقتصادي، کشور سخت‎ترين نوع فشارهاي تحريمي را تجربه مي‎کند. از دوره قبلي تحريم که مصائب آن هم با امروز برابري نمي‎کرد، پديده‎هايي مانند بابک زنجاني ظهور کرد؛ حال چه ضمانتي است که وزارت نفت بدون راهبري زنگنه (که حتي بسياري از مخالفانش هم بر پاکدستي و فسادستيزي‏اش باور دارند) فروش نفت را در اين شرايط دشوار پيش ببرد؛ بي‎آنکه کشور شاهد تولد «بابک زنجاني»‎هاي ديگري شود؟ بسیار واضح است که ريشه اصلي زمزمه مجدد استيضاح زنگنه، گران‌شدن بنزين است و بسياري در باب طرح استيضاح‎هاي اخير معتقدند جرياناتي که به دنبال سهميه‎بندي و افزايش نرخ بنزين در کشور حادث شد، صرفا يک قرباني مي‎خواهد؛ اما زنگنه استيضاح شود يا نه، واقعيت‎هايي مثل اينکه تعيين نرخ بنزين به وزير نفت ارتباطي ندارد يا اينکه افزايش و کاهش قاچاق سوخت تابع دستور يک وزير نيست، تغييري نخواهد کرد. زنگنه استيضاح شود يا نه و اين استيضاح به ادامه حضورش در وزارت نفت منتهي شود يا پايان آن، اين واقعيت که زنگنه هيچ‎گاه امکان افزايش قيمت يا سهميه‎بندي بنزين را رد نکرد يا اين واقعيت که اين نمايندگان مجلس بودند که در بررسي لايحه اصلاح قانون بودجه سال 1395 با حذف بند ح تبصره 14 قانون بودجه و حذف کارت سوخت موافقت کردند، تغييري نخواهد کرد. زنگنه استيضاح شود يا نه و نتيجه اين استيضاح سياسي هرچه باشد، اين واقعيت تغييري نخواهد کرد که وزارت نفت در شش سال اخير در بسياري از حوزه‎ها از‌جمله فروش مطمئن و بي‎حاشيه نفت، تعيين تکليف ميادين مشترک و افزايش توليد اين ميادين، افزايش ظرفيت توليد فراورده‎هاي نفتي، توسعه گازرساني و ظرفيت‎سازي براي بهره‎مندي صنعت نفت از حضور بخش خصوصي و ظرفيت‎هاي ايراني عملکرد مطلوبي داشته است. استيضاح بيژن زنگنه مستند به ماده 221 آيين‎نامه داخلي مجلس شوراي اسلامي، در دو روز گذشته در کميسيون انرژي مجلس بررسي شد. جالب است که يکي از محورهاي مورد سؤال خبرنگاران رسانه‎هاي خارجي در حاشيه نشست اخير اوپک، همين موضوع بود. زنگنه در جمع خبرنگاراني که در بلومبرگ در وصف خدمتگزاري و وطن‎دوستي او نوشته‎اند يا در اويل‎پرايس، دستاوردهاي او را به‌ويژه در حوزه افزايش ظرفيت توليد بنزين و توسعه فراورده‎هاي نفتي تشريح کرده‎اند، بايد به اين سؤالات پاسخ مي‎داد که «چرا در داخل کشور تحت فشار هستيد؟» يا «آيا به خاطر استيضاح نگران نيستيد؟». پاسخ زنگنه در وين، پاسخي به بسياري از اما‌و‌اگرها بود: «استيضاح حق مجلس است و وزير هم موظف است به نمايندگان جواب دهد. چرا بايد نگران آن باشم؟ استيضاح در کشور ما عادي است. مگر تا حالا به ما فشار نياورده‌اند؟ ما هميشه تحت فشار زندگي مي‌کنيم».

باز هم در کشور دري به تخته خورد و استيضاح وزير نفت به جريان افتاد؛ اگرچه بارها بي‎نتيجه‌ماندن استيضاح زنگنه -يا به دليل طرح محورهاي غيرمستدل و بي‎اساس يا به‌ واسطه عقب‎نشيني امضاکنندگان- به‌خوبي از اهداف اغلب سياسي پشت استيضاح‎ها پرده برداشته و اگرچه حتي يادمان نرفته هنوز يک هفته از نامه انتقادي 72 نماينده مجلس به سران قوا (عليه زنگنه) نگذشته بود که 164 نماينده در پيامي در صحن علني مجلس از تلاش‎هاي زنگنه قدرداني کردند؛ اما با همه‎ اين تفاسير و فارغ از واکاوي تمام اين دوگانگي‎هاي رفتاري که تحليل آن نيز کار پيچيده‎اي نيست، خوب است آن دسته از نمايندگان محترم مجلس که پاي استيضاح وزير نفت را امضا کرده‎اند، محورهاي مطرح‌شده براي استيضاح را از نو مرور و اندکي در آن تأمل کنند. شايد با مرور محورهاي استيضاح زنگنه بپرسيد چگونه نمايندگان امضاکننده طرح استيضاح به اين جمع‎بندي رسيده‎اند که براي افزايش قاچاق سوخت يقه وزير نفت را بگيرند يا با اتکا به چه اطلاعاتي نتيجه‎گيري کرده‎اند که عملکرد وزارت نفت در ميادين مشترک قابل دفاع نيست؟ پاسخ خيلي سخت به نظر نمي‎رسد. مثلا همين ديروز خبري به نقل از فرمانده قرارگاه سازندگي خاتم‎الانبيا خواندم که ايشان با اشاره به پيشرفت ناچيز بخش روسازي پروژه احداث راه‎آهن چابهار-زاهدان به دليل مشکلات مالي، ابراز اميدواري کرده بود با توجه به موافقت رهبري براي تخصيص 300 ميليون يورو منابع مالي به اين پروژه، روند تکميل آن تسريع شود. فرمانده قرارگاه در اين گفت‎وگو، به 19 سال بي‎عملي در فاز 11 پارس جنوبي به دليل واگذاري اين طرح توسعه به شرکت‎هاي خارجي هم اشاره و بر آمادگي کامل قرارگاه براي اجراي اين طرح تأکيد کرده بود! فکر کردم اين مثال خوبي است. متأسفانه کم نيستند آنان که با اتکا به اطلاعات، خبرها و گفت‎وگوهايي از اين دست، وزير نفت را به دلايلي از‌جمله واگذاري معدود طرحي به فلان شرکت‎ خارجي، به تعلل يا قصور در نحوه تعيين تکليف ميادين متهم مي‎کنند؛ بدون اينکه اين سؤال در ذهن‎شان مطرح شود «چطور ممکن است يک پيمانکار داخلي که پروژه‎اش براي دريافت 300 ميليون يورو متوقف مانده، از آمادگي کامل براي اجراي پروژه چند ميليارد‌يورويي برخوردار باشد؟».گذشته از آنکه محورهاي نام‎برده براي استيضاح زنگنه تا چه حد مستند است؛ اما با فرض استيضاح زنگنه و حتي با فرض بی‌اعتمادی مجلس به وزير نفت، سؤال اين است که قانون‌گذاران ملت چه دورنمايي را براي وزارت نفت بدون زنگنه ترسيم کرده‎اند؟ به اذعان اغلب مسئولان و فعالان سياسي و اقتصادي، کشور سخت‎ترين نوع فشارهاي تحريمي را تجربه مي‎کند. از دوره قبلي تحريم که مصائب آن هم با امروز برابري نمي‎کرد، پديده‎هايي مانند بابک زنجاني ظهور کرد؛ حال چه ضمانتي است که وزارت نفت بدون راهبري زنگنه (که حتي بسياري از مخالفانش هم بر پاکدستي و فسادستيزي‏اش باور دارند) فروش نفت را در اين شرايط دشوار پيش ببرد؛ بي‎آنکه کشور شاهد تولد «بابک زنجاني»‎هاي ديگري شود؟ بسیار واضح است که ريشه اصلي زمزمه مجدد استيضاح زنگنه، گران‌شدن بنزين است و بسياري در باب طرح استيضاح‎هاي اخير معتقدند جرياناتي که به دنبال سهميه‎بندي و افزايش نرخ بنزين در کشور حادث شد، صرفا يک قرباني مي‎خواهد؛ اما زنگنه استيضاح شود يا نه، واقعيت‎هايي مثل اينکه تعيين نرخ بنزين به وزير نفت ارتباطي ندارد يا اينکه افزايش و کاهش قاچاق سوخت تابع دستور يک وزير نيست، تغييري نخواهد کرد. زنگنه استيضاح شود يا نه و اين استيضاح به ادامه حضورش در وزارت نفت منتهي شود يا پايان آن، اين واقعيت که زنگنه هيچ‎گاه امکان افزايش قيمت يا سهميه‎بندي بنزين را رد نکرد يا اين واقعيت که اين نمايندگان مجلس بودند که در بررسي لايحه اصلاح قانون بودجه سال 1395 با حذف بند ح تبصره 14 قانون بودجه و حذف کارت سوخت موافقت کردند، تغييري نخواهد کرد. زنگنه استيضاح شود يا نه و نتيجه اين استيضاح سياسي هرچه باشد، اين واقعيت تغييري نخواهد کرد که وزارت نفت در شش سال اخير در بسياري از حوزه‎ها از‌جمله فروش مطمئن و بي‎حاشيه نفت، تعيين تکليف ميادين مشترک و افزايش توليد اين ميادين، افزايش ظرفيت توليد فراورده‎هاي نفتي، توسعه گازرساني و ظرفيت‎سازي براي بهره‎مندي صنعت نفت از حضور بخش خصوصي و ظرفيت‎هاي ايراني عملکرد مطلوبي داشته است. استيضاح بيژن زنگنه مستند به ماده 221 آيين‎نامه داخلي مجلس شوراي اسلامي، در دو روز گذشته در کميسيون انرژي مجلس بررسي شد. جالب است که يکي از محورهاي مورد سؤال خبرنگاران رسانه‎هاي خارجي در حاشيه نشست اخير اوپک، همين موضوع بود. زنگنه در جمع خبرنگاراني که در بلومبرگ در وصف خدمتگزاري و وطن‎دوستي او نوشته‎اند يا در اويل‎پرايس، دستاوردهاي او را به‌ويژه در حوزه افزايش ظرفيت توليد بنزين و توسعه فراورده‎هاي نفتي تشريح کرده‎اند، بايد به اين سؤالات پاسخ مي‎داد که «چرا در داخل کشور تحت فشار هستيد؟» يا «آيا به خاطر استيضاح نگران نيستيد؟». پاسخ زنگنه در وين، پاسخي به بسياري از اما‌و‌اگرها بود: «استيضاح حق مجلس است و وزير هم موظف است به نمايندگان جواب دهد. چرا بايد نگران آن باشم؟ استيضاح در کشور ما عادي است. مگر تا حالا به ما فشار نياورده‌اند؟ ما هميشه تحت فشار زندگي مي‌کنيم».

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها