کرباسچی در نقد عملکرد حزب اتحاد ملت:
گستره شعارهای چپ و هیجانی زیاد است
غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، در گفتوگویی تفصیلی با پایگاه خبری «مشرق» در پاسخ به این پرسش که درحالحاضر رهبر جریان اصلاحات را چه کسی میدانید، گفته است: «رهبر به معنای رهبر اجرائی اگر بخواهید مطرح کنید، یعنی کسی که بخواهد به افراد بکن و نکن بگوید، مثل یک دبیر حزب باشد، واقعیتش این است که اصلاحات چند رهبر دارد، یعنی در هر حزبی، در هر طیفی ... فرض بفرمایید آقای هاشمی بوده، آقای خاتمی بوده، بعضی شخصیتهای دیگر بودند، اینها مورد احترام همه بودند. آقای خاتمی واقعا الان مورد احترام مجموعه اصلاحات است. ولی همه میدانیم آقای خاتمی که در ریز مسائل جاریِ مجموعه اصلاحطلبان، اینکه دبیر حزبی را صدا کند و بگوید این کار را بکند یا به یک کاندیدا بگوید چون اینجا رأی اینطور است، تو چه رأیی بده یا نده؛ اینطور که نبوده». او درباره اینکه آیا قرار بود طرح سرا جایگزین نظر خاتمی شود یا نه، ادعا کرده است: «میخواستند این را جایگزین رأی نهایی ایشان (خاتمی) یا شورای اصلاحات کنند... من از آقای خاتمی نپرسیدم. ولی حرف این بود که وقتی یک لیست درمیآید که نهایتا میگویند این لیست را آقای خاتمی امضا میکند، خب این
دوتا نکته دارد: یک باری دارد برای آقای خاتمی که عدهای تأیید شدند یا نشدند، اینها همه به آقای خاتمی گیر میدهند و دیگر اینکه اگر رأی بیاورد یا نیاورد، بار مثبت یا منفی آن متوجه آقای خاتمی میشود. ولی وقتی که این نظرسنجی را از یک طیف وسیعتری کردند، مثلا ۳۰ هزار یا ۴۰ هزار نفر، دیگر نمیگویند این لیست آقای خاتمی است، میگویند این لیست مجموعه اصلاحطلبان است زیر نظر مجموعه، نهایتا آقای خاتمی هم بگوید من نظر مجموعه را قبول دارم».
کرباسچی ضمن تأیید نتیجه مثبت سیاست لیستگرایی انتخاباتی اصلاحطلبان در چند دوره اخیر انتخابات ادعا کرد که سیدمحمد خاتمی به دلیل عملکرد شورای شهر و لیست امید در مجلس از حمایت از آن لیست ناراحت است: «کسی که متأسفانه متعهد نبوده این جریانی که مثلا در شورای شهر رأی آورده، باید خوب عمل کند. از این جهت که مطالبات مجموعه را جواب نداده، بله؛ آقای خاتمی خودش هم ناراحت است که مجموعهای را به مردم معرفی کرده و اینها آمدند در مجلس یا دولت یا شورای شهر، ولی عملکردشان مورد رضایت مردم نبوده... من دیدم که ایشان، هم از شورای شهر و هم از مجلس و هم از دولت ابراز نارضایتی و انتقاد میکند. بخشی از آن مربوط به آدمها میشود و بخشی هم مربوط به چیزهایی است که شاید خارج از اختیار آنهاست، ولی به صورت مشخص بله، من معتقدم آقای خاتمی هم قبول دارد که در جریان اصلاحات، آن چیزی که میخواسته و فکر میکرده و در ذهنش بوده، آن اتفاق نیفتاده».
او در بخش دیگری از این گفتوگو در پاسخ به این پرسش که چرا حزب اتحاد ملت نسبت به حزب کارگزاران در جریان اصلاحات و کنشگراییهای این جبهه برتری بیشتری دارد، گفته است: «بله اینها چیزهایی است که در جریان طیف اصلاحطلبی هست. آن مجموعه (حزب اتحاد ملت) دوستانی که هستند یک بخشی واقعا بچههایی هستند که به لحاظ شعارها و هیجان سیاسی فعالتر هستند و شاید هم مثلا مجموعا منطق سیاسی که مطرح میکنند با همان بینشی که به قول شما مخالفطور هستند، بُرد شعارهای چپ و هیجانی (آنها) همیشه در افکار عمومی، در جوانها و در بخشی از فعالان سیاسی گستردهتر باشد. ما در مجموعه جریان سازندگی واقعا دنبال این هستیم که مصلحت کشور و مصلحت مردم و آن چیزی که وضع کشور را بهتر کند، ارتقا دهیم؛ یعنی ما فکر میکنیم بحثهای سیاسی اولین نیاز و اولین ضرورتی که باید رویش نیرو بگذاریم نیست، بیشتر بحث توسعه کشور و سازندگی است. از اولی که جریان سازندگی تشکیل شد همین بود دیگر. این مجموعه، مجموعهای بود که در مرحله اول باید ما در جهت توسعه اقتصادی و عمرانی کشور حرکت کنیم، آن دوستان معتقد بودند که باید بحث آزادی و بحث توسعه سیاسی و اینها باشد. حداقل الان که
ضروریترین مسئله مملکت مسئله توسعه اقتصادی و عمرانی و سازندگی کشور است. نکته دیگری هم که نمیتوان از آن عبور کرد این است که اینها بالاخره کسانی هستند که نزدیکی و سابقه همکاری آنها با آقای خاتمی و دوستان ایشان بیشتر بوده. بالاخره دلایل مختلفی داریم».
او درباره بیانیه 77 نفر که اخیرا توسط جمعی از اصلاحطلبان نوشته شده است، گفت: «جریان اصلاحطلبی به لحاظ سیاسی جریان همگنی نیست و اختلاف سلیقه در آن زیاد است. اگر میخواهیم یک حرکت سیاسی کنیم، باید با هم هماهنگ باشیم، ولی خب دوستان میگویند بهعنوان شخص بوده، اینها مدعی هستند که این ربطی به جریان اصلاحطلبی ندارد. در پاسخ آقای مرعشی هم دیدم که بعضی از آن دوستان گفتند که ما اصلا اسمی از اصلاحطلبی نیاوردیم. ولی خب معلوم است یک مجموعه افراد وقتی با هم یک بیانیه را امضا میکنند، همهجا میگویند اینها اصلاحطلب هستند. بالاخره متأسفانه این هست، من بارها گفتم: باید جریان اصلاحطلبی تعریفش را، حدومرزش را، فعالیتش را، استراتژیاش را تعریف کند و معلوم شود چه کسانی در این مجموعه با هم میتوانند یک جریان و یک جبهه را شکل دهند. الان در حد انتخابات هست، ولی معتقدم باید این روال را اصلاح کنند».
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی درباره علت شهردارنشدن محسن هاشمیرفسنجانی و اینکه آیا خاتمی و حزب اتحاد تلاش کردند که او شهردار نشود هم اظهار کرد: «من آقای خاتمی را نمیدانم؛ اما بله، در مجموعه کسانی که منتسب به حزب اتحاد یا نزدیکان آنها بودند، کسانی بودند که به دلایلی که خودشان داشتند، حالا به هر دلیلی مثلا فکر میکردند آمدن آقای هاشمی توجیهی بود که باز مثلا اختلافات زمان آقای هاشمی و این حرفها احیا میشود یا اینکه آقای هاشمی بیاید و در شهرداری موفق شود و باز در مقابل بعضی تندرویها چهرهای معتدل شود و بعد هم بتواند کانون قویتری از نظر فعالیت سیاسی برای آینده شود، شاید اینها بوده، اما من راجع به شخص آقای خاتمی خبر ندارم».
