درباره تازهترین اجرای کوروش سلیمانی
سکوت سفیدی از جنس بتهوون
پژند سلیمانی
سکوت سفید، سکوت دوضربی موسیقی که به معنای واقعی کلمه در نمایش کوروش سلیمانی میتوان دید؛ از صحنه و دکوری تروتمیز و سفید تا لباسهای بازیگران و حرکت شستهورفته آنها روی صحنه و شیوه انتخابی بازی، همه و همه، اجرا را به یک ملودی آرام تبدیل کردهاند که نواخته میشود و به گوش مخاطب مینشیند. بازیهایی که شیوه اجرای نقشها را با فضا جفتوجور میکند؛ همانطور پرطمطراق و همانقدر آهنگین. حتی میزانسنها و حرکت بازیگران در نیمه روشنایی میان صحنهها برای رسیدن به جایگاهشان. اصلا اگر بدانیم موسیقی چیزی نیست جز سکوت بین نتها، بیشک سکوت سفید را هم باید یک سمفونی گوشنواز دانست که میتوانی در خلوتی گوش بسپاری به آن؛ یک سمفونی پر از سکوتهای دوضربی؛ سکوتهایی که با متن تام استوپارد و با ذهن خلاق و کاربلد کوروش سلیمانی یک قطعه کلاسیک ساخته است. از آن کلاسیکهای روان، بدون اوج و فرودهای موتزارت؛ چیزی شبیه «برای الیزه»ی بتهوون، نرم و روان.
تام استوپارد، نویسنده انگلیسی، چکتبار که تاکنون فیلمنامهها و نمایشنامههای زیادی نوشته است و بسیاری از آنها درخشیدهاند، در نمایشنامه «آرامش از نوعی دیگر» که کوروش سلیمانی با انتخابی درست آن را به «سکوت سفید» تغییر داده است، داستانی برایمان روایت میکند از یک آرامش دراماتیک؛ آرامشی که هر روزه و هزارباره با آن روبهرو نیستیم و تعریفش را نشنیدهایم. نام انگلیسی این نمایش بیشتر به معنای «صلح مهجور» است که شاید به دلیل فضای داستانی این ترجمه واژهبهواژه را به «آرامشی از نوع دیگر» تغییر دادهاند. متنی که با ظهور شخصیت در دل فضایی متفاوت و جدید، داستانی از نوع دیگر برای ما بازگو میکند. اما آنچه میتوانیم در نام اصلی متن و البته قصه پنهانی پلات بیابیم، واژه صلح است؛ صلحی که آقای براون با حرکتی به ظاهر نامعقول و بهزور برای خودش دستوپا میکند. حیرانیم به چرایی این جستوجو، چرایی این اصرار. اما متن و مونولوگ شخصیت، جواب علامت سؤالهای ما را میدهد. او طعم جنگ را چشیده و حالا بهدنبال صلح است. بهدنبال تکرار امنیتی که در بیمارستان پشت جبهه تجربه کرده بوده است. آنچه ما را به «جان براون» نمایش سکوت سفید
علاقهمند میکند، علاوهبر بازی سامان دارابی، عشقی است که پایش را هر کجا بگذارد، میتوانیم با آن همذاتپنداری کنیم و خودمان را در لحظههایش ببینیم و بیابیم.
آنچه در اجرای کوروش سلیمانی اهمیت دارد، این تاش سفید و گذاشتنش به عنوان یک بنمایه پنهان در سراسر اجرا است؛ آنطور که میشود در سراسر صحنه و الف تا یای اجرا آن را در جایی یافت. حتی وقتی تنها و تنها باری که آقای براون سنگی در آرامش صحنه و نمایش میاندازد و موج میاندازد در آن اتاق سفید و از جنگ میگوید، باز هم سفیدی اتاقکی که مجروحان جنگی در آنجا بستری بودهاند، در ذهن مخاطب نقش میبندد و به تصویر کشیده میشود. موسیقی دوضربی کوروش سلیمانی با شیوه اجرائی خاص خود او که میتوانیم در اجراهای دیگرش در این سالها ببینیم، آرامش را مثل یک خیال به تصویر درمیآورد و مواج و رقصان با خود پیش میبرد؛ آرامشی که مانند آقای براون در جایی از این جهان گم شده است.
کوروش سلیمانی، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون درباره نمایش جدیدی که با نام «سکوت سفید» کارگردانی میکند، به خبرآنلاین توضیح داد: «سکوت سفید» همان نمایشنامه «آرامش از نوعی دیگر» نوشته استوپارد با ترجمه زنده یاد هوشنگ حسامی است که ما آن را با تغییر نام پس از بازبینی و انجام کارهای مربوطه، از ۱۹ آبان در عمارت نوفل لوشاتو به روی صحنه میبریم. ما در سالهای گذشته همراه با دوستانم نمایش «خرده نان» را در سالن سایه اجرا کردیم که پرتماشاگرترین سال ۹۷ این سالن بود. سالهای قبلتر هم نمایش «فالومی» را در تالار مولوی و «ناگهان پیت حلبی» را در تالار سنگلج اجرا کرده بودیم که این آثار هم جزء موفقترین اجراهای سالهای خود بودند. طبق قراری که داریم، هر سال وظیفه خود میدانیم تا نمایشی را روی صحنه ببریم و امسال سراغ نمایشنامه «آرامش از نوعی دیگر» آمدهایم. برای من مهمترین دلیلی که باعث میشود متنی را دست بگیرم و کارگردانی کنم، تاثیرگذاری اجتماعی آن اثر است. بنابراین سعی میکنم سراغ موضوعات مبتلا به جامعه که دغدغه و درد مردم روزگار است بروم».