او درباره راهکاری که اکنون میتوان در قبال شرایط برآمده از اعتراضات آبانماه اتخاذ کرد، گفت: «نارساییهایی در جامعه هست که ما نمیتوانیم نادیده بگیریم. این نارساییها به اصل مسئله برمیگردد؛ اول: ریشههای اقتصادی آن؛ بالاخره بیکاری، تورم، فشارهایی که روی مردم به این لحاظ هست، اینها زمینهساز این است که یک نارضایتی وسیعی ایجاد شود. یک بخشی از این برمیگردد به مجموعه گرفتاریهایی که کشور دارد. بالاخره ما در نبرد خواسته یا ناخواسته تحریمها هستیم که فشار اصلی آن، چه بخواهیم و چه نخواهیم، بر دوش ضعیفترین اقشار است. در همه طول تاریخ ملتها نگاه کنیم؛ هروقت ملتها گرفتاری، حالا جنگ نظامی، جنگ اقتصادی، تحریم و اینطور چیزها داشتند، روی دوش ضعیفترین طبقات بوده. الان هم به اعتراف همه یک جنگ و نبرد اقتصادی داریم. این زمینه یک نارضایتی است. از طرف دیگر، این زمینه نارضایتی را کسانی که از نظر سیاسی با ما مشکل دارند (ایجاد میکنند). هر نظامی در مملکت باشد، بالاخره یک عده مخالف آن نظام هستند، ممکن است که عمده آنها در خارج باشند و جرئت نکنند داخل بیایند، از خارج رجزخوانی کنند، تأثیراتی هم در داخل روی عدهای میگذارد،
ما نمیتوانیم انکار کنیم که یک عده در داخل هم با اصل نظام و اصل ساختاری که وجود دارد، مشکل دارند. زمینه این نارضایتی عمومی وقتی منضم شود به آن دشمنیها و تبلیغات، میتواند این گرفتاریها را درست کند. عملکرد اجرائی دولت، قوه قضائیه، برخوردهای نمایندگان مجلس و نهادهای مختلف در مردم، این قضیه را میتواند تشدید کند».
غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، در گفتوگویی تفصیلی با پایگاه خبری «مشرق» در پاسخ به این پرسش که درحالحاضر رهبر جریان اصلاحات را چه کسی میدانید، گفته است: «رهبر به معنای رهبر اجرائی اگر بخواهید مطرح کنید، یعنی کسی که بخواهد به افراد بکن و نکن بگوید، مثل یک دبیر حزب باشد، واقعیتش این است که اصلاحات چند رهبر دارد، یعنی در هر حزبی، در هر طیفی ... فرض بفرمایید آقای هاشمی بوده، آقای خاتمی بوده، بعضی شخصیتهای دیگر بودند، اینها مورد احترام همه بودند. آقای خاتمی واقعا الان مورد احترام مجموعه اصلاحات است. ولی همه میدانیم آقای خاتمی که در ریز مسائل جاریِ مجموعه اصلاحطلبان، اینکه دبیر حزبی را صدا کند و بگوید این کار را بکند یا به یک کاندیدا بگوید چون اینجا رأی اینطور است، تو چه رأیی بده یا نده؛ اینطور که نبوده». او درباره اینکه آیا قرار بود طرح سرا جایگزین نظر خاتمی شود یا نه، ادعا کرده است: «میخواستند این را جایگزین رأی نهایی ایشان (خاتمی) یا شورای اصلاحات کنند... من از آقای خاتمی نپرسیدم. ولی حرف این بود که وقتی یک لیست درمیآید که نهایتا میگویند این لیست را آقای خاتمی امضا میکند، خب این
دوتا نکته دارد: یک باری دارد برای آقای خاتمی که عدهای تأیید شدند یا نشدند، اینها همه به آقای خاتمی گیر میدهند و دیگر اینکه اگر رأی بیاورد یا نیاورد، بار مثبت یا منفی آن متوجه آقای خاتمی میشود. ولی وقتی که این نظرسنجی را از یک طیف وسیعتری کردند، مثلا ۳۰ هزار یا ۴۰ هزار نفر، دیگر نمیگویند این لیست آقای خاتمی است، میگویند این لیست مجموعه اصلاحطلبان است زیر نظر مجموعه، نهایتا آقای خاتمی هم بگوید من نظر مجموعه را قبول دارم».
کرباسچی ضمن تأیید نتیجه مثبت سیاست لیستگرایی انتخاباتی اصلاحطلبان در چند دوره اخیر انتخابات ادعا کرد که سیدمحمد خاتمی به دلیل عملکرد شورای شهر و لیست امید در مجلس از حمایت از آن لیست ناراحت است: «کسی که متأسفانه متعهد نبوده این جریانی که مثلا در شورای شهر رأی آورده، باید خوب عمل کند. از این جهت که مطالبات مجموعه را جواب نداده، بله؛ آقای خاتمی خودش هم ناراحت است که مجموعهای را به مردم معرفی کرده و اینها آمدند در مجلس یا دولت یا شورای شهر، ولی عملکردشان مورد رضایت مردم نبوده... من دیدم که ایشان، هم از شورای شهر و هم از مجلس و هم از دولت ابراز نارضایتی و انتقاد میکند. بخشی از آن مربوط به آدمها میشود و بخشی هم مربوط به چیزهایی است که شاید خارج از اختیار آنهاست، ولی به صورت مشخص بله، من معتقدم آقای خاتمی هم قبول دارد که در جریان اصلاحات، آن چیزی که میخواسته و فکر میکرده و در ذهنش بوده، آن اتفاق نیفتاده».
او در بخش دیگری از این گفتوگو در پاسخ به این پرسش که چرا حزب اتحاد ملت نسبت به حزب کارگزاران در جریان اصلاحات و کنشگراییهای این جبهه برتری بیشتری دارد، گفته است: «بله اینها چیزهایی است که در جریان طیف اصلاحطلبی هست. آن مجموعه (حزب اتحاد ملت) دوستانی که هستند یک بخشی واقعا بچههایی هستند که به لحاظ شعارها و هیجان سیاسی فعالتر هستند و شاید هم مثلا مجموعا منطق سیاسی که مطرح میکنند با همان بینشی که به قول شما مخالفطور هستند، بُرد شعارهای چپ و هیجانی (آنها) همیشه در افکار عمومی، در جوانها و در بخشی از فعالان سیاسی گستردهتر باشد. ما در مجموعه جریان سازندگی واقعا دنبال این هستیم که مصلحت کشور و مصلحت مردم و آن چیزی که وضع کشور را بهتر کند، ارتقا دهیم؛ یعنی ما فکر میکنیم بحثهای سیاسی اولین نیاز و اولین ضرورتی که باید رویش نیرو بگذاریم نیست، بیشتر بحث توسعه کشور و سازندگی است. از اولی که جریان سازندگی تشکیل شد همین بود دیگر. این مجموعه، مجموعهای بود که در مرحله اول باید ما در جهت توسعه اقتصادی و عمرانی کشور حرکت کنیم، آن دوستان معتقد بودند که باید بحث آزادی و بحث توسعه سیاسی و اینها باشد. حداقل الان که
ضروریترین مسئله مملکت مسئله توسعه اقتصادی و عمرانی و سازندگی کشور است. نکته دیگری هم که نمیتوان از آن عبور کرد این است که اینها بالاخره کسانی هستند که نزدیکی و سابقه همکاری آنها با آقای خاتمی و دوستان ایشان بیشتر بوده. بالاخره دلایل مختلفی داریم».