سکوت سفید، سکوت دوضربی موسیقی که به معنای واقعی کلمه در نمایش کوروش سلیمانی میتوان دید؛ از صحنه و دکوری تروتمیز و سفید تا لباسهای بازیگران و حرکت شستهورفته آنها روی صحنه و شیوه انتخابی بازی، همه و همه، اجرا را به یک ملودی آرام تبدیل کردهاند که نواخته میشود و به گوش مخاطب مینشیند. بازیهایی که شیوه اجرای نقشها را با فضا جفتوجور میکند؛ همانطور پرطمطراق و همانقدر آهنگین. حتی میزانسنها و حرکت بازیگران در نیمه روشنایی میان صحنهها برای رسیدن به جایگاهشان. اصلا اگر بدانیم موسیقی چیزی نیست جز سکوت بین نتها، بیشک سکوت سفید را هم باید یک سمفونی گوشنواز دانست که میتوانی در خلوتی گوش بسپاری به آن؛ یک سمفونی پر از سکوتهای دوضربی؛ سکوتهایی که با متن تام استوپارد و با ذهن خلاق و کاربلد کوروش سلیمانی یک قطعه کلاسیک ساخته است. از آن کلاسیکهای روان، بدون اوج و فرودهای موتزارت؛ چیزی شبیه «برای الیزه»ی بتهوون، نرم و روان.
تام استوپارد، نویسنده انگلیسی، چکتبار که تاکنون فیلمنامهها و نمایشنامههای زیادی نوشته است و بسیاری از آنها درخشیدهاند، در نمایشنامه «آرامش از نوعی دیگر» که کوروش سلیمانی با انتخابی درست آن را به «سکوت سفید» تغییر داده است، داستانی برایمان روایت میکند از یک آرامش دراماتیک؛ آرامشی که هر روزه و هزارباره با آن روبهرو نیستیم و تعریفش را نشنیدهایم. نام انگلیسی این نمایش بیشتر به معنای «صلح مهجور» است که شاید به دلیل فضای داستانی این ترجمه واژهبهواژه را به «آرامشی از نوع دیگر» تغییر دادهاند. متنی که با ظهور شخصیت در دل فضایی متفاوت و جدید، داستانی از نوع دیگر برای ما بازگو میکند. اما آنچه میتوانیم در نام اصلی متن و البته قصه پنهانی پلات بیابیم، واژه صلح است؛ صلحی که آقای براون با حرکتی به ظاهر نامعقول و بهزور برای خودش دستوپا میکند. حیرانیم به چرایی این جستوجو، چرایی این اصرار. اما متن و مونولوگ شخصیت، جواب علامت سؤالهای ما را میدهد. او طعم جنگ را چشیده و حالا بهدنبال صلح است. بهدنبال تکرار امنیتی که در بیمارستان پشت جبهه تجربه کرده بوده است. آنچه ما را به «جان براون» نمایش سکوت سفید
علاقهمند میکند، علاوهبر بازی سامان دارابی، عشقی است که پایش را هر کجا بگذارد، میتوانیم با آن همذاتپنداری کنیم و خودمان را در لحظههایش ببینیم و بیابیم.
آنچه در اجرای کوروش سلیمانی اهمیت دارد، این تاش سفید و گذاشتنش به عنوان یک بنمایه پنهان در سراسر اجرا است؛ آنطور که میشود در سراسر صحنه و الف تا یای اجرا آن را در جایی یافت. حتی وقتی تنها و تنها باری که آقای براون سنگی در آرامش صحنه و نمایش میاندازد و موج میاندازد در آن اتاق سفید و از جنگ میگوید، باز هم سفیدی اتاقکی که مجروحان جنگی در آنجا بستری بودهاند، در ذهن مخاطب نقش میبندد و به تصویر کشیده میشود. موسیقی دوضربی کوروش سلیمانی با شیوه اجرائی خاص خود او که میتوانیم در اجراهای دیگرش در این سالها ببینیم، آرامش را مثل یک خیال به تصویر درمیآورد و مواج و رقصان با خود پیش میبرد؛ آرامشی که مانند آقای براون در جایی از این جهان گم شده است.
کوروش سلیمانی، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون درباره نمایش جدیدی که با نام «سکوت سفید» کارگردانی میکند، به خبرآنلاین توضیح داد: «سکوت سفید» همان نمایشنامه «آرامش از نوعی دیگر» نوشته استوپارد با ترجمه زنده یاد هوشنگ حسامی است که ما آن را با تغییر نام پس از بازبینی و انجام کارهای مربوطه، از ۱۹ آبان در عمارت نوفل لوشاتو به روی صحنه میبریم. ما در سالهای گذشته همراه با دوستانم نمایش «خرده نان» را در سالن سایه اجرا کردیم که پرتماشاگرترین سال ۹۷ این سالن بود. سالهای قبلتر هم نمایش «فالومی» را در تالار مولوی و «ناگهان پیت حلبی» را در تالار سنگلج اجرا کرده بودیم که این آثار هم جزء موفقترین اجراهای سالهای خود بودند. طبق قراری که داریم، هر سال وظیفه خود میدانیم تا نمایشی را روی صحنه ببریم و امسال سراغ نمایشنامه «آرامش از نوعی دیگر» آمدهایم. برای من مهمترین دلیلی که باعث میشود متنی را دست بگیرم و کارگردانی کنم، تاثیرگذاری اجتماعی آن اثر است. بنابراین سعی میکنم سراغ موضوعات مبتلا به جامعه که دغدغه و درد مردم روزگار است بروم».