او درباره بیانیه 77 نفر که اخیرا توسط جمعی از اصلاحطلبان نوشته شده است، گفت: «جریان اصلاحطلبی به لحاظ سیاسی جریان همگنی نیست و اختلاف سلیقه در آن زیاد است. اگر میخواهیم یک حرکت سیاسی کنیم، باید با هم هماهنگ باشیم، ولی خب دوستان میگویند بهعنوان شخص بوده، اینها مدعی هستند که این ربطی به جریان اصلاحطلبی ندارد. در پاسخ آقای مرعشی هم دیدم که بعضی از آن دوستان گفتند که ما اصلا اسمی از اصلاحطلبی نیاوردیم. ولی خب معلوم است یک مجموعه افراد وقتی با هم یک بیانیه را امضا میکنند، همهجا میگویند اینها اصلاحطلب هستند. بالاخره متأسفانه این هست، من بارها گفتم: باید جریان اصلاحطلبی تعریفش را، حدومرزش را، فعالیتش را، استراتژیاش را تعریف کند و معلوم شود چه کسانی در این مجموعه با هم میتوانند یک جریان و یک جبهه را شکل دهند. الان در حد انتخابات هست، ولی معتقدم باید این روال را اصلاح کنند».
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی درباره علت شهردارنشدن محسن هاشمیرفسنجانی و اینکه آیا خاتمی و حزب اتحاد تلاش کردند که او شهردار نشود هم اظهار کرد: «من آقای خاتمی را نمیدانم؛ اما بله، در مجموعه کسانی که منتسب به حزب اتحاد یا نزدیکان آنها بودند، کسانی بودند که به دلایلی که خودشان داشتند، حالا به هر دلیلی مثلا فکر میکردند آمدن آقای هاشمی توجیهی بود که باز مثلا اختلافات زمان آقای هاشمی و این حرفها احیا میشود یا اینکه آقای هاشمی بیاید و در شهرداری موفق شود و باز در مقابل بعضی تندرویها چهرهای معتدل شود و بعد هم بتواند کانون قویتری از نظر فعالیت سیاسی برای آینده شود، شاید اینها بوده، اما من راجع به شخص آقای خاتمی خبر ندارم».
او درباره راهکاری که اکنون میتوان در قبال شرایط برآمده از اعتراضات آبانماه اتخاذ کرد، گفت: «نارساییهایی در جامعه هست که ما نمیتوانیم نادیده بگیریم. این نارساییها به اصل مسئله برمیگردد؛ اول: ریشههای اقتصادی آن؛ بالاخره بیکاری، تورم، فشارهایی که روی مردم به این لحاظ هست، اینها زمینهساز این است که یک نارضایتی وسیعی ایجاد شود. یک بخشی از این برمیگردد به مجموعه گرفتاریهایی که کشور دارد. بالاخره ما در نبرد خواسته یا ناخواسته تحریمها هستیم که فشار اصلی آن، چه بخواهیم و چه نخواهیم، بر دوش ضعیفترین اقشار است. در همه طول تاریخ ملتها نگاه کنیم؛ هروقت ملتها گرفتاری، حالا جنگ نظامی، جنگ اقتصادی، تحریم و اینطور چیزها داشتند، روی دوش ضعیفترین طبقات بوده. الان هم به اعتراف همه یک جنگ و نبرد اقتصادی داریم. این زمینه یک نارضایتی است. از طرف دیگر، این زمینه نارضایتی را کسانی که از نظر سیاسی با ما مشکل دارند (ایجاد میکنند). هر نظامی در مملکت باشد، بالاخره یک عده مخالف آن نظام هستند، ممکن است که عمده آنها در خارج باشند و جرئت نکنند داخل بیایند، از خارج رجزخوانی کنند، تأثیراتی هم در داخل روی عدهای میگذارد،
ما نمیتوانیم انکار کنیم که یک عده در داخل هم با اصل نظام و اصل ساختاری که وجود دارد، مشکل دارند. زمینه این نارضایتی عمومی وقتی منضم شود به آن دشمنیها و تبلیغات، میتواند این گرفتاریها را درست کند. عملکرد اجرائی دولت، قوه قضائیه، برخوردهای نمایندگان مجلس و نهادهای مختلف در مردم، این قضیه را میتواند تشدید کند».